بیست و چهارم اسفند ماه در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، روزی است که آسمان ایران از تیرگی ِ ابرهای سیاهی که چادر ِ شب را در دل و دیده و تن ملت ایران گسترده بود، با طلوع ستاره ای آغاز شد که در درخشش آن، آسمان ایران لاجوردی گشت.
خرافات و جهل پروری ِ دوران ِ دراز ِ قاجاریه، ایران نیمه جان را پس از دیندارن سفله ی صفویه در تمامیتش به قهقرا و نابودی کشانده بود.
هر چند در واپسین روزان ِ حکومت ِ جهل و جنون ِ پسران و دنبالچه های حسن خان اشاقه باش، انقلاب مشروطیت به همت ِ مردان ِ ایران دوست به وقوع پیوست. اما خواست ها و برنامه های انقلاب در اثر کارشکنی و بی کفایتی ملایان و رهبران انقلاب عقیم ماند.
در آن آشفته بازار ِ هرج و مرج ِ سیاسی و اجتماعی، راهزنان و کردنکشان و باج بگیران بر طبل پاره پاره کردن کشور ایران دم گرفته و هر یک گوشه ای از ایران را جدا کرده بودند.
امنیت در تمامی کشور رخت بر بسته بود و هیچ کس بر جانش ایمن نبود.
در این اوضاع نابسمان، نیروهای چپ و راست آن دوران به تنها چیزی که فکر نمی کردند، چهارچوب ارضی ایران بود.
آنانیکه کرملین را قبله ی خود کرده بودند تا توان داشتند می خواستند صفحات شمال کشور را در دهان ِ ویل ِ کشور جدید کمونیستی فرو کنند و آنانیکه به طرف انگلیس دولا و راست می شدند، بی پروا صفحات جنوبی را از تن ایران جدا کرده بودند.
در سراسر ِ ایران ترس و وحشت و راهزنی و کردنکشی بی داد می کرد.
به نظر می رسید دیگر هیچ امیدی برای بر پا نگه داشتن ایران نمی رود.
روزها، تیره و تار، در دیدگان ِ وطنپرستان، سیاهی نشانده بود
شب ها از همیشه بیشتر ظلمت می بارید
جهل و نادانی و فقر و گرسنگی بیداد می کرد
کشور در تمامیتش به انتهای عقب ماندگی، عقب کشیده شده بود
زنان به شدید ترین وجه ممکن اسیر و در خانه فقط کنیز شده بودند
هیچ آینده ای که بشود ایران را از آن فاجعه ی مرگبار رهانید، در تصور نمی آمد
آری:
24 اسفند ماه تولد قهرمانی است که در گذار ِ زندگی ِ پر تلاش و مهرش به ایران و ایرانی، توانست این فاجعه ی فرود آمده بر جان و تن ایران را، از آسمان ایرانزمین دور کند و کشور را به جایی برساند که تاریخ معاصر ایران به ایشان مدیون شود.
قهرمانی که در طی 16 سال همه ی عقب ماندگی و در ماندگی ایران و ایرانی را از بعد از سقوط ساسانیان با سازندگی و شکوفا کردن ایران در همه سویش جبران و به ایرانی شخصیت بخشید.
اما در مقابل این فدا کاری ِ بی همتا و عشق بی دریغ رضا شاه به ایران و ایرانی، نا ایرانیانی در طیف های مختلف چپ کمونیستی و مذهبی های مرتجع صف کشیده بودند تا این هویت ایرانی ِ بدست آمده با خون ِ جگر را در دهان انترناسیونالیسم کمونیستی و یا اسلامی بی رنگ و ایرانی را از ایرانیت تهی کنند و سپس آنها را به " خلق و یا امت " فرو کشتند. زیرا جملگی در خشش ِ چنین حرکت غرور آفرین ملی و ایرانی را خاری در چشمانشان می دیدند و از این بابت با تمامی توان در جهت تخریب این شخصیت بزرگ و سازنده ی ایران نوین دست یکدیگر را فشردند تا با خاک پاشیدن به چشمان ِ وجدان و جوانان و آیندگان ِ ملت ایران، کشور سر بلند کرده ی ایران از قرون اعصار ِ عقب ماندگی را تقدیم از گور گریختگان تاریخ کنند.
و شکفتا این به ظاهر ایرانیان اما در واقع ضد ایران و ایرانی هنوز هم برای کسی دل می سوزانند که در پرونده اش چیزی جزء کینه پروری و تخم دو زرده گذاشتن و حمایت از مرتحع ترین بخش روحانیت در ترویج تروریسیت از خود باقی نگذاشته است و نمونه ی اخیر این حرکت ِ بغایت ضد ایرانی و ارتجاعی که به تازگی افشا شده است کمک به آخوندهای ارتجاعی برای چاپ و نشر رایگان کتاب تروریستی فلسطین است که تو سط اکرم زعیتر نوشته شده و رفسنجانی آن را ترجمه کرده است.
و این در حالی است که این رجالگان تاریخ به صورت شخصیتی چنگال جنون آمیرشان را فرو می کنند که اگر همین قهرمان و شخصیت قرن بیستم در تاریخ ایران ظهور نمی کرد، نفتی نبود که آنها برای به اصطلاح ملی کردن آن بازار گرمی کنند.
و دردا که هنوز هم از خواب غفلت بیدار نشدند و کماکان در جهت تخریب هر چه بیشتر ایران و تاریخ بی دریغ به نفع آخوندهای حاکم و اسلام سُفله پرور حمالی می کنند.
به عنوان یک ایرانی که به کشورم مهر می ورزم و عشقش در دلم فروزان است در مقابل این قهرمان ِ سر فراز ِ ایران ِ نوین کلاه از سر بر می دارم و در مقابلش در کمال ادب خم می شوم و به روان پاکش درود می فرستم.
زاد روز قهرمان ایران ِ نوین رضا شاه بزرگ بر تمامی ملت ایران خجسته باد!
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود به هم میهنان گرامی
کاوه عزیز، با تشکر از پیامت. چه خوب شد که از داریوش همایون یاد کردی. نه، او و امثال او میرا نیستند ولی هر وقت بیادش می افتم دلم می گیرد چون بیاد می آورم که دیگر نمی توانم منتظر نوشته و گفته دیگری از او باشم. حیف که دو سه سال بیشتر او را نمی شناختم. دلم بیشتر می گیرد وقتی بیاد می آورم که در ۱۴ ژانویه برایم ایمیلی فرستاد و مرا سرشار از خوشحالی کرد. این پیام را من برای همیشه حفظ خواهم کرد. روزی که خبر درگذشت او را دریافت کردم بخود لعنت فرستادم که چرا پیام سپاس خود را برایش نفرستادم تا بداند چه اهمیتی برایم داشته است. نوشتن یک پیام کوتاه که در برگیرنده بیش از یک سپاس ساده باشد و به گوشه هایی اشاره کند که کمتر به آنها پرداخته می شود را دشوارتر از آن بود که فکر می کردم. هیچکسی جز من نمی داند که در آن دو هفته چند پیام برایش نوشتم و دور انداختم چون آنطوری نبود که می خواستم. وقتی فکر می کنم که او یکی از معدود کسانی بود که شکل گیری یکی از مهمترین دوران تاریخ ایران را از کودکی دید، لمس و تجزیه و تحلیل کرد.او توانست در آخر تا آنجایی که برای یک انسان ممکن است آینه ای صادق از وقایع ۶۰ و ۷۰ سال اخیر ایران باشد و آنرا برای ما بجا بگذارد. کار او را من بدان جهت ارزشمند می دانم چون او نبوغ اینکار را داشت و این نبوغش را با صداقت محض برای خدمت به ایران و ایرانی بکار برد. من می دانم که در اینده آثار او یکی از زیربناهای رشته تاریخ معاصر ایران و تاریخ لیبرالیسم در ایران خواهد بود. درود به رضا شاه بزرگ و داریوش همایون که هر خدمتی که توانستند تا واپسین لحظات زندگیشان برای ایران و ایرانی کردند. هر دو مخالف عزاداری و گل به سر مالیدن ما بودند و من به احترام آنها هرگز برایشان عزاداری نخواهم کرد بلکه همیشه زندگی ای پر باری را که کردند جشن خواهم گرفت.
کاوه عزیز، باز هم از تو می خواهم که بیشتر بنویسی و هر نوشته ات را در همه جا انتشار دهی. بسیار موثرست. اگر نبود از سطح افراطی گرایی ها و فحاشی های برخی سایت های معلوم الحال به خاندان پهلوی و کارگزاران آن دوران و لیبرال دمکرات های ایرانی که گل سر سبدشان داریوش همایون بود کاسته نمی شد. فعالیت های نوشتاری امثال توست که آنها را به عقب نشینی وا می دارد. هر چه تعداد ما در فضای مجازی بیشتر باشد هم برای خودمان بهترست و هم برای مبارزات مان علیه رژیم، حامیانش و تجزیه طلبانی که در لباس دوست مردمفریبی می کنند. تازه همه اینها به کنار من دوست دارم تو باشی چون همانطور که گفتم دلم برایت تنگ می شود.
۲۹ اسفند زادروز رضاشاه بزرگ را همیشه گرامی می داریم.
با شادباش های نوروزی برای همه ایرانیان و با یاد زنده یادان شاهپور علیرضا و دکتر داریوش همایون
پاینده ایران و ایرانیان راستین
March 29, 2011 01:02:08 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
نوروزتان شاد باد. درود بر هم میهن گرامی خانم یا اقای حق. دوست گرامی بیست ونهم ژانویه را هرگز فراموش نمی کنم در این روزبهمراه تعدادی از دوستان خوبم در مرکز شهر محل اقامتمان به حمایت از اعترازات درون میهن شروع خیلی غم انگیزی داشتیم واین اندوه ناشی از درگذشت شادروان دکتر داریوش همایون بود ان روز تا زمان شروع اعترازات هم میهنانمان در درون ایران بسیار لحظات دیرگذری را پشت سرگذاشتیم اما چند ساعت پس ازشروع اعتراضات با شنیدن پیروزی هموطنان شجاع مان در برابر مزدوران رژیم اخوندی به ژرفای نتیجه زحمات اقای داریوش همایون ودیگر میهن پرستان مبارز می اندیشیدم چون نتیجه اش را در خیابانهای ایران میدیدم وبه این نتیجه رسیدم که انسانهای بزرگ منش ومیهن پرست و راستگوو جسورهرگز میرایی ندارند همینطور که رضا شاه بزرگ هرگز میرایی ندارد. خواستم در این سال نو یادی از رضاشاه بزرگ و اقای دکتر داریوش همایون کرده باشم که براستی برای ازادی ایران بسیار کوشیدند وهمچنین برای ازادی خیلی از هم میهنان مان از بند درونیشان نیز بسیار کوشیدند.روانشان شاد ویادشان همیشه گرامی باد. ارزوی بهترین ها رابرای جناب عالی و همه مبارزان دارم .از مهر جناب عالی بسیار سپاسگذارم جهت اطلاع جناب عالی من همه نوشته های شما را در سامانه حزب و در سایت خبرنت و در کیهان لندن می خوانم ولذت می برم. نوروزتان شادوپیروز باد.با ارزوی ازادی میهن. پاینده ایران.
March 27, 2011 08:32:52 PM
---------------------------
آناهیتا خزائی
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
March 16, 2011 01:30:23 PM
---------------------------
حق
با درود و پوزش، یادم رفت لینک مقاله مربوطه در اخبارروز بدهم. اینهم لینک:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=36612
پاینده ایران
March 15, 2011 06:00:18 PM
---------------------------
حق
با درود فروان و شادباش به مناسبت زادروز رضا شاه بزرگ که ایران را هم پاشیدگی نجات داد. در پارس دیلی نیوز به مناسبت سالروز این قهرمان ملی ویدیو کلیپ جالبی وجود دارد که کوتاه و بسیار مفید برای همه ما بویژه برای نسل های عصر کنونی است.
در مقابل بهرام مشیری در برنامه خود در تلویزیون پارس دوباره به سیم آخر زد و گفت که ملت در زمان قاجار آزاد بودند و پهلوی ها با خلع سلاح کردن قبائل و مردم ملت ایران را به بند کشیدند. انگار طرف نمی بیند که افغانها که خلع سلاح نشدند امروز کجا هستند. حتما خواهد گفت که آنها انقلاب مشروطه نداشتند. خب الان ۱۰ سالیست که قانون اساسی مشابه زمان مشروطه داشته اند. با این قانون اساسی و اسلحه ها و جامعه قبیله ای کجا را گرفته اند که ملت ایران می گرفت اگر رضاشاه بلند نمی شد. بهرام مشیری کارهای زیر بنایی پهلویها را که لازمه تجدد و زیر بنای دمکراسی است را هیچ شمرد. هر ابلهی می داند که دمکراسی با یک جامعه قبیله ای و جامعه ای که نیمی از آن که زنان در بند هستند هیچوقت به دمکراسی و حقوق بشر نمی رسد. پهلوی ها حکم گرفتن پارچه قرمزی ای را جلوی گاو گرفتن را دارد.
از طرف دیگر، در سایت اخبارروز به مقاله ای برمی خوریم که با وارونه نویسی تاریخ معاصر ایران از تجزیه طلبانی مثل پیشه وری خائن قهرمانان دمکراسی و ازادیخواهی ساخته است و پهلوی ها را بجرم تک ملت سازی محکوم کرده است. هیچ اشاره ای به توده ای ها و دنبالچه هایشان در این مقاله که مثلا خلاصه و مروری از تاریخ ۱۰۰ ساله اخیر ایران است نشده است. از کی تا حالا توده ای ها قهرمان ایران شده اند، اینها قهرمانان بی و با مزد و مواجب بگیر استالین و شوروی بوده اند. چند ماه پیش که عباس مقدم در مقاله اش بطور مستند نشان داد که توده ای ها خائن بودند و او مخالفانش را در اخبارروز به یک مناظره دعوت کرد که نه تنها مورد قبول قرار نگرفت که خود عباس مقدم هم بعد از این درگیری با اخبار روز و نویسندگان مقالاتش بطور کل سانسور شد.
زادروز رضا شاه بزرگ را به ملت ایران شاد باش می گویم.
کاوه یزدانی چرا کم پیدا شده ای. من یکی از دوستدارانت هستم و دلم تنگ شده بود.
پاینده ایران
March 15, 2011 05:55:53 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
. رضا شاه با یارانش ایران برباد رفته را باز پس گرفتند.می پرسید از کی؟ ایران درواقع به بیش ازده تکه بر باد رفته بود. که انگلیسها و روس ها درمیهن ما با آسودگی خاطر می چریدند و پدران ما از برکت دین مبین تازی غرق در خرافات و خرافاتی بودند غافل از اینکه چه کفتارهایی در ایران از آنها بردگی می کشیدند.و همه هستی مارا به غارت می بردند. در حقیقت رضا شاه پادزهر خرافات را در یافته بود. روسها وانگلیسها را به خوبی شناخته بود و فهمیده بود که هر طوری شده باید که اول ایران رانجات دهند..آنها تعدادشان خیلی کم بود امامی بایستی هدف مقدس را به سرانجام می رسانند وبراستی این کار را انجام دادند.ولی بیماری خرافات دین تازی کاری نبود که عمر رضاشاه و یارانش کفاف درمان زخمهای عمیق دین تازی را بدهد به همین دلیل انگلیسها سعی کردند از همین ضعف پدران ما بهره ببرند وجای پای دیگری محکم کنند. وددمنشی چون خمینی را بر سریر حاکمیت بنشانند و همچنان به ویرانگری وقتل وغارت ادامه دهند.و32 سال است که شاهد ویرانی میهنمان هستیم.امیداوارم اندیشمندان ایرانی به ایران بیاندیشند.
March 15, 2011 01:27:22 PM
---------------------------
نادر نوراهانی
شاید خیلی از ایرانیان ندانند بدون سلطنت رصا شاه پهلوی امروز ما از افغامستان هم بارها وضعمان بدتر بود یا اصلآ ایرانی نمانده بود رضا شاه پدر ایران نوین است . انسان عاقل و هوشمند خرد را بعد از آموزش و کسب معلومات بداوری میگیرد و از قضاوت عجولانه دوری میجوید
March 15, 2011 10:22:01 AM
---------------------------
|