«ایران و ایرانیان را نباید هرگز با دیکتاتوری مذهبی حاکم برکشور اشتباه گرفت»
اززمان گروگـان گیــری سال ۱۹۷۹، اوضاع میان ایــران و آمریکـا در یک حالت جنگ اعلام نشده ای قـرار دارد که با تحریکات ملایــان آغـاز گردیــده و با مرور زمــان رو به وخامت فزاینده ای نهاده است. از آن زمان تا کنــون «آمریکا ستیـزی» علنا نقش غیرقابل انکاری را بعنـــوان اساس و پایــۀ اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایفـــا نمـوده و مذهبیون حاکم بر ایران همــــواره سیاست مقابله با منافع آمریکا و متحدانش را در سراسر جهان و بویژه در خاورمیانه و جهان اسلام دنبال نموده اند.
امروز، نتایج حاصلــه از تقریبا سه دهــه، تبلیغـــات ماجراجویانــه و وحشت آفرین، بدلیل نگرانی جدی دربـــارۀ اهداف اتمی ایـــران، همراه با ایجاد تشنج در مناطقی بمانند عراق، لبنان، فلسطین و افغانستان، به نحوی تشدید یافتــه که شایعۀ خطرناک یک درگیــری مهیب را در منطقه رواج داده است.
در طی سالیان متمادی، مردم ایران، هزینه پرداز سیاست های خصمانه و ناخوشایند رژیم بوده اند که موجب انزوای کشور در جهان، و سرکوب و فقر ایرانیان در داخل شده است.
علیرغم آن که حکومت اسلامی همواره به انجام انتخابات متعددی که برگزار نمـوده است، مباهات می کند، حقیقت این است که هیچ یک از این به اصطلاح انتخابات نه آزاد بوده اند و نه بی طرفانـــه و یا براساس ضوابطی که مانـــع از شرکت کاندیداهــای حقیقی مردم در پروسه انتخابات نگردد. انتخاب شخص احمدی نژاد چنان شرم آور بود که حتی بعضی از رقبـــای دست چیـــن شـــدۀ او ماننــد، رئیس جمهور سابــق و رئیس پیشیـــن مجلس، او و طرفدارانش را علنا به «تقلب و دست کاری» در صندوق های رای متهم کردند.
بنابراین، حقیقت توام با واقعیت آنست که ایران را نباید هرگز با دیکتاتوری مذهبی حاکم برکشور اشتباه گرفت و حسابشان را از هم جدا ننمود. حقیقت دیگری که باید به آن توجه نمــود آن است کـــه روحیــۀ «شهادت طلبی، مرگ و خــرافات» آنچنان که در جمهوری اسلامی نهادینه شده است، از ابتدا در غلبــه بر روح ملت مـــا، شکست خــورده است که بهترین شاهد آن دفاع شجاعانۀ بانــوان و جوانــان است که حدود هفتاد درصد از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی در ضمن از دست دادن پشتیبانــی ملت ایران، اینک علاوه بـر روبرو بودن با جدی ترین بحران بین المللــی در طول حیات خود، هم زمــان و همچنان درگیــر چندین مسئلۀ بحرانی داخلی نیـــز می باشد که در اصل حاصـل، اقتصاد بیمار و متزلزل متاثر از فساد و رشوه خواری است. در این شرایط تنها امیـــد رژیم برای باقی ماندن در مسند قـــدرت، تهدید دنیــای خارج به منظور جلوگیـــری از هر عکس العمل جـدی و یا هرگونه مداخلــه درجهت کمک رسانی به مــردم ایران، هم زمان با پـــرداختــن و تشدید سیاست سرکوب و ارعاب مردم در درون کشور، می باشد.
من به دفعــات مخالفت خود را با حملــۀ نظامی به میهنم ابـــراز کرده ام. ضمنـا تردیدی نیست که باید فرصت داد تا مــذاکره و دیپلماسی نیز زمان لازمـۀ خود را طی کند. ولی آنــان که "روش" را با "هدف" اشتباه می گیرنــد و می اندیشنـــد که می شـود از طریق مذاکره با جمهوری اسلامی به راه حل نهایی رسید، موجب تاسف هستند.
در تحلیل نهایی، راه مقابله با تهدید ناشی از کسانی که نام اسلام را به بهای نابـود کردن آرامش و رفاه ملت ایران سیاه کرده اند، تنها می تواند با آنچه که من آن را بعنوان «راه سوم» نام می برم، به مبارزه و رویارویی خوانده شونـــد. یعنی: «تجهــیز و پشتگرمی دادن به ملت ایران، بجای جنگ و یا مذاکرات بیهوده و بی انتها».
درحالی که درگیری کنونی کلا بر روی اهداف اتمی ایران تمرکز دارد، اغلب ایـرانیان امیدوارهستنــد که این مقابل فرصتی را فراهم کند، تا بــا پشتیبانی معنوی جهانــی، آنان بتوانند با موفقیت، حاکمیت مستبـــــد و مذهبــی را با یک حکومت دموکـــرات سکولار جایگزین نمایند.
تا آن زمان که آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، مورد اجرا و احترام کامل یک حکومت مسئول در تهران که به رفاه ملتش متعهد باشد، قرارگیرد، صلح و امنیت در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان همواره در خطردائمی خواهد بود.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|