اگر منصفانه به عملکرد آن بخش از نیروهای سیاسی و فکری سبز که اینک در حلقه جرس و تلویزیون رسا و شورای راه سبز امید قرار دارند ، نگاه کنیم ، می توان عملکرد آنها را موفقیت آمیز دانست و آن را الگویی برای سایر گروهها و فعالان سیاسی قرار داد . البته این مسئله توضیحات و شروط و لوازمی دارد که در ادامه به آن اشاره می شود .
الف - با توجه به جهت گیری فکری و سیاسی این افراد و عملکرد آنها از ابتدای اعتراضات به نتایج انتخابات تا زمان حال و شفاف شدن موقعیت فکری و سیاسی خود ، بهتر است دست از ادعای رهبری و مرکزیت جنبش برداشته و خود را بخشی و شاخه ای از گروههای معترض و مبارز بدانند تا باعث ایجاد اختلاف و بدبینی و سردرگمی نشوند . اینکه چنین گروه و افرادی نماینده همه معترضان نیستند ، اکنون اظهر من الشمس است و بیانیه ها و موضع گیری ها در رابطه با حوادث داخلی و منطقه ای هم این را بیش از پیش اثبات می کند .تماشای چند روز برنامه های تلویزیون رسا کافی است تا هر بیننده ای خاستگاه فکری و سیاسی گردانندگان آن را دریابد و بداند که هیچ تناسبی میان این شبکه با تفکری نیست که دموکراسی را بدون شرط و شروط و جرح و تعدیل می خواد و با به جدایی دین از سیاست اعتقاد دارد . برخی ها با گله از برنامه های این شبکه در اظهار نظری طنز گونه بیان کرده اند که تلویزیون جمهوری اسلامی در برابر رسا کم آورده است !
ب – حلقه ای تشکیل شده است از افراد و گروهها که در سالهای قبل از انقلاب پنجاه و هفت نیز قرابت های فراوانی از نظر فکری داشته و تقریبا به عنوان یک نیروی متحد عمل می کردند . این حلقه را می توان روشنفکری دینی دانست که از روحانبون متجدد و روشنفکران منتقد و دشمن غرب و مدافع فلسطین تشکیل شده بود و نفوذ زیادی در دانشگاهها فراهم آورده بود . وقوع انقلاب و صف بندی ها سیاسی و فکری و دعوای قدرت ، اتحاد آنها را از بین برد و اکنون بار دیگر با توجه به حذف تقریبا کامل آنها از عرصه سیاسی ، بار دیگر محتاج اتحاد و جمع آوری قوا شده اند و اعتراضات سال 88 و خروج آنها از کشور ، این امکان را به آنها داده تا گفتمان خود را بار دیگر احیا کرده و نیروهای فکری خود را سرو سامان دهند . این نیرو اکنون در حلقه جرس و رسا و شورای راه سبز امید متجلی شده است . گفتمان های عمده دیگری که تاریخ معاصر ایران را رقم زده اند ، نزدیکی چندانی به این حلقه احساس نمی کنند و به همین خاطر بسیار بعید است که این حلقه بتواند جامعیت و مقبولیتی فراگیر ایجاد کند و اتحاد را در صفوف معترضین ایجاد کند .
ج – بزرگترین اشتباهی که از جانب آنها صورت گرفت ، تشکیل و معرفی شورای راه سبز امید بود ، بدون اینکه گفتگو و مشورت عمده ای با سایر گروهها صورت گرفته باشد . این شورای نامرئی که با خوش خیالی قصد انجام وظایف موسوی و کروبی را داشت ، در همان گام اول زمینگیر شده و نتوانست حداقل اقدام ممکن در زمینه مدیریت اعتراضها را داشته باشد . به نظر من تنها راه حلی که از هدر رفتن هر چه بیشتر اعتبار این شورا جلوگیری می کند ، انحلال آن و فراخوان از همه گروههای برای تشکیل شورایی کامل و جایگزین است . اگر چه کسی از اعضای این شورا و شیوه انتخاب آنها خبر ندارد ، اما این شورا و خوبیها و بدیهایش اینک به نام جرسیان ثبت شده و به اعتبار و آبروی آنها گره خورده است .
د – افراد و گروههای فوق الذکر را در ابتدای این یادداشت ، موفق نامیدیم و آنها را الگویی برای سایر افراد و گروهها خواندیم . این گروه در مدت کمی که در خارج از کشور به سر می برد ، توانسته است تلویزیون دایر کند ، سایت جامع و کاملی داشته باشد که مرجع شناخته شده ای برای بسیاری از مردم به حساب می آید و نیز به سمت شکل دهی و انسجام گفتمان مورد نظر خود حرکت کند . این جریان اکنون روشنفکر و دین پژوه و فیلسوف و روزنامه نگار و تلویزیون و سایت و نویسنده دارد و اجزا و قطعات آن هم از هارمونی خوبی برخوردار است . به همین خاطر باید الگوی سایرین باشد .
توضیح ضروری : علیرغم اینکه قرابتی با روشنفکری دینی ندارم ، اما نقش این جریان در گذار آرام جامعه را انکار نمی کنم و حتی از شخصیتهایی چون خاتمی هم در مقابل حمله اپوزیسیون دفاع کرده ام . اما ظاهرا اوضاع فعلی از مسئله تفرقه و وحدت و … گذشته است و عملکرد اخیر شورای نامریی نیز جایی برای دفاع تاکتیکی باقی نگذاشته است . پس بهتر است نقد کنیم .
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|