حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
روسیه برای مقابله با ایران در آبهای خزر آماده میشود

October 08, 2011

شنبه 16 مهر 2570 = October 8, 2011

نوشتۀ رضا تقی زاده ار اف ای
 

پاره ای از ناظران معتقدند که ایران، پس از مشاهده تجربۀ لیبی، دیگر مایل به مذاکره جدی پیرامون برنامه اتمی خود نیست و اهداف نظامی اتمی خود را رها نخواهد کرد. به همین دلیل، خطر برخورد نظامی با ایران بصورت جدی افزایش یافته است.
بمنظور افزایش آمادگی در مقابل احتمال هجوم نظامی تلافی جویانه ایران علیه میدانهای نفتی متعلق به شرکتهای آمریکایی در سواحل شرقی دریای خزر، کشورهای روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان، در فاصله 9 تا 26 سپتامبر گذشته، به انجام یک مانور نظامی مشترک مبادرت نمودند. مسئولان نظامی و سیاسی ایران در قبال برگزاری مانور یاد شده و هدفهای آن، تاکنون سیاست سکوت را اختیار کرده اند.
در مانور نظامی مزبور که "مرکز-2011" نامیده شده، و در نوع خود بزرگترین رزمایش از زمان انجام مانور سال 2002 روسیه در آبهای خزر محسوب میشود، 12000 تن از نیروهای نظامی روسیه شرکت داشتند.
در جریان انجام مانور، ابتدا حمله نظامی آمریکا علیه تاسیسات اتمی ایران، سپس حمله تلافی جویانه ایران در بخشهای شرقی خزر، علیه میدانهای نفتی منطقه، باز سازی گردید و در مرحله بعد نحوه مقابله با این هجوم فرضی تمرین شد .
بر اساس گزارشهای انتشار یافته پیرامون مانور نظامی موسوم به "مرکز-11" ، واحد های اطلاعات جاسوسی روسیه، موضوع حمله تلافی جویانه ایران در آبهای خزر را کشف و متعاقباً، "واحد های مشترک واکنش سریع" و نیروهای عملیات ویژه آسیای مرکزی برای خنثی ساختن تهدید یاد شده در دو مرحله وارد عمل شدند.

مانور پیشین

در روز اول ماه اوت سال 2002 و در واکنش به پرواز هواپیماهای جت ایران در ماه ژوئن سال 2000 بر فراز یک کشتی اکتشافی شرکت نفت بی پی در آبهای مورد ادعای ایران و آذربایجان، 100 هزار تن از نیرو های نظامی روسیه بمدت دو هفته مانور بزرگی را در آبهای خزر برگزار کردند.
اگر چه عکس العمل روسیه به این اقدام با تاخیر صورت گرفت، ولی، بنا به درخواست جمهوری آذربایجان، جت های جنگنده ترکیه (عضو ناتو) بدون فوت وقت در داخل آن جمهوری به پرواز درآمدند.
در رزمایش گذشته روسیه در آبهای خزر که بزرگترین عملیات از این نوع پس از فروپاشی اتحاد شوروی محسوب میشد، 60 ناو، ناوچه و کشتی کوچک و 30 فروند هواپیمای نظامی شرکت داشتند.
کشور قزاقستان نیز بلافاصله پس از اتمام مانور روسیه، از روز 15 تا 25 اوت همان سال (2002) رزمایش "دریای صلح" را در منطقه "منگوستاو" واقع در آبهای خزر برگزار کرد.
در رزمایش سال 2002 روسیه که بعد از برگزاری اجلاس سران خزر در پایتخت ترکمنستان انجام شد، واحد های دریایی قزاقستان و آذربایجان شرکت داشتند.

توان دریایی ایران در خزر

ایران نیز داوطلب شده بود که چهار ناو مستقر در خلیج فارس را در این رزمایش شرکت دهد اما روسیه با این پیشنهاد مخالفت کرد. ایران در گذشته یک ناو کوچک و فرسوده به نام "شاهرخ" را در آبهای خزر در اختیار داشت که فاقد قابلیت نظامی بود و از آن بمنظور آموزش کادر نیروی دریایی استفاده بعمل میامد.
در عین حال نیروی دریایی سپاه پاسداران در آبهای خزر دارای قایقهای کوچک و پر سرعت است که از آنها بمنظور گشت زنی استفاده میشود. برروی تعدادی از این قایقها موشکهای سطح به سطح و مسلسل های نیمه سنگین نصب شده است.
آمریکا مایل است که از راه ایجاد پایگاههای نظامی در سواحل آذربایجان و قزاقستان، حضور نظامی خود را در آبهای خزر تثبیت کند.
متقابلا روسیه نیز بمنظور ایجاد اطمینان خاطر نزد کشور های ساحلی و اثبات داشتن قابلیت کامل دفاع از آنها، و بی نیازی به حضور نظامی آمریکا در خزر، طی سالهای اخیر نیرو های خود را در آبهای خزر تقویت نموده است.
در ماه آوریل سال 2003 روسیه و 5 کشور قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان و بلاروس پیمان امنیت جمعی ۱۰ ساله خود را به یک پیمان دفاعی منطقه‌ای تمام عیار تبدیل نمودند.
سیاست روسیه در خزر متوجه همکاری دفاعی با سه کشور ساحلی قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان، و حفظ مناسبات کاری با ایران است. روسیه مایل است تا حد ممکن ناتو را از آبهای خزر دور نگاه دارد.
ترکمنستان به دلیل داشتن مرز زمینی با ایران و دوری از روسیه، تاکنون از داخل شدن جدی در ترتیبات امنیتی با روسیه پرهیز کرده است.

مانور اخیر

بر خلاف مانور سال 2002 روسیه که در آن مقابله با تهدید ایران مورد اشاره مستقیم قرار نگرفته بود، طی مانور اخیر مقابله با خطر هجوم نظامی ایران بصورت آشکار مطرح شد.
در اولین مرحله از مانور ماه جاری، ابتدا حمله از جنوب خزر (واحد های نیروی دریایی سپاه) آغاز و در مرحله بعد حدود 70 هواپیمای جنگی اف-4 و اف 5 (ایران ) در این عملیات تهاجمی شرکت میکنند.
تصور شرکت دادن 70 فروند از هواپیماهای نظامی ایران در تدارک حمله به بخش شرقی خزر، با توجه به توان محدود نیروی هوایی ایران، تا حدود زیادی غیر عملی بنظر میرسد، و تنها توجیه ممکن را میتوان به اصل "غافلگیری" در یک هجوم غیر قابل انتظار نسبت داد.
منطقه عملیات مانور اخیر دقیقا همان منطقه مانور سال 2002 روسیه و قزاقستان، یعنی چاههای نفت واقع در "منگوستاو" در آبهای ساحلی قزاقستان است که توسط شرکت آمریکایی اکسان موبایل عملیات اکتشاف و استخراج نفت در آن صورت میگیرد.
با وجود بی اعتنایی ظاهری ایران به برگزاری مانور یاد شده، روسیه به هیچ وجه اهمیت انجام رزمایش "مرکز-2011" را پنهان نساخت.
رهبری مانور یاد شده را نیکلایی ماکاروف رییس ستاد مشترک نیرو های مسلح روسیه بر عهده داشت و دیمیتری مدودف رییس جمهور روسیه نیز در 26 سپتامبر و روز پایان عملیات، منطقه برگزاری مانور و واحد های شرکت کننده در آن را مورد بازدید قرار داد.

واکنش متفاوت ایران

اگرچه ایران موضوع برگزاری این مانور را توسط روسیه به هیچ وجه مورد اشاره مستقیم قرار نداد، اما حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی بعد از پایان مانور روسیه در آبهای خزر، از آمادگی ایران برای حضور در اقیانوس اطلس و نزدیک شدن کشتی های جنگی آن کشور به مرزهای آبی آمریکا خبر داد! برخورد مقامات آمریکایی با این اظهارات سیاری نیز "جدی " نبود.
همزمان با این تحولات، جرارد آراد سفیر فرانسه در سازمان ملل که در تمامی گفتگو های 1+5 با ایران شرکت داشته، اعلام خطر کرد که در صورت ادامه برنامه های اتمی ایران بسوی اهداف غیر نظامی، خطر برخورد نظامی با آن بسیار جدی خواهد بود. او همچنین تاکید کرد : "پاره ای کشورها قرار گرفتن ایران در آستانۀ تبدیل شدن به یک نیروی نظامی اتمی را تحمل نخواهند کرد."
طی اظهار نظر دیگری در این رابطه، پیتر هیوز، سفیر سابق بریتانیا در کره شمالی، طی توقف در کره جنوبی اظهار داشت: "شاید چنانچه قذافی برنامه اتمی خود را واگذار نکرده بود، مورد حمله ناتو قرار نمیگرفت."
با توجه به این جمع بندی، پاره ای از ناظران معتقد اند که ایران بخصوص پس از مشاهده تجربه قذافی در لیبی، آماده مذاکره جدی پیرامون برنامه اتمی خود نیست، و اهداف نظامی آنرا به هیچ وجه رها نخواهد کرد. از این لحاظ، خطر برخورد نظامی با ایران بصورت جدی افزایش یافته است.
روسیه نیز به عنوان یک کشور صاحب منافع جدی در مجاورت با ایران، به سهم خود و از راه برگزاری یک مانور نظامی بزرگ در آبهای خزر، مصمم به بهبود سطح آمادگی برای برخورد با شرایط غیر قابل پیشبینی ناشی از یک رویارویی نظامی در منطقه شده است.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

کاوه یزدانی

درود بر حق عزیز
با پیشنهاد جنابعالی موافقم، سفارشی که زنده یاد دکتر داریوش همایون به ملت ایران سفارش کرد بخصوص به نسل جوان گفت ، هّمت را بالا بگیرند، همچنین گفت تنها راه حل ایران لیبرال دمکراسی بر پایه های اعلامیه جهانی منشور حقوق بشر می باشد،. همانگونه که جنابعالی سفارش کردید، نیاز به سازماندهی می باشد واین اقدام ضرورت دارد. سپاسگزارم

پاینده ایران

October 11, 2011 04:23:18 PM
---------------------------

حق

با درود
این مقاله را نخوانده ام ولی نظر کاوه عزیزم را خوانده ام و توجه وطنپرستان را به آن جلب می کنم بویژه بخش زیر را:-

؛یاد سخنان زنده یاد دکترداریوش همایون، موضوع سخن در باره حفظ تمامیت عرضی ایران وهمکاری دست های بیگانه وگروه های تجزیه طلب بود، ایشان فرمودند، دمکراسی را می خواهیم چه کنیم؟ وقتی ایران نباشد؟ حالا می فهمم حق با آقای داریوش همایون بود، دمکراسی را می خواهیم چه کنیم ؟ وقتی ایران نباشد؟ یک ساعت به این دوپرسش فکر کنید. بَد بینانه است، اما ارزش فکر کردن را دارد.؛

در این دقایق خطرناک در تاریخ کشور عزیزمان ایران اولین و آخرین دغدغه همه ما وطنپرستان باید و باید نگه داشتن سرزمین مان ایران باشد. من از سرآمدان جامعه ایرانی برون مرزی و در صدر آن حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) تقاضا می کنم در این دقایق بحرانی که کشورمان با آن روبروست فعالانه وارد عرصه سیاسی شود و از طریق رسانه های ایرانی ملت ایران درون و برون مرز را با خطرات جدی ای که کشورمان با آنها روبروست آگاه کند و راه حلهایی ارائه کند. قبول یا رد این راه حلها را هم بعهده ملت بگذارد. مهم آنست که در آینده کسی ادعا نکند که این حزب در آن لحظات بحرانی کجا بود؟

اعتماد به نفسی که من در رژیم کهریزکی نسبت به جنگ احتمالی علیه ایران می بینم، اعتماد به نفس و قند در دل آب کردنی که من در نیروهای تجزیه طلب در حمله نظامی علیه ایران می بینم، بی خیالی و اعتماد به نفسی که من در حامیان ایندو از ملی مذهبی و سکولار دمکرات سبزش گرفته تا اعجوبه هایی مثل علیرضا نوریزاده و محسن سازگارا اش در برون مرز می بینم، آلترناتیوسازی هایی از جنس لیبیایی که جمیع اینها با دست بیگانه دارند برای ما می سازند، بنظر من هیچ نیروی دیگری بجز حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و نیروهای پراکنده وطنپرست مثل امین موحدی ها را سراغ ندارم که در این لحظات بحرانی همه هم و غم خود را در راه موجودیت و بقای ایران خرج کنند. باید هر ریسکی که هست به جان بخرند و توجه رسانه ها و ژورنالیست ها و نیروهای پراکنده ملی ما را در درجه اول جلب کنند و همزمان با ایجاد چنین نیرویی، از طریق رایزنی با این رسانه و ملیون، صدای خود را بسیار رسا به ملت ایران در درون و برون مرز برسانند. اعلام کنند که موجودیت و حفظ ایران در این دقایق بحرانی تنها وظیفه ایست که در این لحظه برای خود قائلند و بس.

وحشت بزرگی در راه است - احتمال اینکه رژیم کهریزکی برای نجات و فرار افراد و اموال دزدیده شده خود با کشورهای بیگانه به این توافق رسیده باشد که جنگ شود را نمی توان رد کرد صرفنظر از اینکه این احتمال بسیار کم و بعید بنظر برسد. این بازیها و رجز خوانی های رژیم کهریزکی که جنگ طلبانه است درست در راستای اهداف سیاسی همه کشورهای بیگانه و تجزیه طلبان و حامیانشان قرار دارد که هر کدام سهم خود را ببرند. دست همه اینها در یک کاسه است و اگر مخالفتی نسبت به یکدیگر نشان می دهند برای فریب دادن ملت ایران است و رد پا گم کردن. اگر جنگ شود و ایران تکه و پاره شود در تاریخ هایشان نخواهند نوشت که چنین توطئه هایی و همکاری هایی بین نیروهای بظاهر متضاد بود بلکه خواهند نوشت هر یک از اینها به تنهایی خود یکی از عوامل بودند و تمام کاسه و کوزه ها را بر سر ملیونی خواهند شکست که در آستانه جنگ هیچ کاری بجز پرداختن به موضاعات انحرافی و درگیری مثلا با نوری علاء ها نکردند. همانهایی دوباره تاریخ را خواهند نوشت که بعد از سقوط پهلوی ها نوشتند و هنوز که هنوز است تمام کاسه و کوزه ها را از کوتای ۲۸ مردادشان گرفته تا اعدام گلسرخی گرفته تا انقلاب شکوهمند شکست خوده شان را به گردن یک نفر، شاه فقید، انداخته و با پررویی تمام تا به حال هم ادامه داده اند. اگر جنگ رخ دهد، رژیم کهریزکی هیچی در ایران برای از دست دادن ندارد و ایران برایش همان هیچ بزرگی است که برای امام دجالش و خونخوارش خمینی بود. چند صد نفرشان با اموال دزدیده شده از ایران به روسیه یا کوبا و ونزوئلا فرار می کنند. این تنها خواسته رژیمی است که می داند نمی تواند بیش از این بماند و بهمین منظور دست خود را با بیگانه بر علیه ایران در یک کاسه کرده است چون راه نجاتش حمله نظامی به ایران است و تمام سیاست هایش خلاصه می شود در دعوت بیگانگان به حمله به ایران. تجزیه طلبان و حامیان سکولارشان هم هرگز در ایرانی لیبرال دمکرات/آزاد و آباد به خواسته های خود نمی رسند و خطر افشای تمام خیانتهایشان در طول تاریخ معاصر ایران بسیار برایشان گران تمام خواهد شد و آبروی نداشته شان را بیشتر و در تاریخ ایران با نام و نشانهایشان به ثبت خواهد رساند. پس اینها هم مثل رژیم کهریزکی هیچی برای از دست دادن ندارند ولی با دست در یک کاسه با رژیم و بیگانه کردن به خیلی چیزها خواهند رسید و گذشته ننگین شان هرگز فاش نخواهد شد. همه این نیروها که دست در یک کاسه دارند از وقوع یک جنگ بهره مند می گردند و آرزویشان جنگ است. در این میان هر سه در انظار عمومی خود را در تضاد با یکدیگر جلوه می دهند تا افکار عمومی در ایران و جهان را بفریبند. اگر این سه ریگهای درشتی به کفش نداشتند چرا از آلترناتیو سبزی که در ایران موجود بود و هست استقبال نکردند و در سرکوبش به رژیم کمک کردند! چون جنبش سبز منافع ملی ایران را حفظ می کرد و ضامن موجودیت و بقای ایران و جلوگیرنده جنگی بود که بیگانه و تجزیه طلب و حامیانشان برای رسیدن به اهداف شوم خود می خواستند.

بنظر من، در حال حاضر باید از همه وطنپرستان خواست که اختلافات خود را کنار گذاشته و علیه حمله نظامی به ایران بسیج شوند. آنهایی که در اینمورد دبه در خواهند آورد را اینگونه ملت ایران خواهد شناخت و از آنها دوری خواهد جست. این به پالایش آپوزیسیون از نیروهای ضد ملی و شفاف شدن اوضاع آپوزیسیون هم کمک خواهد کرد. مردم هم در مورد اینها از سر در گمی در خواهند آمد.

اگر وطنپرستیم باید حالا که کشورمان مریض است نشان دهیم که چگونه از آن پرستاری خواهیم کرد. وقتی مریض مرد نیازی به پرستار نیست بلکه نیازمند نعش کش خواهد بود. در مورد ایران هم هر بی سر و پایی عضوی از آن را قطع و با خود بعنوان غنیمت خواهد برد.

پاینده ایران و ملت ایران

October 11, 2011 03:26:15 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

درود

نتیجه ای که از تحلیل ها بدست می آید و مانورهای نظامی پی در پی در مناطق مرزی آبی وخاکی ایران، بیشتر آبی هم در خلیج فارس وهم در دریاچه مازندران( خزر )، وبا توجه به لفازی های خامنه ای واحمدی نژاد خطاب به ترکیه واختلافات اعراب با رژیم ، و دیگر ضعف های رژیم را کنار یکدیگر می گذاریم وجغرافیای ایران وملتی که درمرکز این جغرافیا یی که در محاصره آتش حمله نظامی قرار دارد تصور می کنی، تصویر یک جنگ نابرابر است. یک طرف رژیم احمق اسلامی و طرف دیگر قدرت های شرق و غرب وبخشی از همسایگان می باشند. اصلاً تصویر زیبایی نیست.
یاد سخنان زنده یاد دکترداریوش همایون، موضوع سخن در باره حفظ تمامیت عرضی ایران وهمکاری دست های بیگانه وگروه های تجزیه طلب بود، ایشان فرمودند، دمکراسی را می خواهیم چه کنیم؟ وقتی ایران نباشد؟ حالا می فهمم حق با آقای داریوش همایون بود، دمکراسی را می خواهیم چه کنیم ؟ وقتی ایران نباشد؟ یک ساعت به این دوپرسش فکر کنید. بَد بینانه است، اما ارزش فکر کردن را دارد. مخصوصا برای شاگردان خمینی، از بالا تا پایین وکمونیست های منحرف ایران خراب کن خیلی ارزش فکر کردن دارد. این روی بدبینانه سکه است. روی خوش بینانه سکه نیز خیزش ملی ایران است که اگر موفق به پایین کشاندن رژیم شود، می تواند به تمام غا عله های جنگ طلبانه پایان دهد وایران را از این پیچ تاریخی وسرنوشت ساز به ساحل پیروزی وآغاز نوسازی از نقطه صفر. برساند. صد ساله که می سازیم وخراب می کنیم. نقطه، دوباره از نقطه صفر شروع کنیم.

پاینده ایران

October 11, 2011 01:03:57 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites