حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
نگاهی به پیش زمینه ی بلوای 15 خرداد 1342

June 06, 2011

دوشنبه 16 خرداد 2570 = June 6, 2011

نادره افشاری نادره افشاری
 

«دیگر بانوان ما در ردیـف مهجـوریـن و دیوانـگان نیسـتند و می‌توانند دوشـادوش برادران خـود در کـارهای مملکـت سـهیم و شـریک باشــند.»



آگاهی پیش زمینه‌ی آزادیخواهی و آزادگی است. آن که نمی‌داند، خواستی هم ندارد. در چنبره‌ی باورهای کهنه‌اش فسیل و منجمد شده، در عزای مهاجمین به کشورش و قاتلان نیاکانش، گل به سر و روی میمالد و قمه می‌زند. آزادگی پله‌ی نخستین رهایی از «عبدالله» بودن، غلام، بنده و برده‌ی زرخرید ایدئولوژی‌ها و دین‌ها بودن است.
برای پرواز از دنیای بسته و دگم ناآگاهی به دنیای شاد و شاداب دانستن، ناگزیر باید زنجیرهای ستبر ناآگاهی را سنباده زد.
یکی از گره‌های کور تاریخ معاصر ایران، بلوای 15 خرداد 1342 سید روح الله خمینی است. نیروهای سیاسی مخالف روند مدرنیته در ایران [چپها، مذهبی‌ها، ملی/مذهبی‌ها و مثلا ملی‌ها] می‌گویند که سرکوب بلوای 1342 زمینه‌ای برای بسته شدن فضای سیاسی کشور شد و پیش زمینه‌ای برای روی آوردن نیروهای «سیاسی» به شیوه‌های تروریستی و مسلحانه!
مهدی بازرگان در دادگاه‌ش گفته بود که ما آخرین کسانی هستیم که با این لحن با شما «حرف» می‌زنیم!

داستان از ماه محرم و عاشورای 1342 آغاز شد. پیش از آن در بهمن‌ماه 1341 پادشاه وقت، شش ماده‌ی اساسی «انقلاب سفید» را اعلام کرده بود. دو فاکتور اساسی این شش ماده، حذف لفظ «ذکوریت» از شرایط انتخاب شوندگان بود و جایگزینی سوگند نمایندگان مجلس به جای «قران کریم» به «کتاب آسمانی» باورمندان به آن ادیان؛ تا پیش از این تاریخ، یهودیان، مسیحیان، بهائیان، زرتشتیان و بیخدایان، در دو مجلس همه به «قران مجید» سوگند می‌خورده‌اند.
دکتر الموتی در مورد رخدادهای 15خرداد 1342 نوشته است:
از روزی کـه دولـت علـم روی کـار آمـد [28تیرماه1341] محمد رضا شـاه که از آغاز پادشاهی می‌خـواسـت برنامـه‌هایی را در جهت اصلاحات عمومی اجرا کند؛ فرصـت یافت تا آنها را یکی پس از دیـگری بمرحله ی اجرا بگذارد. نخستین اقدام دولت علم این بود که تصویب نـامه‌ای از هیئـت دولت گـذشـت که برای انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتـی، زنـان حق شـرکت در انتخابات را داشـته باشـند و منتخبین نیز در برابر کتاب آسمانی [و نه قرآن که تا آن زمان رسم بود] سوگند یـاد کننـد. ایـن امر موجـب شـد که تلگراف‌هایی بحضـور شـاه و دولت در مخالفـت با این تصویـب‌نامه مخابـره شود. از جمله تلگراف آقای خمینی حضـور شاه بود کـه نخستیـن تلگراف با عنـوان [حضـورمبـارک اعلیحضـرت همایـونـی] و با امضای [الداعی روح الله الموسوی الخمینی] بود که متذکر شـد: «دولت شرط اسلام را در رای دهندگان و منتخبیـن ذکر نکـرده و به زنهـا حق رای داده و ایـن امرموجـب نگرانی علما و مسلمین شـده؛ تقاضـای حـذف تصـویـب‌نامه را دارد.»
شـاه به تلگراف مزبور پاسـخ می‌دهد با عنوان «حجت الاسلام آقای خمینی» و یادآور میشود کـه: «ما بیش از هرکس در حفظ شعایر مذهبی کوشا هستیم و تلگراف برای دولت فرستاده شـد. ضمنـا توجـه شما را به وضعیـت دنیا و زمانـه جلب می‌کنـم.»
آقای خمیـنی دومین تلـگراف را بـرای شـاه می‌فرسـتد و تقاضـا می‌کنـد: «دولت را موظف فرمائیـد که از قانون اساسی که ضـامـن اساس ملیـت و سلطنـت است، تبعیت نماید!»
بـازهم پاسـخ شاه فقیـد نظیـر پاسـخ قبلـی بود؛ کـه سـومیـن تلگـراف آقای خمینی می‌رسـد مبنی برایـنکه: «آقای علـم تخلـف خود را از قانـون اساسـی اعلام و با تبـدیل قسـم به قـرآن مجید، می‌خواهد قرآن را از رسـمیت انداختـه و اوسـتا و انجیـل و بعضـی کتب ضالـه را جای آن قراردهـد.»
ضمنـا در تاریـخ 15 آبـان1341 آقای خمیـنی تلگـراف تندی به علـم نخسـت وزیر می‌فرستد. همیـن جریانات و اعتراضـات سایـر روحانیـون موجب شـد که بدسـتور شـاه اجـرای تصویـب نامه متوقـف شـد و آقای علـم اعلام کرد که: «مقررات انجمن‌های ایالتـی و ولایـتی اجرا نمی‌شود» که این اقـدام موجـب تشکر آقای خمینی و سایر روحانیون می‌شود و تا مـدتی دیـگر از تظـاهرات و تلگـراف آنـان خبری نبـود.
دکتـر ارسـنجانی در مـورد اصلاحـات ارضـی بشـدت اقـدام می‌کنـد و مـالکیـن و فئـودال‌هـا را بشـدت مورد حملـه قرار می‌دهد که در نتیجه روز 22 آبان مـاه 1341 مهنـدس ملـک عابـدی رئیـس اصلاحـات ارضی فیـروزآباد کشـته می‌شـود. مالکیـن و فئودال‌هـا کـه از نطـق‌های ارسـنجانی بشـدت ناراحت بودند؛ ضمـن اقدامات خـود به تحـریـک روحانیـون می‌پـردازنـد که سـهمی از درآمـد آنـان نصیب جامعه‌ی روحانیـت می‌شـد و ضمنـا خیلـی از روحانیـون نیـز از دهات و اراضـی موقوفه سهمی داشـتند و آنهـا هـم درکنـار مالکیـن بـه میـدان می‌آیـند. بـا ابتـکار دکتر ارسـنجانی روز 19 دی ماه 1341 کنگـره‌ی دهقانـان در تالار محمد رضا شـاه پهلوی با حضـور 4200 کشـاورز تشکیـل می‌شود که در ایـن کنگـره شـاه ضمن نطـقی انقلابـی اصـول شش گانـه‌ی زیـر را اعـلام می‌دارد:

1- اصـلاحات ارضـی
2 - ملـی کردن جنـگل‌ها
3- فـروش سهام کارخانه‌های دولتی
4- سـهیم شـدن کارگـران در سـود کارخانـجات
5 - ایـجاد سـپاه دانـش
6 – اصلاح قـانـون انتخـابـات.

از ایـنجا بـود که دامنـه ی نبـرد پنهانـی روحانیـون و مالکین و مخالفین رژیم از یک طرف، و طرفـداران سلطنـت و انقلاب سـفید از سـوی دیـگر درگـرفت و شـاه اعلام کرد کـه بـرای تصـویب اصـول ششـگانه بـه «رفراندم» خـواهد پـرداخـت. کلمـه‌ی «رفراندم» مخالفیـن زیادی یـافت. در بعضـی از نقـاط کشـور مخصوصـا مناطق مـذهبی تظـاهراتی علیـه رفراندم شد و شـعار می‌دادند: «ما پیرو قرآنیم/رفراندم نمی‌خواهیم!»
در همیـن جریانـات بود که روز 8 اسفنـدماه 1341 یک کنگـره‌ی اقتصادی در کاخ سـنا تشـکیل شـد و شـاه ضمن نطقـی اعلام کـرد که از امـروز در ایران به زنان حق انتخـاب کـردن و انتخاب شـدن داده می‌شـود؛ تا این آخریـن ننـگ اجتماعی ما برطرف شـده و زنجیـر تحقیـر و اسارت از گـردن زنـان ایران برداشـته شـود»
روز بعـد زنـان به کـاخ مـرمر بـرای تشکر می‌روند و شـاه می‌گوید: «دیگر بانوان ما در ردیـف مهجـوریـن و دیوانـگان نیسـتند و می‌توانند دوشـادوش برادران خـود در کـارهای مملکـت سـهیم و شـریک باشــند.»
ایـن اقدامات آخـوندهای مخالـف را بشـدت تحریـک کرد و تظاهراتی کردنـد کـه شـاه طـی نطقی گفت که: «اتحـاد نامقدس سـرخ و سیاه مانع انجـام کـارهای اصـلاحی اسـت. ولـی این کارها انجـام می‌شوند و عقب‌نشیـنی مـوردی نـدارد.»
خـرداد مـاه سال 1342 مصـادف بود با مـاه محـرم و شـب 15 خرداد که با عاشـورا مصادف بـود؛ آقای خمینی در قـم به منبـر رفت و بشدت به دولـت و رژیم حمله کرد کـه طبـق دسـتور دولت در نیـمه‌های شـب ماموریـن انتظامی در قم بخانه‌ی آقای خمینی ریختـند و او را دستگیر کرده، به تهران آوردنـد و در پادگان نظامی قصر بازداشت کردند.
صبــح زود سـید مصطفی خمیـنی به حـرم... معصومه می‌رود و مـردم را از واقعـه‌ی دستگیری پدرش آگاه می‌کنـد و به روحانیـون مقیـم قـم خبر می‌دهد و در نتیجه روز 15خـرداد تظاهـرات دامنـه‌داری در تهـران و قـم و مشـهد و سایر نقاط می‌شـود. چـون ایـام محرم و عاشـورا بـود و معمـولا اجتماعـات مذهبـی فراوان در همه جا وجـود داشـت؛ طـرفـداران خمیـنی مردم را واداشتند که به تظاهرکنندگان بپیوندنـد و درنتیـجه تظـاهرات مـذهبی منجـر به تظاهـرات سیاسـی شـد.

روزنامه کیهان در روز دوشنبه 16/7/41 نوشت که «طبق لایحه‌ی انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى که در دولت به تصویب رسیده و امروز منتشر شده، به زنان حق راى داده شد.»
به گفته آقاى دوانى، البته در آن تصویب‌نامه:
1- قید اسلام را از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته بودند.
2- به جاى قسم خوردن منتخَبین به قرآن مجید، کلمه‌ی کتاب آسمانى گذاشته شده بود.
3- به جاى کلمه ی ذکور «از شرایط منتخبین» کلمه‌ی «باسواد» گذاشته شده بود که اعم از ذکور و اناث مى‏باشد. همان روز بعد از نماز مغرب و عشا، آقایان شریعتمدارى و گلپایگانى و خمینى باهم اجتماع و مشورت کردند و قرار شد که هر یک از این آقایان تلگرافى را به شاه مخابره کنند و خطر این تصویب‌نامه را گوشزد و خواستار لغو آن شوند. بنا به نوشته‌ی آقاى على دوانى، روز 17/7/41 نخست آقای خمینى تلگراف زیر را به شاه مخابره کرد:
«حضور مبارک اعلیحضرت همایونى‏، پس از اهداى تحیت و دعا، بطوریکه در روزنامه‏‌ها منتشر است، دولت در انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى، اسلام را در راى دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زن‏ها حق راى داده است و این امر موجب نگرانى علماى اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونى مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعى است امر بفرمائید مطالبى را که مخالف دیانت مقدّس و مذهب رسمى مملکت است، از برنامه‌‏هاى دولتى و حزبى حذف نمایند، تا موجب دعاگوئى ملّت مسلمان شود/الداعى، روح الله الموسوى»
سپس آیت الله شریعتمدارى تلگراف زیر را به شاه مخابره کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، پیشگاه رفیع اعلیحضرت همایون شاهنشاه،‏ با ابلاغ سلام و تقدیم ادعیه، بطوریکه روزنامه‌‏ها منتشر کرده‌‏اند، دولت در ضمن تصویب‌نامه‌ی لایحه‌ی انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى شرط اسلام و شرط ذکوریت را در راى دهنده و انتخاب شونده الغاء نموده و ضمنا راى دادن و انتخاب شدن را به کلیه‌ی افراد ملت [اعم از زن و مرد] داده است. نظر به اینکه این تصمیم دولت مخالف با موازین شرعى و بالنتیجه مخالف با قانون اساسى است و صلاح ملک و ملت نیست، لذا خواهشمندیم که دستور اکید فرمائید دولت هم دو مورد مذکور را اصلاح نماید/ الاحقر سید کاظم شریعتمدارى»‏
اعتراض مراجع تقلید و روحانیون و مردم بر علیه تصویب نامه‌ی انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى حدود دو ماه طول کشید تا به لغو آن تصویب ‏نامه از سوى دولت منجر شد. مشروح آن قضایا در کتاب «نهضت دو ماهه‌ی روحانیون ایران» و جلد سوم کتاب «نهضت روحانیون ایران» نوشته‌ی آقاى على دوانى آمده است.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites