شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی در هفتههای اخیر مباحثی در زمينه مسائل قومی در ایران را در صدر برنامههایش قرار داده است، مسائل مهم و حساسی که از جمله به دلیل تعدد بازیگران، مشکل اطلاعرسانی و همچنین آشنایی محدود اصحاب مطبوعات نسبت به جوانب متکثر آن مسلماً نیازمند توجه دائمی و همچنین بررسی و نقد هستند. اما مجموعه برنامههایی که در هفتههای اخیر در این شبکه خبری که علاوه بر ادعای بیطرفی و جدیت در سنجش منابع، بار سنگین "رسانه دولتی" بودن را نیز بر دوش میکشد، نه فقط کمکی نبودند به فهم و درک بهتر این دست مسائل بلکه بدون اغراق میتوان آنها را در راستای تلاشهایی دانست که هم تمامیت ارضی ایران و هم مبارزات مسالمتآمیز و دموکراسیخواهانه کشور را به خطر میاندازند.
نگاهی به انتخاب افراد مصاحبه شونده که مشتمل بودند بر برخی از رهبران گروههای سیاسی و قومی همچون رهبران پ.ک.ک، پژاک، کومله، حزب دموکرات و نیز شیوه تفسیر اخبار و مباحث مرتبط با اعتراض شهروندان آذربایجان که به حق بر بیتوجهی مسئولان کشور شوریده بودند، همه و همه از همدلی و همسویی گردانندگان و مجریان تلویزیون فارسی بی.بی.سی با نگاه فعالان قومی و کسانی داشت که با هدف جداسری از ایران، هم فضای هر گونه نقد و ارزیابی علمی در مورد این مسائل را در کشور تنگ کردهاند و هم باب هر گونه گفتوگو با نیروهای دموکراسیخواه و سبز کشور را برای یافتن راه حلی که مسلما پشتیبانی اکثریت بالایی از ملت ایران را بههمراه خواهد داشت در تمامی زمینهها بستهاند. اوج این ماجرا برنامهای بود در 7 شهریورماه که در آن گویی گردانندگان این شبکه خبری و مجریان آن تمامی تعارفات را کنار گذاشتند و نیت کردند که همدلی و همسویی خود را با این دست جریانات سیاسی-نظامی حتی در عنوان برنامه نیز آشکار سازند: "درگیریها در کردستان، بر سر حقوق قومی یا استقلالطلبی؛ نظرات شما".
علاوه بر عنوان برنامه که در واقع انتخاب ملت ایران را محدود به انتخاب میان گذشتن از حق حاکمیتش بر کشور یا صرفنظر کردن از تمامیت ارضیاش میداند، بیاطلاعی اسفناک مجریان برنامه از تاریخ و تاریخچه مباحث قومی در ایران، عدم اشاره به فعالیتهای تروریستی بسیاری از این گروهها، تضادهای آشتیناپذیری که هر یک را از دیگری جدا میکند، عدم آگاهی به روابط بسیار عقب افتاده در درون این سازمانها و دهها و صدها پرسشی که بینندگان انتظار طرح آن را از مجری داشتند؛ همه و همه به یک سوال اصلی و اساسی باز میگردد و آن اینکه چرا بخش فارسی بی.بی.سی چنین روندی را در پیش گرفتهاست؟ آیا باید آن را به حساب خط ومشی جدیدی در اتحادیه اروپا مبنی بر مقابله با حکومتهای مستبد خاورمیانه از هر راهی و به هر قیمتی دانست؟ یا راه دوری نباید رفت و باید آن را به حساب عدم توانایی گردانندگان این شبکه خبری در پر کردن ساعتهای برنامههاشان فارغ از توانایی کارشناسانه در اجرای آن گذاشت؟ یا هر پاسخ دیگری که در طیف میان این دو قرار میگیرد. اطلاعرسانی آن نیست که به هر گفتاری تریبون داده شود. رعایت دموکراسی در خبررسانی، هیچ منبع و فردی را از لزوم نداشتن نگاه انتقادی و تلاش نکردن برای جستجوی حقیقت تبرئه نمیکند. جالب آنکه چند صباحی بیش از رسوایی خبری روزنامه News of the World که اخلاق روزنامهنگاری را به بحثی جدی در جامعه انگلستان تبدیل کرد نمیگذرد. کنوانسیونهای جهانی نیز در این زمینه دستورالعملهای روشنی مبنی بر تقبیح خبررسانی با هدف ترویج خشونت و تشویق رویارویی را به تصویب رساندهاند.
حتی اگر ادعای استقلال کامل مدیریت بی.بی.سی فارسی را از دولت انگلیس بپذیریم، باز هم نمیتوانیم باور کنیم که افرادی که در کشوری زندگی میکنند که تا همین چند سال پیش -و حتی امروز- با نیروهای سیاسی-نظامی تجزیهطلب دست و پنجه نرم کردهاست و شاهد بوده که چگونه وجود این نیروها به نحو مستقیم و غیرمستقیم به دموکراسی لطمه وارد میآورد، چنین بیمحابا وارد بحثی در همین حوزه اما در مورد کشور دیگری شود. به هرحال و هر توجیه یا توضیحی که مدیران این شبکه برای اینکار داشته باشند، و اینکه آگاهانه یا از روی عدم آگاهی به اینکار اقدام کردهباشند، یک چیز مسلم است و آن اینکه دادن فرصتهاي متعدد به برخی گروههای مسلح و طرح ايدههای تجزيهطلبانه موضوعی فراتر از اطلاعرسانی و مسئولیت حرفه ای است و در تعارض با حاكميت ملّي و تمامیت ارضی ایران قرار دارد.
اینک پیشآمد چنین وقایعی، وجه دیگری نیز دارد که اینبار ناظر است بر روشنفکران و فعالان سیاسی کشور به ویژه ما منتقدان وضع موجود. در اینجا مایلم به عنوان تذکری مشفقانه مسئولیتهای مدنی و ملّی این دسته از نخبگان را در برابر چنین برنامههایی یادآور شوم:
الف: اگر قرار است به دلیل مقابله با وضعیت استبدادی موجود در کشور و وضعیت ناگوار سیاسیای که در آن به سر میبریم در برابر چنین هجومی به ایران و ایرانی دم فرو بسته و مصلحت سیاسی روزمره را جانشین منافع ملّی کنیم مسلماٌ به بیراهه رفتهایم. جامعه ایران در فردای پیروزی انقلاب در برابر قومگرایی هزینههای زیادی پرداخته است. کما اینکه در دهه بیست شمسی نیز هزینه سنگینی در این خصوص دامنگیر کشور شد. در آن سالها اگر نبود اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه و پیرو آن، تأسیس جریانهای قومگرا به توسط دول اشغالگر یا به "لطف" وجود هرج و مرج در کشور، مسلم است که روند تحولات ایران مسیر دیگری میپیمود.
ب- اکثریت ملت ایران طی سالهای پس از پایان جنگ با عراق، به روشنی راه و روشی را که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی برگزیدهاست بارها و بارها یادآور شدهاست و در همین دو سال اخیر نیز علیرغم رو در رو شدن با تقلبی وسیع در انتخابات، بر لزوم رفتن از مسیر اعتدال و پرهیز از خشونت و همراهی و همگامی ملی تأکید کردهاست. انتخاب این مسیر برخواسته از تجارب سیاسی ما در یکصد سال اخیر است که در آن از جمله دیدهایم که چگونه روشن کردن آتش منازعات قومی همواره به پرداخت بهای سنگینی برای کشور منجر شده است و هر بار نیز جز تحکیم و تأیید نیروهای استبدادی نتیجهای نداشتهاست.
پ- منافع ملّی و صداقت سیاسی ایجاب میکند كه همگي ما مسئولانه و شجاعانه، این روش و منش بی.بی.سی فارسی را -دلایل آن هر چه که باشد- به نقد بکشیم و در حد توان در این زمینه آگاهیبخشی كنيم.
--------------------------------------------------------------------------------
مقالات مربوط:
•"قومگرایی" را با "قومگرایی" نمیتوان پاسخ گفت
برچسبها:
قومگرایی ، بیبیسی فارسی ،
جمعه 18 شهریور 90 ساعت 12:48 | لینک دائم| چاپ | سفارش به دوستان | بالاترين | دنباله
--------------------------------------------------------------------------------
جبهه پایداری از شروطش عقبنشینی کرد؟<<|| صفحه اصلی ||>>با مسائل محیط زیستی همچون مسائل سیاسی با تنگ نظری مواجه نشوید
--------------------------------------------------------------------------------
پیامها (6)
امین ریاحی| جمعه 18 شهریور 90 ساعت 15:16
dislike
حلا یه بارم نوبت دیگران بشه برای حرف زدن - حتتااا مسلح
ميرزا| جمعه 18 شهریور 90 ساعت 18:45
ملتي كه از سوي اكثريت جامعه مورد ظلم و ستم قرار گيرد راهي به جز ميارزه آزاديخواهانه ندارد. و بناچار تجزيه طلب خوانده ميشود. در ايران در اين 33 سال براي اقوام مورد ستم مضاعف چه اقدامي براي همدلي توسط دولت انجام شده است تا كينه و نفرت از بين برود . مردمي كه ازسوي دولت با عدم اجازه برگزاري نماز عيد فطر زير فشار هستند آنهم بعد از 33 سال ، چكار بايد بكنند.
هیوا | جمعه 18 شهریور 90 ساعت 18:45
خوب دوست عزیزی که این مطلب رو نوشتی ، توجه داشته باش براساس منشور حقوق بشر سازمان ملل ، خواندن و نوشتن به زبان مادری ، از حقوق اولیه هر انسانی است ؟
شما این را چه مینامید که در ایران از آن جلوگیری میشود ، با این که در قانون اساسی آمده است . شما این اصل را اجرا کنید ، ببینید پژاکی باقی خواهد ماند؟
ما کردها ، عربها ،آذری ها ، ترکمن ها، بلوچ ها ، چه گناهی کرده ایم که باید به زبان فارسی بنوسیم و بخوانیم ؟
Anonymous | جمعه 18 شهریور 90 ساعت 18:46
اقاى محترم قومكرايى يعنى جى لطفا؟
مثل اينكة فقط شما فارسها حق حيات داريد و بايد اقا بالاسر كردها و اذريها و تركمن و عرب و بلوج باشيد؟ كشتيد و خورديد و برديد و هنوز ما بدهكاريم اقاجون من؟ ديكر صيغةى تجزية طلبى و انك زدن بة مردم ازاديخواة ية ريال هم نمى ارزد- حالا هى شما خودت را بكوب بة زمين و زمان- ملتهاى ساكن ايران بيدار شدةاند و خواهان احقاق حقوق خودشان هستند- حالا با بى بى سى يا بدون بى بى سى- اين بودة و خواهد بود-اين تؤ بةميرى ديكر از اون تؤ بةميريها نيست -والسلام
علی | جمعه 18 شهریور 90 ساعت 19:26
به امین ریاحی: مساله اینجا آزادی بیان نیست. مساله مداخله یک رسانه و کشور خارجی در حاکمیت ملی و مسائل مربوط به تمامیت ارضی کشور دیگر است. بر مبنای هر قانون و عرف بین المللی مرزهای مشخص کشورها و حفظ تمامیت ارضی آنها به رسمیت شناخته شده است. بی بی سی به عنوان یک رسانه ای که وابسته به دولت انگلستان است نباید به خود اجازه دهد وارد موضوعات جنجالی استقلال و جدایی در ایران شود. این به هیچ عنوان به نوع نگاه ما به بحث قومیت ها یا نگرش ما به آزادی بیان مربوط نیست. بر رسانه های مستقل و ملی در وارد شدن به این موضوعات یا برمبنای دیدگاهی تریبون دادن به گروه هایی که داعیه جدایی طلبی دارند یا با زبان اسلحه سخن می گویند حرجی نیست، ولی این اجازه به یک رسانه خارجی نباید داده شود. دیر یا زود دیکتاتوری می رود ولی ایران می ماند. ایران مستقل هیچگاه نباید اجازه مداخله دول خارجی در محدوده حاکمیت ملی و تمامیت ارضی بدهد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|