حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
از خوشکیش تا خاوری

October 11, 2011

سه شنبه 19 مهر 2570 = October 11, 2011

دکتر مهرداد حریری شهروند
 

هفته گذشته یکی دیگر از نمونه های فساد گسترده مالی مافیای اقتصادی جمهوری اسلامی افشا شد و در طی آن محمودرضا خاوری، رئیس بانک ملی ایران (و به قول وب سایت رسمی بانک ملی بزرگترین بانک دنیای اسلام) که از عوامل این رسوایی مالی بود به کانادا گریخت. زوایای این رسوایی مالی آنقدر است که رسیدگی به همه آنها نیاز به گروه های کارشناسی ویژه دارد، اما شاید بزرگترین رسوایی برای نظام جمهوری اسلامی این است که ارشدترین مقامات آن نظام نیز احساس امنیت اجتماعی نمی کنند و متوسل به شهروندی کشور دیگری می گردند. محمودرضا خاوری دارای شهروندی کانادا است و این اوج رسوایی نظامی است که جز پوسیدگی از آن چیزی نمانده است. نظامی که حتی لحظه ای توان ایستادن بدون اتکا به اسلحه را ندارد.
بیش از سه دهه پیش زمانی که شایسته سالاری نسبی در کشور حاکم بود، در جایگاه رئیس هیات مدیره بانک ملی ایران، یوسف خوشکیش بود که پس از پیروزی انقلاب دستگیر شد و مدتی بعد اعدام گردید. یوسف خوشکیش در ابتدا کارمند ساده بانک بود که پس از قبولی در کنکور اعزام کارمندان بانک به خارج به فرانسه رفت و دوره بانکداری را در آنجا تکمیل کرد. پس از بازگشت به ایران و چند سال خدمت در بانک با گذراندن امتحان دیگری از طرف بانک ملی برای تکمیل تحصیلات بانکداری، این بار به انگلستان رفت و پس از طی این دوران مجددا به ایران بازگشت و به خدمت خود در این بانک ادامه داد. وی به دلیل شایستگی ها و دانش گسترده در زمینه بانکداری مراتب ترقی را طی نمود تا به عضویت هیات مدیره بانک ملی رسید و نهایتا به ریاست هیات مدیره برگزیده شد. در طی مدیرت او بانک ملی به یک بانک معتبر جهانی تبدیل گشته و در رده بندی یکصد بانک معتبر دنیا جای می گیرد که تاکنون هیچ بانک ایرانی در چنین جایگاهی قرار نگرفته است. خوشکیش به مدیری مصمم و بسیار حساس به منافع بانک مشهور بود که حتی برای ایجاد حسابی برای کمک های ضروری به کارمندان بانک وجه اولیه آن را از حساب شخصی خود مصرف کرد تا به بانک ضرری نرسد. خوشکیش در ابتدای سال 57 به ریاست بانک مرکزی ایران رسید و پس از پیروزی انقلاب دستگیر و روانه زندان شد. شایع بود که او را وادار می کردند تا دستشویی های زندان را بشوید و وقتی او به این امر اعتراض کرد او را به دستور خلخالی و به روایتی به دستور خمینی تیرباران کردند. در گرماگرم انقلاب به خوشکیش هشدار می کنند که از ایران خارج شود، اما او ماند چون اعتقاد داشت گناهی مرتکب نشده و پرونده اش کاملا پاک است. اموال او در هنگام مرگ به منزل ویلایی اش در شمال تهران و اتومبیل شخصی اش محدود می شود.
حکایت خوشکیش و خاوری تنها حکایت دو فرد نیست. این داستان دو سیستم متفاوت است که یکی خوشکیش را می پروراند و دیگری خاوری را. یکی نظامی است که مدیریت اداری با نظمی نسبی دارد. یک کشور در حال توسعه با رشدی موزون و با ثبات و فضایی که در آن اندازه ای از شایسته سالاری حاکم است. افراد به سازمان خود دل بسته اند و مهمتر از آن امید به آینده وجود دارد. در نظام دیگر اما تنها چاپلوسی و نوکرمآبی است که حاکم است. تعهد نه به سازمانی است و نه به کشوری. مافیای رانت خواری است که برای هیچ چیز و هیچ کس ارزش و شأنی قائل نیست و بر تمام سازمان های اداری بر آن مستقر است.
در تاریخ جمهوری اسلامی این اولین باری نیست که اختلاس بزرگی کشف می شود. در دهه شصت بنیاد نبوت نمونه ای از اختلاس های کلان بود و تنها زمانی ماجرا افشا شد که رئیس بنیاد هوای آن کرده بود که کاندید ریاست جمهوری شود. این امر بر برخی گران آمد و به قولی زیرآبش را زدند. آن دیگر ماجرای اختلاس یکصد و بیست میلیارد تومانی بود که آقای رفیق دوست و برادرش درگیر آن بودند. این ماجرا توسط حشمت طبرزدی و در نشریه دانشجوی بسیجی افشا گردید. در پی آن حشمت طبرزدی دستگیر شد و نشریه اش توقیف گردید، اما متهم اصلی پرونده یعنی آقای رفیق دوست همچنان مشغول بیزینس است. طبرزدی در سیستمی که عدالتی وجود ندارد به جرم حق خواهی همچنان در زندان به سر می برد. چند سال پیش نیز ماجرای اختلاس صدها میلیون پول توسط شهرام جزایری برملا شد. آن هم تنها به این دلیل که با اصلاح طلبان هم سر و سری داشت اما ده ها آقازاده دیگر و در ابعادی بسیار بزرگتر همچنان به حیف و میل اموال بیت المال مشغول بوده و هستند. کشف چندباره صدها تن طلا و تبدیل شدن آنها به مس و کشف صدها میلیون ارز در حال خروج از مرزهای کشور تنها موارد کشف شده غارت منابع کشور توسط باند حاکم است.
در نظام جمهوری اسلامی همه چیز سرتاسر فاسد شده است. نظام بانکی کشور که زمانی یکی از سالم ترین نهادهای این کشور بود، آماج دست اندازی ها و فساد گسترده شبکه های مافیای قدرت شده است. از استقلال نظام بانک نیز همانند قوه قضاییه و دیگر نهادهای کشور چیزی باقی نمانده است. ایران ثروتمند در چمبره گروهی است که مملکت را مایملک خویش می دانند. گروهی ناشایست که با رجزگویی و نوکر مآبی به مقامی می رسند و تنها با زور اسلحه بر قدرت می مانند. بدین گونه است که در چهار گوشه ایران ثروتمند، فقر بیداد می کند. اقتصادی با درآمد یک صد میلیارد دلاری رشد آن صفر است و تولیدی وجود ندارد و تنها جولانگاه معامله گران ارز است. ایران ما در نازل ترین دوران خود به سر می برد و راهی جز با فروپاشی نظام دینی حاکم به بیرون از این بن بست نیست.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حق

با درود به هموطنانم،
نظر زیر را چند روز پیش وقتی این مقاله در سایت خبرنت منتشر شد فرستادم:-
بهترین و بدترین فرزندان ایران معاصر". زنده یاد خوش کیش در زمره بهترین فرزندان ایران زمین و خاوری در زمره بدترین فرزندان ایران در تاریخ ایران به ثبت رسیدند. هر دو به مقام رئیس بانک ملی در دو نظام کاملا متضاد رسیدند. خوش کیش با پشتوانه استعداد و کوشش و فرصت هایی که نظام وقت در اختیار امثال او گذاشت به بالاترین مقامات رسیدند و با پاکی و صداقت به کشور و ملت خود خدمت کردند. خوش کیش ها هدفشان ساختن ایرانی آباد، سربلند و آزاد از دزدی و غارت بود. خوش کیش ها وطنپرست و ایرانی بودند. بعد از انقلاب این بهترین فرزندان ایران، امثال خوش کیش، هویدا و پرویز نیکخواه ها، قربانی حس حسادت و عقده های روانی مشتی بیوطن، نامرد، جانی، بیسواد، دزد و غارتگر مثل خاوری، محصولی، رفسنجانی، خامنه ای، احمدی نژاد و و و به سرکردگی آن خمینی گجستک که ایران برایش یک هیچ بزرگ بود شد که ماموریتشان فقط و فقط نابود کردن هر آنچه پهلوی ها و رجالشان با خون و دل ساختند بود و به فلاکت نشاندن ملت ما بود و بس.
با سپاس از آقای حریری بابت این مقاله با آنکه نسبت به شاه فقید کم لطفی می کند وقتی می نویسد که نظام پهلوی نظامی نسبتا شایسته سالار بود. چطور می شود نسبتا شایسته سالار بود وقتی بانک ملی که بنیانگزارش رضاشاه بود و با هیچ آغاز کرد در عرض چند دهه به یکی از بهترین 100 بانک های جهان تبدیل شود! آنهم در رقابت با بانکهایی مثل لویدز و بارکلیز و و و که قدمتی چند صد ساله داشتند! و فراموش می کند که روند بانک ملی رو به جلو بود مثل بسیاری از صنایع دیگر در ایران مثل شرکت هواپیمایی هما یا شرکت نفت یا ایران ناسیونال و و و.
یاد همه خوش کیش های وطنپرست که در سازندگی ایران و خدمت به ملت ایران از هیچ کوششی دریغ نکردند همیشه گرامی باد. و شرم و ننگ باد بر خاوری های بیوطن و دزد و کثیف و خائن که کشورمان را نابود کردند.
پاینده ایران و ملت ایران

October 14, 2011 11:53:55 AM
---------------------------

كتايون

فقط تاريخ است كه ميتواند نوك پيكان اتهاماتي كه به طرف شخصي بيگناه نشانه گرفته است را به كنار بكشد .
خوشكيش هم يك نمونه از قربانيان بيگناه بود .
اما در اين ميان بزرگترين جفاي تاريخي به رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه و شهبانو فرح پهلوي شد.
بايد عبرت آموخت و درصدد جبران گذشته برآمد.

October 14, 2011 10:24:57 AM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites