• اهل پیوند بود. از داخل بریده نشد هیچ، به داخل سرایت کرد. اکنون اندیشههای این انسان متفکر نقل قول و رهیافت بسیاری انجمنهای سیاسی ـ اجتماعی درون کشور است. شنبه ظهر بود که خبر درگذشت همایون را با جمعی از دوستان در میان گذاشتم. هنوز متن کامل خبر تمام نشده بود که دیدم همه ناراحتند. یکی از دوستانم گفت: “همین را داشتیم او نیز رفت”. گفتم مگر همایون را میشناسی؟ گفت: “مگر میشود نشناخت”. بیتردید جای این متفکر بینظیر که به لیبرال دموکراسی ایران معنا بخشید در اندیشه سیاسی معاصر کشور خالی خواهد ماند، اما به جرأت میتوان گفت در تداوم اندیشههایش پایانی نیست...
در میان اخبار مهم منطقه و آنچه در تونس و مصر میگذرد و اخبار مهم داخل کشور به ناگاه خبری منتشر شد. داریوش همایون درگذشت. داریوش همایون به تاریخ پیوست. اندیشمند، متفکر، سیاستمدار و روزنامهنگاری که از خواندن تا پایان عمرش هرگز جدا نشد. هنوز دو جلد کتاب فدرالیسم در جهان سوم به تألیف نازنین استادم دکتر محمدرضا خوبروی پاک را ورق نزده بودم که همایون دربارهاش نوشت.
یک کوشنده خستگیناپذیر بود. دستهای فراوانی را پیوند زد آنگونه که مینوشت. پنجه بر پاهایش نبود، اما گامهایش استوار بود. از او فراوان آموختم. هر چند فاصله جغرافیایی هرگز اجازه نداد یکبار فقط یکبار از نزدیک بر چهره استادم به رسم شاگردی بوسه زنم، اما هربار مطالبش را میخواندم. صدایش به قلبم آرامش میداد. معنای واقعی میهن را به من و دیگران انتقال داد. در انتقال کلام و مفهوم بینظیر بود. نگارشش خاص و ویژه بود.
همه را رصد میکرد. اندیشهورز بود. اهل منطق. بینیاز از تمجید، اما گشاده رو بر انتقاد. در صحنه مناظره رسم اخلاق را رعایت و با منطق سخن میگفت. گوینده ناآموخته نبود. تفکر را بیان میکرد. داریوش همایون پس از تشکیل حزب مشروطه جریان راست را متحول کرد. هر چند انتقادهای فراوانی را برای خود رقم زد اما به راهی رفت که درست پیموده بود. سیروس آموزگار چه زیبا گفت: “ما در جبهه راست، آدمی در حد او دیگر نداریم که اینقدر فرهنگ سیاسی عمیق توام با تواضع و توام با تمایل برای تسلیم شدن در مقابل منطق داشته باشد. و من متاسفم این حرف را میزنم ولی الان با مرگ «همایون»، فکر میکنم در جبهه راست ما، یک مهره اساسی از بین رفته است که لااقل برای مدتی، غیرقابل جانشینی است.”
همایون به دنبال هرچه خواهی نبود. از مدافعان کلامی و نوشتاری جنبش سبز بود. در پشتیبانی از آن کوتاهی نکرد. در اکتبر ۲۰۱۰، در دویچه وله مواضع خود را این گونه مطرح کرد: “یکی از معترضان به من گفت که من بیش از حد سبز شدهام. راست میگوید؛ من بسیار به جنبش سبز اعتقاد دارم و امیدوارم. برای اینکه من از آغاز فکر میکردم که مشکل اصلی ما، مشکل سیاسی نیست، بلکه مشکل فرهنگ سیاسی و ذهن مردم است. امیدوار بودم که در زندگی خودم، دگرگونی ذهن ایرانی را ببینم. ناگهان ـ البته سابقهاش طولانی است، ولی بروز آن ناگهانی بود ـ در جنبش سبز، جلوی چشم من این رویداد اتفاق افتاده است.”
شبکه های داخلی و نشریات حکومتی در چند هفته اخیر مطالب گوناگونی از حمایتهای همایون از سبز ایران منتشر میکردند. حتی درگذشت او را با تحقیر منتشر کردند. از یکسو غضب شده اقتدارگرایان داخل و از سوی دیگر مورد حمله مخالفان فکری و بخشی از سلطنتطلبان قدرت از دست داده، اما این ماندگار استوارتر به راهی رفت که تشخیص و جادهاش درست بود.
مرز داریوش همایون بر عقده و کینههای تاریخی یا مرامهای حزبی نبود که به حذف بیاندیشد، بر عکس مرز وی ایران بود با تمام تعلقات فکری و گوناگونش. حتی با جارزنان ملتساز از دریچه منطق سخن میگفت. ابتدا یکتنه به میدان رفت، اما در راه همراهان فراوانی یافت که تک صداهای مخالف استقلال و تمامیت ارضی کشور را خنثی کرد.
اهل پیوند بود. از داخل بریده نشد هیچ، به داخل سرایت کرد. اکنون اندیشههای این انسان متفکر نقل قول و رهیافت بسیاری انجمنهای سیاسی ـ اجتماعی درون کشور است. شنبه ظهر بود که خبر درگذشت همایون را با جمعی از دوستان در میان گذاشتم. هنوز متن کامل خبر تمام نشده بود که دیدم همه ناراحتند. یکی از دوستانم گفت: “همین را داشتیم او نیز رفت”. گفتم مگر همایون را میشناسی؟ گفت: “مگر میشود نشناخت”. بیتردید جای این متفکر بینظیر که به لیبرال دموکراسی ایران معنا بخشید در اندیشه سیاسی معاصر کشور خالی خواهد ماند، اما به جرأت میتوان گفت در تداوم اندیشههایش پایانی نیست.
درباره داریوش همایون فراوان نوشته و گفته خواهد شد، اما از سوی خودم غم از دست دادن این انسان فرهیخته را به خانواده، دوستان، همفکران و ملت ایران تسلیت میگویم. یادش گرامی.
پانوشتها:
http://www.persian.rfi.fr/داریوش-همایون-به-تاریخ-پیوست-20110129/ایران
http://www.shahrvand.com/?p=12238
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,6421676,00.html
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1242052
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|