حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
خرافات سیاسی‌ در مصاف با خرافات مذهبی‌!

October 12, 2011

چهارشنبه 20 مهر 2570 = October 12, 2011

امین موحدی
 

سال‌ها پیش برتراند راسل فیلسوف شهیر انگلیسی‌ گفت: «برای تربیت صحیح یک ملت و آماده کردن مردم جهت رویارویی با مشکلات داخلی‌ و خارجی‌، هیچ نیازی به ساختن و گستراندن مکتب‌های پیچیده فلسفی و سیاسی‌ وجود ندارد. کافی‌ است که حقیقت وقایع و رویداد‌ها را آن‌گونه که بوده‌اند در اختیار مردم قرار دهیم ،آنگاه خواهم دید که مشکلات به آسانی حل می‌شوند.»
محمد ارسی نویسنده و تحلیگر مسائل سیاسی‌ و اجتماعي در بخشی‌ از کتاب خود تحت عنوان «جمهوریت در رویارویی باسلطنت فقیهان» ضمن هشدار در مورد دادن اطلاعات غلط بر اساس اغراض شخصی‌ آورده است: «آن دسته از ایرانیانی که برای خروج از بن بست دیکتاتوری مذهبی و هموار کردن راه دمکراسی و سازندگی، پیکار می‌کنند بیشتر از هر جمع و فرقه‌ای‌ به کشف حقایق امور و شناخت درست از اوضاع پیچیده ایران نیازمندند. اوضاع مملکت ما به اندازه کافی‌ بغرنج و گره‌درگره است. اجازه نباید داد این وضع غیرعادی و گره‌درگره، با شایعه و دروغ و گستراندن خرافات سیاسی پیچیده‌تر و مبهم‌تر شود.»
با این مقدمه می‌پردازیم به آنچه که این‌روز‌ها شاهد آن هستیم مبنی بر تعاریف جدیدی از سکولاریزم و فدرالیزم و حتا دمکراسی. به طور مثال تعاریفی که برخی جدیدا از سکولاریزم و فدرالیزم و دمکراسی و ارتباط آنها با هم عرضه می‌کنند، تعاریفی هستند که با روح فدرالیزم و دموکراسی‌ و سکولاریزم منافات دارند از جمله اینکه می‌گویند: «دمکراسی بدون حکومت و جامعه سکولار ممکن نیست» و يا درباره لزوم روش فدرالی در اداره کشور ایران به لحاظ وجود اقوام مختلف در ایران، فدرالیزم را برای کشور تجویز مي‌کنند.
در پاسخ به اين‌گونه تعاريف معکوس باید عرض کرد که تکرار اشتباه در تعریف دمکراسی و بدون آنکه توجه داشته باشيم دموکراسی، خود‌به‌خود سکولاریزم نيز هست، فرض جدا بودن دمکراسی از سکولاریزم را القا و آنگاه از لزوم پیوند دادن آنها با هم صحبت مي‌شود در حالي که آنها اساسا در پيوند با يکديگرهستند اما ارتباط آن‌ها باهمديگر، یک ارتباط یک‌طرفه است یعنی‌ اینکه هرجا دمکراسی باشد، سکولاریزم نيز هست، اما برعکس، وجود سکولاریزم تضمین کننده وجود دمکراسی نیست.
در مورد تعاريف و برداشت‌هاي خوسرانه و بي‌پايه از مفهوم فدراليزم و سپس تجویز فدرالیزم برای ایران به استناد به آن تعاريف ساختگي نیز ابتدا بايد ، تعریف فدرالیزم را آنگونه که هست نه آنگونه که آنها مي‌خواهند از آنان خواست.
و در وهله دوم به آنان يادآور شد که برداشت‌تان از فدرالیزم غلط است، شما فدرالیزم را برای تشکیل حکومت‌های محلی تعریف می‌کنید که در آن هر قسمتی‌ برای خود حاکمیت ملی‌ داشته باشد! اما این‌گونه نیست چرا که حاکمیت ملی‌ به عنوان امری واحد، تقسیم‌ناپذیر، تعطیل‌ناپذیر و تفویض ناپذیر مي‌باشد، یعنی‌ اینکه یک تبریزی همانقدر بر تهران حاکمیت دارد که یک تهرانی بر تبریز و الي آخر.
اگر در نظام دمکراتیک برخوردار از هر حالت سیاسی‌ مثلا فدرالیزم، تقسیمی صورت می‌گیرد، تقسیم مسئولیت‌ها هست نه تقسیم حاکمیت، مضاف براينکه ایران مرحله قومیت‌ها را نیز پشت سر گذاشته و قومیت به معنای‌ واقعی‌ در ایران وجود ندارد چرا که تمامی اقوام ایرانی در هم جوشیده، تنیده و یکپارچه شده است، اگر شما بتوانید یک شهروند تهرانی را از نظر قومی رصد کرده و قوم اصلی‌ وی را برای ما روشن کنید آنگاه می‌توانیم در این باره به شما حق بدهیم.
ایران، ملوک الطوایفی را پشت سر گذاشته، دوران ممالک محروسه را گذرانده و تبدیل به ملت واحدی شده همانگونه که آلمان، دوران دوک نشینی را گذرانده و تبدیل به ملتی به نام ملت آلمان شده است. حال این «نوفدرال‌ها»، تعریف جدیدی از فدرالیزم ارائه می‌دهند و روح فدرالیزم را نقض می‌کنند و بر اساس تعریف جدید و خرافی مدعیان امروزی فدرالیزم در ایران، لابد مردم آلمان نیز باید برگردند به دوران دوک‌نشینی و مردم آمریکا به جنوبی و شمالی‌ تقسیم شوند!
پس از ارتجاع مذهبی‌ اینکا شاهد ارتجاع سیاسی‌ نیز هستيم.ارتجاع ،ارتجاع است چه به نام مذهب باشد چه به نام فدرالیزم و یا سکولاریزم .علاوه بر این، بيرون کشیدن اجزایی از دموکراسی‌ و ارائه تعریف جدید من‌درآوردی و خرافی از واژه‌هایی‌ که در دموکراسی حل شده‌اند، ضربه به دمکراسی و در واقع تجزیه دموکراسی تلقی می‌گردد.
اما موضوع اصلی‌ اینجا است: فلسفه فدرالیزم برای متحد کردن واحدهای کوچک درگیر باهم و تشکیل یک واحد بزرگ ایجاد شده است، در فدراليزم، نقاط مشترک، مبنا قرارمی‌گیرند، حال اینکه مطابق تعریف دوستان «نوفدرال» بر خلاف روح فدرالیزم، نقاط اختلاف، مبنای فدرالیزم قرارمي‌گيرد که مثلا چون در قسمتی از کشور به نان «چورک» می‌گویند، پس مي‌توان از این اختلاف در زبان محاوره‌ای‌ و لهجه به فدرالیزم رسید! و به استناد اختلاف در زبان، واحد بزرگی همانند ایران که هیچ نشانه‌ای‌ از درگیری در اجزای آن نیست، را مي‌شود به واحدهای کوچک تقسیم کرد و این‌را فدرالیزم می‌نامند؟! غافل از اینکه فدرالیزم، با مشترکات ساخته می‌شود نه با مفترقاتي نظير زبان و لهجه و حتي نژاد.
اگر بخواهیم از تک‌تک واژه‌های خرافی جديدالاستخراج يا واژه‌هاي قديمي جديدالتعريف نام ببریم باید چندین کتاب قطور را به این امر اختصاص دهیم که نه در توان من است و نه در حوصله خوانندگان گرامی‌.
لذا کوتاه سخن اینکه به جای پیچیده کردن اوضاع سیاسی و ارائه تعاریف خرافي وجدلی از واژه‌ها، بیایید و اوضاع را ساده‌تر کنید. این معادله یک مجهول دارد که باید در حل آن بکوشیم نه آنکه مجهولات دیگری چون سکولاریزم نو و کهنه و فدرالیزم بزرگ و کوچک و متوسط و قس عليهذا، بر مجهولات بیفزاییم. به جای حل معادله و مجهولی به نام استبداد دینی، روز به روز پارامتر‌های جدیدی از تعاريف ثابت، خراشيده و تراشيده مي‌شود و متغیر‌های جدیدی اضافه.
براي حل اين معادله، سقراط و بقراط و انیشتن ودکارت هم ناتوان خواهند بود، چه برسد به من و دیگران. به جای خرافه‌پردازی‌های جدید، تلاش کنید با خرافه‌ای‌ به نام جمهوری اسلامی مبارزه کنید. با خرافات سیاسی‌ نمی‌توان به جنگ خرافات مذهبی‌ رفت، اصلا با خرافات نمی‌شود، خرافات را مغلوب کرد.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites