یکی از دلائلی که باعث شد انقلاب اسلامی به چنین فاجعه ای ختم شود، مخلوط کردن اصطلاحات و مفاهیم متمایز علوم سیاسی با یکدیگر بود. به کارگیری مفاهیم متضاد و متقارن در یک اصطلاح مجعول باعث سردرگمی های سیاسی، آشفتگی های فکری، پریشانی های نظریه پردازی و از همه مهم تر ناکارآمدی اهداف اولیه می گردد.
از این دست اصطلاحات جعلی و مغشوش پس از انقلاب اسلامی بسیار تولید شد. اولین و مهم ترین جعل کاری همین اصطلاح «انقلاب اسلامی» بود. انقلاب یک مفهوم مدرن و برآمده از دوران پس از رنسانس و روشنگری بود و در ذات خود پویش و کنش به سمت جلو را به همراه دارد و از «تغییر مدام» حکایت می کند در حالی که «اسلام» به عنوان یک دین مانند هر دین دیگری در ذات خود حاوی «ایستایی» و دستورات «از پیش تعیین شده» است بنابراین اصطلاح انقلاب اسلامی یک مفهوم متضاد است. انقلاب اگر واقعا در جهت تکامل تاریخی و برساختن ساختارهای نوین باشد هرگز نمی تواند اسلامی باشد. انقلاب اسلامی قطعا حرکتی انحطاطی و یک سراب واقعی است.
«جمهوری اسلامی» نیز همین حالت را دارد. «جمهوریت» برآمده از مفهوم مدرن شکل حکومت و بازتاب دهنده حاکمیت ملی است و طی آن حکومت با میل و رضایت اکثریت مردم شکل می گیرد و دوام می یابد. برساختن پسوند اسلامی برای جمهوریت خالی کردن جمهوریت از محتوای آن است. امروز با عملکرد سی و سه ساله جمهوری اسلامی مشخص گردید پیشوند «جمهوری» برای «اسلامی» چه اندازه بی معناست و حکومت ولایت فقیه با هیچ معیاری از معیارهای جمهوری سازگاری ندارد.
«دموکراسی دینی» هم که بارها مورد اشاره خاتمی و اصلاح طلبان بوده و هست یکی از مفاهیم متناقض و متعارض علوم سیاسی است. دموکراسی حکومت اراده مردم و مبتنی بر حقوق ذاتی انسانهاست در حال که دین دستورالعملی ثابت مبتنی بر عقیده است که در آن رای و نظر مردم مطرح نیست.
سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ اخیر دکتر اردشیر امیرارجمند در دانشگاه M.I.T آمریکا بار دیگر حاوی نکات بحث برانگیز و تناقضات آشکاری بود که باز هم حکایت از موضوع می کند که اصلاح طلبان حکومتی هنوز می خواهند با سفسطه گویی، درهم ریزی مفاهیم متناقض و دادن وعده های بی سرانجام فرصت تغییرات ساختاری را از نخبگان و مردم سلب سازند.
آقای دکتر امیرارجمند جنبش سبز کنونی ملت ایران را جنبشی «متکثر» می نامد اما همزمان اعلام می کند اصلاح طلبان با طرفداران نظام پادشاهی پارلمانی و حتا جمهوری خواهان سکولار مرزبندی و صف کشی دارند و با یک سفسطه گری آشکار پادشاهی پارلمانی را که در آن پادشاه یک نقش کاملا نمادین دارد و پارلمان و نهادهای برآمده از رای مردم در آن اصالت دارد، طرفداران سلطنت سنتی سابق معرفی می کند.
آقای امیرارجمند در بخش دیگری از تناقض گویی خود می گوید :«این که پیش شرط هر نوع اتفاق مثبتی در کشور، جدایی کامل نهاد حکومت از نهاد دین است با واقع بینی همراه نیست». قطعا این جمله مناقشه برانگیزترین سخن دکتر امیرارجمند است، این سخن نه فقط نظر امیرارجمند بلکه نظر اکثریت اصللاح طلبان و حتا بخش های محافظه کار ملی/مذهبی است.
آیا آقای امیرارجمند نمی داند در جهان امروز و در تمام دمکراسی های دنیا سکولاریسم «پیش نیاز» دموکراسی است و اساسا دموکراسی بدون جدایی حکومت از مذهب و ایدئولوژی غیر ممکن است؟ برخلاف نظر دکتر امیرارجمند و سایر اصلاح طلبان مانند محمد خاتمی پس از گذشت سی و سه سال تجربه ناموفق و شکست خورده حکومت مذهبی در کشور ما، بسیاری از نخبگان سیاسی و مردم عادی و حتا بسیاری از روحانیون به این نتیجه مهم رسیده اند که برای حفظ اخلاق و معنویت و نیز برای جلوگیری از سوء استفاده حکومت از مذهب باید هرچه سریع تر به جدایی نهاد حکومت از نهاد مذهب تن در داد. هیچگاه جامعه ایران تا این اندازه به سکولاریسم نیاز نداشته است. تجربه استبداد مذهبی عطش مردم و نخبگان به حکومت سکولار و دموکراتیک را بسیار بیش از گذشته ساخته است بنابراین ادعای آقای امیرارجمند ادعایی باطل و برخلاف واقعیات و نیازهای جامعه است.
آقای امیر ارجمند در ادعای نادرست دیگری می گوید: «این قانون [قانون اساسی جمهوری اسلامی] به رای مردم گذاشته شده و مورد تائید مردم ایران قرار گرفته است» این در حالی است که اولا در زمان تدوین و رای گیری در مورد قانون اساسی جمهوری اسلامی اکثریت مردم ایران از محتوای دقیق این قانون آگاهی نداشته اند و مساله ولایت فقیه برایشان تبیین نشده بود ، دوم این که نسل جدید و جوان کشور که به هیچ عنوان در تدوین و همه پرسی قانون اساسی دخالتی نداشته است حق دارد قوانین مورد نظر خود را تدوین و اجرا کند و نسل های قبلی حق ندارند قوانین متناقض و استبدادی گذشته را به نسل جدید تحمیل کنند.
امیرارجمند در یک سخن سست دیگر مدعی می شود: «بخشی از قانون اساسی مربوط به حقوق مردم است» اما ایشان اشاره نمی کند تمامی اصول مربوط به حقوق ملت دارای قیدهای مذهبی است و اراده ولی فقیه و شورای نگهبان جلوی تحقق آزادی های ذکر شده در قانون اساسی را گرفته است زیرا این قانون بر محوریت ولایت فقیه است نه بر محوریت اراده عمومی.
به نظر می رسد درک امثال آقای امیرارجمند از دموکراسی درکی ناقص و اشتباه است و مبانی اصلی دموکراسی یعنی سکولاریسم، حقوق ذاتی انسان، تکثر و پذیرش دگراندیشان هنوز در نظرات بخش عمده ای از اصلاح طلبان مفقود است. با وقوع انقلاب اسلامی تاریخ ایران به شکل مزمنی وارد عصر انحطاط خود شده است، فریب کاری ها و پریشان گویی اصلاح طلبان حکومتی تداوم این انحطاط است نه راهی برای برون رفت از آن.
مهمترین هدف اصلاح طلبان حکومتی جلوگیری از عبور ملت ایران از دوره تاریک خمینی و ورود به دوران روشنگری و دموکراسی است به همین جهت اینان به هر سفسطه و کلی گویی برای حفظ میراث خمینی متوسل می شوند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
سروش
حکومت های مدرن همگی بر پایه آگاهی و اراده مردمان یک سرزمین تشکیل شده اند . این راهی است که مردم متمدن دنیا طی کرده اند و به آزادی و پیشرفت رسیده اند و ما هم باید همان راه را طی نماییم تا به هدف بزرگمان که همانا آزادی ، آبادی ، پیشرفت ، ارتباط سازنده با جهان ، ظلم ستیزی ، افزایش رفاه اجتماعی بر پایه تولید و اندیشه - نه پول نفت و منابع ملی - و بسیاری دیگر از حقوق انسانی سده بیست و یکم برسیم . این یگانه راه پیش روی ماست و گریز دیگری نداریم . سکولاریسم ، نفی مذهب نیست بلکه قرار دادن مذهب در جایگاه اصلی خودش یعنی خارج از سطح حکومت و تصمیم سازی های حکومتی و اجتماعی . در یک حکومت سکولار ، همه دینداران می توانند به تبلیغ دین خود ، برپایی مراسم مذهبی و ... با مجوز نهادهای حکومتی بپردازند و در کنار آن هم بی دینان و بی خدایان هم به همان اندازه حق دارند و آزاد هستند تا در رسانه یا تجمعاتشان ، اندیشه خویش را بروز دهند . به امید ایرانی آزاد و آباد
July 13, 2011 07:58:56 AM
---------------------------
فرهاد
با سلام
چند مطلب است که متاسفانه زياد به آن توجه نمي شود. يکي اينکه اصلاح طلبان هميشه خود را همراه جنبش سبز معرفي ميکنند، من تعجب ميکنم چرا بقيه ميخواهند که اصلاح طلبان را کل جنبش سبز معرفي کنند، واقعيت اين است که اينها با نجابت تمام ميگويند ما رهبر جنبش سبز نيستيم. من يادم است که آقاي موسوي گفتند که جنبش سبز يک حزب نيست که در آن حرف اول و آخر را اشتراک حداکثري ميزند، بلکه يک تشکيلاتي است که بر پايه ي اشتراک حداقلي استوار است. بنابراين من هيچ نشاني از تماميت خواهي در حرفهاي اين بزرگوار نميبينم.
مساله دوم اينکه اصلاح طلبي هم يک طرز فکر است و در يک کشوري که احزاب آن قرار است به سمت دموکراسي خواهي پيش روند، نميشود موجوديت يک حزب را زير سوال برد. اين حزب لايه هاي مختلفي دارد مثل بسياري از احزاب ديگر. لايه هاي از اين حزب همگي در زندان هستند پس نمي شود لايه هايي از اين حزب را سازشکار ناميد. اصلاح طلبي بدون شک با بسط جامعه مدني در کشور بزرگترين رشد سياسي را در طول تاريخ در اجتماع ايران ايجاد کرده است.
July 13, 2011 07:55:20 AM
---------------------------
ROODAK
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عزر بنه چون ندیدند جقیقت ره افسانه زدند. تنها راه رستگاری رهاندن مردم ایران از باور به دروغ تاریخی ولایت فقیه که اساس این اخوند سالاری و مرجعیت مفتخورشیعه است..ما رستگار نخواهیم شد اگر تا جایی که میشود این دروغ بزرگ تاریخ را رسوا نکنیم. همچنان که پیر بلخ میگوید درجهان تنها یک گناه هست و ان نادانی است.و تنها یک فضیلت که انهم دانایی است.کشور ایران در باتلاقی که بر اساس یک باور دروغین به یک بچه ای که 1400 سال پیش افتاده توی چاه اسیر این اخوندهای شیاد شده. ممکن است مردم دیگر هم از این باورهای اینچنینی داشته باشند ولی ان در کشورداری و سرنوشت کشورشان دخیل نباشد ولی در ایران این باور دروغ بر ما این اخوندها را حاکم کرده. و مردم را از شاه و گدا به خود بدهکار میدانند. و مشتی چرت و پرت را به نام رساله به خورد مردم میدهند. و گرنه پرداختن به اردشیرو مشایی و احمدی کاری از پیش نمیرود باید ریشه را زد.اینها هم اسیر همین موهومات هستند .در ترکیه ریشه را تا حدی زدند و لی در ایران همین باور باعث شد که همه در برابر پررویی اخوند جماعت کوتاه بیایند چون فکر میکنند اینها به امام ته چاه وابسته هستند.
July 13, 2011 07:23:36 AM
---------------------------
bita
بهتر است در این زمان فقط اتحاد داشته باشیم این پند شاهزاده عزیزمان را آویزه گوش کنید. از انتقادهای بی مورد بپرهیزید.
July 13, 2011 04:50:58 AM
---------------------------
|