شدت گرفتن در گیری ها بین نیروهای نظامی ایران و گروه جدایی طلب و خشونت گرای موسوم به پژاک تبلغات گسترده ای دگر باره علیه تمامیت ارضی ایران و دمیدن در شیپور تجزیه طلبی از سوی عده ای در برون مرز آغاز شده است.
محافل حقوق بشری نیز در جایگاه خود بدون در نظر گرفتن چگونگی و چرایی این در گیری های نظامی که به طبع در هر شرایطی می تواند نقض کننده حقوق انسان ها باشد یک سویه به ماجرا نگریسته و تلاش گسترده ای را برای مظلوم نمایی گروه پژاک آغاز کرده اندبدون آنکه همین مواضع شعاری عدالت خواهانه و حقوق بشری را نسبت به آن مامور بی گناه راهنمایی و رانندگی و سربازان مرزی دیگر که به دست این نیروها کشته شده اند داشته باشد و در ابعاد گسترده تر به خطر افتادن امنیت شغلی و اقتصادی روستائیان مرزی .یعنی اینگونه برداشت می شود که حقوق بشر تا هنگامه ی قبال دفاع است که بتوان در غالب یک پروپاگاندای بسیار گسترده نانش را خورد.
اما در سوی دیگر این وقایع عده ای اندک که خود سرانه و دیکتاتور مابانه دم از نمایندگی حقوق اقوام ایرانی می زنند کار را به جایی رسانده اند که در هفته گذشته و در یک میتینگ چند نفره در آلمان شعار مرگ بر ایران و مرگ بر ایرانی سر می دهند تو گویی که شهروندان یک کشور متخاصم در حال اعلام مواضع خود نسبت به ایران و ایرانی هستند.
اینگونه روشها که در طی این چند روز به عنوان دفاع از حقوق هم میهنان عزیزکرد مطرح شده است نه تنها نمی تواند تامین کننده خواستهای به حق و مسکوت گذاشته آن عزیزان باشد بلکه خود دامن زننده به جو نفرت و خشونت در جامعه خواهد بو د. اینکه مرزبان کرد ما همچو همه افوام ایرانی دیگر حقوق معوق مانده ای دارند بر کسی پوشیده نیست اماآیا این خواست ها باید از طریق مدنی دنبال شود یا لوله تفنگ هایی که بیگانگان در اختیار عده ای فرصت طلب و خشونت گرا قرار داده اند؟
آیا گروه متزلزل پژاک که از سوی بیگناگان تشکیل شده و تحت امر اوامر آنان است می تواند نمایندگی میلیونها کرد ایرانی را داشته باشد؟ و اساسا این نمایندگی را چه کسی و یا کسانی به آنان داده اند؟آیا کردها که از هر شهروند دیگر ایران، ایرانی تر هستندرا می توان به عنوان ابزار برای پیشبرد مقاصد شوم به کار گرفت؟
بی گمان اینچنین نیست و به اثبات تاریخ کهن این سرزمین کردان گرد در همه ازمنه تاریخ ایران با رشادت های مثال زدنی خود همچو هم میهنان آذری همواره در برابر دشمن بیگانه ایستادگی نموده و تامین کننده تمامیت ارضی این سر زمین بوده اند.
و خوشبختانه در بطن جامعه ایرانی نیز هیچگاه اقوام ساکن در این سر زمین دارای مشکلات مرسوم در کشورهای استعمار ساخته و یا با پیشینه تمدنی کم نبوده اندو امروز در عموم شهرها و حتا روستاهای ایران دیده می شود که ایرانیان با تیره های مختلف در کنار هم بدون مرز بندی های قومی مشغول زیستن هستند.
اما اینکه عملکرد نیروهای نظامی ایران در دفاع از تمامیت ارضی ایران و حفظ امنیت مرز نشینان قابل دفاع است بر کسی پوشیده نیست.
و حتا باید نسبت به اقدام دیر هنگام حکومت حاکم دردفاع از تمامیت ارضی و امنیت شهروندان ساکن در مرزها خرده گرفت که چرا با تعلل و کوتاهی این فرصت را بوجودآوردندکه عده ای تروریست در جوار مرز های ایران دست به اقدامات مسلحانه بزنند.
در همه جای جهان وبراساس اصل دفاع از تمامیت ارضی،کشورها و نیروهای نظامی آنان به مقابله با اینگونه اقدامات بر می خیزندو خود امریکا و انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی که سخن از حقوق بشر می کنند در هنگامه ی دفاع از تمامیت سر زمینی خود کوچکترین چشم پوشی را روا نمی دارند و به شدید ترین وجه اقدام به سر کوب آن می کنند.
مبارزه با تروریسم فقط در القاعده و طلبان خلاصه نمی شود بلکه اگر قرار است مبارزه ای با تروریسم صورت بگیرد بدون تمایز باید باشد. مگر می شود تروریسم را به خوب و بد تقسیم کرد؟
شوربختانه قدرت های جهانی در توجیه مخالفت با حکومت اسلامی، هر اقدامی را برای به چالش گرفتن آن برای خود موجه می دانند در حالی که حمایت های آنان از اینگونه گروه ها تمامیت ارضی ایران را هدف گرفته است و در نهایت این یعنی رودر رویی با ملت ایران نه رژبم حاکم بر ایران.
و کار بدانجا رسیده که عربستان سعودی نیز در طی سالهای اخیر وارد این ماجرا شده و در حال عقده گشایی تاریخی خود نسبت به ایران و ایرانی است. حمایت ها ی مالی گسترده این کشور از تجزیه طلبان و گروهای تروریستی ضد ایرانی و ترتیب دادن کنفرانس های هدفمند گوناگون همه نشان ازآن دارد که این کشور فاقد پرنسیب های جهان مدرن، در تلاشی بی حاصل برای دامن زدن به اینگونه مسائل است.
تجربه تاریخ نشان داده است که هیچ یک از تیره های ایرانی در برابر هم قرار نخواهند گرفت و ایران ملک مشاع ایرانیان است.
و تجزیه ایران نیز در طی یکصدو پنچاه سال اخیرو در سلسه های قاجر و پهلوی به دلیل بی لیاقتی زمامداران وقت بوده است وگرنه ایرانی با همه وجودش از ذره ذره این خاک در طول تاریخ با خون خود دفاع کرده است.
در شمال و جنوب و غرب و شرق این سرزمین هر گاه دشمن بیگانه قصد تجاوز داشت با پاسخ کوبنده ساکنان چهار گوشه این سرزمین مواجه شده و امروز نیز اگر عده ای بخواهند ندای شوم تجزیه طلبی و نفاق افکنی را دست مایه خود برای ضربه زدن به تمامیت ارضی بکنند ملت ایران با تمام قدرت در برابرآنان خواهد ایستاد.
پژاک و یا هر گروه دست پروده بیگانگان باید از تاریخ درس عبرت بیاموزند.اینگونه نیست که آنان بتوانند در پناه دلار های اهدایی کشورها و قدرت های جهانی تمامیت ارضی ایران را با خطر مواجه کنند.
دفاع از خاک و خون در ایران هیچ ارتبطی با حکومت حاکم نداردو در طول جنگ هشت ساله ایران با کشورهای عربی و قدرت جهانی ملت ایران نشان دادند که هیچ درنگی را جایز نمی دادند.و حتا رادیکال ترین مخالفان حکومت اسلامی نیز برای دفاع از میهن خود به جبهه رفتند .
هیچ ابایی نباید داشت از اینکه بخواهیم در دفاع از آب و خاک خود بر خیزیم.
احترام به حقوق بشر در جایگاه خود قابل احترام است اما این دفاع از حقوق بشر نخست باید برای شهروندان ساکن در این سر زمین در نظر گرفته شود. شهروندانی که در نواحی مرزی روزانه شاهد دست اندازی ها و ترورها و انفجارها گسترده ای هستند که جان و مالشان را به خطر انداخته است و مجامع بین المللی و مدعیان حقوق بشر نیز سکوت کرده اند.
سیاست تحمیلی سکوت در برابر دفاع از سر زمین سالهاست در ایران از سوی قدرتهای جهانی دنبال می شود و هر گونه میهن گرایی را با بر چسب های ض بشری فاشیسم و نژاد پرستی تلاش نموده اند که در نطفه خفه کنند. اما خود در عمل فاشیستی ترین رویه ها را برای تامین منافع ملی خود بکار بسته اند.
با این شرایط کنونی امروزه ایرانیان در یک اتحاد و همبستگی ملی با شجاعت تمام باید از ماهیت میهنی خود به دفاع بر خیزند.
ما امروز به جای اینکه حتا بخواهیم در برابر زیاده خواهی های دشمنان ایران و دست اندازی های آنان در راستای تجزیه ایران سکوت کنیم باید سیاست باز گشت سر زمین های جدا شده از سر زمین مادری را در پیش بگیریم.
سر زمین های که ساکنانشان هنوز دل در گرو سر زمین مادری دارند.
امروزه بایداز کردهای سلحشور ایرانی در ترکیه و سوریه و عراق که تحت ستم های قومی قرار گرفته اند به دفاع بر خیزیم
هم میهنانمان در آسیای میانه و حمهوری های استعمار ساخته که سالیان سال تحت بیداد گری تزار ها و کمونیست ها قرار داشتند و اینک نیز در یوغ دیکتاتورهای دست نشانده قرار دارند.
بحرین این پاره تن میهن و هم میهنان عزیزمان در این خطه نیز در طی ماههای اخیر شدیدترین ظلم ها برای علیه شان روا گشته اما مجامع حقوق بشری جز سکوت هیچ نکردند.
هم میهنانمان در جمهوری جعلی آذربایجان و به تعبیر میهنی آن اران اینک از ظلم خاندان علی اف ها به ستوه آمده اندو تامین نان شب نیز برایشان به آرزو مبدل گشته و باید به یارای آنان و تالش های مظلوم آنجا شتافت.
مگر می شود سر نوشت مشترک چندین هزارساله یک ملت را نادیده گرفت ؟
ایرانی هیچگاه خشونت طلب و کشور گشا نبوده و نیست و هر گاه نیز نبردی روی داده نبرد برای دفاع بوده نه گشور گشایی. ما سخن مان این نیست که بخواهیم سر زمین ها ی جدا شده از ایران را با جنگ و خون ریزی به میهن باز گردانیم اما همچو مالباخته ای هستیم که دزدان تاراجش کرده اند و همواره در جستجوی پاره به یغما رفته خویش هستیم.
امروزه ندای ننگ آور مرگ بر ایران و ایرانی از گلوی مزدورانی خارج می شود که بی گمان در همه ازمنه تاریخ وجود داشته اند انسان های که شرف و انسانیت را به لقمه ای نان خواهند فروخت و جود نا پاکشان همچو پشه ای آلوده به عفونت موجب زحمت ملت ایران شده است.
حاکمان کنونی ایران نیز آگاه باشند که اگر نتوانند از عهده وظایف حکمرانی خویش در دفاع از تمایت ارضی ایران برآیند ملت ایران سکوت نکرده و خود به پا خواهند خواست.
چه غمگنانه است انسانهایی که گوشت و پوست و خون و همه وجودشان از این سر زمین است و در هنگامه ی زیست در این سر زمین و بهره بردن از تمام مواهب آن سخن از جدایی و تجزیه یا فدرالیسم می زنند!
آنانی که به این باور خویشتن گریزی و فراموشی هویت رسیده اند چرا در پی جدا سازی خاک این میهن هستند؟گزیده تر خواهد بود که خودشان به آغوش اربابان خود پناه ببرند .
اینجا ایران است با همه زشتی و زیبایی های خودش. این سر زمین وامدار هیچ قدرت و حکومتی نیست. ایرانی بودن یک افتخار است که افتخار شهروندی آن نیز یک شبه به دست نمی آید.بلکه برایش باید از جان مایه گذاشت.
ایران را دوست بدار یا سر زمینش را ترک کن
پاینده ایران
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
فريد
من برای حزب مشروطه احترام قائل بودم و در گذشته چندين ايميل در رابطه با اعرای ايران در جنوب چندين ايميل با داريوش همايون رد و بدل کرده بودم چون من عربم و حقوق اقليت ها از هر نوعی مهم است اما در حزب شما تفکرات شوئنيستی وجود دارد که ترس آور هستند و تفکر حاکم بر اين مقاله نمونه مورد نظر است. اميدوارم رضا پهلوی از اين نظرات برائت کند.
August 24, 2011 06:59:59 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود حق گرامی
حتماً شنیده اید جمله معروف که می گوید: نادان ( احمق ) کسی است که دیگران را نادان فرض می کند. حال حکایت این مزدوران و وطن فروشان است. این بی وطنان حتی زره ای دل به هم میهنان کردزبانمان نیز ندارند تا چه رسد به دیگر ایرانیان . کردستان عراق در مقابل چشمان ماست، ومی بینیم که چگونه جوانان کردزبان عراق از ظلم فاشیست های کردستان عراق در اروپا در انتظار گرفتن پناهندگی هستند. اینها اگر زره ای مِهر و آدمیت داشتند که آرزوی حمله قشون بیگانه را به میهن نمی کردند.
از جنابعالی بسیار سپاسگزارم
با احترام
کاوه
August 24, 2011 04:04:18 PM
---------------------------
حق
با درود دوباره به هموطنانم،
کاوه گرامی با درود،
تجزیه طلبان و تجزیه طلبانی که منکر تجزیه طلبی خود می شوند در مقابل پرسش زیر همیشه عاجز می مانند و پاسخ نمی دهند. بنابراین، همه اینها را باید همیشه در مقابل این پرسش کلیدی قرار داد و اصرار کرد به آن پاسخ بدهند.
با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران، کدامین حقوق حقه شهروندان ایران در مرزهای ایران پایمال می شوند؟
اینها چون می دانند که با اجرای کامل این منشور در ایران حق احدی پایمال نمی شود، پاسخ نمی دهند چون دغدغه اینها اصلا رفع تبعیض در ایران نیست بلکه تجزیه ی ایران است. برای اینکار باید دو کار انجام دهند:-
۱. ؛کثیرالمله؛ بودن ایران را در مجامع بین المللی بویژه در سازمان ملل متحد به رسمیت برسانند و این تنها زمانی امکان پذیر است که بدون آگاهی، رجوع به رای و نظر ۷۵ میلیون شهروندان ایران که صاحب اصلی ایران هستند، در برون مرز قبل از آنکه ایران از شر رژیم خلاص شود به ثبت برسانند. در مرحله اول ولی نیازمند آن هستند که ؛کثیرالمله؛ بودن ایران را به آن بخش از آپوزیسیون بقبولانند و به امضاء شان برسانند که ایران را بعنوان یک کشور با یک ملت می داند. اگر در این مرحله تجزیه طلبان موفق شوند این بدان معنا خواهد بود که کل آپوزیسیون در اینمورد به توافق رسیده است و این توافق بار سیاسی حقوقی لازم را خواهد داشت تا به مراجع بین المللی ارسال و توسط آنها تایید شود. با توافق آنهاست که مهمترین قدم برای تجزیه ایران برداشته خواهد شد چون آنوقت است که تجزیه طلبان با موفقیت خواهند توانست با برگ حق تعیین سرنوشت ملتها بازی کنند.
۲. با توجه به ۱، هر ملت نیازمند جغرافیای خود است تا خود و آب و خاکی که متعلق فقط بخود می داند را از دیگران جدا کند. برای اینکار مقوله فدرالیسم بکار تجزیه طلبان می آید. با تجزیه ی آب و خاک یک کشور بر اساس سیستم فدرال، تجزیه طلبان در ایران که مقوله ؛کثیرالمله؛ ایران را قبولانده و به رسمیت رسانده اند، آب و خاک ایران را هم بر حسب تعداد ؛ملتها؛یی که برای ایران قائلند جدا کرده و بعد بدنبال بهانه می گردند تا در گام دوم برنامه تجزیه ایران خود را عملی کنند. بنابراین، باز بدون آگاهی ملت ایران، بدون رجوع به رای و نظر ملت ایران، قبل از آنکه این رژیم برود اصرار می کنند که آپوزیسیونی که دست این تجزیه طلبان را خوانده است موافقت کند که زیر ورقه ای که فدرالیسم برای ایران را تجویز می کند را امضاء کند. سپس این توافق کل آپوزیسیون برون مرزی را به مراجع بین المللی ارسال کند تا کاملا رسمیت یابد و بار حقوقی و سیاسی ای که با خود بهمراه دارد به مقاصد شوم خود پس از سرنگونی رژیم برسد.
قصد این تجزیه طلبان، تجزیه ایران است و برای همینست که تمام هم و غم خود را بر روی ؛کثیرالمله؛ بودن ایران و فدرالیسم برای ایران گذاشته اند و خیال می کنند که ما تازه از شکم مادرمان بیرون آمده ایم که حرفشان را باور کنیم که تنها راه تمرکز زدایی و رفع تبعیض در ایران نه اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشرست بلکه قبول یک دروغ بزرگ و به رسمیت شناختن ؛کثیرالمله؛ ایران و برقراری سیستم فدرال در ایران است.
مرغ پخته هم از این ؛راه حل های مسخره؛ تجزیه طلبان برای رفع تبعیض و مرکز زدایی در ایران به خنده می افتد. اینها تزور، تقیه و خدعه را از خمینی گجستک یاد گرفته اند و با این نیرنگ های نخ نما شده قصد دارند سر ملت ایران را اینبار صدها برابر بدتر از خمینی در سال ۵۷ شیره بمالند. برای همینست که اینها کک شان هم نمی گزد وقتی عده ای فریاد مرگ بر ایران و ایرانی می دهند و هیچ اشاره ای به آن نمی کنند. اینها در ایران متولد شده اند ولی ایران برایشان از همه چیز و همه کس پست و پایین ترست.
کاوه گرامی، همیشه باید اینها را در مقابل این پرسش قرار داد که با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران، بفرمایید که کدامین حقوق حقه شماها در ایران پایمال می شود که فقط با با به رسمیت شناخته شدن و قبول ؛کثیرالمله؛ ایران و فدرالیسم شما برای ایران تامین می شود!؟ این گوی و این میدان برای آنها تا معلوم شود که در پشت نقابهایشان چه نهفته است. این پرسش ها باید از علیرضا نوری زاده و اسماعیل نوری علاء که بازوی دیگر همین شلیر رمضانی ها هستند هم بشود.
پاینده ایران و ملت ایران
August 24, 2011 03:28:36 PM
---------------------------
حق
با درود
با سپاس از اشکان رضوی که این مقاله عالی را در واکنش به کسانی نوشت که شعار ؛مرگ بر ایران و ایرانی؛ سر دادند. فقط کسانیکه خود را ایرانی نمی دانند و از ایران متنفرند و آرزوی مرگش را دارند از این شعار به وجد می آیند که تجزیه طلبان در صدر این گروه قرار دارند. کسانیکه با این شعار موافقند نه تنها کک شان هم نمی گزد وقتی کسی/کسانی این شعار را می دهند بلکه آنها را تشویق و حمایت می کنند بلکه به آنها هم به طرق مختلف می پیوندند. فقط ایرانیان هستند که از شنیدن این شعار دشمنان ایران و ملت ایران را شناسایی می کنند و آنها را بما می شناسانند. دومقاله انتقادی در رابطه با این مقاله در اخبارروز چاپ شده و دهها نظر در اینجا در انتقاد از این مقاله در این سامانه به ثبت رسیده است. هیچکدامشان این شعار های ضد ایرانی ای را که سر داده شد را محکوم و انتقاد نکرده است و اصلا اشاره ای هم به این شعارها نکرده اند. ایران و ملت ایران برای همه اینها یک هیچ بزرگ است همانطور که برای خمینی گجستک ایران یک هیچ بزرگ بود. پاسخ من به همه اینها اینست:- پاینده ایران و ملت ایران.
ارادتمند حق
August 24, 2011 11:16:08 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
یک ملت بپا خواسته تا یک گروه متحجر وفاشیست را از قدرت پایین کشد وخودش برای سرنوشت واداره کشورش دولت تعیین کند. حال با توجه به دردهای عمیق و رنج های طولانی که ملت ایران از سال 1357 تا کنون زیز ستم آخوند کشیده واکنون فرصتی رابدست آورده تا ایران وخودش را نجات دهد، وآزادی را بدست آورد، وتصور کنید در چنین زمانی عده ای می گویند بیایید اول تضمین بدهید که باید بعد از واژگونی رژیم ننگین اسلامی حتماً فدرالیسم شکل سیاسی ایران باشد، حال چه کسی با چه اجازه ای و از طرف چه کسی این تضمین را دهد، برهیچ کس روشن نیست. سلب حق تعیین شکل سیاسی از یک ملت یک دزدیدن رای ملت. کاری که سی سال است رژیم انجام می دهد. آیا این نقض فاحش حقوق نیست؟ روز روشن در مقابل چشم جهانیان رای ملت ایران را آشکارا می خواهند بدزدند. بند اول ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر:
ماده 21
1- هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید.
همچنین ماده 30 اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید می کند:
ماده 30
هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه فعالیتی بنماید.
با احترام
کاوه
August 23, 2011 06:00:38 PM
---------------------------
شلێر شبلی
پس الان این طرز فکر من بیماره و اون وقت افکار شما بیمار نیست دوست عزیز من خیلی خیلی خوشحالم که خدارو شکر یه وجه اختلاف بین من و اشکان رضوی و شما و امثال شما وجود داره
بــــــــــــــژی کورد و کوردستان/ کوردستان گورستان افکار شما هاست
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
کاوه یزدانی
شما عید نوروز بزرگترین عید ایرانیان را فقط متعلق به کردستان میدانی در صورتی که همه دنیا می داند که نوروز متعلق به ایرانیان است وکردستان نیز بخشی از ایران بوده وهست وخواهد ماند. تو به تمام نیاکانت پشت کردی واین چیزی جز بیماری نیست. هفتاد وچند میلیون ایرانی یک دشمن مشترک داریم که کشور را اشغال کرده واون هم رژیم ننگین اسلامی است.
حالا چند گروه کوچک فرصت طلب و تجزیه طلب با نام فدرالیسم که تو هم از همان گروه ها هستی ادعای حقوق بشر را دارید در صورتی که سودای تجزیه ایران را در سر دارید.
من هم خیلی خوشجالم که افکار جدایی طلبی شما را شناختم و این فکر پلید را در همه جا وبه همه ایرانیان وحتی بیگانگان تابحال گفتم وبعد از این نیز بیش از پیش خواهم گفت. و تردیدی ندارم که دست بیگانگان نیز در کار تجزیه ایران است. هرکسی با هر نامی که چشم طمع به زره ای از خاک ایران را داشته باشد همانطور که در مقابل صدام ایستادیم در مقابل دیگران نیز خواهیم ایستاد. جهت اطلاع شیلر باید تکرار کنم که من یک ایرانی از قوم کرد هستم .قوم کردزبان در کنار دیگر اقوام ایرانی با تمام وجود از زره زره خاک ایران تا اخرین نفس هم چون نیاکانش دفاع می کند.
با احترام به همه عاشقان ایران
کاوه
August 23, 2011 03:39:02 PM
---------------------------
شلێر شبلی
من در درجه اول منظورم اقای نویسنده بود و در درجه دوم تمام افرادی که همچین طرز فکری دارند و ننگ بر تمامی کسانی که اپوزیسیونهای کورد را در زمره تروریست قرار میدهند هفته گزسته امریکا اعلام کرد که بزرگترین حامی تروریست جمهوری اسلامی ایران عزیز نی باشد.ایا به نظر سما تروریست کسی سیت که دفاع میکند یا حمله میکند؟ ما سالهاست قربانی همچین افکار پلیدی مثل آقای اشکان رضوی هستیم . فکر کنم اقای هیوا گل محمدی جواب دندون شکنی به اقا اشکان رضوی دادهاند/ http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=39963
در ضمن نوروز عیدی بزرگ کوردها میباشد چون این عید در تمامی پارچههای دیگر کوردستان نیز به بزرگترین شیوه برگزار میشود .
نە عەرەبم
نە ئێرانیم
نە تورکێکی شاخستانیم
نەک هەر من مێژووش ئەڵێ
کە کوردم و کوردستانیم !
///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
کاوه یزدانی
با پوزش از هم میهنان گرامی
تنها دلیل انتشار نظر شیلر شبلی جهت اطلاع داشتن هم میهنانمان و نخبگان جهت ریشه یابی ودرمان تفکر بیمار شیلر و امثال اوست.
با احترام
کاوه
August 23, 2011 01:31:40 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
همچنین درود برشیلر شبلی که پرسیدند چرا نظرات را پخش نمی کنید؟
شیلر گرامی مقالاتی را که می خوانید، نظر شخص نویسنده می باشند ونام نویسنده یا نویسندگان در آغاز یا پایان مقاله درج می شوند. شما یا هر خواننده محترمی حق دارد خطاب به نویسنده با رعایت اَدب سیاسی نظرش را بنویسد وبفرستد وبی تردید منتشر خواهد شد. نظر جنابعالی خطاب به شخص نویسنده نبود بلکه همه را مورد خطاب قرار داده اید. آیا شما یا هر کس دیگر حق دارد بخاطر نظر یک فرد، همه را متعلق به قرون وسطی مورد خطاب قرار دهد؟ قضاوت با شما وهمه خوانندگان محترم. من اجالتن نظر شما منتشر می کنم تا دیگر هم میهنان بخوانند وقضاوت کنند.
با احترام
کاوه
August 23, 2011 12:25:34 PM
---------------------------
شلێر شبلی
چرا نظرهارا پخش نمی کنید
August 23, 2011 11:21:25 AM
---------------------------
سیمین
من فكر میكردم كه تنها جمهوری اسلامی دیكتاتور و ستمگر است، ولی اگر این چنین افكاری در فردای ایران قدرت بدست بیاورند كمتر از جمهوری اسلامی نخواهد بود. به دلیل همین افكار راست و وحشتناك میباشد كه جمهوری اسلامی سیوسهسال است كه حكومت میكند. و با اطمینان خاطر میتوانم بگویم كه با پشتیبانی این افكار هیتلری كه بدتر از خود جمهوری اسلامی هستند هیچگاه جمهوری اسلامی از میان نخواهد رفت.
August 23, 2011 11:16:20 AM
---------------------------
شلێر شبلی
این یه نوع سفسطه غیر منطقی قرون وسطاست و ظاهرن خودتونم از همون دوران اومدید کاش یه زره منطقی تر میگفتی که آدم با خوندنش اینقدر فشارش بالا نره و به خواد با الفاظ رکیک ازت تشکر کنه
August 23, 2011 11:10:23 AM
---------------------------
ندا شهبازی
متاسفم برای افکار پوسیده شما. شمایی که نمیدانید و نمیخواهید که بدانید. ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن؟!!!! این سرزمین، نامش هر چه باشد و این مرز فرزی از هر جایی که کشیده شود، متعلق به مردم و ساکنانش است. ملک پدری شما نیست که در موردش دستور فرمایید!!! هویتت رو پیدا کن؟!!!!! تو از هویت چهل میلیون کرد، خبر داری؟ یک بار زحمت کشیدی و در این روزهای پرآشوب، سری به قندیل زدی؟ اصلا میدانی قندیل کجاست؟ ظاهرا آنجا هم جزیی از ملک پدری شماست. برو و سری بزن و بعد نظر بده. هیچوقت اسم کاسبکارهای ده، دوازده ساله مرزی رو شنیدی که روزانه با خطر مرگ، مواجهند؟ برو بیشتر در مورد هویت و ملیت بدان. برو و ببین و لمس کن. بعد اینگونه شاعرانه بنویس تا ما هم به هموطنمان افتخار کنیم.
فقط متاسفم.
August 23, 2011 10:27:22 AM
---------------------------
ايرانی
با درو فراوان خدمت حق عزيز
سپاس مرا از لطفتان پذيرا باشيد.
زمانيکه از تاريخ ملعبه ای ايدولوژيک ساخته می شود؛ انسان ايدولوژی زده ناخواسته از زير شيشه عينک حماقت ایدولوژیک به دنيا و مافيها می نگرد. درست می گويی هموطن. بايد تاريخ ايدولوژيک و انسان ايدولوگ را به زباله دانی سپرد که هر چه می کشيم از نگرشهای دياليکتيکی و چپ و راست زده به تاريخی است که بايد بيانگر حقايق ناب باشد.
درباره آنها که گفتی؛ تمام چشم اميد ما به شما ايرانيان عزيز خارج از کشور است تا با تمام توان با اين نااگاهان مقابله نماييد. من به سهم خودم هرچه از دستم برآيد برای کمک انجام می دهم.
درضمن زنده خواهیم ماند عزیز...که مارا به سخت جانی خود این گمان نبود.
پاينده ايران
August 07, 2011 10:23:02 PM
---------------------------
حق
به هم میهن گرامی ام، ایرانی
دوست عزیز، با مطالعه آخرین نظرت هر سوء تفاهمی که من نسبت به شما داشتم برطرف شد و من از شما پوزش می خواهم. خوشحالم که در اینراه قدم پیش گذاشتید. دوم آنکه، نوشتار شما هیچ ایرادی ندارد و امیدوارم که نظراتتان را در کیهان آنلاین و خبرنت هم ببینیم چون برای مبارزات ما علیه رژیم و برقراری یک نظام لیبرال دمکرات مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر در ایران بسیار مفید هستند. مهمتر آنکه، امیدوارم که با این تماسها هیچ خطری را متوجه خودتان نکنید چون در ایران زندگی می کنید. ما شما را بدور از هر خطر و تندرست می خواهیم تا در سازندگی ایران فردا با شما شریک باشیم.
می گویید که با اینکه رشته شما فنی است ولی به تاریخ و اهمیت آگاهی از تاریخ ایران واقفید. یک استاد تاریخ در انگلستان بمن گفت که در همه کشورها تاریخ حساس ترین رشته برای حکومت هاست حتی در لیبرال دمکرات ترین کشورها چون در سیاست روز کشورها می تواند آنچنان نفوذی را داشته باشد که با منافع ملی / منافع نظامها مغایرت داشته باشد. ایرانی عزیز، من در اینجا آموخته ام که هراس حکومتها از آگاه شدن ملت ها درباره تاریخ شان است. تاریخ می تواند ابزاری باشد که با جعل و تحریف آن مرم جهان سوم را بجان هم انداخت و جلوی پیشرفت شان را گرفت و غارتشان کرد. فقط کافیست که نگاهی به وضع اسفناک خودمان بویژه در ۳۳ سال اخیر بیاندازیم تا ببینیم که چگونه از یکطرف مصدق اللهی ها و از یکطرف شاه اللهی و از یکطرف توده ای ها و دنبالچه های فدرالیست فاشیست شان و از یکطرف رژیم چگونه با تاریخ کشورمان چه کرده اند. از طرف دیگر هم امثال عباس میلانی ها را داریم که بنفع بیگانگان یکی به نعل و یکی به میخ می زنند. حداقل ما ۵ تعبیر دروغ و تفرقه افکن داریم که عاملانش عمدا در تاریخ ما دست می برند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند. وقتی هم که مثل رژیم شکست می خورند علوم انسانی را که یکی از پایه ای ترین رشته هاست را ممنوع می کنند. من یک مدد کار اجتماعی هستم ولی به این نتیجچه رسیده ام که یک کشور باید در درجه اول در علوم انسانی رشد کند تا زمینه برای رشد فکری جامعه و فرهنگ دمکراسی آن بالا رود تا آن کشور ریشه ای محکم داشته باشد و در ناملایمات از هم نپاشد. این یک خطر بزرگ برای رژیم های توتالیتری مثل رژیم فاشیست مذهبی و فدرالیست های فاشیستی است و برای همینست که با تاریخ آنطور که هست دشمن اند. اینست که با آلوده کردن تاریخ به سیاست یعنی سیاسی کردن تاریخ از آن بعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف شخصی و فرقه ای خود که ایران بر باد ده است سوء استفاده می کنند و یا درش را هم تخته می کنند.
حال این سئوال را باید کرد که در موقعیت فعلی ما، آیا سیاسیون و سیاست بازان ما باید تاریخ را برایمان بنویسند و از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی خود باید سوء استفاده کنند که قهر سیاسی هم بخشی از آن شده است؟ یا نه با فشار از پایین به آنها تفهیم کنیم که سیاست و تاریخ دو تخصص و حرفه متفاوت هستند که نباید آنها را قاطی پاتی کرد. هر کسی که چندین کتاب تاریخ می خواند تاریخ دان نیست، متخصص اینکار نمی شود بلکه آماتوری است که از فوت و فن آن آگاهی های لازم را ندارد که حالا با قاطعیت هم بگوید تعبیر من حقیقت محض است و هیچ نیازی به تحقیق دیگران یا بازنگری و نقد و بررسی در آن نیست. باید این فکر را شایع کرد که کار سیاسیون بی غرض و مرض ما جایگزینی این رژیم با یک نظام لیبرال دمکرات مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشرست. تنها در اینگونه نظامهاست که می توان عرصه تاریخ را از عرصه سیاست جدا کرد. تاریخ رشته ای آکادمیک است که جایش در دانشگاههای معتبر و در دست مستعدترین و آزاد اندیش ترین دانشجویان و دانش آموختگان است. آنها هستند که نتایج تحقیقاتشان را باید همطرازانشان مورد نقد و بررسی قرار دهند و ما با مشاهده آنها و با رجوع به خرد خود از آن بهره مند شویم. باید برای روزی تلاش کنیم که در محیط دانشگاهی ایران آزاد محققین مستقل و مستعد به پژوهشهای تاریخ ما بپردازند همانطور که در غرب معمول است و دست سیاسیون را از دخالت در آن کاملا کوتاه کرد. کشوری که درباره تاریخ خود به توافق نرسد تکه و پاره می شود و اینرا دشمنان ایران بخوبی می دانند و ۱۰۰ سالست که روی آن سرمایه گذاری کرده اند. این سیاست زشت بوسیله حزب توده در ایران بدستور اربابانشان در شوروی آغاز شد و امروز غرب با حمایت از همان توده ای ها و دنبالچه های ایران بر بادده خود آنرا دنبال می کنند چون منافع ملی شان ایجاب می کند که ایران روز خوش را نبیند و ایرانی نباشد که در منطقه بعنوان یک کشور با یک ملت با نظامی دمکراتیک مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر قوی و نمونه ای برای دیگر کشورهای منطقه باشد چون چنین ایرانی به ملت ایران باید پاسخگو باشد و به ما حساب و کتاب پس دهد. باج گرفتن از چنین کشوری و چپاول ثروتهایش نه برای غرب سودی دارد و نه برای چین و روسیه و اسرائیل و ترکیه و عربستان و کشورهای میکروسکوپی مصنوعی خلیج فارس که برایمان شاخ و شانه می کشند.
خامنه ای علوم انسانی را در ایران کشت چون این علوم ذهن پرسشگر را می پروراند تا طعمه خرافات امثال او نشود. او با رشته های فنی و پزشکی خیلی خیلی کمتر مشکل دارد تا با رشته های پایه ای مثل فلسفه و تاریخ در علوم انسانی.
من و شما تا زمانیکه ایران آزاد شود حتی الامکان چاره ای نداریم بجز آنکه همه ضد و نقیض هایی که بعنوان تاریخ از هر طرف بخوردمان داده و می دهند را بخوانیم وبا رجوع به خرد خود و تبادل نظر با یکدیگر به آگاهی های خود و دیگران یاری رسانیم. یکی از بزرگترین آرزوهای من برای ایران فردا جدایی نهاد دین از نهاد سیاست و همزمان جدایی عرصه سیاسی از عرصه تاریخ آکادمیک است. ایران از همه چیز و همه کس بالاترست و تاریخش چه خوب و چه بد نباید ابزاری در دست افراد و گروههای سیاسی کلاشی شود که بین ایرانیان نفاق و نفرت ایجاد کنند یا از حالا با سوءاستفاده های زشت از تاریخ مان فدرالیسم فاشیستی را بعنوان تنها راه تمرکز زدایی جلوه دهند و مردم را بفریبند که تمرکز زدایی و رسیدن به آزادی و امنیت و رفاه نه از طریق اجرای کامل منشور در ایران بلکه از فدرال کردن ایران میسر است. این یک دروغ ننگین و فریبکاری ای است که کشورهای غربی به آن بال و پر میدهند تا نه تنها ایران پسا این رژیم ضعیف بماند و درگیر مسائل سیاسی داخلی برای سالها باشد بلکه زمینه برای تجزیه ایران میسر شود. چنین ضعف سیاسی ای در آینده در درون کشور که ناشی از توی سر و کله زدنهای سیاسی در درون کشور میشود باعث ضعف اقتصادی و اتحاد ملت و پیشرفت و ترقی کشور خواهد شد که بنفع همه بیگانگان خواهد بود. شارلاتانهای سیاسی خود بخوبی میدانند که در آمریکا و آلمانی که بعنوان کشورهای موفق در جهان نام میبرند دلیل موفقیت شان کوچکترین ربطی به فدرال بودنشان ارتباطی ندارد بلکه در ارتباط مستقیم با توافق شان در تاریخ کشورشان و اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر است. مگر وقتی سویس و آمریکا برای رسیدن به حقوق بشر گفتند اول باید فدرال شویم که حالا ما هم چنین کنیم؟ یا اصلاً ارتباطی بین ایندو قائل شدند که ما قائل شویم؟ یا در کجای علوم سیاسی گفته است که فدرالیسم یکی از اصول دمکراسی پارلمانی مبتنی بر حقوق بشر است؟ آنهم فدرالیسم نژاد زبانی که فاشیسم خالص از نوع هیتلری است که باعث جنگ جهانی دوم و کشتار جمعی 6 میلیون یهودی شد. غرب و شارلاتانهای سیاسی ما که خوب با تاریخ ایران و جهان آشنا هستند تن به زمینه سازی چنین جنگ و خونریزی ای را در ایران آینده دادهاند و فدرالیسم اینچنینی را که داوطلبانه هم خواهد بود یعنی هر ایالتی حق جدا شدن را بهر بهانهای خواهد داشت را داده اند. در عین حال میدانند که با همین فدرالیسم ناملایمتی ها بین استانهای شیعه و سنی نشین هم پتانسیل زیادی برای دشمنی و نفاق و جنگها دارد که یکی از جنگهایی است که غرب در منطقه خواهان است. نژادپرستی و جنگهای دینی و مذهبی در اروپا قرنها دامن این قاره را گرفته بود و جلوی پیشرفت و همکاریشان را میگرفت. حالا میخواهند همانها را در منطقه دامن بزنند و شارلاتانهای سیاسی ما که بدنبال منافع شخصی خود هستند غرب در پیشبرد این سیاستهای زشت یاری می دهند. گروهی ساده دل و ساده لوح هم ناخواسته آب به آسیاب اینها می ریزند و فکر میکنند که این مبارزه است! هیچ ملتی در جهان با فدرالیسم به آزادی و امنیت و رفاه در کشورش نرسیده است که ما دومی باشیم ولی با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر به همه اینها رسیده است. فدرالیسم یکی از اصول دمکراسی حقوق بشری نیست و در منشور جهانی حقوق بشر بعنوان یک اصل و حق بشر نیامده است و بعنوان تنها راه تمرکز زدایی هم معرفی نشده است. حقوقی که در این منشور آمده است حقوقی است که هر انسانی با آن متولد شده است. واقعاً مسخره است که کسی پیدا شود و فدرالیسم را بعنوان حقی که انسان با آن زاده شده بما معرفی کند. اگر فدرالیسم یکی از اصول دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر بود می بایستی انگلستان و فرانسه و همه کشورهای غیر فدرال در غرب را ناقض منشور جهانی و دمکراسی های ناقص قلمداد کرد که احدی جرأت چنین ادعایی را ندارد چون میداند حرف چرندی بیش نیست. اگر نادرست میگویم کسانی که در اینجا فدرالیسم فاشیستی و غیر فاشیستی شان تبلیغ میکنند مثل جناب نوری علاء و کسانیکه به آنها بال و پر میدهند مثل آقایان علیرضا نوریزاده و محسن سازگارا و جمشید چالنگی و مهرداد مشایخی و حسن شریعتمداری و عباس خرسندی و و و بمن و امثال من ثابت کنند. چرا این عالیجنابان میترسند که فدرالیسم را در ایران آزاد مطرح کنند تا همه مردم آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهند؟ چرا بدون مشارکت عمومی ملت ایران و در غیاب این ملت و بدون اطلاع آنها در خارج از کشور میخواهند به قیمومیت از ملت ایران درباره فدرالیسم به توافق برسند؟ چرا از رویارویی با ملت ایران در داخل کشور می هراسند؟ چرا فدرالیسم را چماقی کردهاند که به توافق نرسند و آزادی ایران را به تعویق بیندازند و با اینکار خود نه تنها دیکتاتوری خود را به اثبات رسانده باشند بلکه به تداوم عمر این رژیم خونخوار یاری رسانده و ملت ایران مثل رژیم سفیه و ابله فرض کنند که در غیاب و بدون مشارکتشان باید برایشان تصمیم گیری کرد؟ چرا شاهو و شلیر رمضانی از جواب به سئوال ساده من در نظرات قبلیام عاجز مانده اند و فقط حرفهای کلیشه ای میزنند و طفره می روند؟ …... برای جلوگیری از همه خطراتی که ایران پسا این رژیم فاشیست مذهبی را با فدرالیسم این عالیجنابان تهدید میکند و تضمین آزادی و امنیت و رفاه در کشور تنها راه یک قانون اساسی نوین برای ایران است که مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر است که همه ساکنان ایران را منجمله تجزیه طلبان را به کلیه حقوقشان برساند و ایران را برخوردار از همان آزادی و امنیت و رفاهی کند که در غرب با اجرای این منشور به آنها رسیدهاند و آنرا برای ما نمی خواهند. تکیه بر اجرای کامل این منشور و خواستار شدن یک قانون اساسی نوین بر مبنای این منشور مهلک ترین پادزهر علیه همه بدخواهان ایران و شهروندان ایران است. ما باید روی این اصول در مقابل آنها تکیه کنیم و این اصول را ترویج و تبلیغ کنیم و محکم جلوی بدخواهان و ساده دلان با رجوع به منشور و نتایج مثبت آن در کشورهای موفق بایستیم. به امید دیدار من و شما و کاوه عزیزم در کافه نادری تهران. پیروز تندرست تر از همیشه بمانید.
پاینده ایران و همه ایرانی ها
August 07, 2011 02:11:05 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود ایرانی عزیز
سپاسگزارم از مهر جنابعالی و همچنین اطلاعاتی که از درون میهن به ما دادید. من به سهم خودم به وجود شما عاشقان ایران افتخار می کنم. متخصص سیاست نیستم وچه خوب که نیستم. فقط می توانم حدس بزنم که ایرانیان همه چیز دارند ولی بهره اش را دیگران می برند.
امیدوارم هم میهنان گرامی در خارج از ایران به نوشته شما توجه داشته باشند وبه حال وآینده ایران بیاندشند. خدا بیامرزد همه آنهایی را که به ایران خدمت کردند.
زنده باد آزادی
پاینده ایران
August 06, 2011 02:02:03 PM
---------------------------
زاگرس
پژاک به دنبال تجزيه نيست جون با ايدئولوژی آن سازگار نيست به دنبال به وجود آوردن مرزهای جديد نيست بلکه بدنبال برداشتن همه ای مرزهاست در قالب کنفدراليزم دمکراتيک. آزادی انسانها و جامعه دمکراتيک از هر مرزی مقدس تر و مهمتر ميباشد
http://www.4shared.com/document/zn56I2lG/kck.html
http://www.pjak.org/farsi/prog.php
August 05, 2011 10:08:35 PM
---------------------------
ايرانی
با احترام و درود فراوان خدمت کاوه جان و حق عزيزم
تشکر بی انتهای مرا از اظهار لطفتان پذيرا باشيد. متاسفم که بگويم درباره ضد مصدقی بودن من دچار سوء تفاهم شديد که ظاهرا بدلیل نوشته های ناقص و دست و پا شکسته من است. من ضد هيچ کس نيستم و تنها طرفدار حقيقتم. به اين معترفم که کل حقيقت در انحصار يک نفر نيست و همه حقيقت تنها نزد همه است. نوشتن اين سطور را از پايين مقاله آقای نوری علا آغازيدم و گفتم بايد واقع بين بود. گفتم سياست علم ممکنات است و بايد به راه های عملی انديشيد و آرمانگرايی را واگذاشت. در کامنت بعدی در يک پاراگراف بلند از مرحوم محمدرضاشاه انتقاد کردم و خطاهايش را تا آنجا که سوادم می رسيد برشمردم. از مرحوم مصدق در کامنت بعدی انتقاد نمودم و تلويحا به انتقادات جناب يزدانی در کامنتش پاسخ دادم. از محمدرضاشاه دفاع کردم و کارهای مثبتش را ستودم؛ که ارزش کارهای او برای ما که در ايران زندگی می کنيم ظاهرا معلوم تر است. اما به یک باره به انگ چاپلوسی گرفتار آمدم! من متخصص تاريخ نيستم که اتفاقا تحصيلات آکادميک من در حوزه فنی و مهندسی است و چند سالی در بهترين دانشکده های فنی دانشگاه های ايران تدريس نمودم. اما آگاهی تاريخی برايم بسيار مهم است. اعتقاد دارم هر چه می کشيم از ندانستن گذشته است که به قول مرحوم شاملو ملتی شده ايم که تاريخ را هر سی سال يک بار از اول زندگی می کنيم! بايد برای اين معضل چاره ای انديشيد برادران ارجمند. به همین دلیل نوشته های من پر است از اشارات مستقیم و غیر مستقیم به تاریخ. بگذريم که مثنوی طولانی جايش اينجا نيست و الا هفتاد هزار من کاغذ می خواهد.
۱. برای ارائه راهکار مناسب ابتدا بايد شرايط گذشته و حال را باز شناخت. بايد تحليل ها را بر اساس شرايط سياسی؛ اقتصادی و اجتماعی امروز ايران عزيزمان (که به هيچ کس بالاتر از آن اعتقادی ندارم) استوار نمود. از نقطه نظر اقتصادی؛ اقتصاد ايران در آستانه فروپاشی است. برای اين کاری نمی شود کرد و تنها می توان انتظار کشيد. از نظر سياسی هرج و مرج داخل و خارج را که شاهدش هستيد من کمترين چه بگويم برای شما؟ تنها می توان صفوف ايرانی خواهان را فشرده تر نمود. نگران تجزيه طلبان نباشيد که همين سپاه حقير که نه بنده قبولش دارم و نه شما از پس آنها برخواهد آمد؛ وای به روزگاری که ما ايرانی خواهان در ذيل پرچم شيروخورشيد؛ شمشير کشيم که برق شمشيرهای آخته مان کورشان خواهد نمود. نمی بينند حتی مسئولان اقليم کردستان عراق از آنها حمايت نمی کنند. نمی شنوند اولين بار که طالبانی به ايران آمد ايران را وطن خود خواند که بعید بود از يک رجل سياسی اظهار نظری چنين بی پروا؛ اما چه شعفی به من دست داد در آن لحظه تاريخی. ظاهرا قطعات جدا مانده از پيکره مام ميهن؛ مادر راستين خويش را فراموش ننموده اند.
۲. چنانچه بخواهم از منظر جامعه شناختی و با التفات به توده عمومی جامعه ايران به مسائل پاسخ بدهم؛ جامعه خسته و متالم ايرانی تنها به رفاه؛ آزادی و آرامش می انديشد ولاغير. اصلا نه شکل حکومت برايش مهم است و نه اينکه چه کسی حکومت می کند. از منظر علمی تر؛ جامعه ايران به دو اقليت و يک اکثريت يزرگ نزديک به ۸۰درصد تبديل شده است. اقليت اول؛ سانديس خوران ولايتند. تکليفشان روشن است؛ به آنها نمی پردازم. اقليت دوم طرفداران واقعی اصلاح طلبانند. تعداد اينها از سانديس خوران ولايی نيز کمتر است. آن مليون ها نفری که در ۲۵ خرداد ۸۸ به ميدان فوزيه تا شهياد آمدند مخالفانی مانند من هستند که عرصه را برای اعتراض در آن لحظه تاريخی مناسب ديدند و آقای موسوی کلا آنها را به نام خود جا زد! هيچ نديد تا صحبت از دوران طلايی امام راحل! نمود همه ما به خانه هايمان بازگشتيم که بازگشتيم. اقليت طرفداران واقعی اطلاح طلبان را آنچنان ببين که حتی نتوانستند يک تظاهرات درست در حمايت از رهبران در بندشان ترتيب دهند. البته از اينکه نيروهای آنها دستگير و سرکوب و زندانی شدند نیز به سادگی نمی توان عبور نمود. بايد برای اکثريت خاموش برنامه ريزی نمود. بايد اعتمادش را جلب کرد که شعارش بعد از سی و دوسال عجب غلطی کرديم می باشد!. که در تاکسی؛ در مترو و در جلوت به شاه لقب آن خدا بيامرز را داه اند بارها با گوش های خودم آنرا از ساده ترين مردمان در خيابان شينده ام.
۳. نبايد به اعتقادات اين مردم توهين و فحاشی نمود. درست و يا غلط مردم ايران به دين معتقدند. اين واقعيت است حتی اگر من و شما با آن مخالف باشيم.
بگذريم. بحث بيشتر باشد برای بعد. اما من با شما هستم. با همه ايرانی خواهان هستم. که قلب هايمان با هم يکی و سرشار از عشق به اين خاک مقدس اهورايی است؛ اگر چه امروز شما در خاک غربت زندانی غربت هسنيد و ما در خاک وطن زندانی ملايان از خود بی خود. اميدوارم روزی ايرانمان آزاد شود و شما بازگرديد. کافه مرمر که سال هاست بسته شده است اما کافه نادری هنوز هست. قدم زنان از خيابان شاه به آنجا می رويم و در کنار آن پنجره مشرف به حياط با عطر قهوه و آزادی و به بحث خواهيم نشست.
پاينده ايران
August 05, 2011 09:13:39 PM
---------------------------
شاهو
مكر اين مرزهاي ايران جقدر مقدس است كه براى استمرار آن بايد كرد و عرب و آذرى و تركمن و بلوج الى الابد رنج بكشند ، مرزهاي كه به قيمت دربند كشيدن انسانها و بايمال شدن حقوق اساسى آنان باشد هيج قدسيتى ندارد و آنكهى اين مرزها ساخته دست استعماركران انكليسى و فرانسوى و روسيست و خود اين ملتها هيج نقشى در ترسيم آن ندارند . مشروطه خواهان ايراني كه به ناحق اسم ليبرال دموكرات نيز بر خود كذاشته اند فقط يك مشت فارس فاشيست و نزادبرست ميباشند ولاغير . آرى استقلال طلبى حق مسلم ما كردها و هر ملت ديكري در دنياست و با حماقتهاى كه اين نزادبرستان از قدرت رانده و هم بيالكيهايشان در قدرت دربر كرفته اند آنان جه بخواهند و جه نخواهند همجون سودان روزى بايد به درهم شكستن اين مرزهاى تصنعى رضايت دهند، اين سير حتمي تاريخ و نتيجه ظلمهاي بي بايانيست كه بر كردان روا داشته اند.
August 05, 2011 05:03:30 PM
---------------------------
حق
با درود خدمت هم میهنان ایران پرستم
کاوه جان، با نظرات شلیر خانم رمضانی در سایت اخبارروز آشنا شدم که همیشه با همان حرفهای کلیشه ای و نفرت افکن می آید و می رود و مثل بقیه همفکرانش بجای پاسخ به پرسشهای ما در اخبارروز سفسطه و مغلطه می کند بدون آنکه جوابی بما بدهد. چپهای نازنینی مثل پیروز، گیلانی، حافظه تاریخ، اردلان و دهها چپ مطلع دیگر سالهاست با دلیل و برهان و اسناد و مدارک معتبر سعی کرده اند به این خانم و همفکرانش نشان دهند که نه تنها چپهای ایرانی مستقل از احزابی که زمانی به آنها علاقمند یا به آنها وابسته بوده اند، در مقابل شلیرها و احزاب نژاد زبانی (فاشیست) محکم ایستاده اند بلکه مخالف همه این احزاب و احزاب غیرمسلح ولی حامی آنها هستند. این چپهای نازنین که اخیرا یا سانسور شده اند و یا به مرخصی رفته اند! اخیرا نظری از ایشان در سایت اخبارروز دیده نمی شود. یکی از همین چپها که گاهگداری در کیهان آنلاین نظر می دهد رحمان تبریزی است. اکثریت چپهای مستقل ما ایران را یک کشور با یک ملت می دانند و محکم جلوی شلیر خانم و همفکرانش می ایستند.
یکی از خصوصیات شلیرخانم ها اینست که از زیر پاسخ به سئوالی که من در آخرین نظرم در اینجا کرده ام در می روند چون بخوبی می دانند که با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران همه تبعیضات از ایران رخت برمی بندند و تمرکز زدایی معقول در ایران به ثمر می رسد، و ایران را عین کشورهای لیبرال دمکرات غربی که قانون اساسی شان مبتنی بر منشور حقوق بشر است می کند. در چنین ایرانی، ملت ایران هم به همان امنیت و آزادی و رفاهی خواهد رسید که در غرب لیبرال فارغ از فدرال و غیرفدرال بودنشان رسیده اند. فدرالیسم از اصول دمکراسی نیست که با خود امنیت و آزادی و رفاه به یک کشور بیاورد وگرنه عراق و نیجریه و پاکستان و سودان و و و فدرال شده بایستی مثل آلمان و آمریکای فدرال به این موهبات می رسیدند. چشم اسفندیار فدرالیست های نژادزبانی (فاشیست) و حامیانشان مثل نوری علاء فقط و فقط گرد آمدن ایرانیان زیر پرچم اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران است. این تمام دروغهای آنها را که بنام دمکراسی و حقوق بشرشان می خواهند بخورد ملت بدهند چیزی بجز پیروی از خدعه گری خمینی گجستک نیست. چرا که با قبول اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران مجبور خواهند شد که مقوله هایی را که منافع شخصی و گروهی خودشان و بیگانگان را تامین می کند خنثی می شود. با قبول این منشور بعنوان پرچمی که ما بزیر آن جمع بشویم شلیرخانم ها و نوری علاء ها نیازی به توسل به دروغهایی مثل ایران ؛چند ملت و ملیتی؛ و فدرالیسم فاشیستی و غیرفاشیستی برای ایران بعنوان تنها راه تمرکز زدایی نخواهند داشت. بهمین علت در مقابل سئوال زیر یا مثل نوری علاء ها سکوت می کنند و یا بکلی از آن طفره می روند و یا مثل ف. تابان این منشور را همانند کتابهای آسمانی معرفی می کنند که تعابیر متفاوتی از آن می توان کرد! تابان یکی از سرکردگان و گردانندگان سایت اخبارروز است که متعلق به چریکهای فدایی خلق سابق و سازمان فداییان خلق امروز است و به تجزیه طلبان فدرالیست رنگارنگ در بخشی که بخش ؛مسئله ملی؛ است بال و پر می دهد. توضیح آنکه این بخش منظورش مسئله ملی ملت ایران نیست بلکه ؛مسئله ملی ملل ایران؛ اش است.
کاوه عزیز، اگر توانستی آنها را در مقابل سئوال زیر که همیشه از آن رد می شوند و جوابی نمی دهند قرار دهی آنوقت می بینی که اینها این منشور را برنمی تابند چون با دو مقوله ؛ ایران چند ملیتی؛ و فدرالیسم شان در تناقض است و مغایر با اهداف سیاسی شان است که کوچکترین ربطی به آزادی، امنیت، رفاه و تمرکز زدایی که منافع ملی ایران را تهدید نکند را ندارد.
اول شلیر خانم و همفکرانش به این سئوال جواب دهند که،
آیا با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران موافقید یا مخالف؟ چرا؟
آیا بازهم طفره خواهند رفت و موضوع تکراری دیگری را پیش خواهند کشید یا جواب خواهند داد، یکبار دیگر ببینیم و تعریف کنیم.
***********************************************************************
ایرانی گرامی،
هموطن من، خوشحال شدم نظرتان را دیدم. ما و شما باید بپذیریم که اختلافات ما در مورد شاه و مصدق بجای خود ولی نباید اجازه دهیم که این اختلاف جلوی ایستادن ما را در کنار یکدیگر برای حفظ منافع ملی ایران و تمامیت ارضی آن بگیرد. اختلاف ما درباره این دو شخصیت سیاسی به تاریخ پیوسته اصولی نیستند که مربوط به امروز و آینده ایران ما باشند. اصول ما و شما حفظ منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی کشورمان در این برهه زمانی خطرناک برای ایران است. ما نباید این اصول حیاتی را فدای حب و بغض مان نسبت به شاه و مصدق کنیم. ما باید قبول کنیم که تا ابد ممکن است در مورد این دو شخصیت به توافق نرسیم ولی آیا این اختلاف و حب و بغض هیچ ربطی به آن دو اصلی که در بالا گفتم دارند که جلوی من و شما را بگیرند تا در یک جبهه متحد مبارزه نکنیم! ما هر دو با دشمنان تمامیت ارضی ایران طرفیم و اگر بواقع ایران مان از شاه و مصدق برایمان بالاترند باید بدون لحظه ای درنگ در کنار هم علیه دشمنان سرزمین آبا اجدادی مان بایستیم. پیروز و تندرست باشید.
پاینده ایران و ملت ایران
August 05, 2011 04:41:47 PM
---------------------------
یک کرد
از این کە ملت کرد مجبور است بعد از جمهوری اسلامی با امسال شما برای احقاق حقوق خود مبارزە کند بسیار مطئسفم. شما در این نوشتە بە همە چی در دفاع از تمامیت ارضی بە گفتە شما ایران اشارە کردید .چرا برای یک بار هم کە شدە سخن از دمکراسی و همە پرسی کە در دنیای کنونی بە عنوان یک اضل مهم مطرح است نگفتید؟ شما بە چە حقی بە وکالت از ملت کرد حرف میزنید؟ اگر شما و هم فکرانتان جمهوری اسلامی شمارە دو نیستید بگذار ملت کرد بعد از جمهوری واقعا اسلامی خود تضمیم گیرندە خود باشند.
بهتر است از خواب خرگوشی بیدار شدە و واقعیت امر را ببینید کە پژاک و دیگر احزاب سیاسی کرد نمایندە ملت کرد بودە و ما همە برای استقلال کردستان مبارزە میکنیم بایدبە خود جرئت داد و از ملت کرد پرسید و اجازە داد انها خود برای خود تعین تکلیف کنند.
August 05, 2011 04:25:01 PM
---------------------------
ازاد کردستانی
ای فاشیستهای فارس مرگتان نزدیک است بە زودی ملت مبارز وسربلند کرد شما فارسهای فاشیست را با زور اسلعە از کردستان بیرون میکند.ما کرد هستیم ما ایرانی نیستیم .بە کوری چشم شما در ایندەای نزدیک ما کشور مستقل کردستان را تشکیل خاهیم داد. زندە باد ملت کرد مرگ و نابودی برای اشغالگران فارس.
August 05, 2011 03:00:02 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر جناب احمد و آرام و شلیر رمضانی و کاوه کوُنه پوُشی
بعلت عدم رعایت حقوق دیگر هم میهنان ایرانی در نوشتار شما قادر به انتشار همه نظرات با هر مزمونی نیستیم.
رعایت حقوق دیگران اصل مهم دمکراسی است. نیروی دریایی امریکا یک بار نام خلیج پارس(فارس) را به نامی بیگانه جعل کرد وبه احترام به قانون وحقوق ملت ایران رسماً اعلام کرد که اشتباهی رخ داده است. شما هم اگر به اصول انسانی وحقوق انسانها احترام نگزارید هیچوقت به آزادی نخواهید رسید.ایران یک سرزمین مورد قبول واحترام ملتهای جهان است. شما شنیده اید که مثلاً بگویند نوروز متعلق به عربستان یا ترکیه یا آذزآبادگان باشد؟ نه می گویند فرهنگ ایرانی است. وصدها اشتراک ایرانی دیگر.
جناب احمد شما از طرف شخص خودت سخن بگویید مایلم دوستانت هم رعایت کنند. تا حقوق 75 میلیون ایرانی را رعایت کرده باشیم. چون بیش از هفتاد میلیون هم میهن من وشما دردرون ایران هستند و شرایط آزاد برای اظهار نظر ندارند که چه چیزی برای آینده ایران آرزو دارند.آیا آنها نیز به اندازه من وتو حق اظهار نظر دارند یا نه؟
برای اینکه حقوق هموطنان ما محفوظ بماند من واژه غیر مسئولانه شما را با قرار دادن سه نقطه بجایش اکتفا کردم تا هم جواب بخشی از سخنانتان را بشنوید وهم بدانید که در اینجا با رعایت اصول به حقوق دیگران احترام گذاشته می شود.
اگر جنابعالی در نوشته هایتان دقت داشته باشید وحقوق دیگر هم میهنان را محترم بشمارید حتماً وهمیشه نظر شما در این صفحه منتشر می شود. در غیر این صورت آدرس اشتباهی آمده اید. همانطوری که جنابعالی در پایان سخنان تان بدرستی فرمودید «در آینده تصمیم میگیرند». من نیز عرض می کنم در آینده ایران آزاد ملت ایران در درون ایران تصمیم می گیرد که چه می خواهد. من نیز این حق را برای خودم محفوظ می دارم وبا احترام رعایت می کنم واجازه نمی دهم بیگانگان به همراه نا اهلان در خارج از ایران راُی من را بدزدند وبجای من وبه نمایندگی من شکل سیاسی آینده ایران را تعیین کنند.
مگر نمی بینید که خامنه ای راُی دُزدی کَرد و رُسوای عالم شد؟من هرگز به رژیم ننگین آخوند وخمینی پست فطرت وخامنه ای نمک بحرام رای ندادم. چون به سن بلوغ نرسیده بودم. در واقع آن زمان بالغ ها هم از لحاظ فکری مشکلات اساسی داشتند، چه رسد به من که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم. خامنه ای در 29 خرداد 1388 با دست خودش اعتبار نداشته خودش وتمامیت رژیم ننگینش را با راُی دٌزدی و خونریزی عریان به گَند و کسافت(کثافت) کشید.
چند میلیون جوان تحصیل کرده در حَد لیسانس، فوق لیسانس ودکترا درجای جای ایران وجای جای دنیا هستند وبا حقوق خود وحقوق ملی خود در درون ایران ودر جامعه جهانی بخوبی آشنا هستند. و حقوق بشر را اگر بیشتر از من وتو ندانند بی تردید به اندازه من وتو می دانند و شک نکن که کلاه سرشان نمی رود.
زمانی بیگانگان برای چپاول ایران با تعداد اَندکی ایرانی میهن پرست ایراندوست طرف بودن ولی اکنون با چندین ده میلیون« پرنده قفسی» جوان وآزادیخواه وعاشق ایران سر شاخ هستند. واروپاییان بطور کلی استعمارگران بویژه استعمار پیر انگلیس وحشت از آزادی این چندین میلیون پرنده ایرانی را دارد و وحشی ترین رژیم را بدست پدرانمان ومادرانمان حاکم برایران کردند.
جناب احمد به نظر من ملت ایران نباید به بیگانگان اجازه دهد برای سرنوشت ایران تعیین تکلیف کنند. بیش از یک قرن است که ایرانیان چهار گوشه ایران در جهت بدست آوردن آزادی، حقوق بشر، حقوق ملی و مدنی ومدرنیته مبارزه می کند وبهای بسیار سنگین در این راه پرداخته است. وخوب می داند که در کجای جغرافیای جهان قرار دارد وچه فرصتهایی دارد وچه موانعی در پیش رو دارد. به باور من اولین مانع، وجود رژیم فاشیست اسلامی است واین آخرین پیچ ملت ایران تا رسیدن به یک فضای باز سیاسی در درون ایران و برای تعیین سرنوشت خودش تصیم بگیرد. امیدوارم نظر من درچارچوب منطق جنابعالی جای بگیرد.
ریشه کن باد رژیم ننگین اسلامی
زنده باد آزادی
پاینده ایران
ارادتمند کاوه یزدانی
August 05, 2011 02:52:00 PM
---------------------------
شلیر رمضانی
من یک استقلال طلب کرد هستم امیدوارم شهامت پخش نظر من را داشتە باشید و آن را سانسور نکنید .
کردستان ملک مشاع ملت کرد است و بس و هیچ ملتی دیگری بە اندازەی ملت کرد حقانیت بر سرزمین کردستان را ندارد کرد کردستانیست نە ایرانی، ترکی، عراقی ، سوری من کرد کە در بخشی از سرزمین کردستان کە تحت اشغال ایران است بە نام کرمانشاه بە دنیا آمدم کردهای ترکیە و عراق، سوریە نە تنها بیگانگان برای من نیستند بلکە آنها هم وطن واقعی من هستند نە یک شیرازی یا اصفهانی یا قزوینی آنچە کە بە غلط کردستان ایران نام گرفتە بخشی از سرزمین اشغال شدە کردستان است کە توسط 700000 نیروی نظامی ایران با زور گوئی و توسط تانک و توپ بر سر هر کوچە و برزنی در کردستان بە حضور جنایتکارانە خود ادامە میدهند کافیست برای یک هفتە نیروهای اشغالگر ایران از کردستان بیرون بروند خواهید دید کە ملت کرد دیگر هیچ وقت اجازە نخواهند داد پای اشغالگران ایران بە سرزمین کردستان باز شود . هم اکنون نیز نظام جمهوری اسلامی اایران این ننگ بشریت دیر یا زود رفتنیست و ایران با یک خلاء قدرت سیاسی رو برو خواهد شد در 100 سال گذشتە ایران 5 بار با خلاء قدرت سیاسی رو برو شدە . زمان مشروطیت ، جنگ اول جهانی ، جنگ دوم جهانی، زمان مصدق، و آخرین بار 32 سال پیش در 1357 و بە وجود آمدن یک خلاء قدرت سیاسی دیگر در ایران 100% است و باور کنید این بار خلاء قدرت سیاسی در ایران همان و از هم پاشیدە شدن کشوری بە نام ایران همان . امروزە نسل جوان کرد کاملأ بە حقوق ملی خود واقف است و بە چیزی بە غیر از بیرون کردن اشغال گران سرزمین خود کردستان رضایت نخواهند داد این گوی و این میدان زمان عوض شدە امروزە تنها ملت کرد نیست کە فریاد بیرون کردن اشغالگران را در سرزمین خود بە گوش شما میرساند در این مبارزە ملت ترک آذری ، بلوچ، عرب، و ترکمن نیز حضور دارند و ایران هیچ وقت در طول تاریخ یک هویت ملی یکدست نبودە و نخواهد بود یا ایران بە سومالی آسیا تبدیل خواهد شد و جنگ داخلی در ایران در محلەهای تهران سر بر خواهد آورد یا فاشیزم و زیادە خواهی تمامیت خواهان حقوق ملی دیگران را متمدنانە مانند چک و سلواکی بە رسمیت خواهند شمارد و مانند همسایە بە همدیگر احترام خواهیم گذاشت . امیدوارم از یگوسلاوی درس گرفتە باشید چون هیچ ملتی بە اسارات و شهروند درجە دوم و اشغال سرزمینیش رضایت نخواهد داد ملت کرد نیز امروزە قدرتمندتر از هر زمانی در جهت استقلال سرزمین کردستان گام بر میدارد
August 05, 2011 01:47:49 PM
---------------------------
کاوە کۆنەپۆشی
آقایان عزیز، دوستان فارس زبان و ایرانی پرستهای بی وجدان. بندە تنها میخواهم یک نصیحتی را بە شما بکنم تا دریابید تروریست و نشانەهای بارز تروریست چی هست و کی میتواند باشد. اگر کمی عاقلانە بە همین شیر لعنتی داخل پرچمتان نگاهی خردمندانە بیندازید میفهمید کە این شمشیر شیر مردەتان نشان از تروریست بودن شما قوم فارس میباشد، قوم فارس دربرابر ملت کرد مکاریهای زیادی بە خرج دادە ولی این را بدانید کە از مهمان نوازی ما کردها سوءاستفادهای زیادی کردەاید و همین باعث شدە کە همچون گربە کە همچنان نقشە آن سرزمین شوم و نکبتبارتان را تشکیل میدهد، نمک نشناس باشید. ولی من صراحتا بە شما عرض میکنم کە داریم شکم همین گربە کە همانا سرزمین شما را شامل میشود با عقل و دانش و بینش جوانان اگاە کرد و کردستان، بدون نیاز بە اتاق عمل جراحی خواهیم کرد. (کردستان از لحاظ نقشە جغرانیایی شکم این گربە خیالی برای انسانهای فاشیست را تشکیل میدهد). در ایندەای نزدیک شاهد گربەی مردەای خواهید شد کە درس عبرتی هم خواهد شد برای دیگر کسانی کە شمشیر تروریستی را بە دست خواهند گرفت. در اخر بدانید کە اینجا کردستان است یا ادب را رعایت فرمایید یا از این خاک مقدس بفرمایید بیرون. ما ایرانی نیستیم و بە ایران سرزمین خونخواران هم هیچ افتخاری هم نمیکنیم.
August 05, 2011 01:20:58 PM
---------------------------
آرام
اول نخواستم در این بحث شونیستی شرکت کنم چون نتیجه ای در بر ندارد.
قبل از هر چیز باید بگم برای این حزب و این سایت متاسفم که یا دروغ گو هستید..،یا گول خورده اید آقایان .من خودم در ان متینگ بودم آنجا هیچ شعار مرگ بر ایرانی داده نشد.تنها روی یک پلاکارت به آلمانی نوشته شده بود (ایران میکشد اروپا نگاه میکند) و تعدای آلمانی و یک انجمن آلمانی در متینگ بوددند که نمی توانستند .جمهوری اسلامی را تلفظ کنند میگبتند (فاشیست ایران).که مقصود همان رژیم ایران بود نه آن ایرانی یک رۆزی باید حق ملتها ایران را برسمت بشناسدیا ناگزیر تجزیه آن حق ملتهای ایران است. و ماکردها برای برادری و برابری خلقهای خاورمیانه شعار میدهیم و شاید فراتر ازخاورمیانه ..
دوستان در آن متینگ شاهد حمله فاشیستهای ایرانی و ترکی به تجمع بودیم که بر خورد فیزیکی انجامید و مداخله پلیس..خودتان قضاوت کنید،،
جمهوری اسلامی حمله نظامی کرده فاشیستهای ایرانی هم در اروپا حمله به تجمعات اعتراضی کردها و همچنین حمله رسانه ای با درغ پردازی از جنس دروغهای جمهوری اسلامی ایران ..شاید دروغ ریشه در فرهنگتان داشته باشد..
زنده باد آزادی ملتهای ایران
وبرابری و برادری خلقها.
زندی باد مبارزات آزادیخواهانه کردها
August 05, 2011 12:54:48 PM
---------------------------
احمد
اولا ما ... نیستیم و ... هستیم دوماشما به چه دلیل به خودت اجازه میدهید که به نمایندگی ... کرد حرف بزنید و سوما هیچ حزبی بدونه کمک مردمیش دوام نمی ارورد و کردهای عراقی هم که دوستان می گن نمیخوان بر گردن مشکل خودشونه یا شاید دلیل دیگه ای دارندولی همین اندازه بدونید که خیلی از ایرانی ها و خارجی هایه دیگه برای کار کردن به اونجا می روند وبرای کسی که کردستان فدرال را ده سال پیش دیده باشد والان ببیند می داند که اصلا قابل مقایسه نیست ودر نهایت چه شما بخواهید ما تکلیف خودمون رو روشن می کنیم بنا به خواست ... در چهار چوب ایران یا... . این چیزی هست که خود ... کرد در اینده تصمیم میگیرند
زنده باد ازادی
August 05, 2011 11:22:13 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر ایرانی عزیز وحق عزیز
ایرانی گرامی مایه خوشحالی است که جنابعالی از درون میهن نظرات خود را در این صفحه می نویسید. صفحه نظرات برای نوشتن نظر می باشد تا من وشما را با نوشتن نظر به یکدیگر وصل کند واین صفحه بخصوص برای همین هدف ایجاد شده که نظر شما از درون ایران را منتشرکند. تا افرادی همچون هجری ها نتوانند از طرف شما در محافل بیگانگان گفتگو کنند. مشکل من اینجاست که این افراد خود را نماینده ایرانیان معرفی می کنند ومن امکان این را ندارم که از همان بلندگو بگویم که این افراد نماینده ملت ایران نیستند وغربی ها نیز از این حربه برای رسیدن به مطامع خود در پوشش حقوق بشر سوءاستفاده می کنند.
، نظرات خودتان را بنویسید وبفرمایید که ایرانیان خارج از کشور چه وظیفه ای درقبال شرایط اَسَفناک ایران وهم میهنان درون ایران را بعهده دارند؟ واساساً چه خواسته ای از ایرانیان خارج از کشور دارید؟ وچه می توان کرد؟ اگر شما مایل به خواندن خبر هستید در سامانه حزب مشروطه ایران از صفحه خبر استفاده بفرمایید. شما با پاسخ به پرسشهای من تکلیف من وهزاران ایرانی دیگر مثل من را روشن می کنید.
به باور من حزب مشروطه ایران در انعکاس صدای شما حداکثر توانش را بکار می برد. سپاسگزار می شوم جواب پرسشهای من را بدهید. من علاقه ای به شنیدن گذشته ها ندارم چونکه تاریخ را باید به متخصصینش سپرد و
به نظر من باید همیشه ودر همه جا جواب افراد ضد ایرانی را با صدای بلند فریاد زد تا همه ایرانیان از خواب بیدار شوند.افراد مثل من بسیار هستند که از توطئه بیگانگان وعواملشان مطلع نیستند.
زنده باد آزادی
پاینده ایران
August 05, 2011 04:01:14 AM
---------------------------
حق
با درود خدمت هم میهنان ایران پرستم،
با سپاس فروان از اشکان رضوی بابت این مقاله بسیار بجا و بموقع و همانطور بسیار دقیق.
با تایید نظرات کاوه گرامی و سپاس از او که جوابهای درخوری داد به چند نفر یا یکنفر با چند اسم مستعار که در اینجا بجز دروغ و بددهنی و توهین نسبت به ایران و ملت ایران و حرفهای کلیشه ای حرف حسابی که قابل تامل باشد نزده اند. مایلم بند ۳ قانون انتشار نظرات در این سامانه را به آنها متذکر شوم.
3 ــ از بدزبانی و زشتگوئی و دادن نسبتهای ناروا و قابل پیگرد در دادگاه (در میان مردمان متمدن) پاک باشد. ما باید ادب سیاسی را یاد بگیریم.
ایران ملک مشاع ما ایرانیان است صرفنظر از اینکه ما در کدامیک از استانهای ایران متولد شده باشیم. من بعنوان یک ایرانی همانقدر در استان های کردستان، آذربایجان، بلوچستان و خوزستان در کشورم ایران سهم دارم که در دیگر استانهای کشورم سهم دارم. ایران ناموس منست که جانم را یکبار برایش بخطر انداختم و اگر لازم باشد باز هم چنین خواهم کرد. سرتاسر ایران سرای من و هم میهنانم است و دست درازی بهر گوشه ای از آن بوسیله هر عاملی همان جوابی را خواهد داشت که صدام حسین از ما گرفت.
پژاک، کومله و حزب دمکرات! کردستان هر سه مسلح اند و هیچ تعهدی به ایران و ملت ایران ندارند، و بوسیله بیگانگان حمایت می شوند. با احزابی که یک شاخه چریکی دارند و در کشورهای همسایه اردوگاههایی بوسیله بیگانگان در اختیارشان گذاشته شده تا در فرصت مناسب بخشی از ایران را به تصرف خود درآورند نباید مذاکره کرد. مایلم ببینم ترکیه و امریکا و انگلیس با گروههای مشابه درباره بخشی از کشورشان به مذاکره بنشینند و من تماشا کنم. انگلستان بخاطر جزیره کوچکی بنام مالوینا نزدیک آرژانتین که ۱۴۰۰ ساکن داشت و تعداد گوسفندانش از آدمهایش بیشتر بود به نیروهای آرژانتین حمله ور شد. انگستان کجاست و آرژانتین کجا، که بر سر جزیره ای کوچک آنهم نزدیک آرژانتین با هم درگیر شدند. اگر انگلیس از جزیره ای که ۱۲۰ سال پیش تصرف کرده بود نگذشت، ملت ایران از سرزمین آبا اجدادی هزاران ساله خود که شامل تک تک استانهای مرزی منجمله استان کردستان می شود هرگز نخواهد گذشت.
پژاک یک گروه تروریستی است که رهبرش اوجالان شهروند ترکیه است و سالهاست که بوسیله دولت آن کشور در زندان از او پذیرایی می شود. او و سازمانش ایرانی نیستند و همانند صدام حسین چشم طمع به سرزمین ما دوخته اند. حتی حزب دمکرات! کردستان پژاک را قبول ندارد. از مصطفی هجری بپرسید اگر باور نمی کنید. کومله هم که سالها با حزب دمکرات! کردستان جنگهای قبیله ای داشت، هم پژاک را قبول ندارد. منهم هیچکدام از این سه حزب مسلح و خشونت طلب را قبول ندارم همانطور که جندالله و مجاهدین خلق را هم بهمین دلیل قبول ندارم. مذاکره با اینگونه احزاب مسلح و خشونت طلب به صلاح ما ملت ایران و احزاب سیاسی مسالمت آمیز ما نیست. تاریخ نشان داده است که چنین احزابی با خشونت و خدعه بر سر کار می آیند و با خشونت هم حکم می رانند. ولایت کردستان عراق مثال خوبی در اینمورد است. دو حزبی که سالها با هم و با صدام می جنگیدند و مردم را گول می زدند بالاخره با حمله نظامی امریکا به عراق و جدا کردن و محول کردن ایالت کردستان به این دو حزب چه نتیجه ای داشت بجز آنکه ایندو با تصاحب این ولایت و تقسیم پول و قدرت را بین خود ، به قولهایشان به مردم وفا نکردند. وقتی هم مردم بجان آمده اعتراض می کنند با توپ و تفنگ جوابشان را می دهند. کردهای عراقی زیادی در انگلیس هستند که وقتی از آنها می پرسم چرا برنمی گردید جواب می دهند که اوضاع آنطوریکه این احزاب به آنها قول می دادند نیست و مایوس شده اند. معلوم نیست که با خروج امریکا از عراق این دو حزب دوباره بجان هم نیفتند. ما چنین وضعیتی را در هیچ استانی در ایران نمی خواهیم.
بسیاری از کردهای عراقی که من می شناسم فارسی را خوب حرف می زنند و با هم هر از چند گاه دیدار می کنیم. اما شما چند نفری که جز توهین و بددهنی حرفی برای گفتن نداشتید نماینده فقط خودتان هستید و نه هیچ کرد دیگری.
اگر می توانید به این پرسش ساده یک پاسخ ساده و محترمانه بدهید:-
آیا با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران موافقید یا مخالف؟ چرا؟
پاینده ایران و ملت ایران
August 05, 2011 02:49:36 AM
---------------------------
ايرانی
اگرچه بنده در کامنت آن دوست گرامی به چاپلوسی متهم شده و از صف مبارزان خارج شدم و ديگر قصد نداشتم مصدع اوقات شريف شوم؛ اما با خواندن کامنت های ذيل مرقومه جليله فوق روح ايرانی خواهيم به درد آمد و ناخواسته اين نوشتار را مرتکب شدم. که نفهميدم چاپلوسی همچو منی چه نفعی دارد برای خودم و مرحوم محمدرضاشاه؛ که ايشان سالهاست در ديار غربت آرميده اند و ما در ايرانمان در زندان. برادر عزيز تر از جان؛ ۲۸ امرداد نه عاشورای حسينی که يک نقطه عطف تاريخی است. اگر به آن می پردازيم دليلش آن است که بتوانيم اعلاميه امروز جپهه را تحليل کنيم؛ حتما استحظار داريد که در شرايط تحليل و برای ارزش گذاری و بازشناسی يک موضوع؛ ريشه های تاريخی؛ خاستگاه های طبقاتی؛ شرايط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و هزاران پارامتر ديگر دخيل است. فکر می کنيد چرا خانم آلبرايت درحاليکه می داند حاکم يک کشور نمی تواند بر ضد خودش کودتا کند؛ آن عذر خواهی مضحک را ترتيب می دهد تا امروز دستمايه خود فروختگان قرار گيرد؟ که تنها از ناآگاهی نسل ما استفاده می کند برای تامین منافع آن عموسام کذایی. با بازخوانی تاريخی سعی داشتم بگويم ريشه آن دعوت حمله به ايران در آن بياينه کذايی کجاست. فکر می کنی اگر هموطنانمان آگاه بودند (از همان مقاله ها که گفتی می خواندند؛ له و عليه همه کس و همه چيز) چقدر از اختلافات امروزمان باقی می ماند؟ به جرات برايت می گويم؛ هيچ!. درضمن ارائه راهکار سیاسی برای آزادی ایران در یک کامنت نه تنها پسندیده نیست که این جایی است که مطمئن باش اغیار آخوندی هم هر روز به آن سر می زنند. از یک رسانه (یا سامانه) تنها توقغ اطلاع رسانی می توان داشت ولاغیر. لااقل این نظر من است برادر ارجمندم.
۱. سابقه و ريشه نژاد نژاده کرد به مهاجرت اقوام آريايی به ايران عزيزمان باز می گردد. اين نژاد پاک يکی از سه قوم (پارت. پارس و ماد) بزرگ مهاجرت کننده به اين ملک بود. برخی اعتقاد دارند در داستان آژيدهاک (ضحاک ماردوش) آن جوانان برومندی که با ترفند خورشگران (آشپزان) از بند آن ديو تازی رستند و فريدون را در شکست دادن آن خونخوار ياری رساندند؛ نياکان همين کردان زاگرس نشين امروز می باشند که دلاوری ها از پدرانی اينچنين ايرانی غيرتمند آموختند. چطور آن کرد محترمی که ما را فرزندان کوروش خطاب می کند (که افتخاری بالاتر از اين نداشتيم و نداريم) نمی داند مادر کوروش از نژاد ايشان است؟ چطور آگاه نيست کوروش از جانب مادر کرد است؟ اين همان ناآگاهی در اثر نخواندن همان کتابها و مقالات لازم برای آگاهی نيست؟ (مراجعه شود به انبوه سرگذشت نامه های نوشته شده از کوروش کبير)
۲. ريشه اين احزاب نه در خاک مقدس کردستان ايران که در خارج از مرزهای آن است. اینها بازماندگاه احزاب کمونیست ساخت مسکو هستند که نمونه دیگر آن در میان ترکان آن حزب دموکرات آذرآبادگان و آن پیشه وری مضحک و غلام یحی (به نظر من غلام مسکو!) هستند. گيريم چند نفر انسان بی نوا از غم نان به خود فروختگان پژاک پناه و غذا بدهند. اين همان است که ما از بيداد ملايان می گوييم که چه می کنيد با ده ها برابر پول بیشتر از نفت در مقایسه با پادشاهی پهلوی؟ سال ۵۸ من به کرمانشاهان رفتم. چه زيبا بود...چه زيبا بود...خاطره عطراگينش هنوز در ذهنم مانده است. چرا بايد در اين مملکت ثروتمند مناطق محروم وجود داشته باشد؟ چرا هموطن کردم بايد در فقر و محروميت گذران ايام کند؟ چرا بايد آنقدر فقير باشد تا برای لقمه ای نان به پژاک خائن پناه دهد تا آن آقا در کامنتش بگويد ما در بين مردم پناه داريم! که اگر داشتيد لخظه ای در جدا کردن شريف ترين مردمان از پيکره اصليشان ترديد نمی کرديد. می توانيد در آلمان عربده بکشيد...اما همان کردان غيور در سنندج و کرمانشاهان و آن خطه مردپرور شما را درسی خواهند داد همان که به ضحاک دادند.
۳. برادران کردم! اگر پانترک ها مجبورند برای خودشان تاريخ خنده دار بسازند؛ شما چرا در همان دام می افتيد؟ تاريخ و نژاد و آبا و اجداد شما که معلوم است. چرا برگردان چرنديات پانترک ها را تکرا می کنيد؟
۴. مگر تاجزاده عزيز که هم اکنون در زندان است کرد نيست؟ مگر شما هزاران سال نيست با دشمنان اين خاک مقدس جنگيديد تا بماند؟ چه شد که سر از مرگ گفتن بر سرزمين مادری درآورديد؟ به هوش باشيد که پیاده نظام خود فروختگان نشويد که نمی شويد. از من به پژاک تروریست نصيحت؛ به قول قديمی ها من مرده شما زنده؛ همين مردم غيور کردستان شما را سرجايتان خواهند نشاند.
۵. چطور می توان به منافغ يک قوم اهميت داد وبرای آن آدم کشت؛ اما نه از اقتصاد چيزی فهميد و نه از سياست. برادر مبازر پژاکی! فرض کنيم کردستان از مادرش جدا شد؛ حتی با ساير قطعات کردستان (که همگی متعلق به ايران است) يکی شد؛ فکر کرده ايد برای خودتای يک زندان ساخته ايد به بزرگی کردستان بزرگ؟ به دريا که راه نداريد. همسايگانتان نيز که با شما دشمنند چون قطعه ای از خاکشان را جدا کرده ايد؛ نفت کرکوک را به کجا می فروشيد؟ از کجا منتقل منی کنيد؟ کالا از کجا می آوريد؟ از طريق هوا و زمين به کجا راه داريد؟
۶. من با خود فروختگان کاری ندارم که انها مامورند و طبيعتا معذور؛ اما کردان عزيز ايرانيم؛ خواسته های به حق قوميتان بانی چوو (به روی چشم)؛ اما به نژاد آرياييمان سوگند؛ به نوروزمان؛ به ميرنوروزيمان و به همه مشترکاتمان سوگند اين نيرنگ بدخواهان است.
پاينده ايران اريايی
جاويد قوم بزرگ آريا
August 05, 2011 01:09:58 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود
از زمانی که شرکت هند شرقی متعلق به انگلستان، اگر اشتباه نکنم نام امروزیش بریتیش پترولیوم است، پایش به ایران رسید، تصمیم گرفت ایران را تجزیه کند، واین طرح هنوز ادامه دارد. در زمان شاه سلطان حسین قاجار که بجای اسب سوار بر خَر می شد نیز ایران دولت ضعیف وبی عرضه ای داشت واستعمار پیر انگلستان توانست شرق ایران را جدا کند. آن زمان اَندک ایرانیانی از طرح تجزیه ایران توسط استعمار انگلیس خبر داشتد. اما اکنون اکثر ایرانیان میدانند که بیگانگان بخصوص انگلستان مزدورانی فاشیست تر از خامنه ای را با طرح فدرالیسم اَجیر کرده اند. ایران تیری در چشم انگلیس وروسیه است.
زنده باد ایرانی
پاینده ایران
August 04, 2011 09:38:05 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی وجناب سیروان ورضا خلیلی و سیاوش و راژان و زاگروس وکاردو
من یک ایرانی هستم وزبان مادری من کُردی کُرمانجی شمال خراسان است وهمه جای ایران سرای من است.
چند پرسش دارم:
شما اَهل کدام کشور هستید که به ایران توهین می کنید؟
شما لطف کنید و صداقت داشته باشید وبگویید این اطلاعات غلت و واژه های ناشایست وتوهین آمیز در باره ایران را از کدام منبع دریافت کردید؟
شما در تاریکی نشستید به یک کشور کٌهَنی چون ایران توهین می کنید.این کار شما بی نهایت غیر اخلاقی است ودر شاُن انسان بالغ نیست اگر بالغ باشد، بدون غرض نیست. آیا درست است، اگر به کشور شما همه این واژه ها را نسبت دهم بَرایتان خوش آیند است؟ اگر
اینگونه توهین ها به یک کشور ویک ملُت بزرگی چون ملت ایران بار مسئولیت سنگینی دارد.
از سخنان شما بویه بیگانگی عجیبی نسبت به تاریخ و سَرزمین ایران میاد.وقتی به ایران توهین می کنید یعنی به کُرد، تُرک، بلوچ، خوزستانی، تُرکمَن، لٌر بختیاری، و شمالی، جنوبی، از شرق تا غرب ایران، به ملت ایران توهین می کنید.
یک پرسش دیگر:
کسانی که در اروپا وامریکا خود را نماینده ایرانیان معرفی می کنند،آیا از من ایرانی اجازه گرفتند که از طرف من در محافل بیگانگان بنشینند وکنفرانس جهت تعیین شکل سیاسی برای آینده ایران تعیین کُنند؟ خامنه ای نمک بحرام لا اقل یک نمایشی اجرا می کند سپس راُی ملُت می دزدَد، ولی عده ای بی پدر ومادرتر از خامنه ای ضدُ ایرانی وخونریزتر از او و فاشیست تر از او هستند که صبر ندارند حتُی زحمت راُی گیری نمایشی مثل خامنه ای جبُار در ایران بکشند. هنوز ایران از دست کفتارهای اسلامی آزاد نشده، دیگرانی دندان تیز کرده اند تا ایران غارت کنند.
با پوزش از اینکه با راستی وصراحت سخن می گویم.
ارادتمند کاوه یزدانی
ننگ بر رژیم ننگین فاشیست اسلامی و ننگ بربیگانگان دشمن با ایران وملت ایران
زنده باد آزادی
زنده باد ملُت ایران
پاینده باد ایران
August 04, 2011 08:37:50 PM
---------------------------
کاردو
با سلام بر اصل حقوق بشر
این نظر شخصی شماست آیا حقوق بشر واسه حکومت هاست یا انسان ها. اگر واسه حکومت هاست که حرف شما درست و لی اگر ملاک انسان ها باشد شما یک فاشیستی بیش نیستید . اولا احزاب کردی هیچ کدوم در تاریخ خود مردم غیر نظامی را هدف قرار نداده اند. دوما شما که این همه ادعا دارید چرا ریشه یابی نمی کنید که چرا این احزاب بوجود می ایند آیا دلیل آن فاشیست های مثل شما نیست. شما که دم از جامعه مدنی می زنید کی حکومت ایران مثل سایر کشورها به احزاب سیاسی پیشنهاد مذاکره داده است. شما که نمونه میارید چرا نمی گید کشوری مثل افغانستان بارها به گروه طالبان که روزانه ده ها زن و بچه بیگناه را می کشند پیشنهاد صلح و مذاکره می دهد. در آخر می خوام یه چیزی که تا به حال یا درکش نمی کنید یا نمی دانید بهت بگم. هیچ حزب چریکی بدون کمک ملت خودش نمی تواند یک روز دوام بیاورد. پس ملت کرد از پژاک حمایت می کند. حتما الان می گید حکومت ایران باید ملت کرد را هم باید از بین ببرد.
August 04, 2011 05:57:48 PM
---------------------------
Siawash
آنچه که واضح است هر حکومتی بغیر از حکومت جمهوری اسلامی برضد حقوق خدادادی کردها مقاومت میکند مشکل حاکمیتهای ایران بوده وهست مشکل اشغال کردن 2711 ساله خاک پاک میهن ووطن ما کردستان است ملت کرد اشغالگر نیست بلکه تحت اشغال واقع شده است ملت کرد آشتی خواه است اما اشغالگران بدون جنگ وطن ما را ترک نمیکنند زنده باد کردستان
August 04, 2011 05:18:07 PM
---------------------------
زاگروس
اولا کردستا ن یک ملت است نه یک قوم ایرانی و اینکه کردها هیچوقت جدای طلب نبوده اند فقط حق خودشان را در یک نظام فدرال می خواهند ومثل شما نژاد پرست نیستنند و هر کس به کردستان دست درازی کندملت کرد دستهایش را می شکند درضمن ما هموتن شما نیستیم بلکه مستعمره شمایم . زنده باد فدرالیسم تا رهای همه ملتها
August 04, 2011 04:29:19 PM
---------------------------
سیروان
این رسما فاشیزم عریان ایرانی است
این رسما تفکری است که آتاترک در ترکیه به آن دامن زد و نسلکشی ارمنیان را در پی داشت
یا دوست بدار و یا ایران را ترک کن!...!!!
ترکها هم میگفتند
که اینجا ترکیه است، یا دوست بدار و یا ترک کن
هیچ کس، حتی خدا نمیتواند برای ما تعیین تکلیف کند.
مگر کردستان ملک جد و آباد شماست؟
شمایید که باید کردستان را ترک کنید!
چه آخوندهای گند و چه پاسداران امام زمان و چه نوادگان کوروش
شمایید باید خاک و سرزمین آبا و اجدادی مارا ترک کنید
ننگ بر فاشیزم و ننگ بر نژادپرستی
کردستان گورستان فاشیستان خواهد بود
August 04, 2011 04:18:52 PM
---------------------------
Reza Khalili
shoma ke hichgone etlaati dar mored hezb hayat azad kurdistan (PJAK) nadarid chegone bekhod ejazeh midahid ingone hafhaye cherto pala ra benevisd va yek mosht dorogh be na agahan tahvil dahid.
shoma bayad bedanid ke dar keshvar iran ba marzhaye ghir ghanoniye an, 6 melat zendegi mikonanad. KURD; TURK; TURKAMAN; BALOCH; ARAB VA FARS.
moteasefane ba na agahiye shoma va amsal shoma, na tanha hezb mardomi hayat azad kurdistan (PJAK) va na hich hezbi digar az kurdistan khahan tajziye talabi va ya an yaveh goi haye shoma ra ghabol nadarand.
Hezb hayat azad kurdistan (PJAK) khahan hokomati demokratik konfederal dar iran va khavarmiyaneh mibashad. dar in no hokomat hameye ghom ha hamchon yek khanevade ndar kenar yek be zendegiye khod edame khahand dad, albate agar monafeghini chon shoma nokaran amperialism USA ejazeh dahand.
be omid irani azad va demokratik
August 04, 2011 03:55:15 PM
---------------------------
راژان
شما دیگه چه فاشیست هایی هستید بابا؟
August 04, 2011 01:30:57 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
باز هم در المان؟
ما ایرانیان مقیم در اروپا وامریکا در سرزمین بیگانگانی هستیم که صاحبان قدرتش از سالیان دور در فکر ریشه کن کردن تاریخ وتکه پاره کردن سرزمین ماهستند.
خبری را از آقای علیرضا میبدی شنیدم، در باره کشته شدن دانشجوی آلمانی که در زمان ورود محمدرضاشاه فقید به برلین اتفاق افتاد ودر این واقعه دانشجویان چپ کنفدراسیون آن زمان نیز حضور داشتند. وخون آن دانشجو را به گردن پادشاه ایران انداختند، اما اسناد معتبر بدست آمده که یک پلیس آلمانی در کشتن این دانشجو با طرح توطئه قبلی اقدام به این قتل نموده تا چهره پادشاه ایران را بعنوان ناقض حقوق بشر به جهانیان معرفی کنند.
منظور از یادآوری این واقعه این است. پس از کودتای 88 در ایران، شُک سنگینی به اروپاییان وارد شد، ومتعجب از حضور میلیونی ایرانیان آزادیخواه بر علیه رژیم اسلامی شدند. در طی دوسال گذشته اروپا، بخصوص آلمان، فرانسه، انگلیس، سوئیس وبقیه به اندازه توانشان پنهان و آشکارا به بقای عمر رژیم کمکهای گوناگون کرده وادامه میدهند، ودٌمِِ خروس ادعای رعایت حقوق بشرشان برای دنیا آشکار شد.
این عده بی وطنانی که در قالب فعال حقوق بشر مرگ بر ایران سر می دهند را نمی توان خارج از توطئه اروپاییان فرض کرد، من هرگز به تحرکاتی که در اروپا وامریکا بعنوان حقوق بشر برای ایرانیان انجام می گیرد زره ای به بشردوستانه بودنشان اعتماد ندارم. آیا شد یک بار اروپاییان از این بی وطنان بپرسند که با چه مدرکی این گروهها خودرا نماینده اقوام ایرانی معرفی می کنند وبعد به آنها در محافلشان اجازه اظهارر نظر دهند؟ ایا این گروهکها مدرکی بعنوان نماینده اقوام ایرانی در دست دارند؟ این وظیفه ایرانیان ازادیخواه است که این گروهکها بخواهند که دست از روش شارلاتانیسم بردارند.
بطور خلاصه نظرم در باره اروپا این است، آنها آنقدر سعی در حفظ رژیم می کنند تا زمان اجرای سناریوی تجزیه ایران به هرطریقی فرا رسد. می تواند از طریق جنگ داخلی یا حمله نظامی این سناریو به انجام رسد. من به این نیت اروپاییان هیچ شکی ندارم. خاورمیانه را با حجم فراوان سلاحهای جنگی تبدیل به یک اتاق گاز کرده اند.امریکا وروس و اروپاییان از ایجاد جنگ در منطقه تازه به فرصتهای اقتصادی دست می یابند تا کمبود های اقتصادیشان را جبران کنند. وهمه خوب می دانیم که اعراب منطقه خلیج فارس نیز در طول سی سال گذشته از غیاب یک دولت ملی در ایران چاق وچله شدند وبرای اروپا فرصت بدی نیست.
اگر فرصت دارید گفتگوی آقای مهندس کوروش زعیم که در پالتاک انجام شده را گوش کنید. این گفتگو رادر صفحه فیسبوک خودم وآقای بهمن زاهدی وصفحات مختلف دیگر به اشتراک گذاشتم. در بخشی از این گفتگو آقای زعیم اشاره به احتمال درگیری داخلی در ارتباط با انتخابات مجلس شورای اسلامی اینده را پیش بینی می کند. امیدوارم کار ملت ایران به آنجاها نرسد، که اگر اینگونه حوادت رُخ دهند عاقبت غیر قابل پیش بینی در انتظار ایران است.
زنده باد آزادی
پاینده ایران
August 02, 2011 02:53:15 PM
---------------------------
|