• نوروز زیباترین و بزرگ‌ترین مظهر زندگی ایرانی است. جنبش سبز زندگی و نفی شادی و نوروز؟ نه، به کوری چشم مرگ‌اندیشان و خشونت‌ورزان که به روشنی چشم خودمان نوروز و آیین‌های بی بدیلش را گرامی می‌داریم، همه‌ی روزهای‌ش را با سرزندگی و شادمانی مبارزه می‌کنیم، در دید ..." /> • نوروز زیباترین و بزرگ‌ترین مظهر زندگی ایرانی است. جنبش سبز زندگی و نفی شادی و نوروز؟ نه، به کوری چشم مرگ‌اندیشان و خشونت‌ورزان که به روشنی چشم خودمان نوروز و آیین‌های بی بدیلش را گرامی می‌داریم، همه‌ی روزهای‌ش را با سرزندگی و شادمانی مبارزه می‌کنیم، در دید ...">
 حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
اصالت زندگی در جنبش سبز

March 17, 2011

پنچ شنبه 26 اسفند 2569 = March 17, 2011

حسین نورانی‌نژاد کلمه
 

• نوروز زیباترین و بزرگ‌ترین مظهر زندگی ایرانی است. جنبش سبز زندگی و نفی شادی و نوروز؟ نه، به کوری چشم مرگ‌اندیشان و خشونت‌ورزان که به روشنی چشم خودمان نوروز و آیین‌های بی بدیلش را گرامی می‌داریم، همه‌ی روزهای‌ش را با سرزندگی و شادمانی مبارزه می‌کنیم، در دید و بازدیدهای نوروزی آگاهی می‌بخشیم و بر حق خود پای می‌فشاریم. این زندگی...



حسین نورانی‌نژاد در صفحه شخصی‌اش در سایت فیس‌بوک نوشت:
روزهای واپسین سال ۸۸ بود که خبر رسید بسیاری از خانواده‌ها می‌خواهند نوروز را جشن نگیرند. با هم‌بندی‌هایم در این باره گفتگوهایی داشتم، فکر می‌کردم مهم است که خود ما که بهانه‌ی این تصمیم هستیم چه موضعی داشته باشیم. شهدای جنبش هم مساله‌ی مهم‌تری بودند ولی یکی از تفاوت‌های ما با شهدا این بود که نظر ما را می‌شد بی تفسیر و تاویل منتقل کرد.

موافق چندانی نداشت این تصمیم. عده‌ای از این‌رو که به هر حال دغدغه‌ی روحیه و شادمانی خانواده‌های‌شان مساله‌ی مهمی برای‌شان است و این تصمیم تنها بر اندوه دوره‌ی حبس‌شان می‌افزود. عده‌ای دیگر علاوه بر آن تحلیل‌های مفصل‌تری داشتند و در نهایت رسیدیم به اینکه پیام نوروزی از سوی زندانیان سبز بند ۳۵۰ به بیرون بدهیم و در آن بر ضرورت توجه به جشن‌های نوروزی و زندگی تاکید کنیم. در بخشی از آن آمده بود “ما به احترام زندگی در اینجاییم و با فروگذاردن آیین‌های نوروزی به عنوان مظهر زندگی مخالفیم” اما به دلایلی که ذکرش در اینجا اهمیتی ندارد ارسال و منتشر نشد.

امسال هم دوباره از برخی دوستان این نکته را می‌شنوم که ما نوروز نداریم و جشن نمی‌گیریم. درک احساسی که پشتوانه‌ی این نظر است کار سختی نیست و می‌توان گفت احترام برانگیز است. ریشه در نوعی دردمندی انسانی دارد که اسیران سبز و خانواده‌های‌شان را هم قطعا متاثر از این همدلی می‌کند. اما این تنها منظر این حکایت نیست.

به باور من جنبش سبز به عنوان یک حرکت اعتراضی که نامتناسب با مدنیت و مسالمت‌جویی فوق العاده‌ای که از ابتدا برای خود برگزید خشونت غیر قابل تصوری را دریافت کرد، جنبشی مبتنی بر “اصالت زندگی” در برابر “اصالت خشونت و مرگ” است. سبزها بیش از آنکه سالمرگ‌ها را پاس بدارند، زادروزها را گرامی می‌دارند؛ همان قدر که رفتگان و به خصوص شهدای‌شان را ارج می‌نهند، زنده‌گان اهل درد و حضور را می‌ستایند؛ به ازای تکلیف بر سر خانه‌ی ابدی عزیز از دست رفته فاتحه خواندن، در خانه‌ی زندگی دوست زنده‌ای ترانه می‌خوانند؛ سبزها از هزینه پرداختن هراس ندارند ولی به استقبال آن نمی‌روند. آن را که توانسته کم‌هزینه‌تر گامی بردارد تقدیر و تشویق می‌کنند و البته همه‌ی هزینه‌هایی که پرداخته شده و هزینه‌پردازان آن را نیز، چه ناگزیر در مسیر آزادی‌خواهی و عدالت‌جویی این هزینه‌ها پیش می‌آید. نمی‌شود از هفت دریا گذشت و تار مویی هم خیس نشود.

جنبش سبز جنبش زندگی است، اسلاف آن هم این گونه بوده‌اند، مشروطه‌خواهان آزادی و عدالت را برای زندگی بهتر پیش بردند، نهضت ملی نفت در پی خلق زندگی بهتری برای ایرانیان بود، انقلاب اسلامی وعده‌ی زندگی بهتر به مردم داد، جنبش اصلاحات که از همه‌ی آنها برجسته‌تر، لبخند سید خندان را به عنوان رهبر جنبش خود نماد کرد و جنبش سبز که نهایتا نقطه‌ی تکامل همه‌ی آن زندگی‌ستایی‌ها است. اگر در انقلاب اسلامی بر “شهادت” و تحریم مظاهر زندگی و شادی همچون نوروز در مقاطعی خاص تاکید بسیار شد متناسب با شرایط زمانی، گفتمان غالب زمانه و جنس نیروهای مقابل یکدیگر در آن دوره قابل درک، احترام و توجیه است. اما همان‌ها هم با هدف رسیدن به زندگی بهتر و شایسته‌تر بود نه مرگ برای مرگ، نه هزینه برای هزینه و نه غم برای غم. اما سبزها که بر شانه‌ی تجربه‌های سترگ بیش از یکصد سال آزادی‌خواهی و عدالت‌جویی ایرانیان ایستاده‌اند، اینک به این نتیجه رسیده‌اند که طور دیگری هم می‌شود مبارزه کرد و اصلا بهتر همین است. با “زندگی” به مصاف “خشونت” بروند، تحت فشار قدرت که سبک خاص زندگی، فکر و حتی مردن را القا می‌کند، بر سبک خود با محوریت شادی و زندگی پای فشارد. در خیابان‌ها که می‌آیند به روی هم لبخند می‌زنند و خشم خود را به روی هم نمی‌آورند، در طراحی‌های‌شان تنها گل لاله و زنجیر و دهانی که به فریاد باز شده را تصویر نمی‌کنند، رز و آفتاب و لبخند می‌کشند، زندانیان‌شان روحیه‌ی بالا و لب خندان‌شان را به رخ می‌کشند و نه چهره‌ی عبوس یعنی که من خیلی ظلم را فهمیده‌ام پس عصبانی‌ترم، هیبت زندان را نه با شعار و نگاه‌های به افق دوخته که با شوخی و آواز و بزم‌های‌شان فرو ریخته‌اند. سبزها زندگی می‌کنند و همین زندگی بهترین راه مبارزه است، هرچند برای “حق” زندگی، هزینه گاه ناگزیر است اما هزینه “انتخاب” ما نیست، “ابتلای” این راه است.

و “نوروز” زیباترین و بزرگ‌ترین مظهر زندگی ایرانی است. جنبش سبز زندگی و نفی شادی و نوروز؟ نه به کوری چشم مرگ‌اندیشان و خشونت‌ورزان که به روشنی چشم خودمان نوروز و آیین‌های بی‌بدیلش را گرامی می‌داریم، همه‌ی روزهای‌ش را با سرزندگی و شادمانی مبارزه می‌کنیم، در دید و بازدیدهای نوروزی آگاهی می‌بخشیم و بر حق خود پای می‌فشاریم. این زندگی ماست.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites