دوم بهمن 1324 (22 ژانویه 1946) قاضی محمد (رئیس كومله) با اطمینان از حمایت نیروهای شوروی كه (برغم پایان جنگ جهانی دوم و تعهدی كه استالین سپرده بود) هنوز شمال غربی ایران را در اشغال نظامی داشتند و كمك های مالی و سازمانی آن دولت، در شهر مهاباد جمهوری اعلام و نخست وزیر تعیین كرد. مصطفی بارزانی كه با صدها فرد مسلح از طایفه خود از عراق آمده بود عملا فرمانده نیروهای قاضی محمد بود. قاضی محمد كه قبلا یك سردفتر اسناد رسمی بود پس از دیدار با كنسول شوروی در تبریز و یك مقام ارشد آن كشور در باكو، در 24 آذر1324 (15 دسامبر 1945) خواهان خودمختاری و ایجاد ساویت در مهاباد شده بود. سران طوایف منطقه از اقدام قاضی محمد حمایت نكردند و به نوشته مورخان، حامی و محرك او تنها شوروی بود كه برای خاورمیانه صاحب نفت و اخراج غرب از این منطقه مهم و حساس جهان نقشه ها درسرداشت.
درپی خروج نیروهای شوروی از شمال غربی ایران واحدهای ارتش ایران كه نیروهای شوروی در قزوین مانع حركت آنها به سوی شمال غربی وطن خود بودند پس از پایان دادن به غائله گروه جعفر پیشه وری در تبریز، 15 دسامبر 1946 (24 آذر 1325) وارد مهاباد شدند، مصطفی بارزانی با جمعی از افرادش در امتداد مرز به سوی شوروی عقب نشینی كرد، قاضی محمد و تنی چند از همدستانش (ازجمله سیف قاضی و صدر قاضی) كه حمایت محلی نداشتند دستگیر شدند و بعدا پس از محاكمه در دادگاه سیار نظامی، در23 دی ماه به جرم شورش مسلحانه و تجزیه گوشه ای از كشور محكوم به اعدام و سی ام مارس 1947 (دهم فروردین 1326) در میدان اصلی شهر مهاباد اعدام شدند. قاضی محمد هنگام اعدام پنجاه ساله بود. سران آن دسته از عراقی هایی هم كه پس از ورود ارتش به مهاباد به كشور خود بازگشته بودند در آنجا اعدام شدند. مصطفی بارزانی پس از عقب نشینی به شوروی بیش از یك دهه در این كشور بود و سپس به میان طایفه خود در عراق بازگشت. او سالها بعد پس از درگیر شدن مسلحانه با دولت حزب بعث عراق به ایران پناهنده شد و مدتها در كرج سكونت داشت. مصطفی بارزانی پس از انتقال به آمریكا جهت درمان بیماری، در واشنگتن درگذشت و جنازه اش جهت تدفین به خاورمیانه انتقال یافت.

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

ایرانی

به گل آقا جان

آنچه شما نوشته بودید اصلا به این مقاله مربوط نبود و من بعنوان یک کرد آنرا نادرست و توهین آمیز دیدم و جوابتان را دادم. شما نمی توانید همه اهل یک خانواده را یکجور تصور کنید چه برسد به اهالی یک شهر یا استان یا یک کشور را. همه که مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند ولی همه از حقوق مساوی برخوردارند چه این حقوق را داشته باشند و چه هنوز بدست نیاورده باشند. من خودم را یک شهروند ایرانی می دانم که مثل هر شهروند دیگر بدنبال حقوق خود می باشد. این حقوق را هم همان حقوقی می دانم که یک شهروند اروپایی در کشورش دارد نه بیشتر و نه کمتر. عاشق مالکیت خصوصی هستم و مثل پدر و پدر بزرگم کار آزاد دارم. این آزادی ها را دوست دارم، آزادیهایی را که کمونیست ها قبول ندارند. همه را هم مثل خودم فرض نمی کنم. همه با هم فرق می کنیم. شما کمونیست هستید باشید ولی نه من کمونیستم و نه جد و آبادم که به دوره قاضی محمد می رسند کمونیست بودند. شما بمن می خواهید بگویید که همه کردها در زمان قاضی محمد کمونیست بودند و او پیشوایشان بود، مگر می شود هیچ مخالفی آنزمان نبوده باشد؟ من از قاضی محمد و پیشه وری خوشم نمی آید چون وابسته به شوروی بودند و می خواستند ایران را تجزیه کنند. خدا را شکر که ایران ماند و امیدوارم همیشه بماند. تندرستی شما را آرزو دارم.

January 26, 2011 01:47:11 AM
---------------------------

گل آقا

خیلی جالب است .
شما نظر گل آقا را چاپ نمی کنید ولی جواب به نظر ایشان را چاپ میکنید ؟؟
نه فقط خیلی جالب است بلکه خیلی هم عجب است !!!

با احترام گل آقا
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////
درود بر شما گل آقای محترم:

نظر به اینکه سامانه ی حزب مشروطه ی ایران (لیبرال دموکرات) نسبت به نظرات همیهنان منش خود را دارد( این اصول در بالای قسمت مربوط به نظرات درج شده است) لذا انتخاب مطالب و درج یا عدم درج مطالب مطرح شده از سوی هموطنان نیز به عهده ی مدیریت سامانه است. بنابراین حذف هر مطلب مغایرت آن را با اصول مطرح شده ی حزب در قسمت نظرات را می رساند.
با سپاس از شما

January 25, 2011 03:25:35 PM
---------------------------

ایرانی

با درود به هموطنان

نظردهنده قبلی نمی تواند ادعا کند که همه کردها مثل خودش فکر می کنند. این فرد نماینده فقط خودش است و این نظر خودش است و بس. ما در کردستان شیعه، سنی، یهودی، قادری و همه جور آدمی مثل بقیه ایران داریم. قاضی محمد مثل پیشه وری و کیانوری وابسته به شوروی بود و مثل آنها می خواست که خورد خورد ایران را تحت الحمایه امپریالیسم روسیه قرار دهد. کردها در زمان رضا شاه متشکل از قبائل مختلف بود که پدر مردم را در می آوردند. یکی از کارهایشان حمله به شهرها و روستاهای آذربایجان بود. آذری ها خاطره های تلخی از کردها داشتند. مردمی که هنوز در سطح قبیله ای زندگی می کنند هنوز راه درازی در پیش دارند تا ملت شوند. روسها می دانستند چطوری مردم ساده دل را گول بزنند. بیمارستان و مدرسه می دادند ولی در ازایش سرزمین می دزدیدند. دانا هنوز این موضوع ساده را نمی داند. امتحان کن. به یک بچه که گردنبند طلا دارد بگو که گردنبندت را بده و من بجایش بتو همه این پاکت آب نبات را میدهم. بچه طلا سرش نمی شود ولی آب نبات سرش می شود. طلا می دهد و آب نبات می گیرد. هم امپریالیست های غربی اینجوری سر مردم افریقا و آسیا کلاه گذاشتند و هم امپریالیست های روسی . کی می خواهیم بفهمیم که همه دزدند و با هم اگر لازم باشد مثل حالا همدست می شوند تا ثروت های باقیمانده ایران مان را بالا بکشند. برای اینکار اول باید بین مردم ما اختلاف بیاندازند و بگویند ایران ده تا ملت دارد و همه تحت ستم یکی از آنهاست. برای هر ملتی هم که می سازند یک تاریخ جعلی هم درست می کنند و بخورد آنهایی می دهند که با نام دانا نظر می دهند. ایران یک کشور به غایت ثروتمندست با یک ملت دردمند و با یک عالمه دشمن دزد و دوستان نادان . ملت سازی هایشان هم به اندازه تاریخ سازی هایشان مسخره است. مرغ پخته را هم به خنده وامیدارد. زنده باد ایران و هموطنان ایرانی ما.

January 23, 2011 09:17:36 PM
---------------------------