رابطه سرمایه داری و دمکراسی چیست؟
" جامعه ایران به سبب بزرگ بودن دولت، کوچک مانده است. تصدی گری دولتی در بسیاری از امور سبب شده است که زمینه های کافی برای بروز قابلیتهای بخش غیر دولتی و داوطلبانه در کشور فراهم نشود. بلوغ هر جامعه به رشد و توسعۀ نهادهای مدنی و تخصصی و حرفه ای غیر دولتی آن است. در این صورت ، دولت هم در جایگاه درست خود قرار می گیرد که حمایت از مشارکت واقعی و مؤثر مردم و نهادهای مردمی برای حل مسائل کشور است. همراهی و همکنشی شبکۀ اجتماعی سمنها می تواند معجزه بکند. می تواند ناممکنها را ممکن بسازد. " نقل از وبلاگ آقای مقصود فراستخواه
غالب کشور هایی که نظام سرمایه داری، یعنی اقتصاد بازار آزاد را پیشه کرده اند، از میان الگوهای مختلف سیاسی به دمکراسی اقبال بیشتری نشان داده اند. همه دمکراسی ها به نحوی از انحاء، بر اقتصاد سرمایه داری استوارند و هیچ دمکراسی، تلاش نکرده اقتصاد آزاد را کنار بگذارد. چرا؟ آیا این همزمانی و درهم تنیدگی نظام کاپیتالیستی و دمکراسی، تصادفی است؟ می توان لیبرالیسم اقتصادی و لیبرالیسم سیاسی را از هم تفکیک کرد؟ یکی را نگه داشت و دیگری را دور انداخت؟ تجربه چین نشان می دهد، سرمایه داری قابلیت انعطاف بالایی دارد و الگوی اقتصادیی ست که خود را با هر نوع نظام عقیدتی و سیاسی سازگار می کند. آیا می توان از دمکراسی هم درجه ای از انعطاف انتظار داشت و برای سازگاری آن با نظام های اقتصادی غیر سرمایه داری تلاش کرد؟ تجربه تاریخی در این مورد به ما می گوید:
1 – تمام تجربیات دموکراسی ها در بستر اقتصاد آزاد شکل گرفته اند.
2 – اقتصاد دولتی انگیزه ها را از بین میبرد.
3 – اقتصاد دولتی کل اقتصاد را رانتی میکند
4 – اقتصاد دولتی آگاهیها را منحصر به دولتمردان میکند.
5 – همه دموکراسی ها بر سیستم سرمایه داری استوارند و هیچکدام سعی نکرده اند سرمایه داری را کنار بگذارند.
6 – تجربه کشور چین هم نهایتا گرایش به اقتصاد سرمایه داری پیدا کرد.
7– اگر اقتصاد را دولت اداره کند معنی آن تمرکز انحصاری تمامی قدرتها در دست دولت است.
8 – کسانی که در چهار چوب دولت کار میکنند مانند سایر انسانها منافع خودشان را بر منافع دیگران ترجیح میدهند.
9 – دولتمردان یک سری مقررات وضع میکنند که بتوانند به کمک آن اقتصاد را همواره در کنترل خود داشته باشند و رانت از این نقطه شکل میگیرد.
10 – دموکراسی الزاما به بازار آزاد و رقابتی نیاز دارد.
11- دموکراسی های سیاسی همواره همراه بازار بوده اند.
12 – گاهی دخالت دولت در تنظیم و نه محو بازار ضروریست.
13 – شاخه ای از کمونیست ها بدنبال نظام (غیر سرمایه داری) هستند ولی هنوز آلترناتیوی برای جایگزینی ( سرمایه) ارائه نکرده اند.
14 – نیروی کار کالا نیست و نیاز به تنظیم اجتماعی دارد، اصناف، سندیکاها و تشکلهای کارگری و کارفرمائی قادرند بهترین نظارت اجتماعی را فراهم کنند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|