دوست داشتیم در چه دنیایی زندگی می کردیم؟ در دنیایی که هیچکس در آن نباید گرسنگی بکشد، که در آن فقر و جنگ نباشد.در چه دنیایی زندگی می کنیم؟ در دنیایی که آدم ها در آن گرسنگی می کشند و فقیر هستند و در جنگ ها می میرند.یکی رویاست – دیگری حقیقتِ تلخ. خوب است که تلاش کرد آرزوها محقق شوند. اما به همان میزان هم مهم است که واقعیت را شناخت و به آن تن داد. و در این مورد آخری آلمان تا حدودی کم دارد.
کشور از این موضوع ناراحت است که دولت آلمان آماده است به عربستان سعودی و آنگولا اسلحه بفروشد. زیرا این دو کشور دمکراسی به سبک اروپای غربی نیستند، از این گذشته با همسایگان خود مشکل دارند. بعلاوه در آلمان نفسِ ترکیب واژگانِ اسلحه و صادرات کافی است تا بیشتر مردم را به خشم آورد.
اما این نگاه بیش از حد ساده انگارانه است. بیایید هر دو مورد را جداگانه از هم درنظر بگیریم.عربستان سعودی کشوری خودکامه است که در آن مخالفان سیاسی همانگونه سرکوب می شوند که زنان. کشوری که مردمان ثروتمندش از سالها پیش به گروه های اسلامی کمک مالی می کنند، برخی از این گروه ها رسالت خود را در مبارزه با غرب می دانند. کشوری که با نیروهایش کمک کرد تا اعتراض ها را در بحرین که به احتمال ایران هم در سازماندهی آن دست داشته سرکوب کنند. این از یک طرف.
از طرف دیگر رهبری این کشور یکی از باوفاترین متحدان غرب در جهان عرب است. عربستان به ایالات متحده در هر دو جنگ این کشور علیه دیکتاتور عراق صدام حسین پایگاه داد و با شاخۀ القاعده در کشور همسایه یمن مبارزه می کند. و این کشور خود را قطب مخالفِ حکومت بنیادگرای ایران می داند که تمام منطقه را هدفمند بی ثبات می کند – عراق و افغانستان و لبنان و سوریه و بحرین.
بنابراین دلایل خوب اخلاقی وجود دارد که به عربستان سعودی تانک های لئوپارد را نفروشند. و دلایل منطقی زیادی هم وجود دارد که حتی با تحویل سلاح کمک کرد که عربستان سعودی با ثبات بماند و بتواند منافع راهبردیش را که منافع ما هم هستند در صورت لزوم به کرسی هم بنشاند. چرا که اسرائیل هم هیچگونه مخالفتی با تحویل تانک ها نکرده است. دولت اسرائیل همتای عربستانی خود را بیشتر متحد می داند زیرا هر دو کشور در موضوع ایران منافع یکسانی را دنبال می کنند.
بنابراین وقتی حتی اسرائیل مخالف تحویل تانک های آلمانی به عربستان نیست چرا ما باید کاسۀ داغ تر از آش شویم؟ در مورد آنگولا پاسخ به پرسش صادرات سلاح ساده تر هم هست. این کشور، یکی از کشورهای با ثبات تر و از نظر اقتصادی با بیشترین میزان رشد در قارۀ پر مشکلِ آفریقا، مایل به داشتن چند قایق گشتی آلمانی برای امنیت مرزی است. لطفاٌ بفرمایید مشکل کجاست؟ با این قایق ها کمتر بتوان جنگ تهاجمی انجام داد و جلوی تظاهرات را هم که تقریباٌ نمی توان گرفت. بگذارید آنگولایی ها چند قایق آلمانی به دست آورند.
بسیار ستودنی است که به دلایل اخلاقی مخالف صادرات اسلحه بود. اما حقیقت این است: همواره حکومت هایی وجود خواهند داشت که می کوشند منافع خود را به ضرب سلاح پیش ببرند، چه علیه همسایگان یا چه علیه مردم خودی؛ موردهای لیبی و سوریه این روزها این مدعی را به اثبات می رساند. و از این رو پذیرفتنی است که به کشورهایی اسلحه داد که می خواهند خود را در مقابل این حکومت ها حفظ کنند.
به همین شکل حقیقت است که کشورهای دیگر اسلحه تحویل خواهند داد، اگر ما آلمانی ها نخواهیم. ایالات متحده و انگلیس و فرانسه و روسیه و اوکراین از این جهت سابقۀ روشنی دارند. بنابراین دنیا با چند سلاح صادراتی آلمان آرام تر نمی شود.
این حرف که، متشکریم صادرات اسلحه نمی خواهیم کمی مانند تغییر سیاست اتمی آلمان است. گرچه دیگر نمی خواهیم نیروگاه اتمی داشته باشیم اما تن می دهیم که برق اتمی از نیروگاه های فرانسوی و اسلواکی بگیریم که در مرزهای ما قرار دارند. موضوع اصلی این است که وجدان آلمانی ما راحت باشد.
در سال های اخیر در آلمان تغییر تدریجی در سیاست خارجی و سیاست کمک به کشورهای نیازمند رخ داده است. دیگر رعایت منافع ملی مذموم نیست. و باید دقیقاٌ – البته با هماهنگی اتحادیۀ اروپا و شریکان ناتو – با صادرات اسلحه برخورد کنیم. اگر به نفع ماست که دولتی بتواند خود را در قدرت نگاه دارد یا با آن جلویِ قدرتی برتری طلب گرفته شود باید اسلحه هم بدهیم. حتی اسلحه ای که برای ما کارکرد نمادین دارد مانند تانک های لئوپارد.
چنین سیاست صادرات اسلحه ای که مبتنی بر منافع ملی باشد چند مورد ناخوشایند هم دارد، در این مورد هم باید بدانیم چه می کنیم. زیرا کشور دوست که به آن اسلحه می فروشیم می تواند در مدت کوتاهی دشمن ما هم بشود.نمونه های زیادی در این باره وجود دارد. ایالات متحده به ایرانِ زمان شاه اسلحه داد. بعد از انقلاب اسلامی سلاح های آمریکایی به یکباره در دست روحانیون افتاد. واشینگتن به دیکتاتور عراق صدام حسین هم وقتی علیه ایران لشکر کشید اسلحه داد. در جریان هر دو جنگ خلیج فارس این سلاح ها به روی سربازان آمریکایی گرفته شد. در جنگ فالکلند آرژانتینی ها ناو انگلیسی «شفیلد» را با موشکی غرق کردند که کشور عضو ناتو فرانسه داده بود. و وقتی معمرالقذافی از ترور دست برداشت برای مدتی کشورهای غربی به سوی او شتافتند تا نیروهایش را مسلح کنند.
امروز آنها علیه مردم خود می جنگند. تمام اینها نمونه های بسیار نازیبایی است از معاملۀ نامؤفق اسلحه. نکته اینجاست، باید از عربستان سعودی یا نیز پاکستان دست برداریم، فقط چون این خطر وجود دارد که شبه نظامیانی در آن کشورها سرکار بیایند؟ یا منطقی تر نیست حاکمان این کشورها را مورد حمایت قرار دهیم – حتی با تحویل اسلحه – زیرا برای ما ضرر کمتر هستند؟
انصاف را که این موضع اخلاقی نیست. اما بسیار عمل گرایانه است. و بویژه مناسب برای دنیایی که در آن خواب ها با تأسف بسیار بسیار نادر راست در می آیند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|