من امروز تقریباً همه آن نشریات معروف دنیا را که میتوان مجانی در اینترنت خواند زیرو رو کردم. علاوه بر آنها نشریات منطقه باضافه حریت ترکیه را هم خواندم. جمبندی اینست:
مصر:
1 ـ جمعیتی چند هزارنفری به سفارت اسرائیل در قاهره حمله کردند. واحد های کماندویی مصر سفیر را نجات دادند ولی مهاجمین توانستند خسارات زیادی بزنند و دیوار را تخریب و وارد ساختمان شده و بسیاری اسناد سفارتی را به بیرون پخش کنند*.
کامنت: این اکسیون برغم تدارک وسیعش فقط 1 تا2 هزار نفر را جلب کرده بود. بنظر من پلیس مصر برای این رخداد آمادگی داشت. چنین اکسیونهایی بهترین موقعیت برای پلیس است تا محرکین را شناسایی کند. احزاب بزرگ مصر چه اسلامی چه سکولاراز قبل اعلام کرده بودند که در این حرکت شرکت نمیکنند. جالب اینکه خواست تظاهر کنندگان، که خود سکولار بودند، برگزاری سریع انتخابات و واگذاری قدرت به غیر نظامیان است در حالیکه همه میدانند برگذاری سریع انتخابات با توجه به عدم آمادگی احزاب سکولار جدید و تازه کار یعنی برنده شدن اخوان المسلمین و سلفیستها. الان در بین نیروهای عمده سیاسی این اجماع هست که نباید برای برگزاری انتخابات تعجیل کرد مضافاً اینکه تا تاریخ آن بیش دو ماه و نیم نمانده است و ارتش هم قصد ماندن درقدرت را ندارد.
وضع اقتصاد و بودجه دولت بسیار وخیم است و موج اعتصابات کارگری هم به این وخامت دامن میزند. این درحالیست که دولت فعلی دولت موقت است و حق تصمیم گیری استراتژیک ندارد.
ترکیه:
2 ـ تنش بین ترکیه و اسرائیل بالاگرفت. اردوغان رسماً اعلام کرد که ناوگان دریایی ترکیه کاروان کمکی به غزه را اسکورت خواهد کرد. این موضعگیری به تنش بسیار حاد بین حزب جمهوریخواه خلق(رقیب اصلی پارلمانی ) وحزب عدالت و توسعه (اسلامگرای) اردوغان منجر شد. دبیر حزب جمهوریخواه رسماً گفت اردوغان حق ندارد از این تصمیمها بگیرد و اگر قرار است کاروان غزه اسکورت شود باید ترکیه همه کاروانها دیگردنیا را نیزاسکورت کند. اردوغان از موضعگیری خنثای آمریکا و اوباما در مورد حمله دو سال پیش اسرائیل که موجب کشته شدن 8 نفر تبعه ترکیه و یک ترک/ امریکایی درجریان (غزه فلوتیا ـ کاروان شکستن محاصره غزه) و همچنین از نتیجه تحقیقات گروه تحقیقاتی شورای امنیت که محاصره دریایی غزه را در چهارچوب قوانین و مقرارت جنگی قانونی دانسته نیزعصبانی است. ترکیه سفیر اسرائیل را با ژستی نمایشی از ترکیه اخراج و همه روابط ،معاملات و پیمان دو جانبه نظامی خود با آن دولت را لغو کرد.
کامنت: بنظر من اولاً بسیاری از این حرکات اردوغان فاقد انگیزه جدی اعتقادی، انسانی و فلسطین پرستانه است بلکه او سعی دارد از جّو موجود با سینه سپر کردن جلوی اسرائیل، همه سرمایه جمع شده ضد اسرائیلی منطقه را که چند ده سال روی انباشت آن کار شده است را بنفع خود، با این حرکات «بیشتر» نمایشی، مصادره به مطلوب نموده تا بعنوان لیدر بلامنازع منطقه در آید که البته برای اجرای این نقش، هم قدرت سیاسی/نظامی واقتصادی دارد، هم استقلال عمل و هم مسلمان است.
ولی در یک نگاه دامنه دارتر؛ ادامه این این الدرم بلدرم و رویاروشدن جدی با اسرائیل یعنی رو دررو شدن با غرب وخروج از ناتو و قرار گرفتن در کنار رادیکالیسم عربی و ضد اسرائیلی که نه اردوغان چنین برنامه ایی دارد و نه جامعه نیمه غربی شده ترکیه به او این اجازه را میدهد. ولی مانورهای او در این وضعیت طوفانی سیاسی منطقه و دمیدن به کوره تنش ضد اسرائیلی ـ ضد غربی برای بهره برداری ابزاری برای مصرف داخلی** درجهت ایزوله کردن رقبای داخلی واعتبار آفرینی پوپولیستی در منطقه میتواند از کنترول وی خارج شود، مثل افتادن یک گاری دریک سراشیبی تند که گاری با سنگینی و شتاب یابی خود، خود را بر یابویی که آنرا میکشد تحمیل میکند از کنترول خارج میشود. شرایط منطقه اجازه چنین بازیهای خطرناکی را نمی دهد. اگر ادامه دهد به سرنوشت آن یابو در سرازیری دوچار میشود که باید خود را با شتاب گاری تنظیم کند اگر نمیخواهد زیر چرخهای آن له شود و یا عقب نشسته و همه این امتیازها را پس داده و با نقش تهمتن منطقه خداحافظی کند. که آنموقع نوبت حریفان داخلی میرسد تا او را نمد مال کنند. دینامیسم رخدادها بهیچ وجه از محرکه های نخستین آن پیروی نمیکنند و قانون حرکتی خود را دارند. دمیدن به دَمِ حماس و غزه پرستی نیز از این قاعده خارج نیست قرار گرفتن در این راه آسان ولی برگشت از آن پرهزینه است.
توضیح بیشتر اینکه اصل ابتکارِ کاروان غزه، از آنِ«بنیاد خیره انسانی» که یک بنیادی است که قریب 5 سال پیش درترکیه تشکیل شد و پشت سر آن حماس و القاعده قرار دارند، میباشد. منتها آنها ازاین پوشش معصومانه استفاده میکنند تا راه رفت آمد به غزه را با اتکا به جلب حمایتهای انسانی مردم دنیا جلب کنند آنها میخواهند هم اسرائیل را دربرابر افکار انساندوستانه دنیا قرار دهند و هم پس ازشکستن محاصره غزه از این طریق، تدارکات جنگی را جایگزین کمکهای انسانی کنند. مخفف این بیناد IHH است. علاقمندان میتوانند در ویکی پدیا آنرا پیدا کنند.
سوریه:
اوضاع سوریه در حال چرخش است. روز پنج شنبه یکی از سخنگویان یک بلوک اپوزیسونی در یک مصاحبه اعلام کرد که اگر وضع این چنین ادامه یابد اپوزیسیون سوریه چاره ای جز تقاضای کمک از غرب نخواهد داشت والبته هدف در درجه اول دعوت از« یک گروه از ناظران بین المللی» است. و گام بعدی ایجادِ «منطقه پرواز ممنوع»« تانک و زره پوش ممنوع» میتواند باشد همان جور که در لیبی شد.
روز قبل، جمعه، مدودیف رئیس جمهور روسیه بزرگترین خطای سیاسی خود را با گفتن اینکه در اپوزیسون سوریه گروهی تروریست وجود دارد مرتکب شد. تمام روزنامه های معتبر دنیا و منطقه این گفته مدودیف را سر تیتر کردند. هزینه چنین اظهار نظری در شراط فعلی برای روسیه در منطقه کم نخواهد بود.
فعالیت دیپلماتیک اپوزیسون سوریه در این هفته شدت گرفت. اردوغان گفت ملت سوریه را تنها نخواهد گذاشت. سارکوزی درملاقات با اسقف اعظم لبنان گفت کار اسد تمام است و روسیه از یک گروه اپوزیسون سوریه دعوت کرد به مسکو رفته و با مقامات آنجا دیدار و مذاکره کنند.
کامنت:
در درجه اول باید گفت با توجه به اینکه هیچ یک از این نمایندگان اپوزیسون سوری، اتوریته واقعی رهبری بر کل جنبش را ندارند لذا تصور اینکه کسی یا ارگانی یافت شود که بتواند مردم سوریه را به خانه هایشان بفرستد دردنیا وجود ندارد. جنبش مردم سوریه، دینامیسم سونامی گونه حرکتی خود را دارد و با نیروی خودجنبشی آن تا به آخر پیش میرود. شهید دادن برای مردم سوریه امروزه به یک فضیلیت تبدیل گردیده همچنانکه مردم کُشی برای ارتش بشار الاسد به یک فریضه روزانه. این کشتارها دیگر مردم را نمی ترساند و سرکوب رژیم هم فقط آنها را جسورتر، مصم تر و انتقامجو تر میکند.
اپوزیسویون و مردم سوریه بعلت سلطه تابووار چند ده ساله غرب گریزی و غرب ستیزی که «ظاهراً» بخشی ازهویت آنان شده بود تصور کمک گیری از غرب را یک مسئله سیاسی /ناموسی تلقی میکردند. ولی پس از این پنجشنبه گذشته که سخنگوی یکی از گروههای اپوزسیون گام اول را در شکستن این تابو برداشت، دیروز جمعه و امروز شنبه پلاکارد های بسیار، همراه با فریاد کمک! کمک! جادوی واهی این تابوی چند ده ساله را به یکبار ابطال کرد. امروز تمام روزنامه های منطقه و دنیا تقریباً بدون استثنا با تیتر درشت نوشتند:«مردم سوریه طلب کمک میکنند». باید خیلی ساده لوح بود که همه این جریان را رخدادی بلا مقدمه دانست. با یک نگاه تیز بینانه میتوان دید که در پس آنارشی مایوس کننده رهبری اپوزیسیون سوریه مدیریتی بسیار تدبیرمند کار خود را با دقت انجام میدهد.
من در یاداشتی بر اوضاع لیبی دوماه قبل نوشتم که تاریخ، انقلاب لیبی را بعنوان یک نقطه عطف تاریخی در خود ثبت خواهد کرد نه بعلت اهمیت انقلابش بلکه بعلت اینکه قذافی با سرکوب مردم خود و بجنگ رفتن با آنها، بمبارانشان، به توپ بستنشان و.. ، صفحه روابط غرب و بویژه آمریکا را با مردم منطقه بهم زد و از آن چهره ایی کاملاً متفاوت با آنچه طی چندین دهه ساخته شده بود ساخت. حال اضافه میکنم که هیچ کس به اندازه بشار اسد نمیتوانست این نقش تاریخی قذافی رابه این خوبی، این چنین کامل کند. فکر نمیکنم دیگر چیز زیادی برای رژیم ولایی ما مانده باشد تا برآنچه اسد و قذافی کردند بیافزاید. این دو دیکتاتور تصویر غرب و آمریکا را بعنوان ناجیان ملل دیکتاتور زده منطقه فرشته وش تر از آنچه آنها در رویای خویش
میتوانستند تصور کنند ترسیم وبه ذهنییت مردم منطقه القاء کردند. آگاهانه یا نا اگاهانه، غرب آنچه را که راجع به منتالیته شرقی نتوانسته بود از مؤسسات اکادمیک خود بگیرد ازرفتار
این دو دیکتاتور با توده های از ستم استبداد بجان آمده منطقه گرفت. غرب دیگر میداند ازدرسهای بس گرانبهای این آکادمی انقلاب و توده های معترض خیابانی چگونه استفاده کند. رژیم اسد رفتنی است و غرب باید از او بسیار متشکر باشد که اواینقدر آنرا رو سفید کرد.
عراق:
این تنها در سوریه نبود که مردم در خیابانها فریاد کشیدند ای جهان ! ای غرب ! کمک کمک!
در عراق هم مسعود بارزانی در یک مصاحبه گفت ما از آمریکا میخواهیم پس از 2011 هم در عراق بماند وگرنه خطر جنگ داخلی هست. او؛ دیگر احزاب و رهبران سیاسی عراق را به دورویی متهم کرد و گفت آنها در صحبتهای دو نفره و خصوصی از لزوم تمدید اقامت نیروهای آمریکایی حرف میزنند ولی جرئت ندارند اینرا پشت تریبون بگویند.
دیروز نخستین جرقه های پیدایش یک اعتراض مستمر توده ایی نیز در عراق پیدا شد. مردم بعنوان اعتراض به ترور یک ژورنالیست و چهره ی رسانه ایی بدست افراطگرایان شیعه راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. علاوه بر آن در شهرها مختلف دیگرراهپیمایی هایی در اعتراض به فساد در دستگاه دولتی و بین احزاب پارلمانی نیز راهپیمایی کردند. برخی نشریات، این اعتراض دوم را به هوا داران مقتدا صدر نسبت دادند. ولی مهم نیست که امروز در عراقِ غرق در فساد چه گروهی دربِ «جعبه پاندروای» اعتراض را باز کند چون پس آزاد شدن «شورشگرفتنه» از این جعبه، دیگر هیچ قدرت کبریایی هم قادر به مهار بعدی آن نیست.
لبنان:
از پانزدهم اوت یعنی 4 روز دیگر قرار است رانندگان وسایل نقلیه عمومی اعتصاب کنند. سازمانده اعتصاب، فدراسیون اتحادیه رانندگان است. ولی نشانه هایی وجود دارد که حاکی از امکان گسترش این اعتصاب تا حد اعتصاب سیاسی میباشد. ولی همانجور که در یک یاداشت در هفته قبل نوشتم جامعه لبنان بعلت نظام فئودالیته سیاسی و تقسیم شدنش به فِرَق مختلف، ساختار بطور صوری دموکراسی حکومتی دارد که ناشی از همزیستی تعامل آمیز این همه فرق قومی و دینی است و نه منبعث از یک دموکراسی واقعی. این امر خود مانع حرکت یک پارچه مردم میشود چون نه یک دیکتاتوری وجود دارد تا علیه او متحد شوند و نه یکپارچگی ملی. ولی در عوض تنش بین احزاب و جریانهای سیاسی لبنان به مرحله انفجار نزدیک است و احتمال شروع جنگ داخلی در آنجا کم نیست.
دادگاه ویژه بین المللی همچنان بردستگیری متهمان وابسته به حزب الله مصمم است و اکثر جریانهای سیاسی لبنان هم انتظار دارند که حزب الله تن به اجرای حکم دادگاه بدهد و نه تنها این؛ بلکه بحث خلع سلاح حزب الله از طرف خودِ فراکسیونهای دولتی و احزاب اپوزیسیون جدی است فقط مسئله نحوه اجرای آن مطرح است و اجرای این امر یعنی، حزب الله دیگر حزب الله نباشد بلکه در بهترین حالت، یک حرب سیاسی مثل بقیه باشد البته اگر سید حسن نصرالله بتواند از زیر تیغ گیوتین دادگاه ویژه جان سیاسی بدر برد که بعید است.
لیست های جدیدی از ترورهای انجام یافته دیگری باضافه عاملین و عامرین جدیدی در راه است که بیگمان دیر یا زود نام متهمین ایرانی هم انتشار خواهد یافت.
*
بعید نیست که خود اسرائیلی ها با آمادگی از قبل مدارکی را برنامه ریزی شده برای پخش شدن نگذاشته باشند.
* *
درانتخابات پارلمانی گذشته حزب عدالت و توسعه اردوغان انتظار داشت دو سوم آراء را بدست آورد تا بتواند قانون اساسی را طبق هنجار های اسلامی حزب خود تغیر دهد که موفق به این درصد نشد. فکر میکنم با این شوالیه بازیها میخواهد آن دو سوم آرا را برای انتخابات بعدی زمینه چینی کند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|