چند سال قبل یکی از دوستان که قصد داشت برای خرید وسایل صوتی و تصویری به غرب ایران برود ، از من به عنوان یک کُرد پرسید، درست است که آنجا امنیت ندارد و ممکن است در جاده جلوی ماشینت را بگیرند و تو را بکشند؟ چون من شنیدهام که آنجا خیلیها را در زمان جنگ و بعد از آن سر بریدهاند! من که با این سوال و این ذهنیت بد که به ذهن مردم تزریق شده بود، آشنا بودم، فقط به یک شوخی اکتفا کردم و به وی عرض کردم که مگر تو گوسفند هستی که نگران بریده شدن سرت هستی؟ چند روز بعد که آقا از خرید برگشته بود، با شور و هیجان انقلابی خاصی شروع به تعریف و تمجید از مردم کُردستان و کرمانشاه کرد و اینکه اینها چقدر انسانهای پاک و شربفی هستند و آنجا چقدر به وی خوش گذشته است. ظاهرا وی در شهر بانه درحین خرید، سر صحبت را با یک فروشنده باز میکند و فروشنده نیز بعد از آشنایی با وی خود و خانوادهاش را به منزل دعوت میکند به صرف ناهار و دوستی آنها تا الان هم ادامه دارد. این حکایت نوع نگاه و مواجهه مردم مردم یک کشور با هموطنانشان است که متاسفانه الان هم نه به این شدت و حدّت ، اما به صورت رقیقتری وجود دارد.
مناطق کُردنشین غرب ایران در چند سال اخیر شاهد تغیر و تحولاتی بوده است که در مجموع دستاوردهای مثبت اقتصادی، اجتماعی فراوانی را برایشان به دنبال داشته است. از زمانی که در کُردستان عراق منطقه پرواز ممنوع ایجاد شد و مخصوصا بعد از سقوط صدام به دست آمریکا، بازارهای مرزی در شهرهای ایران و عراق رونق فراوانی گرفته و به اقتصاد مردم کمک زیادی کرده است. این مسئله البته در خرید و فروش کالا در شهرهای غربی کشور خلاصه نمیشود. شهرت این بازارها و علاقه فراوانی که مردم برای تهیه وسایل صوتی و تصویری دارند، همه سالها عده زیادی را از گوشه و کنار کشور راهی غرب کرده و اینها در مرحله اول با طبیعت زیبا و کوهها و دریاچهها و دیگر مناظر طبیعی کُردستان و دیگر مناطق غرب ایران مواجه میشوند و به این ترتیب مسافرتهای بعدی به این مناطق بیشتر با هدف تفریح و دیدن جاذبههای طبیعی انجام میشود. قبلا در شهرهای غربی کشور خبری از مسافران نوروزی و یا تابستانی نبود، اما در سالهای اخیر کثرت مسافران و کمبود هتل و مسافرخانه در این شهرها کاملا مشهود است. سقوط دیکتاتور عراق و سیل زائرانی که راهی شهرهای مقدس شیعه در عراق میشوند نیز به رونق هر چند اندک شهرهایی چون کرمانشاه کمک کرده است.
به عنوان مثال بسیاری از جادههای قدیمی و خطرناک این استان در قالب بزرگراه کربلا، یه شکل بسیار مطلوبی درآمده است. این اتفاقات مثبت البته چیزی از ضرورت نقد تمرکزگرایی مخربی را که دولت و حاکمیت در پیش گرفتهاند، نمیکاهد و این مناطق و مناطق دیگری از کشور به توجه بسیار بیشتری نباز دارند، اما یک مسئله را هم روشن میکند و آن اینکه در دنیای امروز و در شرایط جدید، دست بردن به اسلحه و ساختن آرمان و اتوپیا، نه تنها دستاوردی برای هیچ گروهی به دنبال ندارد، بلکه به بدنامی و انزوا منجر شده و بهترین خوراک تبلیغاتی برای مخالفان را فراهم میکند. کُردستان عراق نیز بعد از سالها محرومیت و فقر و سرکوب و نسل کشی، تنها زمانی به وضعیت فعلی و قابل قبول خود رسید که جنگ داخلی خود را کنار گذاشته و به تعامل سازنده با قدرتهایی چون آمریکا پرداختند. کسی نمیخواهد ادعا کند که آمریکا صدام را به خاطر کُردها و شیعیان سرنگون کرد و برای این کارگوشه چشمی هم به رونق مناطق غربی ایران داشته است! اما هنر فعالان سیاسی و رهبران موفق این است که در جدالها و گروهبندیهای منطقهای و جهانی، و از دل تضارب منافع و موقعیتها، فرصتها را شکار کنند و ماهی خود را صید نمایند. سالها چپگرایی و آرمانسرایی در مناطق کُردنشین عراق تنها نتیجهای که در بر داشته است، انگ تروریست بودن و آدمکشی بود که در ذهن بسیاری از مردم دیگر مناطق شکل گرفته بود. توسعه این مناطق وابسته به کسانی نیست که با وجود جیب خالی و فقر مطلق، در کافهها بنشینند و به تقلید از چهگوارا سیگار برگ بکشند و جملات اتو کشیده رد و بدل کنند، آنچه کُردستان محتاج آن است، جوانانی است که پیام زندگی و شادی را به کودکان شهرهای خود هدیه کنند و آنها را از انقلابیگری و ایدئولوژیهای ضد زندگی دور نگه دارند. آنهایی که تصاویر ژولیده کودکان کُرد را به شکلی ابزاری در سایتهای اجتماعی به نمایش میگذارند، باید به این سوال جواب دهند که از زمان تشکیل حکومت جدید عراق و به وجود آمدن شرایط جدید برای کُردها، چه تعداد از مردم و کودکان آنجا به دلیل وجود امنیت و آبادنی و سرمایهگذاری خارجی، از رفاه بهتری نسبت به قبل برخوردار شدهاند؟ و در عوض سالها جنگ چریکی و مسلحانه که قسمت عمده آن صرف برادرکشی و اختلاف داخلی شده و بسیاری از این کودکان در همان زمان به این روزگار افتادهاند، چه نتیجهای در برداشته است؟ آیا این دستاورد ارزش آن را ندارد تا روشنفکران و طبقه باسواد متفق القول شوند و گروههایی که همچنان به تفنگ خود مینازند را از این عمل نهی کنند؟ پاسخ این سوال کمی شهامت میطلبد که امیدواریم این برادران داشته باشند .
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|