حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
نامه ایی سرگشاده به شاهزاداه رضا پهلوی

February 13, 2011

یک شنبه 24 بهمن 2569 = February 13, 2011

حبیب تبریزیان حبیب تبریزیان
 

شاهزاده گرامی رضا پهلوی!

امروز، صبحگاه بیست سوم بهمن هنگامی که در بین اِ میلهای خود پیام فوروارد شده شما را در مورد 25 بهمن با آرام همه گیر شده سبز دیدم، هیجانی وصف نا پذیر بمن دست داد آنچنانکه بسختی توانستم جلو اشکهای خود را بگیرم. این پیام با آن رنگ نمادین سبزش که به «کُد» خیزش ملی ما تبدیل گردیده و معنای غرور آفرینش «ما همه با هم هستیم!» است، نشان از آن دارد که میهن و مردم ما وارد فاز جدید و دورانسازی از تاریخ خویش گردیده اند. ملت و میهن ما وارد دورانی میشود که آرزوی تاریخی ما بوده است ، دورانی که نوید بخش اینست که خانواده بزرگ و تمدن ساز ما ایرانیان سرانجام به آستانه آشتی و دوستی ملی و آشتی تاریخی رسیده است. این پیام خود حامل، آن دعوتی است که مادر داغدیده شما بمناسبت بخاکسپاری برادرتان شاهزاده علیرضا به مردم ایران دادند و به آشتی ملی دعوت نمودند.

پیام شادی آورشما ، مزین به نشان نمادین سبز 25 بهمن، نمیتواند قلوب مردم ما را به طپش احساس با همبودگی نیاندازد. آری همانطور که شما خاطر نشان نموده ائید، ما نیروی ده ها میلیونی سبز بجای مسلح بودن با اسلحه، به نیروی لایزال اراده ای واحد برای به کرسی و دیهیم نشاندن آزادی مسلح هستیم و بهمین دلیل ما شکست ناپذیریم حتی اگر تما ارتشهای فرعونی جهان را در برابر خود داشته باشیم.

شاهزاده عزیز!

نمیتوانم در کنار این ابراز هیجان انگیز خوشحالی خود از پیام سبز شما، از گفتن این نکته بسیار ضرور در آستانه این روز تاریخی خود داری کنم که متأسفانه در جریان فرارویی جنبش عظیم سبز و نمایش پر شکوه خیابانی آن، بسیاری بنام سلطنت و شاه آرمانی با منش و روشی غیر سبز در این حرکت بزرگ شرکت نمودند که شخصاً تردید ندارم رفتارشان مورد تأئید شما نبود و شاید هم عمداً، برای تخریب شما و خودِ ایده شاه آرمانی دست به آن گونه حرکات غیر سبز زدند. برخی به نفی و تخریب رهبری و راهبرد جنبش سبزمبادرت کردند که باز با تأکید میگویم، تردید ندارم این جماعت با شما بیگانه بودند ولی انتظار میرفت، شما این منش ها و روشهای ناسبز را محکوم میکردید تا با نشاندادن فاصله خود از این افراطیون، هرچند برخی از آنها هموطنانی آرمانخواه و وطن دوست بوده و هستند، رژیم و ماشین تبلیغاتی آن نتواند بهره برداری کرده و در جنبش واحد سبز مردم ما با چسباندن اتیکت سلطنت طلبی خلل وارد کند. متأسفانه چنین توقعی از آنان که نه از منظر احساس مسئولیت بلکه فقط با زبان کینه با رژِیم برخورد میکنند و یا آن استالینستهای هزار پارچه و رنگا رنگی که بعضاً، از پشت پرده، از سوی دستگاه های اطلاعاتی خود رژیم برای اخلال در جنبش حمایت شده و فاقد چهره ای شاخص و قابل خطاب در راهبردهای گفتمان خود نیستند، بیهوده است.

شاهزاده عزیز!

در پایان، من بعنوان یک ایرانی، که دلواپس امروز و فردای میهنش میباشد، از این پیام سبز شما تشکر میکنم.

پاینده ایران

زنده باد مردم ایران!

پیروز باد جنبش سبز


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

ایرانی‌ با طرف

ایرانی‌ با طرف،

پیام شما گویا بود، سپاس از این همه انصاف. ‌ای کاش دیگران هم بعد از ۳۲ سال ویرانی کشور کمی‌ انصاف میداشتند در مورد این کشور، این فرهنگ، و این چند ایرانی‌ میهندوست چون شاهزاده که هنوز در میان ما ایرانیان هستند.

نامه شما را که می‌خواندیم، به فکر فرو رفتیم...

ما در جهان شاهزاده کم نداریم. نمونه آن در همان انگلستان... اما این شاهزاده ما کجا و آنهای دیگر کجا؟ فرق زمین تا آسمان است.

شاهزاده ما مویش در راه دفاع از تاریخ، فرهنگ، زبان، ادب، استقامت، شهامت و و و سپید کرد... یک فرزند ایرانزمین که هر کجا لب سخن گشود، نام و آبروی ایران و ایرانی‌ را زنده کرد...

آن هم در زمانی‌ که رژیمی‌ سر کار است که کارش بی‌ آبرو کردن و ویران کردن ایران و ایرانی‌ است.

پیام ما به مردم ایران بسیار ساده است: قدر این شاهزاده ایرانی‌ را تا در میان ما است بدانید.

بگذارید تا دیر نشده کشور ما دست دلسوزان میهن و ملت بیافتد تا شاید بشود ۳۲ سال خرابکاری فاشیستهای ضد ایران و ایرانی‌ را برگردان بزنیم و در کنار هم به دوران سازندگی و استقلال ایرانزمین و ایرانی‌ برسیم.

آنقدر به وظیفه تاریخی‌ که به این شاهزاده محول شده، آنقدر به تاج و لقب او گیر ندهید، به این بنگرید که چه در قلب او می‌گذرد، به اندیشه او و آزاداندیشی و آزادمنشی او توجه کنید و به آرزو‌ها و به آن حس مسئولیت که او نسبت به میهن و ملت در خود حس می‌کند توجه کنید.

آیا زمان آن هنوز نرسیده که همه ما دور یک ایرانی‌ که از خود ما است جم شویم و این بار او را به عنوان آلترناتیو بهانه کنیم برای سرنگونی رژیم ضحاک؟

از شما ۵۷‌ها میپرسیم... از آنهایی که پس از ۳۲ سال هنوز هم با این شاهزاده مشکل دارند میپرسیم... آیا در این زمان حساس تاریخی‌، با این همه دانسته، اندوخته و تجربه سیاسی هنوز هم کنار این شاهزاده ایرانی‌ قرار گرفتن برای شما مشکلتر است تا آن زمانی‌ که در کنار "خمینی" قرار گرفتید؟

یعنی‌ در آن زمان، خمینی، آنقدر قابلیت داشت که شما در کنارش قرار بگیرید ولی‌ در این زمان، پس از ۳۲ سال تجربه هنوز هم قابلیتی در این شاهزاده نمیبینید که در کنارش قرار بگیرید تا کشور از دست این رژیم بیدادگر رها شود؟ عجبا به خردمندی شما‌ها اگر اینچنین باشد.

مرگ بر این و آنها‌ها به اندازه کافی‌ گفته شد و فریاد شد و گوش ناشنوای جهانیان را باز کرد... دنیا فهمید که ما این رژیم را نمیخواهیم... آیا زمان آن نرسیده که به جهان بگوییم چه می‌خواهیم و وظیفه سنگین رهبری مبارزه را با پشتیبانی کردن از این شاهزاده ایرانی‌، یک بار برای همیشه بر شانه‌‌های او بگذاریم؟ و در کنار او این بار سنگین را به ساحل پیروزی برسانیم؟

چه نمیخواهیم را... به اندازه کافی‌ گفتیم و فریاد زدیم، حال زمان آن است که به خودمان و جهانیان بگوییم که چه میخواهیم.

در کنار هم، ایران، این خانه در آتش را نجات دهیم، بعد بر سر رنگ موکت و کاغذ دیواری آن بحث کنیم و تصمیم بگیریم...

اگر به حق رای ملت اعتقاد دارید نباید از پشتیبانی کردن از شاهزاده رضا پهلوی و در کنار او قرار گرفتن نگران باشید. غیر از این است؟

ملت نگهدار ایران با‌د

February 15, 2011 04:45:35 PM
---------------------------

حق

با درود به هموطنانم

کاوه عزیز با شما موافقم. من در اخبار روز و کیهان آنلاین به فعالیت هایم ادامه می دهم و آنچه مد نظرم هست همان اصولی است که زنده یاد همایون همیشه روی آنها پافشاری می کرد. هر ایرانی وطنپرستی صرفنظر از اینکه پادشاهی خواه و یا جمهوریخواه باشد با آن اصول مشکلی ندارد. آن کسانی هم که با آن اصول موافق نیستند نه تا حالا گفته و نوشته اند چرا و نه وقتی از آنها سئوال می کنم جوابم را می دهند. این یعنی چه بجز آنکه ایرادی به آن اصول نمی توانند بگیرند و اگر بگیرند بر ملت ایران آشکار خواهد شد که چه اهداف سیاسی ایران بر باد دهی را دنبال می کنند و بسرعت منزوی تر از حالا خواهند شد. اصولی که زنده یاد همایون متذکر شدند اصولی هستند که منافع ملی ایران را قاطعانه حفظ می کنند و توافق با آنها برای ایرانیان وطنپرست حتی فکر کردن هم نمی خواهد چون از بدیهیات هستند. کسانیکه ریگی به کفش نداشته باشند هیچ مشکلی در قبول آن اصول نخواهند داشت.

آنهایی که نامه سرگشاده می نویسند تا همه ببینند باید بدانند که اینکار آنها حق دادن به همه است که در محتوای آن نامه شرکت کنند و انتظار پاسخگویی شفاف هم از آنها داشته باشند وگرنه دمکرات نیستند، دیکتاتورند. اگر خود را لایق به پاسخ می دانند باید ما را هم لایق پاسخ بدانند و به پرسشهایمان پاسخ دهند.

حزب مشروطه تنها تشکلی است که نه تنها مواضع صریح و روشنی دارد بلکه بخش پرسش و پاسخی دارد که نشان می دهد که از پاسخگویی هیچ ابائی ندارد. کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ تا زنده یاد همایون با ما بود خود شخصا بما پاسخ می داد چون برای همه ما چه مخالف و چه موافق احترام قائل بود و بالاتر از آن این را حق ما می دانست. ما باید روی این حق ملت مان پافشاری های خیلی بیشتری از خود نشان دهیم. ما باید موی دماغ کسانی شوند که برای ما رادیو شده اند و فقط پخش می کنند و نه دریافت. باید فرهنگ پرسشگری و پاسخگویی را که اساس دمکراسی است را گسترش داد تا دیگر کسی نتواند سر ما شیره بمالد.

پاینده ایران و ایرانیان راستین و به یاد زنده یاد داریوش همایون

February 15, 2011 01:57:25 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

پندها واندرزها

زمانی نه چندان دور از شادروان دکتر داریوش همایون پرسیدم؟ اکنون عین پرسش وپاسخ من با دکتر همایون داشتم را با هم بخوانیم. وهمین پرسش را از شما هم میهنانم دارم. زمان این پرسش در هنگام عملیات انتحاری در چا بهار بوده است. با سپاس فراوان خرد نگهدار ایران.
درود بر شما آقای دکتر داریوش همایون. سپاسگزارم از صراحت گفتار جناب عالی. اصول ها کدامند؟ ایران را درمسیر خطرات جبران ناپذیری هدایت کرده اند.عملیات های انتحاری نشانه سرنوشت عراق وافغانستان. دندان طمع اعراب خوزه خلیج پارس به ایران. به اضافه ضعف رژیم و مساله اتمی و وجود گروهکهای ساخته وپرداخته سیاستهای برخی کشورهای فرصت طلب. وبحران های درون میهن هم که از هرسو خود حدیثی غم انگیز است. اما آنچه ایران را میرهاند زایش ایران جوان است که هرگز مردنی نیست. منظورم جنبش همه گیر سبز است که در زیر فشار اعدام وسرکوب شدید است.بنظر میرسد شمارش معکوس ویرانی از شمارش معکوس دمکراسی تندتر میزند. نظر شما چیست؟ سپاسگزارم.تندرستی شما را آرزو دارم. صراحت واستواری شما را می پسندم. پیروز رستاخیز ملی. پاینده ایران. کاوه یزدانی.





دوست گرامی
خطر هست و از هر گوشه خود را نشان می دهد. ولی هشیاری و عزم استوار نیز هست و جنب سبز همان گونه که نوشته اید بهترین جلوه آن به شمار می رود. ما با ماهیت هائی اندازه نگرفتنی سر و کار داریم و پایان این بحران همه سویه را نمی توانیم بدانیم. تجربه تاریخی ما نشان می دهد که این ملت می تواند خود را به پای چالش هائی که با آن روبروست برساند. همین اندازه برای ما دلگرم کننده است. بقیه اش بستگی به همان هشیاری و عزم استوار دارد. ما هر یک آنچه بتوانیم خواهیم کرد.
اما اصول تا آنجا که بتوان فشرده و کوتاه گفت همان است که هر کشوری در آن
بخش خوشبخت تر جهان بر آن ساخته شده است: حکومت اکثریت بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر در یک دولت-ملت، در نظامی که با همان سخت گیری از حقوق و امتیازات فرد فرد جامعه دفاع می کند که از یگانگی ملی و یکچارچگی سرزمینی.


د.همایون


February 14, 2011 11:40:38 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites