نسیم دمکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه وزیدن گرفته و ملت ایران به عنوان پیشتاز در آزادی خواهی این توانایی را دارد که با یکسری تغییرات ریشه ای خود از چنگال اسلام سیاسی نجات بخشد. یکی از مباحثی که در چند سال اخیر بین نیروهای مخالف حکومت اسلامی به شدت مورد بحث و مناقشه قرار دارد این است که چگونه می توان از حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه به یک دمکراسی پارلمانی رسید. پس از دوم خرداد جریانی تحت عنوان اصلاحات سعی کرد تغییرات بسیار روبنایی و ظاهری را در ساختار حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی پدید آورد که با ناکامی محمد خاتمی و مجلس ششم و شوراهای شهر و روستا این فرآیند با تردید های زیادی مواجه گردید. یکی از گفتمان هایی که به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد گفتمان نیاز کشور به یک «انقلاب» است ولی برخی از فعالان و گروههای سیاسی واژه انقلاب را با پدیده هایی مانند خشونت و مبارزه مسلحانه گره می زنند که در نوع خود یک سفسطه به حساب می آید. یکی از تکنیک هایی که مخالفان دگرگونی بنیادین و انقلاب به کار می برند این است که بلافاصله انقلاب اسلامی و شکست خورده بهمن 57 را به عنوان نمونه ای از انقلاب نشان می دهند و نتیجه می گیرند که تنها راه رسیدن به یک حکومت دمکراتیک صندوق رای جمهوری اسلامی و اصلاحات درون حکومتی است. از محمد خاتمی در بنیاد باران تا فرخ نگهدار در لندن به طور شگفت آوری مردم ایران را در نوعی «توهم طولانی مدت» فرو برده اند و با نکوهش انقلاب از واژه انقلاب یک مفهوم بسیار منفی و زننده ارائه می کنند و از اصلاحات مفهومی « مقدس » ساخته اند. انقلاب لزوما به معنای خشونت ورزیدن نیست بلکه درگیر کردن یک جامعه در فرآیندهای رنسانس فرهنگی و یادآوری نیاز به تغییرات بنیادین و ساختاری است که روشهای متعددی هم دارد و لزومی هم ندارد جمعیتی که به خیابان می آیند اسلحه به دست بگیرند بلکه می توان با گسترش دادن اعتصابات یا تحصن مردم در خیابان این فرآیند را انجام داد. گفتمان حاکم بر انقلاب اسلامی سال 57 دمکراسی نبود و برای همین هم به دمکراسی منجر نشد در حالی که گفتمان جنبش فعلی دمکراسی خواهی است و بخش عمده ای از مردم هم با شعار «حکومت ایرانی» به جای «حکومت اسلامی» خواست خود برای یک حکومت سکولار را فریاد زده اند. انقلاب سیاسی پدیده ای نیست که بتوان آن را ساخت بلکه تضاد قطعی حقوق ملت با ساختار قانون اساسی فعلی و نیز عملکرد استبدادی و حاکم شدن فضای تکصدایی، انقلاب را بر یک جامعه «تحمیل می کند» مهم نیست این فرآیند را «دگرگون سازی بنیادی»، «تغییرات ساختاری» یا «انقلاب سیاسی و رنسانس فرهنگی» بنامیم ، مهم این است که «اصلاحات» به عنوان یک روش تغییر دمکراتیک و «مکانیسم صندوق رای» در درون بافت حکومت اسلامی از کارایی برخوردار نبوده و برگزاری انتخابات آزاد ، منصفانه و رقابتی هم در زیر سایه جمهوری اسلامی غیر ممکن است و فقط «پس از انحلال جمهوری اسلامی» قابل انجام است، به نظر می رسد با روشهای بسیار خشن حکومت اسلامی و جلوگیری از هرگونه گشایش سیاسی نیاز به یک دگرگون سازی ریشه ای بیش از پیش خود را نمایان ساخته است.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|