حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
گزارشی برای وطنم
یاور یزدان پرست

March 29, 2013

جمعه 9 فروردین 2572 = March 29, 2013

 

ایران
کمتر از سه ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران زمان باقیست، رژیم اقتدارگر و توتالیتر جمهوری اسلامی به دنبال برگزاری هر چه باشکوه‏تر انتخابات (بخوانید انتصابات) خود است تا مشروعیت از دست رفته خود که ماحصل تقلب اشکار در انتخابات سال 1388 بود را دوباره بازیابی کند اما یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اینبار به شدت تحت الشعاع مسائل و بحران‏های سیاسی و اقتصادی‏ست که رژیم ولایت فقیه را در باتلاقی عمیق فرو برده است.
علی خامنه‏ای رهبر جمهوری اسلامی، امروز در شرایطی ویژه مجبور به برگزاری انتخابات ریاست جمهوریست، از طرفی در سیاست خارجی و بر سر مسئله هسته‏ایی، برگزاری نشست‏های طولانی، فرسایشی و بدون نتیجه برای طرفین سبب تحمیل تحریم‏های بیشتری بر کمر اقتصاد بیمار ایران شده و به طبع آن ورشکستگی کارخانه‏های بزرگ، بیکاری کارگران و ناتوانی ادارات دولتی در پرداخت حقوق ماهیانه کارمندان که احتمال شورش و اعتصبات عمومی را فراهم آورده و از طرفی سهم خواهی احمدی نژاد از انتخابات آتی ریاست جمهوری و اصرار او برای به پیروزی رساندن مشایی در این انتخابات و اجرای پروژه «احمدی نژاد-مشایی» که نوع ایرانی پروژه روسی «پوتین-مدودیف» است خواب رهبر جمهوری اسلامی را آشفته کرده است.
علی خامنه‏ای در طول بیست و چهار سال رهبری جمهوری اسلامی همواره نشان داده که از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‏شود و هرکسی که از مقامی کنار رفت را دوباره به بازی نمی‏گیرد برای نمونه:، میرسلیم، علی اکبر ناطق نوری و یا سید حسن روحانی که به عنوان چهره‏هایی سابقا کارآمد شناخته می‏شدند امروز به عنوان مهره‏هایی سوخته به شرط آن که در برابر رهبر قد علم نکرده و ابراز وجود نکنند در سازمان‏ها یا مناصب دولتی فرمایشی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام به بازی گرفته شده و یا به قول ایشان در کشتی نظام باقی می‏مانند ،اتفاقی که در سال 88 برای اولین بار نقض شد و رهبر جمهوری اسلامی با نقش دادن به آقای موسوی که سال‏ها در سکوت سیاسی به سر برده بود قصد داشت تا با استفاده از محبوبیت او در مقابل احمدی نژاد مردم را به صحنه کشانده و در نهایت آشکارا تقلب کند و احمدی نژاد را به کرسی ریاست جمهوری رساند،رویدادی که با وجود به محقق شدن، برای رژیم و شخص آقای خامنه‏ای هزینه‏ایی گزاف داشت.
با تمام این تفاسیر در شرایط امروزی و با توجه به جمیع جهات آقای خامنه‏ای قبل از تابستان امسال مجبور به نوشیدن یکی از جام‏های زهریست که پیش رویش قرار دارد، اول:نوشیدن جام زهر هسته‏ایی، با توجه به پیام‏های معنی دار و مثبت پرزیدنت اوباما در پیام نوروزی و علی خامنه‏ای در سخنرانی سالیانه نوروزی‏اش در مشهد، رهبر ایران با قبول توقف غنی سازی اورانیوم (حتی به صورت موقتی) و فرستادن اورانیوم غنی شده به خارج از ایران نه تنها از زیر فشارهای جامعه جهانی (که دغدغه عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‏ایی دارند نه عدم رعایت حقوق بشر) بیرون می‏آید بلکه با تسلط بیشتری اوضاع سیاسی داخل را کنترل کرده و موفق به خواباندن مچ احمدی نژاد می‏شود. آمریکا و متحدانش هم کمافی سابق حقوق بشر در ایران را فراموش کرده و در نتیجه دست حکومت را در سرکوب وحشیانه مردم باز می‏گذارند. دوم: اتفاقاتی که در هفته‏های گذشته بین احمدی نژاد و برادران لاریجانی افتاد حاکی از آن بود که در احمدی نژاد در دوران که سرپرستی وزارت اطلاعات را بر عهده داشته بسیاری از پرونده‏های فساد گسترده سیاسی و اقتصادی سران رژیم و آقا‏زاده‏ها در رژیم ولایت فقیه را با خود بیرون آورده شاید آزادی بیست و چهار ساعته سعید مرتضوی و برگزاری دادگاه غیرعلنی برای او مهر تاییدی بود بر ترس رهبری از احمدی نژاد. در این حالت خامنه‏ای با قبول کردن نامزدی رحیم مشایی در مقابل کاندید مورد نظر احتمالی خود علی اکبر ولایتی و آگاهی از این موضوع که در برابر نامزد مورد عنایت او و کاندید مورد نظر احمدی نژاد، رحیم مشایی از بخت بالاتری برای پیروزی خواهد داشت و همچنین با توجه به سخنان تیم احمدی نژاد مبنی بر برگزاری انتخابات آزاد و غیر مهندسی شده، امکان تقلب در انتخابات هم هزینه‏ایی مانند رد صلاحیت مشایی برای نظام خواهد داشت سید علی خامنه‏ای جام زهر را نوشیده و وارد بازی از پیش باخته می‏شود. سوم: گفته‏های رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی سالیانه نوروز در مشهد و تاکید او مبنی براین که هیچ یک از نامزدهای احتمالی انتخابات «وابسته» به او نیستند و همه گروه‌های سیاسی برای ورود به انتخابات آزاد هستند، از دید بسیاری به (چراغ سبز) برای حضور اصلاح‏طلبان در انتخابات تعبیر شد. شاید رهبر جمهوری اسلامی متقاعد شده که با نوشیدن جام زهر اصلاحات، کاندیدای اصلاح‏طلبِ بی‏هویت اما محبوبی مانند خاتمی را وارد میدان کرده و در مقابل مشایی قرار دهد و بدون هزینه دادن تیم احمدی نژاد را از میدان بدر کند، در نتیجه برای چهار سال اصلاح‏طلب بی‏اختیاری را بر مسند ریاست جمهوری خواهد داشت که نه تنها از خطوط قرمز رهبری خارج نمی‏شود بلکه از چهار سال پیش و پس از انتخابات مناقشه برانگیز 88 تا کنون در هیچ سخنرانی یا مصاحبه‏ایی صحبتی از تقلب و یا حتی شبهه داشتن آن نکرد! حتی علیرغم موضع سران دربند جنبش سبز به دماوند رفت در سکوت خبری در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد تا همچنان در کشتی طوفان زده نظام باقی مانده باشد! بنابر این شاید بتوان گفت عاقلانه‏ترین کار و کم هزینه‏ترین جام زهر در شرایط کنونی برای اقای خامنه‏ای دادن چراغ سبز به اصلاح‏طلبان برای شرکت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است.
خارج از ایران
به عنوان وب نگار و روزنامه نگار جوانی که بخش اصلی زندگی خود را در ایران سپری کرده به جرات می‏نویسم که فعالیت سیاسی و مبارزه با جمهوری اسلامی در خارج از کشور در بسیاری از موارد کاری‏ست به غایت سخت‏تر از مبارزه در داخل ایران.
هدف از این سطور شناساندن و آشنا کردن خوانندگان به خصوص در داخل ایران که به اصطلاح در داخل گود مبارزه می‏کنند با نوع مبارزه و سختی‏های آن در خارج گود است!! رژیم جمهوری اسلامی با ثروت هنگفتی که از درآمد نفت در اختیار دارد به فرستادن جاسوس و مزدور به میان نیروهای دلسوز مخالف رژیم از چپ‏های کمونیست گرفته تا جمهوری‏خواهان و طرفداران نظام پادشاهی سعی در برهم زدن اتحاد این نیروها کرده و هرجا جمهوری اسلامی احساس خطر می‏کند نیروهایش را در آن طیف فعال‏تر می‏کند. این امر کار مبارزه را برای مخالفین واقعی جمهوری اسلامی سخت‏تر می‏کند چون مرز میان همسنگر و دشمن به سختی و در خیلی از موارد غیرقابل تشخیص است. شاید گزارش وزارت دفاع آمریکا در سال گذشته شمسی که از وجود سی هزار عضو و جاسوس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در سراسر جهان خبر می‏داد تنها گوشه کوچکی از واقعیات و مشکلات اپوزیسیون خارج از کشور بود.اما نکته به همین جا ختم نمیشود و به گمان نگارنده این سطور این آمار فقط شامل جاسوس های رسمی جمهوی اسلامی است و نه جاسوس‏ها و مزدورهایی که رژیم با انداختن تورهای اطلاعاتی در میان مردم عادی ساکن کشورهای خارجی به دام می‏اندازد. برای درک بهتر مطلب به مثالی اشاره می‏کنم: شهروندی ایرانی در یکی از کشورهای خارجی به قصد انجام امور اداری به سفارت جمهوری اسلامی در کشور مربوطه مراجعه می‏کند،در ابتدا به او پیشنهاد تدریس به فرزندانِ کارمندانِ سفارت داده می‏شود و این فرد با قبول این درخواست در آنجا مشغول به کار می‏شود. پس از چندی تیم اطلاعاتی سفارت به او حکم می‏دهد که باید در بین ایرانیان مقیم آن کشور به جاسوسی بپردازد و پس از رد این درخواست توسط آن فرد، او تهدید می‏شود که آمد و شد او که توسط دوربین‏های مدار بسته ضبط شده به سفارت جمهوری اسلامی در اختیار پلیس آن کشور قرار داده خواهد ش د( طبق قانون فرد پناهنده در صورت رجوع به سفارت از شش ماه تا دو سال زندانی و سپس به کشورش دیپورت می‏شود) و پس از دیپورت او به ایران آنجا در چنگال رژیم قرار خواهد گرفت.! این فرد دو راه در پیش خواهد داشت یا ذلت همکاری با رژیم و ننگ جاسوسی یا دیپورت شدن به جهنم جمهوری اسلامی و به تبع آن زندان و شکنجه!. این تنها یکی از ترفندهای جاسوس‏سازی رژیم ولایت فقیه است. در این میان نباید از تلویزیون‏ها و رادیوهایی که از بامداد تا شامگاه با فحاشی به رژیم ولایت فقیه و همچنین اپوزیسیون! خواست‏های جمهوری جهل و جور و فساد را عامدانه پیش می‏برند. البته این جریانات در گذر زمان شکل‏های دیگری هم به خود گرفته به عنوان مثال افرادی که به عنوان اپوزیسیون جاانداز جمهوری اسلامی در بدنه اپوزیسیون جا گرفته‏اند در مواقع بحرانی سر بر آورده نقاب از چهره بر داشته و به لجن پراکنی و تخریب اپوزیسیون برانداز می‏پردازد. به عنوان نمونه مقاله اخیر اکبر گنجی مرزهای دروغگویی و عوامفریبی علیه نیروهای اپوزیسیون را در نوردیده است! اکبر گنجی با حقیر شماردن و بی جایگاه قلمداد کردن اپوزیسیون برانداز نزد مردم داخل ایران به این نکته اشاره می‏کند که اپوزیسیون خارج نشین در پی متقاعد کردن جامعه جهانی مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‏ایی و متعاقب آن حمله نظامی به ایران است! اکبر گنجی اما نگفت ایا اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی همگی در این سال‏ها بیکار بوده و چشم به دهان اپوزیسیون خارج نشین دوخته بودند!؟ اکبر گنجی با دروغ پردازیهای خود این مسئله را عنوان نکرد که تمام اپوزیسیون برانداز مانند شخص شاهزاده رضا پهلوی یا حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همواره مخالفت خود را از حمله نیروی نظامی خارجی به ایران اعلام کرده‏اند حزب مشروطه ایران به عنوان تنها حزب طرفدار پادشاهی پارلمانی بارها در مقالات و بیانیه‏های خود اعلام کرده در صورت جنگ احتمالی در کنار مردم ایران خواهد ایستاد. در چنین فضایی و با توجه به حضور این افراد، از ابراهیم نبوی مبتکر پروژه اسب تروای رژیم و کارچاق‏کن اصلاح‏طلبان و هاشمی رفسنجانی گرفته تا امیرعباس فخرآور از طرفداران جدید پادشاهی! مبارزه که هیچ! نفس کشیدن هم در چنین فضای مسمومی سخت آزار دهنده است.
جمهوری اسلامی در خارج از کشور تا آنجا علیه اپوزیسیون واقعی پیش می‏رود و می‏تازد که سفارت جمهوری اسلامی در فرانسه در پرونده‏ایی پانصد صفحه‏ایی علیه روزنامه نگاران ایرانی مقیم پاریس به طرح دعوی می‏پردازد،در این شکایت سفارت جمهوری اسلامی از این روزنامه نگاران به جرم پاشیدن رنگ و دیوار نویسی بر روی دیوار سفارت اعلام جرم کرده و خواستار دریافت غرامت (پنج میلیون یووریی) می‏شود که پس از سه سال رای دادگاه پاریس به آنها همان هیچی بزرگی بود به اندازه آن رهبر کبیر هیچی انقلاب! ظاهرا آقایان فراموش کرده‏اند در اروپا این عدالت قانون و دموکراسیست که حکم میراند نه قاضی صلواتی‏ها و شاید تنها دلخوشی که علیرغم ناملایمات ما را در اینجا نگه می‏دارد همین حکمرانی قانون است و بس! با در نظر گرفتن تمام این مسائل اپوزیسیون برانداز همچنان به کار خود ادامه می‏دهد و به صورت شفاف از مبارزین داخل می‏خواهد که سرنوشت آینده ایران، اپوزیسیون برانداز و در راس آن شاهزاده رضا پهلوی را به هیچ حرکتی گره نزنید، با وجود عوامل جمهوری اسلامی در بدنه اپوزیسیون امکان هر شکستی در هر برنامه‏ایی هست اما ما دوباره از نو آغاز می‏کنیم و امید داریم به پیروزی. فراموش نکنید که در مبارزات شما در داخل و ما در خارج از کشور ما تنها یک بار باید پیروز میدان شویم در حالی که رژیم ملایان برای جلوگیری از سرنگونی و بر مسند قدرت ماندن هر بار باید پیروز شوند! به امید دیدن آن روز مبارزه کرده و خواهیم کرد.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites