حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
اگر سخن به صراحت نگویید چیزی از آبروی شما و اسلام باقی نمی‌ماند

February 21, 2011

دوشنبه 2 اسفند 2569 = February 21, 2011

آکریم آکریم
 

علمای عظام و حجج اسلام!

اکنون که این نامه را می‌نویسم، کشور ایران در سخت‌ترین شرایط ممکن قرار گرفته است و فرزندان ایران زمین یا در خیابان‌ها پرپر شده‌اند، یا در زندانها سرکوب می‌شوند و یا در کنج خانه‌ها روحشان در حال کشته شدن است و یا در کف خیابانها جانشان آماده فدا شدن. حکومت مذهبی ایران همه جنایت‌ها و سرکوب‌هایش را به پشتوانه احکام مذهبی انجام می‌دهد و سکوت یا همراهی شما باعث شده است که اسب سرکش سرکوب چموش‌تر از همیشه به تاخت و تاز بپردازد. اگر نه همه تقصیر، بخش عمده تقصیرات چه در شکل‌گیری نطفه این حکومت ناخلف و چه در تداوم حیات مریضش، بر عهده علمای حوزه و نهادهای مذهبی- سیاسی کشور است. اما دریغ که این همه انحراف را می‌بینید و آنچنان که در خور است دم بر نمی‌آورید.

علمای قم و نجف و مشهد!

روزگاری پیش‌تر، در حدود سی سال پیش، با وعده حکومت اسلامی و برقراری عدل و قسط الهی، یکه دار میدانی شدید که ماحصلش شده است جمهوری اسلامی. آن وعده‌ها محقق نشد که هیچ، بلایی بر سر این مردم نازل شده است که در تاریخ این کشور بی‌سابقه بوده است. اکنون هدف سرزنش شما به دلیل سو عملکرد گذشته و زایش حکومتی چنین فاسد نیست، بلکه سکوت امروزتان هست که عتاب‌آمیز شده است. این سکوت امروز با توجه به نقشی که در این تباهی‌ها داشته‌اید نمکی است بر زخم مردمان و داد آگاهان را بر آورده است که آن وعده‌های سابق و این سکوت‌های امروز قطعا نشانه شرافتمندانه‌ای نیست. مردمان به خاطر می‌آورند که برای شکل‌گیری حکومت دینی، گریبان پاره می‌کردید و فریاد برمی‌آوردید که "محمدرضا، خاک بر سرت" اما امروز علیرغم انحراف حکومت، چنان مهر سکوت بر لبانتان گذاشته شده است که گویا چشمان و گوشهای‌تان بسته است و نمی‌بینید که چه ظلمی بر این مردمان می‌رود.

علمای شیعه!

شنیده‌اید که علمای مصر با دیدن فساد حکومت، فتوا داده‌اند که شرکت در تظاهرات واجب شرعی است، کشتار مردم حرام است و کشته شده‌ها در تظاهرات ضد حکومتی شهیدند؟ و لابد شنیده‌اید که در پی حوادث اخیر در لیبی هم روحانیون لیبی کشتار تظاهرات کنندگان را حرام اعلام کرده‌اند؟ یا نه، هیچ کدام را نشنیده‌اید و فقط نگران حضور بانوان ایرانی در مجامع بین المللی هستید که مبادا ناموس اسلام به خطر بیفتد و امر غیر غیرتمندانه‌ای رخ دهد؟ به گمانم در معنی غیرت با ما مردم ایران اختلاف نظر دارید. غیرت فقط به گاه نشان دادن چهره حضرت عباس به خطر نمی‌افتد که تهدید به حکم جهاد کنید، به گاه دیدن چهره ندا و سهراب و به گاه شنیدن ناله‌های مادران عزا هم جا دارد که رگهای غیرت تحریک شوند.

زعمای حوزه‌ها و مدارس علمیه و علمای بلاد!

کسی از میان کسان، شما را خطاب قرار داد که "چه در گذرگاه تنگ عافيت نشسته‌ايد و نظاره می‌کنيد که استبداد دينی چوب حراج بر اخلاق و ايمان خلايق زده است و شريعت را به خدمت سياست گرفته است و کمر عدالت را شکسته است. مردمان در چنگال ديو استبداد اسيرند، نه لبخند بر لب دارند نه شادی در دل نه نان در سفره نه دانش در دفتر نه نشاط عيشی نه درمان دلی. به جز قلبی غمناک و چشمی نمناک برايشان چه مانده است؟ محتسبان لبخندشان را ربوده‌اند و واعظان شحنه‌شناس ايمانشان را. مفسدان نانشان را بريده‌اند و جاهلان دفتر معرفتشان را دريده‌اند. نه رنگ دادگری می‌بينند نه چهره عدالت. گران‌ از تکاليف و تهی از حقوق. حکومتگران به نام دین زندانها را از شقاوت و قساوت انباشته‌اند و جامعه را به عفونت دروغ و ريا آغشته‌اند. قاتلان بی‌باک حقيقت‌اند و سارقان چالاک حريت. هر بانگ نصيحتی را صدای دشمن و هر ندای مخالفتی را ندای اهريمن می‌شمارند. گويی خود طاووسان عالم غيبند و ديگران جاسوسان عالم غرب. منکر معروفند و معروف به منکر." همو وقتی دید که شما که خود در یافتن راه سرگردانید، صلاح خلق و فلاح علما را نشانتان داد و دعوتتان کرد به هجرت که "اگر نه با حکومت رای موافقت داريد و نه يارای مخالفت، مصلحت در مهاجرت است. جهاد اصغر کنيد. اگر دهانها را بسته‌اند پاهایتان را که نشکسته‌اند. الفرار مما لايطاق من سنن المرسلين. بايد برون کشيد ازين ورطه رخت خويش." اما اکنون که ماهها از آن دعوت می‌گذرد، آنچنان که از قراین پیداست گویا پاهای شما را هم بسته‌اند. صادقانه بگویم که در شهر پیچیده است که طعم وجوهات و کمک‌های پیدا و نهان حکومت هم دهان و هم پاهای علما را بسته است که نه سخنی می‌گویید و نه عزم هجرت دارید. از بخت بد مردمان، زمانی که بر سر کار می‌آمدید از تشیع سرخ سخن گفتید، حالا اما سی سال است که تشیع سرختان سیاه شده است به نحوی که آنها که زرنگ‌تر بودند جایی در این دستگاه پیدا کرده‌اند و به مدیحه قدرت می‌پردازند و آنها که از قافله عقب مانده‌اند یا از قافله بیرون انداخته‌اندشان منبرداری می‌کنند و تشیع سیاه را زنده نگه می‌دارند و اشک از پی اشک برای اسطوره پردازی‌هایی می‌ریزند که ظاهرا نتایجش قرار نیست کار دنیای امروز ما را حل کند.

علمای قم و نجف و مشهد!


با تقصیراتی که شما بیش از دیگران در آن سهیم بوده‌اید، توقع از شما بسی بيش از آن است که "افسرده دل و پريشان حال بنشينيد و در عيان از ملامت جباران تن زنيد و در نهان شکوه به درگاه قاصم الجبارين بريد، يا مخفيانه بر در ارباب بی مروت دنيا پيا می‌بفرستيد و جوابی نشنويد. کار از اعوذ و لاحول نمی‌رود و خواهش و سفارش از اثر افتاده است و سکوت در مقابل جباران صدای آنها را بلندتر کرده است." سخن با کنایه گفتن با این حکومت موثر نمی‌افتد. تمثیل‌های تاریخی فرعون و یزید را این حکومت نمی‌فهمد. صریح‌تر سخن بگویید اگر واقعا عزم سخن گفتن دارید. آنچنان سخن بگویید که سی سال قبل سخن گفتید. جور امروز، مشروعیتش اگر ستانده نشود، چیزی از آبروی شما و اسلام باقی نمیگذارد. فتوایی باید که مشروعیت از این افریطه‌های ظالم ستانده شود.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites