به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
هم میهن!
شوربختانه، جبهه ملی – ایران با انتشار اعلامیه ای در تاریخ 29/ تیرماه /1390 اشغال کشور از سوی نیروهای بیگانه را دارای پیامدهای مثبت تلقی کرده و درست با همان بهانه های واهی دولتهای بیگانه، به توجیه آن پرداخته است. جبهه ملی – اروپا نیز در تاریخ 4/ امرداد /1390 این اعلامیه را تأیید نموده است.
از اینرو ضرورتاً بار دیگر اعلام می شود که حزب پان ایرانیست همچون همیشه دفاع از یکپارچگی سرزمینی و استقلال ایران را در برابر هجوم نیروهای بیگانه وظیفه خود دانسته و هرگونه توجیه برای چنین حملاتی را خیانت به کیان میهن می داند.
پاینده ایران
حزب پان ایرانیست
14 / امرداد / 1390
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کاوه یزدانی
درود
عرض ادب واحترام
هم میهنانی که برای حفظ ونگهداری ایران یکپارچه، یک ملت ویک کشور، و برای آزادی ميهن، رهايی از فاشيسم مذهبی و پايهگذاری يک نظام ملی، مردمی و پيشرو، و برقراری یک دمکراسی وآزادی ، به معنی اعتبار رای اکثریت در چهارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر، و احترام به رای ملت در پس از واژگونی رژیم ننگین اسلامی برای انتخاب شکل سیاسی اداره امور کشورداری چه در شکل پادشاهی پارلمانی یا شکل جمهوری با محتوای واقعی به معنای واقعی حاکمیت ملت ایران ، وبه معنای واقعی عدم تمرکز قدرت، نه اینکه بازی بازی با واژه ها، منظزوم از بازی با واژه ها این است که، نسل من که در انقلاب شوم 1357 چهارده سال سن داشتم، وهمه چیز را با چشم خودمان دیدیم ، وهمه آنچه که تا بحال گذشته با پوست واستخوان خویش لمس کردیم، وبهای سنگین گناه نا کرده را نیز پرداختیم ، « تمام زندگی وهستی مان را » ، و هر کدام مان در نوع وموقعیت خودش بیش از اندازه کافی در انزار جهان، پیش دوستان ودشمنان بیگانه تحقیر شدیم، واحساس شرمساری هایمان از آنچه خود کردیم را در درونمان پنهان کردیم، بنابر این چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر نداریم. اینها را گفتم که باور کنید و بدانید نسلهای بعد از انقلابیون، جزو دسته کورهای سال 57 نیستند..پس سخنم از عدم تمرکز قدرت، به معنای واقعی، به گونه ای که در تمام نقاط ایران تا دورتری روستای ایران حق برابر در تعیین سرنوشت ملی ومیهنی وبرابر در برخورداری از خدمات ملی باشند، واحساس مسئولیت و تلاش در سازندگی وسامان دهی هرچه بهتردر جایگاه مان را داشته باشیم. مثلا، من نوعی به عنوان کارگر در جایگاه خودم، و در حد توان ودانشی که در شغل خودم دارم، تا آن بالاترین مقام کشور در جایگاه خودش، به مسئولیت هایی که بهعده دارد، متعهد باشیم. این توضیحات را نوشتم تا به موضوع اصلی وشرایطی که اکنون هستیم برسم. اینکه ما در شرایط کنونی در هر جایی که هستیم چه می توانیم انجام دهیم تا به سر منزل مقصود برسیم. یعنی همان رهایی از فاشیسم مذهبی وتن ندادن به هر نوع فاشیسم دیگر ورسیدن به آزادی وحاکمیت ملی..
حقیقتاً از دست افرادی چون منِ غربت نشین، که تعدامان نیز کم نیست، در مبارزه برای واژگونی رژیم ننگین اسلامی چه کاری ساخته است ؟ یعنی همین که نظرم را در این صفحه می نویسم، کافیست؟ دل خوش وراضی باشیم که هر چه دل تنگمان می خواهد می نویسیم، می توانیم نامش را مبارزه بگذاریم ، ودر نزد خود راضی باشیم؟ آیا با راضی بودنمان از خودمان مشکلات ایران نیز حل می شوند؟ یا همه کسانی که هفته ای یک مقاله می نویسند وتعدادی نیز مقالاتشان را می خوانند، کافیست؟ آیا شرایط کنونی ایران مثل، شش ماه، یا یک سال، یا دو وچند سال پیش است؟ اگر فرق می کند، نباید در کنار نوشتن به راه های دیگری اندیشید؟ ، این پرسش را اکثر غیر سیاسیون ایرانی مثل بنده، از شخصیتها واحزاب سیاسی ایرانی دارنداز خودم می پرسم، چرا با وجود نگارنده های زبردستی که سالیانیست می نویسند، نه تنها به نقطه قابل قبولی نرسیدیم، بلکه مثل ماشینی در گِل فرو رفته، همچنان در باتلاق فرو می رویم، آیا سیا سیون ایرانی وقتی زبان یکدیگر را نمی فهمند، می توانند زبان دیگر اقشارایرانی را بفهمند؟ آیا کسانی که می خواهند در آینده به قدرت برسند و مسئولیت سکانداری اداره دولتِ برآمده از رای ملت در هر پست یا مقامی را بعهده بگیرند، اگر امروز نمی توانند بر سر اصولی برای همکاری به توافق برسند، در آینده می توانند برای اداره کشور به توافق برسند؟ یا اینگه آنوقت نیز هر کس یا گروهی ساز خودش را می زند؟ زهی خیال باطل.
بیل بهترین ابزار کشاورزی بوده و هنوز نیر می باشد.
روی سخنم با همه سیاسیون ایرانی از پایین تا بالا، همینطور از بالا تا پایین می باشد. من تردید ندارم که اکثریت شما، بویژه شماهایی که باعث ننگ انقلاب شوم سال 1357 شدید وسپس دُم را برداشتید وراه غرب را پیش گرفتید، در صورتی که همه شعارهایتان برعلیه امپریالیزم غرب بودند. چه شد که شما ها همگی به دامان گرم غرب پناه آوردید؟ وچه شد که غربی ها به شما که مخالفشان بودید، پناه واجازه کار وتحصیل وتدریس در بهترین دانشگاه هایشان دادند؟ این پرسش ها حتی در درون پایین ترین اقشار جامعه وجود دارند.اما اینها سخن امروزما نیستند. چون به باور من اولویت امروز همکاری در جهت پایین کشیدن رژیم ننگین اسلامی می با شد. شما سیاسیون ایرانی در طول سه دهه گذشته وبویژه در دوسال گذشته نتوانستید به وظیفه ملی خود درست عمل کنید. حتی نتوانستید یک بار، فقط یک بار در مقابل چشم ملت ایران دور هم جمع شوید تا مردم دلشان خوش شود که بله، این کسان سیاسیون معتبر وقابل اطمینان هستند. چرا نمی توانید؟؟؟
اکثر شما یک بیل لازم دارید تا اول باغچه خانه خود را شخم بزنید. واژگونی رژیم ننگین باشد پیش کش تان. چون تئوری هایتان زیباست، اما اعمالتان زشت است، چرا زشت است؟ چون که هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. فقط بازی با واژه ها می کنید واقشار دیگر جامعه را بی شعورتر از خودتان می پندارید. عمل آدمی وقتی زیبا می نماید که پندار وگفتارش یکی باشند. بیشتر سیاسیون ایرانی با مردم خودشان صداقت ندارند، که این نه تنها زشت است بلکه ویرانگر وایران برباد ده نیز می باشد. همینطور که خمینی ویاران دَدمنش او با ایران وملت ایران می نمایند.
اگر می خواهید بیل زنان خوبی باشید، اول باید باغچه خودتان را بیل بزنید ودرعمل ثابت کنید که بیل زنان خوبی می توانید باشید، آنوقت شاید مردم بتوانند به شما اطمینان کنند. در غیر این صورت همان رژیم ننگین لااقل خاک سوخته را فعلا یکپارچه حفظ کرده است.
با احترام کاوه یزدانی
به امید آزادی ایران
August 27, 2011 03:20:06 PM
---------------------------
ايرانی
با دورد خدمت کاوه عزيز تر از جان
نفرماييد کاوه جان؛ به شرفتان؛ به ايرانی خواهيتان؛ به عزت و غيرتتان درود می فرستم. سرتاسر نوشته های شما را هميشه با دقت و علاقه می خوانم و چيزی جز شرف؛ غیرت ملی و ايراندوستی از آن درنمی يابم. می دانم زندگی درخارج چگونه است. هر زمان بدليل سفر کاری از ايران خارج می شوم دلم پرمی زند برای قدم زدن درخيابان پهلوی؛ چه برسد به اينکه لحظه ای فکر کنم بازگشتی درکار نيست. به اميد خدای ايران به زودی ملايان از خود بی خود را با عمامه های منحوسشان در خيابان ها از تيرهای برق خواهيم آويخت و شما ميهن پرستان سرفرازانه به آغوش ميهن بازخواهيد گشت که شمار همچون شمايانی که شرف به بيگانه در غربت نفروختند خوشبختانه کم نيست. ايران و ايرانی فروشان را رها کن که در ايران آينده جايی نخواهند داشت. همچنانکه سرنوشت مجاهدين جلوی چشمانشان است و باز عبرت نمی گيرند. فکر می کنی حتی اگر با خرج پول های کلان از صدام رسيده از فهرست تروريستها خارج شوند مردم ايران آنها را می پذيرند؟ ذهی خيال باطل. فکر می کنی مردم ايران اعلاميه جپهه به اصطلاح ملی رانديدند و در حافظه تاريخيشان ثبت ننمودند؟ به اميد خدای ايران آزادی و بازگشت همه هموطنان ميهن پرست دور نيست که آن لحظه زيبا لحظه شروع جنبش و سازندگی است. هر روز صبح با اين جمله کار را آغاز می کنم که دوباره می سازمت وطن. به اميد ديدار در قرارمان با حق گرامی در کافه نادری تهران. خدا را چه ديدی شايد کافه مرمر نيز بازگشايی شد.
پاينده ايران
درود بر ايرانيان غيور
August 26, 2011 03:06:52 PM
---------------------------
ايرانی
بادرود خدمت کاوه عزيزتر تز جان
در ايران هم وضع به همين روال است. همه مشغول صحبت از گذشته هستند. در خيابان؛ اتوبوس. تاکسی که ديگر يک پا آکادموس است برای خودش. معمولا بحث ها از گرانی نرخ کرايه شروع شده با هدايت راننده درباره گرانی لوازم يدکی و خرج زندگی ادامه می يايد! در انتها به گوشت کيلويی ده تومن و روغن نباتی با جايزه سکه و ژيان پر از پول ختم شده و نتيجه بحث معمولا به عجب غلطی کرديم ختم می شود! می دانی که حامعه ايران از لحاظ سنی به دوگروه زير سی سال و بالای سی سال تقسيم شده. چيزی که برايت تعريف کردم مال بالای سی ساله هاست. در آخرين حرکت خيابانی (پياده روی ميدان بولوار تا ونک) سن جمعيت به وضوح تغيير کرده و بيشتر افراد بالای سی سال را در جمع می ديدی.
همه سردرگمند. جمهوری اسلامی را نمی خواهند؛ اما کسی که به او اعتماد کنند و بتوانند آينده ايران را نيز در برنامه ها وصحبت های او ببينند ندارند. شايد گرايش عمومی به شاهزاده رضاپهلوی از همه بيشتر باشد اما اين سازمان يافته نيست. همه خطراتی را که بالای سر مملکت پرواز می کند را می بينند اما چه از دستشان ساخته است؟ اگر از خانه بيرون آمدند؛ کشته دادند و يکباره به دوران طلايی! امام راحل! بازگشتند تکليفشان چيست؟ اين جماعت ايرانی نيازمند جريان و گروهی هستند که به آن اعتماد کنند و آينده خود را در آيينه آن ببينند. صحبت از گذشته ها هم مطلقا بد نيست. باعث عبرت می شود برادر محترم و عزيزم. مذاکره کنندگان باخارجی و دعوت کنندگان حمله به ایران از ورای این یادآوری ها شناخته می شوند. که یک روز چشم باز نکنیم و ببینیم گروه و یا گرو هایی برای کسب قدرت سیاسی با خارجی زدوبند نموده ایران برباددهی کرده اند که ننگ ابدی بر آنان باد.
شما پيشنهاد بده چه کنيم و درباره چه بحث نماييم. من به شخصه احترام گذاشته و عمل خواهم نمود.
August 25, 2011 04:55:25 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود بر هم میهنان گرامی
عرض ادب واحترام خدمت حق عزیز وایرانی عزیز وناشناس گرامی
یک فرق اساسی بین ایرانیان درون ایران وایرانیان خارج کشور این است. خارج نشینان رو به گذشته وپشت به آینده هستند چون فقط گذشته ها را بلغور می کنند وحرفی برای آینده ندارند. هم میهنان درون ایران راجع به آینده فکر می کنند سخن می گویند وانجام می دهند. برای سخن گفتن راجع به آینده بهای سنگینی نیز می پردازند، شجاعت جوانان درون ایران در مقابل سرکوب رژیم نگین اسلامی مثل افسانه های در کتابها هستند، اما افسانه نیستند بلکه حقیقت هستند. آنها شجاعت دارند وفرصت بوجود می آورند، حتی با آب بازی در پارکها فرصت بوجود می آورند، طوری که روزهاست در رسانه های بزرگ دنیا سخن از آب بازی جوانان ایران است، وجزئیات خبر را بررسی می کنند. جوانان حتی اجازه آب بازی هم ندارند. اما خطر می کنند وفرصت بوجود می آورند.
مصداق سخنان آقای تامس جفرسن آمریکایی که گفته:
انسانهای شجاع فرصت بوجود می آورند وترسوها منتظر فرصت می نشینند.
چرا ایرانیان خارج فقط راجع به گذشته سخن می گویند؟ آیا برای یادگیری می باشد؟ یا برای یاد دادن به دیگران؟ یا برای یادآوری؟ آخه چقدر وتاچه زمانی باید راجع به گذشته سخن بگوییم، این که دیگر دست بیگانگان نیست که بگوییم دسیسه بیگانگان است. این یک اشکال بزرگ اکثر ایرانیان خارج کشور می باشد. این مشکل باید حل شود تا راهشان مشخص شود. برای یاد گیری یا یاد دادن مطلب یا خبر، برای آدم سالم کافیست یک یا دو دفعه وحداکثر سه بار مطلب را بگویند، نه این که سی سال، اگر خِنگ هم باشیم، سه بار کافیست. واقعا از تکرار مکرر گذشته ها راجع به اشخاص یا گروه ها چه سودی می بریم؟ فرض کنیم که افرادی نیز هستند که مزدور رژیم یا بیگانگان هستند واز این راه سودی می برند، اما ما چه سودی می بریم؟ تکلیف ایران چه می شود که در حال ویرانی است؟ آیا شده کسی پیش از نوشتن راجع به گذشته ها از خودش بپرسد وراجع بهش فکر کند واگرسودی دارد سپس راجع به گذشته بنویسد؟
شما را به دین ومذهب و هر چه که بهش ایمان دارید سوگند می دهم چیزی راجع به آینده بنویسید. شما را به هر کسی که دوست دارید قسم می دهم راجع به حال وآینده بنویسید.
والله بخدا دیگه از شنیدن یا خواندن راجع به این که کی چه کرد یا کی مقصر بود. از این حرفها حقیقتش خسته شدیم. البته آدمهای عادی مثل من اکثراً از شنیدن گذشته ها خسته هستند، می توانید درک کنید؟ می خواهید نسل جوان و فرزندان خود ومیهنتان را در آتش گذشته تان بسوزانید؟ کاش امکان داشتم همین چهار کلام ساده را برای همه ایرانیان بفرستم. چارشاخ مغزمون برید از بس راجع به گذشته خواندیم و شنیدیم.
بامید آزادی ایران
August 25, 2011 11:10:30 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود برهم میهنان گرامی
واژه چارشاخ شاید برای آقایان بیشتر آشنا باشد تا برای خانمها.
هرگاه نام گاندی را می شنوم، بلافاصله جسم نهیفش در ذهنم نقش می بندد، وبه عظمت وجودش فکر می کنم که انسان توانایی بوده و چگونه توانست مردم وکشورش را ازسلطه استعمار برهاند. بقول هم کارانم در ایران می گفتند، چارشاخم برید. « چار شاخ قطعه ای بین دو لوله گاردان اتومبیل است که وقتی می شکند یا اصطلاحاً می گویند بریده، رابطه بین گیربکس ودیفرانسیل اتومبیل قطع می شود ونیرو منتقل نمی شود، درنتیجه اتومبیل از حرکت باز می ماند.» راستش از دیدن این همه ایرانی سیاسی وآگاه از جبهه ملی بگیر تا بیشتر دیگران در خارج وبی تفاوت به غرق شدن یک ملت، چارشاخ مغز من هم برید. از دیدن این فاجعه ای که در درون سیاسیون ایران رُخ داده و به هیچ اصولی معتقد نیستند وهنوز نیز فاجعه اندر فاجعه است. از دیدن این فاجعه چارشاخ مغز انسان می بره.
با احترام
کاوه
به امید آزادی
پاینده ایران
August 25, 2011 01:28:15 AM
---------------------------
حق
با درود خدمت هموطنانم،
شاهین گرامی، اینطور که معلوم است، غربیها و آپوزیسیون بشار اسد دم همدیگر را دیده اند. اگر اپوزیسیون سوریه از جنس بخشی از آپوزیسیون ایرانی! مثل جبهه ملی و تجزیه طلبان باشد تکلیف سوریه معلوم است. بلندی های گلان را به اسرائیل بخشیده و قبول کرده کرده که سوریه فدرال شود و هر ؛ملتی؛ در سوریه ایالت فدرال خود را داشته باشد تا زمان تکه پاره شدنش مثل سودان فرا برسد. البته باید دید که ترکیه منافع ملی اش را چطور حفظ کرده است و چه برنامه ای چیده که منافعش بخطر نیفتد.
توجیح جبهه ملی در یکی از همین بیانیه های آخرش فاصله زیادی با دعوت حمله نظامی بیگانگان به ایران ندارد. مجاهدین خلق، حزب دمکرات کردستان و و و هم که آرزویشان حمله نظامی ناتو به ایران است تا به کمکش بشتابند و ایران را آزاد! کنند. در این راستا اینها در سالهای اخیر از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. این آپوزیسیون قلابی باید به ملت ایران معرفی شوند تا ملت از آنها رسما برائت جوید. جبهه ملی در واقع جبهه ضدملی ایران است و روزی باید پاسخگوی همه این اعمال ایران بربادده اش باشد. مگر آنکه هر چه زودتر اعلام کند که جبهه ملی هر گونه حمله نظامی به ایران را بوسیله هر حزب و گروه و کشوری شدیدا محکوم خواهد کرد. همانطور اعلام کند که جبهه ملی بهیچ عنوان احزاب و گروههای تجزیه طلب، ملت و ملیت ساز و فدرالیست که شبه نظامی هستند و در کشورهای بیگانه اردوگاههای چریکی دارند را بخشی از آپوزیسیون ایران قبول ندارد.
راستی کسی می داند که از ۳۲ سال پیش تا حالا رابطه جبهه ملی با این آپوزیسیون قلابی از چه قرار بوده است، مثلا با انها مدارا و مماشات کرده و بعنوان بخشی از آپوزیسیون می داند یا نه؟
ارادتمند حق
پاینده ایران و ملت ایران
August 24, 2011 11:22:14 PM
---------------------------
ايرانی
هر نوع دخالت خارجی به هر شکل در تحرکات آزادی خواهانه ملت ها مترود و منفور است. آزادی ملت ها تنها با تکيه بر هويت ملی خودشان و داشته های ميهنشان امکان پذير است. هرکه در راه دخالت خارجی قدم بردارد (چه با مذاکره و يا تحريک به حمله نظامی) مانند مجاهدين در پيشگاه ملت ايران برای هميشه منفور خواهد بود
August 24, 2011 09:56:51 PM
---------------------------
شاهين
اپوزیسیون سوریه از ناتو خواست برای حفاظت از مردم این کشور وارد عمل شود. به گزارش خبرگزاری آلمان، نمایندگان مخالفان در شهر حمص از کشورهای غربی خواستهاند بر فراز این شهر چند میلیونی منطقه پرواز ممنوع اعلام کنند. اپوزیسیون سوریه تا کنون مخالف هرگونه دخالت خارجی در اعتراضات مردمی این کشور
August 24, 2011 08:20:00 PM
---------------------------
ساسان بهمن آبادی
پاینده ایران
جناب حق گرامی،
۱ - بازتاب بیانیه حزب پان ایرانیست، از جمله دیدگاههایی که در تارنمای حزب مشروطه درج شده به رهبران حزب پان ایرانیست گزارش شده است. اما از آگاهی و یا عدم آگاهی جبهه ملی در اینباره بی خبرم. جبهه ملی - اروپا تارنمایی دارد که از آن طریق می توانید دیدگاهتان را برایشان بفرستید.
۲ - پان ایرانیسم را بگونه خلاصه و فشرده اینچنین تعریف می کنیم: یگانگی و نیرومندی ایرانیان و قطعا هر حزب، گروه یا جریان سیاسی و یا هر فردی که در راه یگانگی و نیرومندی ایرانیان گام بردارد و در پی شکوه سزاوارانه و زیست سرافرازانه و اقتدار شاهنشاهی ایران باشد در این کارزار همراه حزب پان ایرانیست خواهد بود.
۳ - آقای ناصر انقطاع هیچگاه عضو حزب پان ایرانیست نبوده اند.
پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی - عضو حزب پان ایرانیست
August 17, 2011 01:26:23 AM
---------------------------
شاهين
براي نجات ايران واوضاعي مشوشي که آخوندا ساختند فقط وفقط اين فرمول کارايي دارد:
رضاخاني ديگر بايد وبس
ختم کلام
August 16, 2011 07:18:51 PM
---------------------------
حق
با درود فراوان خدمت ایرانیان وطنپرست،
با درود فراوان خدمت آقای ساسان بهمن آبادی،
درود بر حزب پان ایرانیست که واکنشی سریع و صریح به بیانیه ی جبهه ملی نشان داد و سپاس فراوان از حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) که در انتشار این بیانیه حزب پان ایرانیست که این فرصت را برای ما دوستداران این حزب فراهم کرد تا مراتب اعتراض خود را به بیانیه ی جبهه ملی ابراز کنیم.
من در شگفتم که چگونه جبهه ای که خود را ملی می نامد و ۶ دهه تجربه سیاسی دارد، نتیجه نهایی آن این بیانیه ی ننگین شان می توند باشد! جبهه ای که ۶ دهه رویداد ۲۸ مرداد ۳۲ را به عاشورای حسینی و سینه زنی تبدیل کرده است و یک لحظه از کوفتن قمه اش بر سر امریکا بخاطر دخالتش در آنروزها باز نایستاده است کارش بجایی کشیده که نه تنها اشغال ایران بوسیله متفقین در طی جنگ جهانی دوم - که شامل همان امریکا هم می شده - را توجیح می کند بلکه آنرا ؛آزادیبخش؛ هم ارزیابی می کند! عجبا که همین جبهه ملی، دخالت امریکا در ۲۸ مرداد که در وحله اول برای پس راندن حزب توده، سر سپرده شوروی بود، را دخالت در امور داخلی ایران و له کردن استقلال ایران و آزادی های برآمده از آن برآورد می کند و آنرا گناهی کبیره ارزیابی می کند که حتی با آب کوثر هم هرگز پاک نمی شود! اما همین جبهه به اصطلاح ملی، حزب توده را که هیچ شکی در نوکر شوروی بودن آن نبوده و در طی همان جنگ جهانی دوم و پس از آن آذربایجان را از ایران جدا کرده بود را نه تنها خائن به تمامیت ارضی ایران و استقلال ایران برآورد نمی کند و آنرا نکوهش نمی کند و از آن فاصله نمی گیرد بلکه پیشوا و قهرمانش، دکتر مصدق، چند سال بعد شاه فقید را از کشور بیرون می کند ولی همان حزب توده که نوکر شوروی و خائن به ایران بود را در کنار خود می پذیرد و به آن بال و پر می دهد! آیا پهلوی ها برای ایران از توده ای ها هم بدتر بودند که چنین برخوردی این جبهه ملی با آنها داشت و هنوز هم دارد! این چه کینه ی کوری است که جبهه ملی نسبت به پهلوی ها داشته و دارد که آنها را نسبت به حفظ تمامیت ارضی ایران و حفظ کل منافع ملی ایران بی تفاوت کرده است! کیته ی کور آنها نسبت به پهلوی ها باعث شدند که این جبهه مرتکب خطاهای سیاسی ای شوند که بارها منافع ملی کشورمان را به باد داد که در سال ۵۷ شاپور بختیار و دکتر صدیقی را ایزوله کردند و به زیر عبا و قبا و عمامه ی خمینی گجستک رفتند. حال مستأصل شده اند و تنها راه حل ایران را چراغ سبز نشان دادن به ناتو برای حمله نظامی به ایران می دهند. واقعا که شرم بر جبهه ملی باد که هرگز از خطاهای سیاسی خود هیچ نیاموخته است.
در رابطه با همین خطاهای سیاسی و تکرار همان خطاها، اخیرا دریافتم که در طی صدارت دکتر مصدق به استقبال آیت الله کاشانی - که پرونده ای پر از شرارت هایش داشت و بخاطر همین شرارت هایش به لبنان تبعید شده بود - در فرودگاه مهرآباد رفت، برایش فرش قرمز پهن کرد، از ملت ایران خواست که ورودش را جشن بگیرند و برایش ۲۵ طاق نصرت در پامنار محل سکونت کاشانی بست. بدتر از همه اینها او را بعنوان رئیس مجلس شورای ملی ایران پذیرفت! سهیم کردن حزب توده خائن و مذهبیون بوسیله دکتر مصدق یکی از بزرگترین خطاهای سیاسی او و جبهه ملی بود که جبهه ملی ملی دوباره در سال ۵۷ مرتکب آن شد. کلید مقوله ی ملی مذهبیون را دکتر مصدق زد که امروز ما گرفتارشان شده ایم. باز هم جبهه ملی دست بردار نیست و اولویت اش بیش از هر چیزی همانی بود که همیشه بوده است، کینه ورزی نسبت به پهلوی ها و تبلیغات دروغ برای دیو سازی از پهلوی ها و فرشته سازی از دکتر مصدق و مظلوم نمایی که ریشه در فرهنگ سنتی کربلایی شیعی آنها دارد. از یکسو حالا به امریکا بابت ۲۸ مرداد ۳۲ خصومت می ورزند و از سوی دیگر به آنها چراغ سبز نشان می دهند که حمله نظامی آنها به ایران برای آزاد کردن ایران از شر رژیم توجیح پذیر و رهایی بخش خواهد بود همانطور که در جنگ جهانی دوم بود!
جبهه ملی می داند که با رو شدن کارنامه موجودش هیچ شانسی در بقدرت رسیدن در ایران را ندارد و بنابراین هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد. بهمین جهت حفظ منافع خود را ارجح بر حفظ منافع ملی ایران قرار داده است. ایران را فدای خود کرده و می کند چون نه آینده ای برای خود می بیند و هم اینکه از رو در رویی با ملت ایران درباره پرونده ننگین خود واهمه ای شدید دارد. چنین گروهها و جبهه های سیاسی ای بسادگی به مهره های عوامل بیگانه تبدیل می شوند چون راحت می توان از آنها حق السکوت گرفت و در راستای منافع ملی بیگانه مورد استفاده قرار داد. تشویق و توجیح حمله نظامی به ایران بوسیله جبهه ملی هیچ تفاوتی با تشویق و توجیحی ندارد که حزب دمکرات کردستان در دوران بوش از دولت او می کرد. هر دو خائن به ایران هستند چون هر دو رازهایی دارند که برملا شدنشان عصبانیت ملت ایران را بر خواهد انگیخت چون ایران در دست اینها در امان نخواهد بود. حزب توده، سازمان فدائیان خلق (چریکهای فدائی خلق سابق)، مجاهدین خلق و کلیه احزاب و گروههای نژاد زبانی/فاشیست هم همان سرنوشتی را خواهند داشت که جبهه ملی در ایران آزاد خواهد داشت، ملت ایران از همه آنها روی خواهد برگرداند چون اینها را شایسته آن برآورد نخواهد کرد که ایران را بدستان آلوده شان بسپرد. یکی از دلائل مهم به تعویق افتادن آزادی ایران و تداوم عمر رژیم فاشیست مذهبی در ایران همین پرونده ها و کارنامه های سیاهی است که جبهه ملی و احزاب سیاسی در طی ۱۰۰ سال اخیر از خود بجا گذاشته اند و فاقد این درایت سیاسی هستند که گذشته خود را نقد و از آن عبور کنند و فصل تازه ای در تاریخ خود آغاز کنند. اگر چنین کرده بودند و یا بکنند مشکلی با ملت ایران نخواهند داشت چون همه جائزالخطا هستیم و همه قادریم که بجای ادامه راه غلط مان، با شهامت راه درست را اعلام کنیم و آن راه را برویم بخصوص وقتیکه حفظ منافع ملی ایران در میان است و آزادی ایران از شر این رژیم فاشیست مذهبی. متاسفانه جبهه ملی ترجیح می دهد دمخور حزب توده و نوادگان این حزب مثل حزب دمکرات کردستان، و ملی مذهبیونی باشد که پیشوایشان دکتر مصدق کلید آنرا زد تا در کنار حزب مشروطه (لیبرال دمکرات).
من درباره حزب پان ایرانیست هیچ نمی دانم و موضع این حزب را در قبال حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) هم نمی دانم ولی در اولین فرصت سری به سایت شما خواهم زد. تا آنجا که من می دانم دکتر ناصر انقطاع یک پان ایرانیست است و من همیشه اراده خاصی نسبت به ایشان داشته ام با آنکه در مواردی با او اختلاف نظرهای کوچکی داشته ام. در این سالهای تبعیدش بعنوان مجری برنامه در تلویزیونها، او اولین استاد من در تاریخ ایران بود زمانیکه من در ایران بودم. اگر افکار حزب پان ایرانیست همان افکاری باشد که من در دکتر انقطاغ سراغ دارم، من آینده روشنی برای حزب شما در ایران آزاد می بینم. در انتخابات آزاد در ایران آزاد، قدرت می تواند بین حزب شما و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) با رای ملت دست به دست شود. امیدوارم کارنامه شما این اطمینان خاطر را بمن و امثال من بدهد که اگر روزی در انتخابات آزاد دوره ای قدرت بدستتان افتاد، ایران در دست شما در امان خواهد بود.
در پایان مایلم بدانم که آیا حزب پان ایرانیست بیانیه اعتراضی خود و حمایت ما از آنرا به جبهه ملی ابلاغ کرده است یا نه؟
تندرست و پیروز باشید. ارادتمند حق
پاینده ایران و ملت ایران
August 16, 2011 03:37:01 PM
---------------------------
ساسان بهمن آبادی
پاینده ایران
بازتاب بیانیه حزب پان ایرانیست و به ویژه استقبال میهن پرستان از آن در تارنمای حزب مشروطه ایران مایه سپاس و شادمانی توامان می باشد.
باید یادآور شد که قصد جبهه ملی در صدور چنین بیانیه ای صرفا نگاه به یک واقعه در تاریخ گذشته ایران نیست، بلکه با آن امضاهایی که در زیر اعلامیه آمده است و توضیحاتی که درباره شرایط امروز ایران ارایه شده، قطعا نگاه آقایان معطوف به آینده است. بدین معنی که اگر امروز هم حمله بیگانه به براندازی هیات حاکمه جمهوری اسلامی بیانجامد از سوی جبهه ملی مثبت ارزیابی می شود.
علیرغم مخالفت صریح با جمهوری اسلامی، حاضر شدن به همراهی با هیات حاکمه در دفاع از استقلال و یکپارچگی سرزمینی ایران – در صورت حمله بیگانه – نیاز به درک و شعور سیاسی عمیقی دارد که تنها در حزب پان ایرانیست، حزب مشروطه ایران و شخص شاهزاده دیده می شود.
به خاطر دارم زمانیکه شایعه حمله آمریکا به ایران در سالهای اخیر بالا گرفته بود، شادروان داریوش همایون واکنش صریح خود را در صورت بروز چنین حمله ای اعلام نمودند.
در خاطرات شاهزاده هم دیده می شود که در پی وقوع جنگ تحمیلی، ایشان با فرستادن تلگرافی آمادگی خود را به عنوان یک خلبان برای دفاع از میهن را اعلام نمودند.
پیشینه حزب پان ایرانیست هم که بر همگان روشن است.
اما جبهه ملی ... خط جبهه ملی را باید در اعلامیه آنان به مناسبت 12 بهمن 57 جست: « ... خورشید از غرب به شرق می آید » برای گروههایی همانند جبهه ملی همیشه خورشید از غرب طلوع می کند.
پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست
August 15, 2011 12:06:13 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود حق گرامی
برخورد پدرکشته گونهُ پیروان مرحوم مصدق که خود را پیروان انقلاب مشروطه می دانند، با حزب مشروطه ایران وخانواده پهلوی نه تنها قابل قبول ومنطقی نیست، بلکه با توجه به اوضاع دو سال گذشته تا به اکنون ،رفتار جبهه ملی ایران بسیار جای پرسش دارد. چه دلیلی دارد که تجاوز قشون بیگانگان در 70 سال پیش به خاک ایران را توجیح می کنند وتوجیح ننگین اشغال ایران را اکنون به جامعه جهانی یادآوری می کنند؟آیا به ناتو چراغ سبر حمله به ایران را میدهند؟ آیا آنها نیز هم چون تجزیه طلبها انتظار اشغال ایران توسط قشون بیگانه را دارند ؟ حضرات خوابند، یا اینکه خود را به خواب زدند؟ شاید حزب خائن توده پشت نام جبهه ملی سنگر گرفته است. آخه از انتشار بیانیه توجیح اشغال ایران توسط قشون بیگانگان چه برداشتی جز راه حزب خائن توده می توان داشت؟
آنوقت دوستان می فرمایند، عصبانی نشو، فحش نَده دور ادب سیاسی می باشد.
هنوز ویرانه های جنگ هشت ساله در مقابل چشمان ما هستند. سی سال است که مادران ایران هر شب ادینه بر خاک فرزندانشان اشک می ریزند. آقایان چراغ سبز حمله کن ناتو می زنند، لابُد بعد ها برای بیرون راندن رژیم خمینی حمله ناتو واشغال ایران را توجیح می کنند. شرم بر نویسندگان چنین بیانیه وچنین تفکر ضد ایرانی باد.
با سپاس از حزب پان ایرانیست برای محکوم کردن بیانیه جبهه ملی.
زنده باد آزادی
پاینده ایران
August 13, 2011 09:56:11 AM
---------------------------
حق
با درود خدمت ایرانیان میهن پرست،
شاهین خان، نظر آخر شما بسیار رک و پوست کنده است. بابت این پاسخ صریح شما یکدنیا از شما سپاسگزارم. سپاسگزارم که شما با این نظر آخرتان تکلیف ما را کاملا با یکدیگر روشن کردید. به دلائل زیر دیگر حرفی برای گفتن بین من و شما نمی ماند.
شما در انتظار و آرزوی حمله نظامی به ایران و توجیح آن بخودتان باشید و چشمتان را بر واقعیات ها ببندید. عراق و افغانستان و لیبی را که مورد حمله نظامی ناتو و غرب قرار گرفتند و نتایج تلخ آنرا نبینید. شما با آنکه می گویید که خواهان تجزیه ایران نیستید، تجزیه ایران را بخاطر عملکردهای رژیم کهریزکی در این ۳۳ سال قابل توجیح برای خودتان تصور کنید. شما هیچ تعهدی به حفظ تمامیت ارضی ایران و ایران ندهید و هر چه پیش آمد خوش آمدتان را دنبال کنید. شما چشمانتان بر این واقعیت ببندید که اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران تمام دلایل تجزیه طلبان و فریب خوردگانشان را بیکباره بی اعتبار می کند. و چشمانتان بر این واقعیت ببندید که نه تجزیه طلبان، نه رژیم، نه چین و روسیه و اسرائیل و نه کشورهای غربی هیچکدام چشم ندارند اجرای کامل این منشور را در ایران ببینند و هر آنچه از دستشان برآید می کنند تا ایران یک کشور لیبرال دمکرات مبتنی بر منشور حقوق بشر مثل فرانسه نشود چون در اینصورت ایران به آن آزادی، امنیت و رفاه و قدرتی می رسد که دلیلی برای عقب نگاهداشتن، چپاول ثروتهایش و پایمال شدن حقوق هیچیک از شهروندانش باقی نمی گذارد. شما به خواسته های بیگانگان و گروهی تجزیه طلب وابسته کنید که ایران را ضعیف و تکه پاره شده و درگیر جنگهای داخلی می خواهند که دیگر نه از ایرانی نامی بماند و نه از ملت ایران که کهنترین ملت ها و تمدن های جهان است. شما تنها راه حل نجات ایران را در حمله نظامی بوسیله گرگها ببینید..... ولی از من انتظار نداشته باشید که ذره ای مثل شما فکر و عمل کنم. من به ایران و ایرانی متعهدم و مرتب هم تکرار کرده و می کنم که به خواسته های دشمنان ایران و ایرانی از آخوند گرفته تا مجاهدین خلق تا دیگر گروههای تجزیه طلب مسلح و غیر مسلح و اربابان امپریالیست و غیر امپریالیست شان تمکین نمی کنم که نمی کنم.
شما راه خودتان را که در تضاد کامل با منافع ملی ایران و ملت ایران است را بروید و من راه خودم را که ایران را بهیچ قیمتی نمی فروشم و هرگز تمامیت ارضی آن را به مذاکره نمی گذارم. آب من و شما در یک جوی نمی رود به همه دلائلی که در بالا آوردم که مهمترین آن بخاطر این است که شما حاضرید تمامیت ارضی ایران را به مذاکره بگذارید و من نه.
پاینده ایران و ملت ایران
August 12, 2011 06:34:43 PM
---------------------------
حق
با درود به ایرانیان میهن پرست،
برای دسترسی به این بیانیه حزب پان ایرانیست به لینک های زیر مراجعه بفرمایید:-
http://www.hakemiyatemellat.org/
http://www.hakemiyatemellat.org/index.php?option=com_content&view=article&id=136:1390-05-18-07-45-14
پاینده ایران و ملت ایران
August 12, 2011 01:47:39 PM
---------------------------
شاهين
در پاسخ به گفته هاي جناب حق:
نقل قول؛البته احزاب ملت ساز فاشیست مثل حزب دمکرات! کردستان و مجاهدین خلق که یک حزب فاشیست مذهبی با یک شاخه نظامی است هر کاری تا حالا توانسته اند کرده اند که امریکا و ناتو به ایران حمله کنند تا جرقه ای شود برای این احزاب خود فروخته که با شاخه های چریکی خود به نوار مرزی ایران حمله و آنها را تسخیر کنند؛
هميشه همه چيزرا نمي توان باهم داشت اگر آزادي ايران را از دست آخوندهامي خواهيد اين کار در کوتاه مدت جز با دخالت خارجي ممکن نخواهد بود اما در مورد نقل قولي که در بالا درج کردم من هيچ وقت خواهان تجزيه ايران نبوده و نيستم امامتاسفانه آخوندها کاري کردند که اين آتش زيرخاکستر(تجزيه طلبي)شعله ورتر شودو چه بخواهيم وچه نخواهيم ماصددرصدبااين مشکل حتي در صورت تغيير مسالمت آميز رژيم مواجه خواهم شد.
پس از حالا خودتان(خودمان)راآماده کنيم
August 12, 2011 10:57:00 AM
---------------------------
آرا.ز
با درود
این مطلب در تارنمای حزب پان ایرانیست نیست آیا ابتدا برای حزب مشروطه ارسال شده ؟
سپاس
پاینده ایران
August 12, 2011 08:30:39 AM
---------------------------
حق
با درود
(برای دو نظر دهنده گرامی آزیتا خانم و و شاهین خان در پایان این نظر پیامی قرار داده ام)
یکی از دلائل ایستایی ما در قرون وسطا، تفاوت بین سرآمدان ما با سرآمدان کشورهای غربی است. در غرب یک طیفی از روشنفکر و رجل سیاسی با کیفیت داشتهاند که امروز مردمانشان در امنیت، آزادی و رفاه زندگی می کنند. چنین روشنفکران و رجل سیاسی ما کو؟! اگر چندتایی هم مثل زنده یاد داریوش همایون پیدا شود اکثراً آرزوی مرگشان را میکنند و در فقدانشان نفس راحتتری می کشند. اگر هم در میان ما باشند هیچ تریبونی بوسیله صدای آمریکا و بی بی سی به آنها داده نمیشود تا با ملت ارتباط برقرار کنند. منافع ملی بیگانه ایجاب میکند که اینها را به انزوا بکشانند و منفعل یا خنثی شان کنند.
طرز تفکر کثیری از دانش آموختگان ما در این توهم است که مدارک تحصیلی عالیه و دعوتشان به صدای امریکا و بی بی سی و شبکه العربیه و امثالهم و یا واگذاری مناصبی مثل استادی و ریاست در دانشگاههایی مثل جرج واشنگتن و استنفورد و امثالهم و یا گمارده شدن بعنوان رئیس مراکز پژوهشی روابط ایران و .... به آنها شخصیت و اعتبار داده است. این دانش آموختگان متوهم که اکثراً فریبکارند و با کمک وزارت خارجه های دولتهای بیگانه از آنها چهرههایی ساختهاند که انگار وطنپرستان واقعی ایران اینها هستند، از ملت ایران انتظار دارند که آنها را بی هیچ شک و شبهه ای بپذیرند و به چالش شان نکشند. این ترفندها قبل از انقلاب موثر بودند تا برای حفظ منافع بیگانگان ملتی را فریب دهند که به جمهوری اسلامی رای بلی دهد و بیش از سه دهه در پشیمانی دادن آن رای بسوزند. همین رفوزه های سال ۵۷ و بویژه کثیری از احزاب و ژورنالیست ها با وجود آنکه بیشتر عمر خود را در دنیای آزاد و پیشرفته غرب بسر کرده اند هنوز یا یاد نگرفته اند و یا به نفعشان نیست که در برخورد با بیانیه جبهه ملی همانگونه عمل کنند که همطرازانشان در غرب انجام می دهند. ما که سالهاست در جهان اول زیسته و با چند و چون طرز تفکر و طرز برخورد و اهدافشان آشنا شدهایم، نمیتوان انتظار داشت که سطح توقعات مان از احزاب و ژورنالیست ها نزدیک به همان سطح توقعات مردمان کشورهای غربی نشده باشد. ما به اندازه کافی در غرب تجربه اندوخته ایم که بدانیم که اگر چنین حرفهای خطرناکی را که جبهه ملی بیان داشته را یکی از احزاب غربی گفته یا نوشته بود، تیتر همه رسانه ها می شد و یقه طرف را ول نمی کردند تا زمانیکه به خطای خود اعتراف کند، آنرا از بیانیه اش حذف کند و از پیشگاه ملت خود طلب بخشش کند. در غرب چنین خطایی چنان خشم، رسوایی و بی اعتباری و تمسخری متوجه آن حزب می کرد که حزب تا مدتها قادر نمی بود کمر خود را راست کند. وظیفه همه احزاب سیاسی و ژورنالیست ها و مدعیان جریان روشنفکری بود و هست که تعارفات مسخره جهان سومی را نسبت بیکدیگر کنار بگذارند و منافع ملی ایران را بر دشمنی ها و یا هر محاسبه غلط جهان سومی دیگری که دارند و به جبهه ملی و شاخه اروپای آن اعتراض کنند و همانند همتایان غربی خود خواستار اعتراف به خطا،حذف بخش مورد نظر در بیانیه و پوزش جبهه ملی شوند. جبهه ملی با این توجیه خود از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، حمله نظامی به ایران را امروز توجیح کرده است.
سکوت احزاب و ژورنالیست ها در برابر این بیانیه جبهه ملی بسیار معنادار هم هست چون شاید آنها هم موافق این بیانیه باشند و فکر کنند که بعدا تمام کاسه کوزه ها را می توان سر جبهه ملی شکست که این توجیح شما بود که باعث شد خارجی حمله کند و چنین و چنان شود... نه، اینگونه دفاعیات! از آنهاییکه امروز سکوت کرده اند سلب مسئولیت نمی کند بلکه آنرا دو چندان می کند.
درود بر حزب پان ایرانیست که واکنش اش در اینمورد خروج از قرون وسطا به قرن 21 بوده است.
*************
به شاهین خان،
در کجای جهان سوم، حمله نظامی ناتو باعث جرقه ای شد که دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر در آن حاصل شود؟ آیا ناتو برای حفظ منافع ملی عراق و افغانستان به آنها حمله نظامی کرد یا برای اینکه جرقه ای شود برای ایجاد آزادی و دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر در آنجا؟ البته احزاب ملت ساز فاشیست مثل حزب دمکرات! کردستان و مجاهدین خلق که یک حزب فاشیست مذهبی با یک شاخه نظامی است هر کاری تا حالا توانسته اند کرده اند که امریکا و ناتو به ایران حمله کنند تا جرقه ای شود برای این احزاب خود فروخته که با شاخه های چریکی خود به نوار مرزی ایران حمله و آنها را تسخیر کنند. آیا بنظر شما، حاصل چنین جرقه و جرقه هایی، آن چیزی است که ملت ایران در انتظارش است؟ منافع ملی چگونه با این چنین جرقه هایی تامین می شود آخر؟
************
به آزیتا خانم،
لطفاً اسنادی در رابطه با نظرتان ارائه بفرمایید همانطور که ناشناس گرامی ارائه کردند. همانطور بفرمایید که چرا دکتر مصدق می خواست که مقام والای ریاست مجلس شورای ملی به دست آیت الله کاشانی بیفتد؟ آیت الله را چه به ریاست مجلس! چرا دکتر مصدق در دوره صدارت خود گذاشت آیت الله ها در کنارش مبارزه کنند و یکی از آنها رئیس مجلس شود؟ چرا در عین حال که از شاه در اینمورد انتقاد میکنید درباره دکتر مصدق سکوت می کنید؟ آیا همه نظرات داده شده را درباره شاه و مصدق را در اینجا خواندید و بعد نظر دادید یا نه؟ اگر نه، لطفاً آنها را بخوانید و نظرتان را بدهید. هم خوشحال و هم سپاسگزار خواهم شد.
پاینده ایران و ملت ایران
August 11, 2011 06:38:19 PM
---------------------------
سیاوش
تفاوت سازمان ها و احزاب سیاسی و سنجش ادعاهای میهن پرستانه شان در همین جاها نمایان می شود. درود بر حزب پان ایرانیست که مدافع تمامیت ارضی ایران است
August 11, 2011 11:34:17 AM
---------------------------
شاهين
حمله به ايران به معناي اشغال ايران نخواهد بود فقط جرقه اي را که براي آزادي ايرا ن لازم است را خواهد زد.
اين کار(حمله) بهتر از حرفهاي بيهوده ي مخالفان داخلي و خارجي اثرخواهد داشت
August 09, 2011 07:15:43 PM
---------------------------
حق
با درود
آیا بجز حزب پان ایرانیست، حزب و گروه و شخصیت های دیگری هم به این توجیه ننگین اشغال ایران بوسیله بیگانگان اعتراض رسمی کرده است؟ اگر پاسخ بلی است، سپاسگزار می شوم اگر کسی پیدا شود و لیستی در اختیارمان بگذارد تا ما تکلیفمان را در اینمورد با همه روشن کنیم. اگر پاسخ نه باشد برای من خیلی معنادار و بویناک خواهد بود. هنوز هم دیر نشده که همه مدعیان ایران یک کشور با یک ملت اقدام کنند تا در تاریخ ثبت شود.
چرا ژورنالیست های ما ساکت ماندند و جبهه ملی را به چالش نگرفتند تا جبهه ملی از همه سو انقدر تحت فشار قرار گیرد که این توجیح ننگین خود را پس بگیرد و از پیشگاه ملت ایران پوزش بخواهد.
امیدوارم که مدعیان ایران یک کشور با یک ملت، یک کپی از این بیانیه جبهه ملی و یک کپی از تایید و تمجید جبهه ملی شاخه اروپا و یک کپی از انتقاداتی که شده منجمله همین بیانیه رسمی حزب پان ایرانیست را به همه رسانه های ایرانی و بویژه همه مجریان برنامه ها مثل آقایان میبدی و بهرام مشیری، حسین مهری و همانطور برای آقای محمد امینی بفرستند تا آنها از این مطلب مهم بسادگی نگذرند. از همه ایرانیان وطنپرست انتظار می رود که در این لحظات بحرانی که خطر جنگ ما را تهدید می کند در یک جبهه قرار گیرند و بلند و رسا یک نه بزرگ و قاطع به حمله نظامی به ایران بگویند. و بگویند که ملت ایران مخالف جنگ است و اگر شما از جنبش سبز حمایت می کردید که نکردید تمام مشکلات شما و ما با رژیم حل می شد. هنوز هم دیر نشده است که رژیم فاشیست مذهبی در ایران را غیر مشروع اعلام کرده و همه ارتباطات خود را با آن قطع کنید و از مجامع بین المللی بیرونشان کنید تا ما بقیه کار را خود ملت ایران بنفع کشور انجام دهد. مسائلی که شما به بهانه آنها می خواهید به ایران حمله کنید منافع ملی ایران تا سر حد موجودیت کشور ایران را هدف گرفته است. حمله نظامی شما بیگانگان و نوچه های حکمران تان در ایران فقط منافع رژیم فاشیست مذهبی در ایران و منافع ملی شما بخصوص منافع اقتصادی را حل می کند بخصوص که در بحران اقتصادی خودتان گیر کرده اید.
درود بر حزب پان ایرانیست
پاینده ایران و ملت ایران
August 09, 2011 05:40:49 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
درود
جبهه ای که تجاوز بیگانگان را به ایران توجیح می کند،نه نام ملی که فقط می توان نام حزب توده را برایش برگزید.
ننگ وشرم بر چنین جبهه ای واعضایش باد.
زنده باد آزادی
پاینده ایران
August 09, 2011 01:09:59 PM
---------------------------
|