حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
معنای حضور داريوش همايون در حزب مشروطه ايران

February 08, 2011

سه شنبه 19 بهمن 2569 = February 8, 2011

فرخنده مدرس تلاش
 

شما به عنوان اعضا و هواداران حزب مشروطه ايران ساليان ممتدی نه تنها اين فرصت را داشتيد که پا به پای شکل گيری اين نظرات و افکار در عمل گام برداريد، بلکه آقای همايون با همه مقام ارجمند و والای خود همه گونه تسهيلات را برای شما فراهم کردند، تا با اين افکار درگير شده و آنها را در عميق ترين سطح ممکن دريابيد.

سخنرانی در مراسم يادبود داريوش همايون به دعوت شاخه برمن حزب مشروطه ايران ـ يکشنبه 6 فوريه 2011

*****

هموطنانم با درود

با سپاس از اين که خواستيد در اين شرايط سخت ما در کنارتان باشيم. اما از ما نخواهيد به رسم و سنت، سخن را با تسليت آغاز کنيم. چون زبان ما در باره داريوش همايون به تسليت نمی گردد. ما به يک معنا هيچ باوری به اين که ايشان ديگر در ميان ما و در کنار ما نيست نداريم. تلاش که امروز من در اينجا در جمع شما به نمايندگی دست درکارانش سخن می گويم، هستی خود را با انگيزه و آرزوی خدمت گزاری به فکر و انديشه در حوزه ی سياست گذاشت، خيلی زود با انديشه‌های داريوش همايون گره‌ای ناگسستنی خورد. افکار و انديشه‌هائی که يکبار در توصيف‌شان، با وام گيری از ادبيات گذشته‌امان گفتم که مانيفست پنجاه سال آينده ايران است. به معنای راهنمای عمل ما در دستيابی به آزادی به حقوق برابر انسانها و افتادن ايران به راه ترقی و توسعه ايست که جهان پيشرفته تجربه می‌کند و خواهد کرد.

ما در اينجا گرد آمده‌ايم، که هفت دهه حضور و خدمات داريوش همايون را گرامی داريم. گرامی داشتن حضور و خدمات اجتماعی چنين شخصيتی تنها می تواند با درک مضمون و اهميت اين خدمات معنا داشته باشد و آن چه که ما به عنوان پيروان و ادامه دهندگان راه ايشان می‌خواهيم با آن دستاوردها انجام دهيم. آقای همايون و زندگی اجتماعی ايشان را می‌توان در حوزه های مختلف مورد بررسی قرار داد. اما من اجازه می‌خواهم در اينجا تنها در باره معنای حضور ايشان در حزب شما صحبت کنم.

دوستان همه در عمل ديده و تصديق می‌کنند که ما يعنی دست درکاران تلاش همواره هستی شما، مواضع شما و عمل شما را به مثابه يک سازمان سياسی جدی گرفته و زير نظر داشته‌ايم. ما هرگز نسبت به حزب شما بی‌اعتنا نبوديم و نمی توانستيم باشيم. در باره‌ی شما و در باره‌ی آنچه که در افکار و انديشه‌های آقای همايون در مورد شما می‌گذشت، برخوردی بسيار فعال و از سر مسئوليت داشتيم و نمی‌توانستيم نداشته باشيم. زيرا ما می‌دانستيم و خيلی زود به اين مسئله پی‌بره بوديم که آقای همايون شخصيت سياسی متفکری هستند که به آن چه که می‌گويند و می‌نويسند، در عمل نيز بسيار پايبندند. و خودشان در عملی ساختن آن چه فکر می‌کنند و پايه‌گزاری نهادهائی که برای تحقق عملی افکارشان لازم است گام برمی‌دارند. ما در تجربه‌های پيشين ايشان دقيق شده و دريافته بوديم که آقای همايون در حوزه‌های عملی جديدی که وارد می‌شوند، اولاً پشتوانه نظری غنی دارند و ثانياً می دانند که چه می‌خواهند و با آن عمل می‌خواهند چه تأثيری بر پيرامون خود و بر روی جامعه بگذارند. به عنوان نمونه به تاريخ پايه گزاری آيندگان نگاه کنيد، به سخنانی که امروز از دهان و زبان بهترين و صاحب‌نام ترين روزنامه‌نگاران ميهنمان در باره اين روزنامه و در باره‌ی نقش و تأثير آن در جامعه مطبوعات شنيده می‌شوند، دقت کنيد. بعد نظرات آقای همايون در باره نقش روزنامه نگاری در ايران که در عمل وظائف عظيم سازمانهای سياسی و مدنی را دهه‌های طولانی است که به دوش می‌کشد را قبل از تأسيس آيندگان و همچنين بعد از آن نيز بخوانيد، به عنوان نمونه مقاله «صد سال از روزنامه‌نگاری به سياست... بخش پنجم کتاب پيشباز هزاره سوم» را، بعد خواهيد فهميد که چرا و با کدام هدف اين روزنامه توسط آقای همايون تأسيس شد و چرا و چگونه آيندگان از مضمون عميق فکری و تأثيرگزاری فرهنگی غنی تر و ماندگارتری برخوردار شد. درست است که روزنامه آيندگان نماند، آن را از ميان بردند و نابود کردند، اما آيا توانستند تأثير آن چه که با فکر بنا شده بود از ميان ببرند؟ خير! امروز فرهيختگان ما متوجه آن پايه‌های فکری شده و آن را به زبان می‌آورند. از مکتب روزنامه‌نگاری و از مکتب آيندگان سخن می‌گويند که در حوزه‌ی روزنامه نگاری بوجود آمده و امروز شاگردان و پيروان بسياری دارد. جالب است که بدانيد يکی از دانشمندان و محققان تاريخ انديشه سياسی در ايران که يکی از بزرگترين فرزانگان روزگار ماست، گفته است که بسياری از خدمات به حوزه ی انديشه ی سياسی ما در عمل و بدست سياستگران صاحب انديشه صورت گرفته است. به نظر من آقای همايون نيز در زمره‌ی چنين سياستگرانی قرار دارند.

من، برخلاف خيلی‌های ديگر، در باره حوزه‌ی ديگر زندگی اجتماعی آقای همايون يعنی حوزه فعاليت تشکيلاتی و حزبی هم همين طور فکر می‌کنم. در اين ميدانِ فعاليت‌های ايشان هم اگر ژرفتر نگاه کنيم، می‌بينيم که دستاوردهای نظری و مبانی فکری بسيار غنی و پر اهميتی بدست داده اند. ايشان ميراث گرانبهائی را در اين حوزه نيز از خود بجا گذاشته‌اند.

اگر چه شايد نه همه شما اما تعدادی در ميان شما هستند که به خاطر دارند، چند سال پيش در همين شهر برمن و به مناسبت دهمين سال پايه‌گزاری حزب در جمع شما به عنوان سخنران ميهمان حضور داشتم. در آن زمان اين سنت پسنديده‌ای که طبق آن کسانی را از بيرون از خانواده سياسی خود يعنی طرفداران نظام پادشاهی و بيرون از حزب به گردهمائی‌های رسمی خود فرا می‌خوانيد را ستودم و تشويق کردم. همچنين در آن روز به صورت معترضه گفتم که چرا تا کنون اين ميهمانان سخنران شما در فرصتی که فراهم کرده‌ و می‌کنيد در باره خود شما و حزب شما صحبت نمی‌کنند. چرا هر کس که می‌آيد در بلندگوئی که در اختيارش قرار می‌گيرد، به همه چيز می پردازد به مسائل روز به مباحثی که مورد جدال نيروهای سياسی ديگر است می‌پردازد و نظرات خود را تبليغ می کند و می‌رود! چرا در باره حزب شما سخنی و ارزيابی نمی دهد، چرا اصلاً نظرش را در باره اين که ضرورت وجودی شما چيست نمی‌گويد، چرا نمی پرسد که اين تشکل برچه پايه و با چه هدفی بوجود آمده است. آن روز، برخلاف رفتاری که ميهمانان سخنران جلسات پيشين شما داشتند، من عزم کردم که در آنجا و در فرصتی که داده بوديد، با خود شما و در باره ی خودتان صحبت کنم و کردم. و ارزيابی خود را تا آن لحظه از حزب شما بيان داشتم. اگر خاطرتان باشد، متن آن سخنان حتماً در آرشيوهايتان موجود است، به آن مراجعه کنيد، حتماً تصديق خواهيد کرد، که در آن سخنان اين نکته را ستودم که حزبی و سازمانی سياسی را بنا کرده‌ و متشکل شده‌ايد. در آنجا بر روی مسئله اهميت و ضرورت استقلال سياسی حزبی به عنوان يک نهاد و مستقل از افراد تکيه کردم. چون افراد می‌آيند و می‌روند اما يک حزب سياسی بايد ماندگار باشد. مثلاً ببينيد در همين کشور در حزب سوسيال دمکرات آلمان چه شخصيت‌های برجسته ای آمده ورفته اند، اما اين حزب مانده است و چيزی نزديک به دو سده تاريخ دارد.

البته در آن زمان نگاه من بيشتر به شما و تشکل شما و به پروسه ای بود که به مثابه يک حزب سياسی جدی و مستقل بايد طی می کرديد. کمتر به معنا و عمق عملی که آقای همايون در زمينه‌ی تأسيس سازمان و حزب شما در پيش گرفته بودند، توجه داشتم. اما طی اين سالها، پس از پيگيری و توجه عميقتر و دنبال کردن جدالها و بحث های درونی که شما داشتيد و ايشان يکی از سرچشمه‌های زلال آن بودند، و خاصه پس از انتشار کتاب اخير ايشان که شامل مجموعه سخنرانی های ايشان است، متوجه شدم که تأسيس حزب نيز ميدان و فرصتی برای عمل اجتماعی مهم و با مضمون ديگری برای ايشان بوده است که در آن طی چالش های اجتناب ناپذير و در عمل مهمترين اصول و مبانی و نظريه را در باره چگونگی و مشخصات يک حزب دمکرات و کارآمد انديشيده و تدوين کرده اند.

خانم ژينوس همايون خواهر ايشان در انتهای گزارش کوتاه خود در باره چگونگی و علت درگذشت آقای همايون، جمله بسيار زيبا و با معنائی ژرف آورده‌اند که در باره آقای همايون به نظر من نيز بسيار درست است. ايشان در آنجا نوشته‌اند:
«داريوش همايون.... به جای نشستن در انتظار فرصت و امکان، با دلاوری فرصت ها را برای خود و دیگران می آفرید.»

اين جمله خانم ژينوس همايون به تعبيری ديگر، همان جمله‌ی معروف خود آقای همايون است. ايشان همواره در پاسخ کسانی که انتظار داشتند ايشان را تنها در حوزه ی صرف روشنفکری و نويسندگی ببينند، می‌گفتند که «در عمل و برای عمل است که می‌انديشند.»

به نظر من داريوش همايون با هدف تأسيس حزبی با مبانی فکری ليبرال دمکراسی برای جامعه ايرا ن آن هم در خانواده سياسی که فرهنگ حزبی و تشکل گرائی چندان سابقه‌ای در آن نداشت، ميدان عمل و فرصتی تازه آفريد.

شما به عنوان اعضا و هواداران حزب مشروطه ايران ساليان ممتدی نه تنها اين فرصت را داشتيد که پا به پای شکل گيری اين نظرات و افکار در عمل گام برداريد، بلکه آقای همايون با همه مقام ارجمند و والای خود همه گونه تسهيلات را برای شما فراهم کردند، تا با اين افکار درگير شده و آنها را در عميق ترين سطح ممکن دريابيد. شما که بسياری‌تان در اين مراسم، از اعضا و هواداران حزب مشروطه ايران هستيد و اين امتياز و اين اقبال را داشتيد که آقای همايون در صدر رهبری و رايزنی‌تان بنشينند، برای درک عميق تر اين گفته، خوب است که به سرگذشت حزب خود بازگرديد و آن را در پيوند با آنچه که آقای همايون در باره ی يک حزب کارآمد و واقعی گفته اند و نوشته‌اند، دوباره بررسی کنيد. کار سختی نيست ماده آماده است و در دسترس همگان. در کنار آثار ديگر آقای همايون، بيش از همه کتاب «مشروطه نوين ـ نوآوری‌ها و پيکارها» مجموعه ايست که نشان می‌دهد؛ از تقريباً دو دهه پيش که پايه «سازمان مشروطه خواهان ايران» گذاشته شد و درطی اين پانزده سالی که اين سازمان نام حزب را برخود نهاد، آقای همايون چگونه در بيان و در برخورد به مسائل روز و آنچه که بايد در دستور کار حزب شما قرار می گرفت و همچنين با به چالش کشيدن روحيه‌های افراد حزبی و پيکار با افکار نادرست در ميان جنبش سياسی و به طور خاص در ميان طرفداران نظام پادشاهی، در عمل اصول و مبانی نظری يک حزب ليبرال دمکرات را که برای ايران مناسب است، و اين مبانی با روح امروز و آينده ايران پيوند شگفت انگيزی دارد، يا بهتر بگويم قابل تحقق برای آن کشور و سراسر در خدمت آينده آنست، را بيان کرده اند.

اما پس از اين گفته و بلافاصله بايد تکيه کنم؛ بايد به اين نکته توجه اتان را جلب کنم که اولاً تبيين نظری اصول و مبانی با تحقق عملی آنها هنوز فاصله دارد و يکی نيست، ثانياً وقتی ما در باره ی اصول و مبانی نظری و فکری که تدوين و منتشر شده و در دسترس همگان قرار گرفته‌اند، صحبت می کنيم، معنی اش آنست که اين اصول و مبانی به سرمايه و دستاورد همگانی بدل شده و می‌تواند سرمشق، الگو و راهنمای عمل همگان قرار گيرد. همه کس می‌تواند از اين سرچشمه بنوشد و سيراب شود و آن را بکار بندد. چه کسی موفق‌تر خواهد بود؟ بی ترديد آن کس و کسانی که به اين مبانی و اصول مسلط تر بوده و آنها را بهتر و عميق تر فهميده باشند.

باز هم از شما سپاسگزارم.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites