حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
راه مقابله با ج.ا مماشات نیست

February 09, 2011

چهارشنبه 20 بهمن 2569 = February 9, 2011

شهرام فریدونی خبر نت
 

راه مقابله با ج.ا مماشات نیست، حکومت باید بفهمد که اگربر سر راه آزادی ملت ایران بایستد، ایرانی ها آن را زیر پا های خود له خواهند کرد.
دوستانی که فکر میکنند که بدون هزینه دادن کاری انجام میشود، یا ج.ا، خامنه ای و احمدی نژادش را نشناخته اند، و یا هدف دیگری دارند که فهمیدنش برای من یکی و دیگرانی مانند من سخت است.

از نظر بنده و کسانی که عملکرد کارمندان دیروز و امروز این رژیم را دنبال کرده اند و از دست آن بتنگ آمده اند و خسته شده اند، اینها آمده اند که ریشه ایران و ایرانی را بکلی از جا بکنند و نابود کنند. وقتی میگویم بکلی، منظورم واقعا بکلی و از بیخ است! از نظر اقتصادی اش گرفته تا فرهنگی، آبروی بین المللی، سیاسی، تحصیلاتی و علمی، اخلاقی، میزان جنایت وغیره اش

لذا از دوستانی که هنوز به چیزی که باید بحق پسمانده های ج. ا خواندش، دل خوش کرده اند و فکر میکنند که با وزیر سابق اداره ارشاد جمهوری اسلامی و خواهر و شوهر خواهر، عمه و خاله و دیگر فامیلهای او میشود به جایی رسید، نباید انتظار زیادی داشت، اما کسانی که واقعا دلشان بحال آینده این کشور میسوزد، باید بدانند که زمان مماشات و مدارا با این رژیم به پایان خودش نزدیک شده است

متاسفانه بسیاری از این دوستان، با اینکه خودشان در اروپا و آمریکا جا خوش کرده اند و الحمد الله با بورس و...، روزگار میگذرانند، بدون اینکه ذره ای از این جوامع یاد بگیرند و ببینند که تفکر آخوندی و مکلایی را به پشیزی در این جوامع نمیخرند، به دیگران مهر هم میزنند و بحث داخلی و خارجی هم راه میاندازند

این عزیزان تازه از راه رسیده متاسفانه طوری وانمود میکنند که تو گویی زحمات همین خارج نشین ها را چه قبل از خیزش اخیر ایرانیان و چه بعد از بپاخیزی ملت ایران ندیده اند، و با این کارشان، دانسته یا ندانسته در جهت سیاست ج.ا و مجری قهوه تلخش کار میکنند

آیا زهرا کاظمی یکی از همین در «خارج نشسته ها» نبود، که بجای زندگی راحت در کانادا، جان خودش را در زندان اوین از دست داد و با خون خودش یکی از بزرگترین لطمه ها را به موقعیت ج.ا در دنیا وارد کرد؟ آیا همین چند روزپیش نبود که یک بانوی دلیر دیگر ایرانی، خانم زهرا بهرامی را در زندان بدار آویختند؟ مگر او از هلند نیامده بود که دست در دست ایرانیان داخل کشورش، مملکتش را آزاد کند؟

این مدعیون جدایی ایرانیان و مبلغین،« خارج نشین و داخل نشین » باید بدانند که قلب ایرانیان درتبعید در ایران میطپد و با هر اعدام و شکنجه ای درد غربت این ایرانیان از وطن دور افتاده صد برابر میشود. همچنین ایرانیان داخل ایران هم علاوه بر دیگر مشکلاتشان ، برای عزیزان تبعید شده شان دلتنگ اند، درد غربت آنها را میدانند و آرزوی روزی را میکنند که با آزادی کامل و براحتی، مانند دیگر شهروندان سربلند و آزاد این جهان بزرگ، بتوانند به ملاقات آنها بروند، و یا ازآنها در کشور و مملکت خودشان، بدون ترس و وحشت از آخوند و بسیجی پذیرایی کنند.

بد نیست که بجای طرح های عجیب و غیر عملی ، یک نگاهی به واقعیات و اطرافمان بیاندازیم! واقعیات امروز این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، بدون دادن هزینه و با ترا بخدا و ترا به دستهای بریده این و آن کار درست نمیشود که هیچ، بدتر هم میشود! زمان تعارف با اینها به سر آمده، و با شل کن و صفت کن هم کار درست نمیشود. باید آمد به خیابان و دیگر به خانه عقب نشینی نکرد! ایرانی باید بداند که یا باید اینها را از بین ببرد و یا باید آماده از بین رفتن بشود

براستی چه دلیلی دارد که بگوییم که «دیکتاتورهای ایران وقیح تر و وحشی تر از تمامِ دیکتاتورهای جهان هستند» بجز اینکه بخواهیم که ملت را بترسانیم؟ مگر نه اینکه دیکتاتورها تا زمانی دور برمیدارند که زور ملت را ندیده اند! وگرنه از این ها ترسوتر خودشانند و در موقع خطر هم دیده ایم که گریه کنان دست چلاقشان را دراز میکنند و برای بدن علیل شان روضه میخوانند

دفعه پیش هم اینها سگهایشان را موقعی ول کردند که مردم روی پشت بام ...اکبر میگفتند. متاسفانه ایرانیان بخاطر تبلیغات سوء بعضی ها که میخواهند ملت را گیج کرده از هدف اصلی شان که آزادی و دمکراسی باشد دور کنند و البته از سر نا امیدی و یاس به این مسائل رو میاورند، غافل از اینکه همین چیزها از هدف اصلی شان که آزادی و دمکراسی است دورشان کرده است.

اگر خاطرمان باشد، موج اعدامها هم زمانی شروع شد که مردم در خانه بودند و نه در خیابان.

فرزاد کمانگرها را زمانی اعدام کردند که قبلش ملت را بخانه فرستاده بودند

لذا باید به « نسخه پیچ هایی» که سالها است که نسخه هایی که پیچیده اند، فقط وقت گذرانی و مسکن بوده، بگوییم که لطف کرده و اجازه بدهید که کسان دیگر هم راه حلی ارائه بدهند، بدون اینکه نگران انگ زدن ها و مهر چسباندن های شما بشوند، بلاخره شما هم اعتراف میکنید که هر کسی باید اجازه داشته باشد که نظر خودش را بگوید؟

بنده خودم بشخصه در خارج نشسته ام، اما هنوز در بدنم آثار ترکش هست و سهم خودم را هم در انقلاب، هم درجنگ و هم در تبعید وغربت پرداخته ام. الان هم ساعت 12 و20 دقیقه نیمه شب است و بنده هم، با وجود اینکه فردا در شهر دیگری کورس دارم و باید ساعت 5 از خواب بیدار شوم و 230 کیلومتر برانم، اینجا نشسته ام و برای رهایی کشورم میکوشم

امروز هم بر این عقیده ام که باید همه جمعیت میلیونی در خیابان بماند و صحنه را برای ساندیس خورها ترک نکنند و با روشن کردن شمع، بصدا در آوردن سوت و بوق، به این رژیم نکبت بگویند که وقت فرار کردن خودش و شکنجه گرانش و جلادان طناب به دستش رسیده است

نقش موسوی و کروبی هم در این بین معلوم خواهد شد! اگر باز این دو بزرگوار بذر شک پاشیدند و با پیغامهای متناقض مردم را گیج و مایوس کردند، ملت باید بکلی از اینها قطع امید بکند و بدون عقب نشینی و ترک خیابان، نشان بدهد که عبد کسی نیست و عبودیت نمیپذیرد و قاطعانه ازهمه مخالفین ج. ا بخواهد که همه متحدانه وارد میدان بشوند و اداره کار را از دست انسانهای بیکفایت در بیاورند. آن زمان است که ملت ایران خواهند دید که اپوزیسیون ایرانی سریعا متحد خواهد شد و شکل خواهد گرفت و ج.ا هم باید بلیط سوریه اش را رزرو کند

لذا، با اجازه آنهایی که من و دیگران« نسخه پیچ» میخوانند ، بنده «نسخه» خودم را دوباره میپیچم و حرف خودم را دوباره در زیر تکرار میکنم

ما ایرانیان باید مراقب باشیم که نه کروبی، نه موسوی، و نه هیچکس دیگر در میانه کار، مردم را دوباره به خانه و یا روی پشت بام ها نفرستد و بیشتر از این سرخورده نکند

اینبار 25 بهمن بیایم، اما دیگر یه حرف این و آن به خانه عقب نشینی نکنیم



در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حق

با درود

این نوشته از دل برآمده و طبیعتا بر دل هم می نشیند. نوشته ایست بسیار صادقانه و روشن. منهم مثل بقیه هموطنانم معتقدم که این آخرین فرصت برای موسوی و کروبی است که ثابت کنند زد و بندی با جناح خامنه ای ندارند و این یک جنگ زرگری نیست که برای بقای این رژیم درمانده براه انداخته اند تا وقت بخرند و با دسترسی به بمب اتمی ایران و ملت ایران را مثل کره شمالی کنند.

نکته بسیار مهم حفظ ایران در تمامیت آنست و این وظیفه بر دوش سپاهیان و ارتش ایران است که مرزهای ایران را پاس بدارند. تجزیه طلبان در پایگاههای خود نزدیک مرزهای ما در کشورهای همسایه در کمین نشسته اند و منتظر فرصت هستند. وظیفه اول و آخر سپاه و ارتش پاسداری از مرزهای کشورمان است و نه مشتی آخوند و آخوند مسلک مزور و تبهکار. وظیفه پلیس هم در ۲۵ بهمن حفظ امنیت جان و مال ملت و به زندان انداختن خامنه ای و جناح او. ارتش و سپاه باید از مرزهای ایران حفاظت کنند و پلیس هم وظیفه اش حفظ امنیت جان و مال ملت ایران در درون مرز است.

پاینده ایران

February 12, 2011 06:04:48 PM
---------------------------

ایرانی‌ با طرف

شهرام گرامی‌،

درود به شرف و میهندوستی تو که سخن از دل‌ ما میگویی جانا. هیچ کدام ما نمی‌خواهیم که خون از دماغ یک ایرانی‌ بیاید و آرزوی همه ما این است که این خواب وحشتناک تاریخی‌ بدون خشونت بپایان برسد. اما حتی گاندی پدر مبارزه بدور از خشونت زمانی‌ که از او پرسیدند (باپو چرا شما در حالی‌ که دم از مبارزه بدور از خشونت میزنی همواره شنیده شده که از "جنگ" نیز دفاع کرده‌ای. گاندی جواب میدهد: "گاه یک جنگ خونین بهتر است از پذیرفتن بی‌ عدالتی".

حال این داستان ما است... همه می‌گویند بروید به خیابان به صورت مسالمت آمیز فقط شعار بدهید. بعد هم که خوب شناسایی شدید بروید به خانه منتظر بنشینید که بیایند و در اوین و کهریزک و رجایی شهر و هزار زندان بی‌ نام و نشان سر به نیستتان کنند.

ما میگوییم، میائید بیرون، اولا میلیونی بیایید که دست کم جرات حمله به جمعیت چند میلیونی را نکنند، دوما آنقدر بمانید تا کار یک سره بشود و این بی‌ همه چیز‌ها شرشان را از سر این کشور و ملت کم کنند.

اینکه از قبل تاریخ بیرون آمدن را تعیین میکنند، بعد می‌گویند تشریف ببرید خانه (مانند اینکه میهمانی آمده بودند). راه آمد و رفت و گرد هم آیی را هم از قبل تعیین میکنند، که دشمن بداند کجا را از قبل نشان کند، این ها مبارزه نیست، اینها سر یک ملت را گرم کردن و بعد هم مأیوس کردن یک ملت است.

۷۵ میلیون نفر را اسیر ۴۰ تا ۵۰ هزار اراذل و اوباشی کرده‌اند که این ۵۰ هزار اراذل و اوباش در برابر یک خیزش چند میلیونی هیچ غلطی نخواهند توانست... ناگفته نماند که اکثر نظامیان امروز ایران هم آرزو میکنند که این ملت در خیابان بماند که آنها هم فرصتی بدست بیاورند و در کنار ملت قرار گیرند و خود را از دست یک آینده سیاه نجات دهند.

اشکال کار در قدرت سازماندهی قدرتهای خارجی‌ در داخل ایران است که از طریق عوامل خود ملت را با شعار‌های عجیب و قریب گیج گیجی میدهند و با اعلامیه‌های بی‌ سر و ته ملت را مثل سگی‌ که دنبال دمب خودش میگردد دور میدهند. از یک طرف میگویند جمهوری ایرانی‌ از اون طرف شعارشان الله و اکبر، و یا حسین میر... چی‌چی است.

یکی‌ هم نیست بپرسد این میر حسین شما اگر راست می‌گوید چرا قبل از اینکه ایران ویران شود ازش خبری نبود؟ حالا که فهمیده این رژیم دیر یا زود میرود، سر در آورده ، یک روز به طبل و یک روز به نعل میزند، که هم به آخوند بگوید (اگر من نمیبودم که شما زودتر میرفتید)، روزی هم که رفتند به ملت بگوید "من که با شما بودم دست از سرم بردارید بروم با میلیون‌هایی که دزدیده‌ام زندگی‌ کنم."

جدا ما هم ماندیم که به این ملت چه بگوئیم، نه‌ به جمهوری ایرانی‌ خواستنشان، نه به شعار عربی‌ دادنشان... اگر مبارزه بر ضد جهل و جنون ۱۴۰۰ ساله می‌کنید، شعارتان هم باید ایرانی‌ باشد.

جریان عراق شد، بدو بدو صدام را برداشتند که آزادی و دموکراسی و سکولاریسم میخواهیم بعد پرچم جدید را که علم کردند، یک دفعه دیدیم وسطش یک الله و اکبر بزرگ نوشته شده. یک نفر هم نبود بهشان بگوید الله و اکبر چه ربطی‌ به دموکراسی دارد؟

همه می‌گویند مردم ایران میدانند دارند چه میکنند. تا اینجا که به نظر می‌رسد هنوز هم نمیدانند که بازیچه دست خودیهای رژیم و سیاستهای کشور‌های خارجی‌ از طریق عواملشان در داخل ایران هستند.

تا ما با یک شعار فرا گیر ایرانی‌ و پرچم ایرانی‌ وارد صحنه نشویم - این یکی‌ دو ساعت از خانه آمدن فرصت‌ها را از دست دادن است و خود را گول زدن.

با این داستانها که فردا بیایید تا سر کوچه و اگر کشیده زدند مثل عیسی مسیح اون روی صورت را هم نشان بدهید که یک کشیده دیگر بخورید، ما حالا حالا‌ها کارمان درست شدنی نیست.

با این موش و گربه بازیها نمی‌شود از دست رژیمی‌ که ۷۰% بودجه سالیانه را خرج اسیر نگاه داشتن یک ملت می‌کند نجات پیدا کرد. هر وقت مثل شیر ایرانزمین آمدیم بیرون و مانند خورشید ایرانزمین بر تمام ایران تابیدیم، آن زمان ما از شرّ این رژیم راحت می‌شویم.

روی سخن ما با مردم ایران است، بگذارید نقل قول کنیم از یک نامه که از مبارزین داخل ایران چندی پیش به دستمان رسید، که نوشته بودند: "مرگ بر شاه گفتید و همه چیز را از دست دادید، جاوید شاه بگویید و همه چیز را پس بگیرید."

ما هم میگوییم که با ۱۰ نفر و بیست نفر و یک روز و دو روز و با الله و اکبر و جمهوری اینچنانی و جمهوری آن چنانی کار ما درست شدنی نیست. میلیونی بیایید بیرون، بمانید تا کار تمام شود، شعار هم یک شعار ایرانی‌ کمر شکن "جاوید شاه". همین و همین، بیشتر از این هم برای تحریک یک ملت آزار دیده به شعار دیگری نیاز ندارد.

این همه راه جمهوری خواهان دلسوز را پس رفتید، یک بار هم راه اجداد و شاهنشهان بزرگ را پیش بروید.

گرچه با این دو و سه جمله آخر که اینجا نوشتیم، ما که فکر نکنیم این نامه چاپ شود. اما ما باید حرفمان را بزنیم، چون ما ایرانی‌ هستیم. اگر سانسور شدیم آن دیگر گناه ما نیست.

امضا،

ایرانی‌ با طرف

چرا با طرف؟ چون هر ایرانی‌ که در این روزگار تاریخ ساز بگوید بیطرف است... نادانسته مسئولیت اعدام یک ایرانی‌ دیگر را بر شانه‌‌هایش میکشد. ۳۲ سال پیش یک نمک نشناسی اعلام کرد که بیطرف است. ۳۲ سال بعد یک ملت، یک فرهنگ، یک زبان، یک هویت، یک شرف، یک آبرو، یک غیرت، یک تاریخ، یک کشور و چند نسل هنوز دارد قیمت بیطرفی آن نمک نشناس را میپردازد. بیطرفم یعنی‌ چه؟ به خودت بیا و درک کن، گرچه تو بیطرف باشی‌ دشمن تو را طرف است و با تو کار دارد... ایرانی‌ بیدار بشو و حقت را از این جهان بگیر.

February 09, 2011 01:53:14 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites