حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
چرا «رواداری»؟

April 19, 2011

سه شنبه 30 فروردین 2570 = April 19, 2011

داریوش آشوری داریوش آشوری
 

کند‌-‌و-‌کاو در معنای یک ترم و برابرنهاده‌ی آن

واژه‌ی tolérance در فرانسه و دو معادلِ آن در انگلیسی، tolerance و toleration ، از ترم‌هایی هستند که امروز برای ما روشنفکرانِ ایرانی برجستگی خاصّی یافته‌اند. زیرا، گذشته از برخورد با آن‌ها در ترجمه‌ی متن‌های فلسفه‌ی سیاسی مدرن، این ترم‌ در رابطه با خوشه‌ای از مفهوم‌های پیوسته به یکدیگر، همچون آزادی‌های سیاسی و مدنی، جامعه‌ی مدنی، و سکولاریسم، یکی از مفهوم‌های اساسی برای مدرنگری ساختارِ قدرت در ایرانِ کنونی‌ست. از این‌رو، در فلسفه‌ی سیاست به یک برابرنهاده‌ی دقیق و سنجیده برای آن نیاز داریم. در ترجمه‌ی آن به فارسی برابرنهاده‌های گوناگونی به کار می‌رود: از تسامح، تساهل، مدارا، و بردباری گرفته تا تحمّل. امّا این برابرنهاده‌ها معنای اصلی این واژه را تا قرنِ شانزدهم می‌رسانند، که هنوز هم در جای خود درست است و به کار می‌رود، امّا از یک چرخشِ اساسی معنایی در آن غافل است؛ چرخشی که با آن این مفهوم از معنای اصلی خود فاصله می‌گیرد و با یک معنای تازه پای به میدانِ ترم‌های سیاسی‌ـ حقوقی مدرن می‌گذارد. برای درکِ این نکته می‌باید به تاریخِ این واژه و این چرخش توجّه کرد.

«رواداری» یک مشتقّ‌ِ قدیمی ست از مصدرِ رواداشتن که من آن را برای این معنای مدرنِ تولرانس پیشنهاد کرده‌ام و به کار برده‌ام و کسانی نیز از نویسندگان و مترجمانِ فلسفی آن را پذیرفته‌اند و به کار می‌برند. امّا این گزینش هنوز نیازمندِ توجیهِ نظری ست. این را هم بگویم که من نخستین بار در فرهنگِ انگلیسی‌ـ‌ فارسی سلیمانِ حییم به این برابرنهاده برخورده‌ام و می‌باید از ذوق و زباندانی آن فرهنگ‌نویسِ توانا این جا یاد کنم. باری، من این برابرنهاده را در معنای دقیقِ حقوقی‌ـ‌سیاسی تولرانس از آن جهت رساتر و دقیق‌تر از دیگر برابرنهاده‌ها می‌دانم که تولرانس در این کاربرد رفته‌ـ‌رفته از زمینه‌ی اصلی معنایی خود، که همان مدارا یا بردباری و شکیبایی باشد، فاصله گرفته و از قلمروِ معنای واکنشِ روانی منفی نسبت به چیزی، در یک گذارِ دو قرنه‌ی تاریخی، به قلمروِ معنای ارزشی کنشِ مثبتِ حقوقی‌ـ‌سیاسی درآمده است. تولرانس، در آن معنای اصلی شکیبایی در برابرِ چیزی تحمیلی و ناخوشایند را می‌رساند. این واژه در فیزیک و پزشکی نیز کاربرد دارد، به معنای میزانِ مقاومتِ یک سازه در برابرِ فشار یا میزانِ مقاومتِ بدن در برابرِ زهر یا یک اندامِ پیوندی.

ریشه‌ی این کلمه در زبان‌های اروپایی مصدرِ tolerare در زبانِ لاتینی ست، به معنای کشیدن، تاب‌آوردن، تحمّل‌کردنِ درد یا بار، که دو مصدرِ tolérer و to tolerate ، به ترتیب، در فرانسه و انگلیسی از آن برآمده است که در اصل همان معنا را داشته است. پیشینه‌ی کاربردِ آن در زبانِ فرانسه از پایانِ سده‌ی چهاردهمِ میلادی ست. از سده‌ی پانزدهم معنای آن رفته‌ـ‌رفته اجتماعی می‌شود و معنای شکیبایی در برابرِ چیزهای ناخوشایند از نظرِ رفتاری و اخلاقی و اعتقادی به خود می‌گیرد. در سده‌ی هفدهم، با رشدِ عقل‌باوری، این معنا میدانِ بیشتری پیدا می‌کند و مشتقّ‌ِ tolérance در فرانسه از آن ساخته می‌شود که به انگلیسی نیز راه می‌یابد. در انگلیسی، پیش از آن، از نیمه‌ی سده‌ی شانزدهم، مشتقّ‌ِ toleration نیز از این ریشه ساخته می‌شود که بارِ معنای مدرنِ تولرانس بیشتر بر دوشِ آن است.

ورودِ این واژه به قلمروِ معنای سیاسی‌ـ‌حقوقی در اروپا از قرنِ شانزدهم به دنبالِ جنگ‌ها و درگیری‌های خونینِ کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها‌ست. اینان سرانجام به این نتیجه رسیدند که می‌باید به صلح و سازشی برسند و، به جای ریختنِ خون و پیگرد و آزارِ یکدیگر، با هم کنار آیند و نسبت به یکدیگر بردباری پیشه کنند. از این جا ست که این واژه از معنای منفی بردباری در برابرِ آراء و باورهای دینی «ملحدانه» و «مشرکانه»ی دیگری به سوی پذیرشِ آزادی دیگری در داشتن و بازگفتنِ باورهای خود و حقّ‌ِ او برای برگزاری آیین‌های خود و گزینشِ شیوه‌ی زندگی و رفتارِ خود، حرکت می‌کند. یعنی، رواداری آزادی و حقوقِ دیگری در پناهِ قانون و قدرتِ دولت. بر اساسِ این سازش، شارلِ نهم، پادشاهِ فرانسه در ۱۵۶۲ «فرمانِ رواداری» (Edit de tolérance) را صادر کرد که در آن وجودِ دو مذهب در فرانسه پذیرفته شده بود. در ۱۷۸۷ لوئی شانزدهم با فرمانِ دیگری، به همین نام، به پروتستان‌ها اجازه داد که کلیساهای خود را داشته باشند، به شرطِ این که صدای ناقوس‌هاشان بلندتر از صدای ناقوس‌های کلیساهای کاتولیک نباشد! پارلمانِ انگلیس نیز در ۱۶۸۹ «قانونِ رواداری» (Act of Toleration) را تصویب کرد که، با شرایطی، به فرقه‌های مذهبی ناخرسند از کلیسای انگلیس اجازه می‌داد که کلیساها و معلّم‌ها و واعظانِ خود را داشته باشند. می‌بینیم که با این فرمان‌ها و قانون‌ها از مرحله‌ی بردباری و مدارای شخصی یا جمعی واردِ مرحله‌ی شناسایی حقی می‌شویم که قدرتِ دولت پایندانِ آن است. در واقع، از دلِ این صلح و سازش است که دولتِ مدرن (یا «لویاتان» به زبانِ هابز)زاده می‌شود که قدرتِ آن نه درگیر با کشمکش‌های دینی و هوادارِ یکسو، که، بر فرازِ آن‌ها، پایندانِ صلح میانِ شهروندان و پاسدارِ آزادی‌ها و امنیتِ آنان است. مفهومِ شهروندی مدرن نیز از این جا پدید می‌آید.

و امّا، گامِ بزرگِ سپسین با جنبشِ روشنگری در فرانسه، در سده‌ی هجدهم، برداشته می‌شود. در این دوران ولتر با رساله‌ی رواداری (Traité de la tolérance) در ۱۷۶۳، رواداری، چه دینی چه سیاسی، را به عنوانِ یکی از پایه‌های اندیشه‌ی سیاسی مدرن به میدان می‌آورد. و این همان اصلی بود که دیگر پیشگامانِ این جنبش در استوار کردنِ آن کوشیدند و به صورتِ یکی از پایه‌های ایدئولوژیکِ انقلابِ فرانسه درآمد. آن جمله‌ی معروفِ ولتر، که من جان‌ام را می‌دهم تا مخالفِ من حرف‌اش را بزند، نمودارِ روحِ معنای مدرنِ تولرانس است.

در مفهوم‌های تساهل، مدارا، تحمل، و بردباری، چنان که اشاره کردیم، پرهیز از درگیری و ستیز با رأی و باور و ایمانی ناخوشایند یا «باطل» یا «کافرانه»، یا آسان‌گیری نسبت به آن، به دلیلِ مصلحت‌بینی، نهفته است. یعنی اگر زورِ کسی برسد یا کاسه‌ی صبرـ‌اش لبریز شود، چه‌بسا با طرفِ دیگر، که باورهایی مخالفِ او دارد، درگیرِ جنگ و ستیز شود و بکوشد که او را از میان بردارد و دودمان‌اش را بر باد دهد. در حالی که تولرانس با معنای تازه‌ و رسمیتِ حقوقی‌ـ‌سیاسی‌اش و با گسترشِ آن به عنوانِ اصلِ اساسی در نظام‌های سیاسی لیبرال در پیوند با اصلِ آزادی‌های فردی، به معنای احترام گذاشتن به حقی ست و رعایتِ آن، که زیرِ پا گذاشتن‌اش تجاوز به حریمِ قانونی آزادی‌های فردی و جمعی شمرده می شود و موجبِ کیفرِ قانونی ست. از این گذشته، این اصل که در آغاز به‌زور و اکراه با «تساهل» و «تسامح» پذیرفته شده بود، با جا افتادن در نظامِ حقوقی‌ـ‌سیاسی مدرن، در درازنای دوـ‌سه قرن، به یک اصلِ مثبتِ اخلاقی و رفتاری نیز تبدیل شده است که نظامِ تربیتی مدرن در کشورهای لیبرال آن را به کودکان می‌آموزاند.

در زبان‌های اروپایی اگرچه واژه‌ی تولرانس، در سیرِ تاریخیِ خود، با یک چرخش معنایی عهده‌دارِ این معنای تازه نیز هست، امّا از آن جا که برابرنهاده‌هایِ فارسی نمی‌توانند بازگویِ معنایِ تازه، و بسیار اساسی و مهم از نظرِ حقوقی و سیاسی، نیز باشند، به نظرِ من، نهادنِ واژه‌یِ دیگری برایِ این معنایِ تازه ضروری ست. «روا» در زبانِ فارسی، به عنوانِ صفت برای رفتار، به معنای درست، مُجاز، عادلانه، قانونی، و اخلاقی‌ست، و از جمله حلال از نظرِ شرعی، و «ناروا» ضدّ‌ِ آن است. روا داشتن یا روا دانستن هم به معنای مُجاز ، عادلانه، قانونی‌، شرعی، یا اخلاقی شمردن است. بنا بر این، «رواداری» با تمامی این پشتوانه‌ی اخلاقی‌ـ‌حقوقی‌ـ‌سیاسی، به‌روشنی می‌تواند نامزدِ شایسته‌ای برای تولرانس در این معنای دقیقِ فنّی باشد. البته بردباری و مدارا و شکیبایی و مانندِ آن‌ها هم برای معناهای کلّی دیگر و دیرینه‌ترِ آن جای خود را دارند؛ همچنان که تاب‌آوری و مقاومت برای معناهای آن در حوزه‌های فیزیک و زیست‌شناسی.

مرجع‌ها:
Le Robert, Dictionnaire historique de la langue française, Paris 2000.
Oxford English Dictionary, CD-ROM, Version 3.0, Oxford University Press 2002.



در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

بابک

فکرمی کردم اين واژه را آقای همايون ساخته اند. يعنی هميشه اين طور می گفتند. آيا دگر انديش هم ساخته آقای آشوری است يا آقای همايون؟

نوشته خيلی خوبی است.

بابک

April 19, 2011 04:35:36 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites