سی و سه سال هزاران درخت گُل بشکست
شگفت نیست گر اینک سی و سه پُل بشکست
سی و سه سال، دل صاف ِ عشق لَک برداشت
عجب مدار که سی و سه پُل تَرَک برداشت
سی و سه سال، صفاهان صفا بُرید از دل
عجب مدار که زاینده رود خُفته به گِل !ـ
سی و سه سال، نمکسود، زخم ِ ایران بود
شگفت نیست اگر اورمیه عطشان بود
سی و سه سال بُریدند و ریشه برکندند
ز دل غرور و نجابت ، زخانه در کندند
سی و سه سال بلا دست بر کمر می زد
درخت را ستم ِ اهل دین تبر می زد
سی و سه سال، سی و سه هزار سال گذشت
عجب نه گر همه در نکبت و زوال گذشت
سی و سه سال، به رنج اندرست جان ِوطن
چنین که رهزنِ دین زد به کاروان وطن
سی و سه قرن گذشته است و ما شهیدانیم
که زخم خورده و مرهم گذار ِ ایرانیم
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
وجدانی
سی و سه سال است، جنگ، جنحه، جنایت
ارمغان جمهوری ولاـــــــــــــــــــــــــــــــیت
سی و سال از فرط نیرنگ و فریب
مهر از ایران محو گردد انقریب
سی و سه سال است خون دلها خورده ایم
راستش را آن متحرک مرده ایم
سی و سه سال را مرغ مانند در قفس
داد زدیم، ناله کردیم هر نفس
سی و سه سالش بر ما هر دم بلایاست
این بلاها را >>از ماست که بر ماست!<<
September 01, 2011 07:52:14 PM
---------------------------
|