آنچه جمهوری اسلامی را از سایر حکومتهای دیکتاتوری در جهان متمایز میسازد پیچیدگیهای خاص حکومت اسلامی و به کارگیری روشهایی مانند «تحریک عواطف مذهبی عوام» برای باقی ماندن بر سر قدرت است. روش کار روحانیت سیاسی شیعه در ایران همواره مبتنی بر«هوچیگری» و«غائلهسازی» علیه نیروهای سکولار و روشنفکر و حتا مردم عادی بوده است و اکنون نیز همان قاتلان کسروی و وارثان سیاسی نواب صفوی به قدرت سیاسی و اقتصادی هم رسیدهاند.
در تفکر روحانیون سیاسی شیعه هیچ نوع مجال به «سایر اندیشهها» داده نمیشود و همزیستی با اینان مثل همزیستی آب و آتش است. از زمان قتل کسروی تا حوادث سال 42 و مخالفت شدید خمینی با اصلاحات ارضی و حق رای زنان به شکل آشکاری میتوان یک خط مشخص را پیدا کرد، و آن تضاد قطعی روحانیت سیاسی با دولت مدرن، آزادیهای اساسی، حقوق جهانشمول بشر و هویت باستانی و ملی ایران است.
روحانیت به طور روشمند از مواجهه علمی، منطقی و بدون هیاهو با مخالفان خود پرهیز میکند و اساسا روش «اقناع» را به کار نمیگیرد بلکه با چند روش کهنه ولی تکراری سعی در سرکوب «کامل» منتقدان و ناراضیان دارد. در این مجال کوتاه تنها به چند روش رایجتر آنان اشاره میکنم:
1- سوء استفاده از مقدسات مذهبی مردم و این که مدام به مردم گفته شود ناراضیان سیاسی با دین و مذهب دشمنی دارند و روحانیت به عنوان حافظان مذهب مجبورند با این دشمنان جنگ کنند و اشداء علی الکفار باشند و کافران را نابود سازند. در این روش انتقاد و مخالفت با «حکومت اسلامی» مساوی با کافر شدن به خدا (در حالی که اعتقاد نداشتن به خدا هم از حقوق انسانی هر فرد است) تلقی میشود که سفسطه و پوچ بودن چنین قیاسی کاملا واضح و مشخص است.
2- هوچیگریهای کارناوالی و به راه انداختن دستهای از روحانیون کفن پوش برای ترساندن مخالفان. این روش یکی از رایجترین روشهای روحانیت است که گاهی در حوزههای علمیه توسط عناصر وابسته به ولی فقیه صورت میپذیرد و با سینهزنی همراه بوده و احتمالا با صدور یک قطعنامه فرمایشی که در آن اعدام مخالفان پیشنهاد میشود به پایان میرسد.
3- استفاده از قوانین ارتجاعی و ضد بشریِ قانون مجازات اسلامی مانند محاربه با خدا و امام زمان، افساد فی الارض و مهدورالدم نامیدن ناراضیان. در این روش حذف فیزیکی مهمترین ابزار است و سالهاست روحانیون به خاطر سست بودن پایههای استدلالی نظریه ولایت فقیه و نیز غیرعقلی بودن بسیاری از مناسک مذهبی سعی میکنند با اعدام و تیرباران مخالفان این پیام را به جامعه القاء کنند که نمیشود با آخوند در افتاد. آنها هر پرسش را «شبهه» مینامند که معنای این حرف این است که پرسشهایی که در ذهن مردم شکل میگیرد از روی «نادانی» مردم است وگرنه روحانیون پاسخ همه سوالات را دارند. حال آنکه فقها بارها و بارها ثابت کردهاند به دلیل انحصارطلبی و ساختار تبعیضآمیز روحانیت عملا از دادن پاسخهای قانع کننده و منطقی درماندهاند و تساوی در حقوق با سایر مردم را نمیپذیرند.
4- وابسته به بیگانه معرفی کردن ناراضیان که از روشهای بسیار نخ نما شده و زنگ زده حکومت اسلامی است. روحانیت با سوء استفاده از مفهوم استقلال سعی دارد ارتباط فرهنگی و سیاسی و علمی ایرانیان با کشورهای به خصوص غربی را مختل کند، زیرا حکومتیان فهمیدهاند در صورت وجود ارتباط بین ایرانیان و خارجیها ممکن است برخی مفاهیم مدرن و مکتبهای سیاسی دمکراتیک به داخل کشور منتقل گردد. به همین دلیل منظور آنان از استقلال یک معنای عقبمانده و ارتجاعی است و هرگز به مفهوم استقلال رایج در روابط بین الملل نیست چرا که اساسا بسیاری از روحانیون اعتقادی به مفهوم «وطن» ندارند تا در راستای آن استقلال سیاسیشان معنا پیدا کند.
کوتاه آمدن و عقب نشینی در برابر وارثان و دنباله روهای شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی تنها باعث گستاختر شدن هرچه بیشتر آنان میگردد. برای نخستین بار فرصت مناسبی به دست آمده تا با روحانیون سیاسی و هوچیگر رو در رو شد و با نزاع قلمی و فکری آنان را شکست داد .
امروز با از سر گذارندن تجربه تلخ و فاجعه بار حکومت اسلامی و اثبات نادرست بودن تمام نظریات فقهی و سیاسی خمینی باید با این تفکر مخرب و ایران بر باد ده مقابله کرد. برای خروج از قرون وسطای ایران باید زحمت کشید و غلط بودن نظریه اسلام سیاسی را هرچه بیشتر آشکار کرد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حامد احمدی
جناب کورش باسلام
همانطوریکه استحضار داریددر شرایط کنونی رژیم سعی دارد خود را مانند قذافی و دیگران ضد امپریالیسم نشان دهد و دائما به دشمن و دخالتهای خارجی اشاره نماید و از مدرنیته و جهانی شدن وحشت دارد.البته این درسهارا از تودهای ها یاد گرفته اند.به نظر من دوران تکیه بر مذهب و خمینی گذشته است و خودشان هم به ان تکیه نمیکنند.
March 03, 2011 07:56:45 PM
---------------------------
|