حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
نگاه رضا پهلوی به افق های جدیدتر برای ایران

May 10, 2011

سه شنبه 20 اردیبهشت 2570 = May 10, 2011

کوروش از تهران کیهان آنلاین
 

رضا پهلوی از معدود نیروهای سیاسی ایران است که درونمایه نظام آینده ایران برایش مهم تر از شکل نظام آینده است و برخلاف اکثر گروه ها و سازمان های سیاسی ایرانی به «ائتلاف» و «اتحاد عمل» با سایر نیروهای سیاسی اعتقاد دارد.

چه او را شاهزاده بنامیم و چه یک مبارز سیاسی مانند سایر مبارزان، آنچه اهمیت دارد این است که رضا پهلوی برخلاف بسیاری دیگر از مخالفان جمهوری اسلامی فقط نوک بینی خود را نمی بیند و به افقی دوردست تر برای ایران می اندیشد. رضا پهلوی بارها به صراحت تاکید کرده است حتا در صورت تاسیس یک جمهوری سکولار در ایران او به نود و نه درصد خواسته هایش رسیده است ولی درست برخلاف او بسیاری از جمهوری خواهان، گروه ها و احزاب چپ و نیروهای اصلاح طلب تنها نوع نظامی را که خود می پسندند یعنی «جمهوری» را به عنوان «تنها» راه نجات ایران مطرح می کنند در حالی که رضا پهلوی تاسیس یک حکومت پادشاهی پارلمانی را تنها راه نجات کشور معرفی نکرده و به تکثر عقاید و اندیشه های سیاسی باور دارد.

با نگاهی به چند گروه مخالف جمهوری اسلامی تفاوت آنان را با منش و روش رضا پهلوی درمی یابیم. مثلا سازمان مجاهدین خلق هرگز حاضر به ائتلاف و همکاری با سایر نیروهای سیاسی نبوده و تنها راه و مسلک خود را برای آینده ایران درست و به حق می داند و با ادبیات ایدئولوژیک/ مذهبی و با منش فرقه گرایانه از پیوستن به یک نیروی متحد علیه جمهوری اسلامی سر باز می زند.

گروه های چپ نیز کماکان مرغ شان یک پا دارد و با طرح مسائل بی ربط به نیاز امروز از همکاری و ائتلاف با گروه های راست و لیبرال سر باز می زنند و هرگز نمی پذیرند که ممکن است «بخشی» از مردم ایران خواهان نظام پادشاهی پارلمانی باشند. آنان با سفسطه، نظام جمهوری را تنها شکل دمکراسی معرفی می کنند و هرگز به این پرسش پاسخ نمی دهند که آیا از نظر آنان نظام های پادشاهی مانند انگلستان، سوئد، دانمارک، ژاپن، نروژ، اسپانیا و یا هلند دمکراسی هستند یا نه؟

به نظر می رسد بخش عمده ای از فعالان چپ ایران هنوز در ایده های ضد امپریالیستی و جهان سومی خود غوطه می خورند و مبارزه با جمهوری اسلامی را موضوعی دست دوم و فرعی تلقی می کنند. آنان بیش از آن که به فکر کهریزک و زندانیان ایران باشند از گوانتانامو یاد می کنند و به جای همفکری برای انحلال حکومت اسلامی اندر حکایات رفیق فیدل و رفیق هوگو داستانها دارند.

طرفداران مصدق و نیروهای ملی - مذهبی نیز با خودرایی و یادآوری ملال آور کودتای بیست و هشت مرداد از همکاری و اتحاد برای سرنگونی جمهوری اسلامی خودداری می کنند. این گروهها که این روزها خیلی سنگ نظام جمهوری را به سینه می زنند هرگز به این سوال پاسخ نداده اند که اگر آنان ادعا می کنند پیرو نظرات و اندیشه های دکتر مصدق هستند چطور شده است که از خط مصدق دور افتاده اند. تا آن جا که در تاریخ ثبت است دکتر محمد مصدق همواره هوادار نظام پادشاهی پارلمانی از نوع انگلستان بوده است و جایی ثبت نیست که مصدق از سیستم جمهوری دفاع کرده باشد. این گروهها برخلاف رضا پهلوی عمل می کنند زیرا رضا پهلوی بارها از خدمات دکتر مصدق تجلیل کرده است ولی تاکنون بسیار کم دیده شده که نیروهای ملی گرا به خدمات پهلوی ها اشاره کرده باشند.

آنچه رضا پهلوی را از سایر فعالان سیاسی ایران یک سر و گردن بالاتر نگه می دارد به رسمیت شناختن «تفاوتها» و باور عمیق او به تکثر در فعالیت سیاسی است. رضا پهلوی در مصاحبه با صدای آمریکا و در مصاحبه های دیگر به صراحت تاکید کرده است که حتا اگر افرادی نظیر میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم بخواهند در کشور یک حکومت سکولار و دمکراتیک برپا کنند او حاضر است با آنها نیز همکاری کند و ایران را وارد یک افق دمکراتیک نماید. این نکته بازتاب دهنده درک عمیق رضا پهلوی از سیاست و دمکراسی است. برای همین برخلاف نظر بسیاری از مخالفانش، رضا پهلوی نمودار ایران آینده است و وظیفه عمده خود را نه لزوما تاسیس «یک نظام پادشاهی پارلمانی» بلکه ساختن «یک محتوای دمکراتیک» برای ایران می داند.

باید به مخالفان و دشمنان شاهزاده این نکته را یادآوری کرد که نمی توان از یک سو ادعای دمکراسی داشت اما از سوی دیگر برای طرفداران پادشاهی پارلمانی هیچ حقی قائل نشد. این با روح و جوهر دمکراسی و آزادی احزاب در تضاد کامل قرار دارد. رضا پهلوی به عنوان نماینده و کاندید نظام پادشاهی پارلمانی حق دارد منش و دیدگاه های خود را در معرض رای همگانی و وزن کشی سیاسی بگذارد.

رضا پهلوی جزء معدود نیروهای سیاسی فعلی ایران است که فارغ از ایدئولوژی و مسلک سیاسی مورد علاقه خود می اندیشد و خط کشی های مصنوعی و فرقه گرایانه را به مصلحت منافع ملی ایران نمی داند. او فراتر از باور خود به نظام پادشاهی، به «آینده ایران» فکر می کند حال آن که بسیاری از نیروها و فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با انواع و اقسام مرزبندی ها و اختلاف افکنی ها وارد میدان سیاست شده اند و به جای آن که به مبارزه با جمهوری اسلامی کمک کنند به اختلافات نیروهای اپوزیسیون دامن می زنند. این شاهزاده اما به افق های جدیدتری نگاه می کند.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

کاوه یزدانی

آقای علی رسولی و داریوش. راستی آقای داریوش چرا ازبازگشت پادشاهی وحشت دارید؟شما طوری از پایان پادشاهی حرف می زنید که انگار از وقتی که پادشاهی سقوط کرد ایران شده گلستان.پس شما موافق رژیم ننگین اسلامی هستید. اگرموسوی به فکر رهایی ملت وکشوربود که چهار میلیون آدم را از خیابانهای تهران به خانه برنمی گرداند.در ضمن تو که ملت ایران نیستی که از طرف ملت ایران حرف می زنی تو به اندازه همان یک رای خودت حرف بزن نه بیشتر.اگر ملت ایران تصمیم بگیرد که باز پادشاهی را برگزیند حق دارد وبه یک رای جناب عالی نیز نیازی ندارد. شما به اقای موسوی رای دهید این حق شماست اقای موسوی نخست وزیر دوران طلایی امام راحلتان است خوب باید هم قدرش را بدانید. امام راحلتان را که خوب بخاطر دارید که زیر درخت سیب در نوفلوشاتو چه قول هایی به ملت ایران دادند ودیدیم چقدر آزادی با خود آورد حتما اسم خلخالی را شنیده اید«ماشین اعدام حضرت امام راحلتان را عرض می کنم»خلخالی در زمان نخست وزیری آقای موسوی تشریف داشتند.
آقای علی رسولی، هر وقت زمان رای گیری رسید جنابعالی می توانید رای تان را به هر کسی که خواستید بدهید.هیچ کسی اجبارتان نمی کند که حتما به آقای رضا پهلوی یا پادشاهی ایشان رای دهید.نهاد پادشاهی یک میراث است، حال بستگی به تصمیم ملت دارد که این میراث را حفظ کند یا نه، وچگونه از این نهاد برای حفظ یک پارچگی ایران بهره بگیرد.مطمئن باشید اگر رضا پهلوی آنگونه که شما گفتید عمل می کرد بازخود شما اولین نفر بودید که ایراد می گرفتید. بقول قدیمی ها،دل نخواسته عذر بسیار. شما ملکه انگلستان را با رضاپهلوی مقایسه کردید اما ملت ایران وملت انگلستان را هم باید در نظر بگیرید.ملت انگلستان ملکه را مثل یک نماد وسمبل نگهداری می کنند انها قدر نهاد پادشاهی که ملکه سمبلش است را می دانند.اما مردم ایران بجای اینکه از داشته های با ارزش خود نگهداری کنند انها را تحقیر می کنند.در طول پانصد سال گذشته هرگز نداشتیم کسانی را که به اندازه رضا شاه ومحمد رضا شاه پهلوی به ایران خدمت کرده باشنداما دیدیم که مردم جواب خدمات پدر وپسر را چگونه دادند.حتی اجازه دفن جسدشان را در وطن ندادند.عجب قدردانی از پادشاهان پهلوی کردیم. در سی دو سال گذشته هم هیچ کسی به اندازه رضا پهلوی در برابر رژیم مبارزه نکرده است. حال ببینیم ملت ایران از نوه رضا شاه چگونه قدردانی می کند.اصلا میدونی چیه آقای علی رسولی،بعضی از ایرانیان لیا قتشان همین آخوند پست فطرت است که جوانان را معتاد می کنندوبه دختران تجاوز می کنند وآنها را به شیوخ عرب می فروشندواموال ملی راغارت می کنند وپنجاه درصد سهم دریای مازندران را به روسها بذل بخشش می کنندوووو.همه میگن ما ایرانیان فرهنگ غنی داریم،اگر از فرهنگ غنی چیزی باقی مانده بود که نباید به این سرنوشت دچار می شدیم.هنوز میهن از اشغال آخوند نمک بحرام آزاده نشده عده ای تب کردند که نکنه ملت ایران رضا پهلوی را برتخت پادشاهی بنشانند.این افراد از اندسته ایرانیانی هستند که فقط تاب حضور خانواده پهلوی را ندارند حال اگر حتی ایران ویرانترشود چنان اهمیتی برایشان ندارد.قدیمی ها گفتن عقل که نباشه جان در عذابه.

May 14, 2011 05:41:24 PM
---------------------------

ازاد

با دورد به هموطنان

اقایان داریوش و رسولی گرامی
اقای رسولی اول یک نکته اینکه شاهزاده رضا پهلوی تاج گذاری نکرده . پدر فقیدش هم بیست و اندی سال بعد از شهریور 1320 تاجگذاری کرد اما به قانون اساسی زمان پدرش سوگند خورده است که در این جا من با شما هم عقیده هستم که کاره درستی نبوده اما باید در نظر داشت در یک بهره زمانی , تبعید اجباری , مر گ پدر و اطرافیان و احساسات باعث شد تا این عمل انجام شود و بنظر من خوده ایشان هم به این امر واقف است و شاید به همین علت هیچگاه خودش را شاه معرفی نکرده و طرفداران مشروطه به حق به او شاهزاده می گویند به هر حال او یک شاه زاده است .

اما در مورد نظر شما که فرموده اید از جنبش سبز حمایت نمی کند یا این نظر را گسترش نداده است باید از شما خواهش کنم تمامی مصاحبه و گفتار ایشان را در ماه های گذشته دوباره مطالعه فرمایید توجه خواهید کرد هر جا که فرصت داشته این جنبش را پسندیده و از ان حمایت کرده با توجه به اینکه می داند رهبران اسمی این جنبش از همان رژیم هستند ولی چون بقول خود شما انسانی لیبرال است نفع را نه برای خودش بلکه برای مملکنمان و مردم می خواهد . در ضمن بهتر از این نمی توان از ایبرالیسم و گفتمان ان تعریف و حمایت کرد وقتی شخصی مثل ایشان می گوید نوع حکومت اینده را مردم تعیین خواهند کرد اگر خواستند مرا به عنوان یک پادشاه مشروطه می پذیرند در غیر این صورت من بعنوان یک ایرانی اماده خدمت به مردم و کشورم هستم . کجای این اعمال و گفتار می تواند غیر از یک نماد ملی باشد. چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم شخصیت ایشان خیلی خیلی بیشتر از من و امثال من کار بری دارد و او هم دارد از این وسیله برای رهایی ایران تا ان جایی که می تواند استفاده میکند. اینده ایران را مردم ایران تعیین می کنند. اه .. داشت یادم می رفت در مورد انگلستان و ملکه ان مرقوم فرموده بودید حق با شما است اما بک توصیه دوستانه انجا را با خودمان مقایسه نکنید هر چه باشد ما تازه داریم یاد می گیریم که نطراتمان را محترمانه برای هم توضیح دهیم متاسفانه فاصله بسیار زیاد است .

و اما داریوش خان گرامی این درست است که اپوزیسیون در طی این سال ها نتواست مردم را به خیابان بیاورد اما همه چیز را به حساب دو نفر نگذارید اگر تلاش های افرادی مثل شما در خارج از ایران نبود هیچگاه افکار عمومی در خارج از مرزهای ایران با جنایت های ملاها اگاه نمیشد .


زنده باد ایران

May 12, 2011 11:32:04 PM
---------------------------

درویشزاده

فقط بخاطر مشروطه ایران!

با درود فراوان و عرض دست مریزاد خدمت <<کوروش از تهران>> بخاطر مقاله مختصر و مفید فوق و دیگر مقالات ارزنده ایشان که همیشه بیانگر و بازگو کننده این مهم است، دغدغه ها و رنج و اندوه اکثریت مردم ایران آنی قلب و روح ویرا آرام نگذاشته و مدام در اندیشه رهایی ایران و ایرانیست چند مطلب را تقدیم میدارد:

مقاله بالا چنان زیبا و گویا طراحی شده است که در عین اختصار به اغلب سؤالات و انتقادات انجام شده در همین صفحه پاسخ مناسب و قانع کننده میدهد. کافیست بعد از مطالعه و خواندن هر نظر انتقادی درج شده مجددآ خود مقاله را بار دیگر بخوانیم و در یابیم چگونه کوروش گرامی پاسخ مناسب انها را از قبل داده و کار اشخاصی مثل مارا که طرفدار پادشاهی مشروطه هستیم در این بابت آسانتر نموده است.

ضمن خواهش و دعوت از طرفداران مشروطه پادشاهی جهت توجه و دریافت صحیح و درست از پیام ها، بیانات، صحبت ها و نظرات شخص شاهزاده محبوب ایران، رضاء پهلوی، جواب و پاسخ منتقدین ایشان را همانطور که خود شاهزاده انتظار دارند با رعایت اصول دمکراسی و آزادی عقیده بدهند. هر مشروطه خواهی این توان و توشه سیاسی را دارد که ضمن تبلیغ بر مرام و عقیده خویش به مرام و عقیده مخالفینش نیز احترام بگذارد و بوقت ضرورت از آزادی آنها حتی دفاع نماید. با آنکه ملت شریف ایران بخوبی آشنایی به مرام مشروطه خواهی ایرانی را دارد و آرزوی برقراری یک چنین نظامی را میکند اما می بینیم هستند هنوز عده کثیری که این مرام را قبول ندارند و بعضآ از روی عناد و دشمنی که ناشی از کینه دیرینه است بر علیه آن تبلیغ و فعالیت میکنند. وظیفه هر مشروطه خواهیست که در چنین موقعی ساکت ننشیند و با رعایت اصل آزادی عقیده در صدد بر طرف کردن و دور نمودن خطری باشد که مرام خودش یعنی مشروطه خواهی را تهدید کرده و میکند.

تا بحال در بین نظرات انتقادی که به مقاله فوق داده شده است یکی دو نظر هست که به راحتی نمیتوان پذیرفت صاحب آنها قصد سوئی نداشته است. در آن جایی که منتقدی بنام علی رسولی میگوید: <<...ایشان (شاهزاده رضاء پهلوی) سوگند یادکرده اند و بر اساس قانونی که خودشان و طرفدارشان به آن معتقدند پادشاه ایران محسوب می شوند. ولی می گویند من یک شهروند ایرانی ام و در انتخابات شرکت می کنم. همه چیز با خودش در تناقض است. اگر ایشان تاجگذاری نکرده بودند مسائل خیلی ساده تر بود. یک مبارز سیاسی بودند که به پادشاهی مشروطه معتقد است و برای آن مبارزه می کند. ولی حالا یک پادشاهند که مبارزه سیاسی می کنند و می گویند مسئولیت الان و آینده فرق دارد...>>، صاحب نظریه همین گفته خود را چند سطر پایین تر رد میکند و مینویسد: <<...انسانی به لیبرالی ایشان (شاهزاده رضاء پهلوی) می توانست گفتمان لیبرالیسم را پیش ببرد...>>.

نخست میبایست به این شخص صاحب نظر عرض نمود اگر بحق شما معتقد هستید که شاهزاده یک فرد لیبرال نمونه است (لطفآ به مفهوم عبارت؛ انسانی به لیبرالی ایشان توجه شود) چه ایرادی دارد یک انسانی به لیبرالی شاهزاده رضاء پهلوی پادشاه ایران باشد؟ در ثانی امروز اگر بقول شما پادشاه سوگند یادکرده نخواهد و یا اجازه نداشته باشد در امر سیاست مربوط به ایران و ایرانی گرفتار مصیبت اظهار عقیده نماید و خطر را به جان بخرد، فردا پس فردا جواب این ملت را چه بدهد و اگر از ایشان پرسیده شد که بوقت گرفتاری و خطر کجا بودید چه جوابی دارد؟ دیگر اینکه در مرام و نظام پادشاهی مشروطه قرار بر این نبوده و بعد از این هم نخواهد بود که جلو ابراز عقیده احدی تا چه رسد سنبل اتحاد و یکپارچگی ایران یعنی پادشاه گرفته شود. نظام مشروطه ایران این آزادی را به تک تک ایرانیان از شاه گرفته تا به گدا به ارمغان آورده و باز خواهد آورد. در نظام مشروطه راستین هر ایرانی، بار دیگر تأکید میشود هر ایرانی، این آزادی را دارد تا نظر و عقیده خود را بدون هیچ خوفی از کسی حتی از پادشاه مملکت ابراز داشته و از آن بابت تحت تعقیب قرار نگیرد. این امر مهم و این نعمت آزادی شامل حال شخص پادشاه هم بوده و خواهد بود و کسی غیر از قانون نمیتواند مانع ابراز عقیده وی گردد.

برای آن دوست دیگری ( داريوش) که ادعا میکند و مینویسد: <<...با تمام احترامی که برای طرفداران بادشاهی بارلمانی قايلم ولی بايد ياد اوری کنم که بادشاهی بارلمانی مال کشورهاييه که بادشاه سقوط نکرده باشه نه ايران که بادشاهش ۳۲ ساله رفته و الان عده ای به فکر برگردوندنش هستن...>> میتوان این توصیه را نمود اگر تاریخ لااقل اسپانیا را تا بحال مطالعه نکرده اند به آن یک نگاهی بیفکنند و توصییه های ژنرال فرانکو اسپانیایی را به مردم آن کشور مد نظر قرار دهند. و در ثانی لااقل به قلم خودشان احترام بگذارند که اگر بد بو شود قبل از همه دست خودشان را نا مطبوع خواهد نمود. پادشاه را بادشاه نوشتن آن هم بکررات نشان از هر چه داشته باشد ولی نشان ازحسن نیت، خوش اخلاقی و خوشنویسی نداشته و ندارد. باشد که علم و آگاهی بر احساسات بی پایه مان غلبه نمایند.

May 12, 2011 02:32:44 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

درود بر کوروش از تهران.ضمن تایید سخنان کوروش گرامی .به همه آنهایی که تا اکنون بر همبستگی ملی ضربه زدند عرض می کنم به فکر روزی باشند که سر پل قضاوت تاریخ موچشان برای ملت ایران باز شده وپای میز محاکمه در دادگاه ملت باید پاسخ دهند.آنگاه فقط یک خائن هستند.گند تاریخی سال پنجاه وهفت ایران را صدسال به عقب برد وسه نسل را نابود کرد.خیلی ببخشید که اینقدر رک حرف می زنم. من حرف می زنم آنگونه که فکر می کنم.کسانی که در حادثه ننگین 1357 دست داشتند و اینک نیز به جنبش ملی نمی پیوندند از نظر من بدنبال چیزی غیر آزادی ایران هستند.بدنبال چیزی غیر از رهایی ملت ایران هستند. بقیه اش هرچی میگن کشکه.چونکه اول باید آن خانه و آن ملت در بند آزاد شود تا بتواند در باره سرنوشت خودش تصمیم بگیرد واین همان چیزی است که آقای رضا پهلوی می گوید وبرفراهم آوردن اساس آن می کوشد تا روزی رسد ملت ایران آزادانه وبدون ترس از هیچ بگیرو ببندی وتهدید به دارو درفش بتواند حاکم بر حقوق وسرنوشت خود وسرنوشت کشور وفرهنگ خود وسرمایه ملی خود باشد.دیگه از این ساده تر وواضح تر نمی شود گفت.کسی که یک زره غیرت در وجودش داشته باشد به چیزی غیر از رهایی کشور نمی اندیشد.کمی شرم وحیا تقدیم کسانی که چوب لای چرخ قیام ملی می کنندواز همبستگی ملی می پرهیزند.آقایان،خانمها، مگر خائن باید شاخ یا دم داشته باشد؟

May 11, 2011 11:27:44 PM
---------------------------

ایرانیان

( کمونیست = مسلمان = تجزیه طلب = تروریست = بیگانه = ضد آزادی و دموکراسی = عامل عقب ماندگی = دشمن ایران و ایرانی )

گر نیک بنگری همه اینها یک تن هستند.

May 11, 2011 04:54:17 AM
---------------------------

علی رسولی

شاهزاده نمی تواند هم یک نماد ملی باشد در یک نظام پادشاهی مشروطه اینده و هم یک مبارز سیاسی در حال حاضر با جبهه کاملا مشخص که هر جا می نشیند بگوید سکولاریسم از همه چیز مهم تر است. ایشان سوگند یادکرده اند و بر اساس قانونی که خودشان و طرفدارشان به آن معتقدند پادشاه ایران محسوب می شوند. ولی می گویند من یک شهروند ایرانی ام و در انتخابات شرکت می کنم. همه چیز با خودش در تناقض است. اگر ایشان تاجگذاری نکرده بودند مسائل خیلی ساده تر بود. یک مبارز سیاسی بودند که به پادشاهی مشروطه معتقد است و برای آن مبارزه می کند. ولی حالا یک پادشاهند که مبارزه سیاسی می کنند و می گویند مسئولیت الان و آینده فرق دارد. ولی در نظام مشروطه حتی زمان جنگ هم قرار است ایشان نماد ملی باشند. بهترین شکل کمک ایشان به مبارزه می توانست کمک به گسترش گفتمان جنبش سبز ایران باشد بدون این که نظر بدهند مثلا فدرالیسم هم قابل رای گیری است یا سکولاریسم از همه چیز در حکومت مهم تر است. انسانی به لیبرالی ایشان می توانست گفتمان لیبرالیسم را پیش ببرد. ولی متاسفانه نقش خودشان را خدشه دار کرده اند.

شما چگونه از چنین کسی انتظار دارید در آینده در کار حکومت هیچ دخالتی نکند؟ حتی دخالت مثبت.

فیلم مکله را که ببینید متوجه می شوید ملکه انگلستان حتی درباره مراسم پرنسس دیانا با تمام مخالفت شخصی که با تمام برنامه ها داشت به خواست نخست وزیر که از سوی مردم سخن می گفت در مراسم یادبود عمومی شرکت کرد و در تلویزیون صحبت کرد و اصلا نظراتش را در انظار عمومی نگفت. تازه این مسئله تاحدی خصوصی بود.
هیچ دیده اید ملکه انگلستان بیاید درباره حکومت یا همکاری یا عدم همکاری با کسی یا هر گونه امر عمومی دیگر نظر دهد؟

به نظر من حزب مشروطه خیلی راه درستی را پیش گرفته است ولی شاهزاده با این شیوه نمی تواند نماد یکپارچگی کشور و ملت ما بماند.

با احترام و با تشکر از سردبیر این سایت بسیار خوب

علی رسولی

May 11, 2011 03:22:55 AM
---------------------------

داريوش

با تمام احترامی که برای طرفداران بادشاهی بارلمانی قايلم ولی بايد ياد اوری کنم که بادشاهی بارلمانی مال کشورهاييه که بادشاه سقوط نکرده باشه نه ايران که بادشاهش ۳۲ ساله رفته و الان عده ای به فکر برگردوندنش هستن.در ضمن بايد ياد اور اين نکته بود که تمام تظاهراتهای ۲ سال اخير با بيانيه های موسوی شکل گرفته و الان که ايشون در بند هستن هيچ تظاهراتی شکل نگرفته (علی رغم تلاشهای ابوزيسيون)

May 11, 2011 01:03:12 AM
---------------------------

ازاد

با دورود

داوود خان گرامی چرا ایشان نیاید خودش را شاه بداند یا معرفی کند ؟ شما اگر با کلمه شاه مشکل داری و در عین حال داری با دیکتاتوری ملا ها مبارزه می کنی و اعتقاد داری به اینکه ایران باید به یک کشور دموکرات تبدیل شود , دیگر چه فرقی د ارد که کی خودش را چه معرفی می کند . شما هدف را در دیدگاه خودت در نظر بگیر .

شما به او بگو اقا رضا یا هر چه دیگر که دلت می خواهد اما با او در مبارزه همراه باش . شاه یا غیر شاه را مردم ایران تعیین خواهند کرد .

زنده باد ایران

May 10, 2011 10:31:28 PM
---------------------------

بهزاد

با ایده هاي ناسیونالیستی هر شخصی موافقم هر چند که به وطن پرستی خاندان پهلوی شکی ندارم با ارزوی ازادی ايران.

May 10, 2011 07:59:19 PM
---------------------------

داود

سلام اخه عزیز من تا موقعی که ایشون خودشو شاه میدونه کسی توی جامعه ایران روش هیچ حسابی باز نمیکنه اگه بعنوان یه مبارز علیه دیکتاتوری بیاد جلو میشه دلیل اینکه با همه اتاف میکنه اینه که ایشون حتی نمیتونه صد نفرو بیاره تو خیابون

May 10, 2011 07:49:40 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites