امروز رادیو سوئد یک گزارش خبری از لیبی را چند بار تکرار کرد. موضوعع این گزارش قربانیان تجاوز جنسی نیروهای قذافی در جریان جنگ داخلی لیبی بود. گزارشگر رادیو میگوید سقوط رژیم قذافی برخی مشکلات را حل کرده است ولی مشکلاتی را نیز بوجود آورده است که ترمیم آنها به زمان بس زیاد نیاز دارد. از جمله این مشکلاتِ پس قذافی، مسئله روانی، روحی، خانوادگی و اجتماعی هزاران زن و دختری است که توسط نیروهای قذافی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و بیشتر آنها در برابر دیدگان اطرافیان خود.
برای اینکه به عمق فاجعه مورد گزارش رادیو سوئد پی ببریم کافیست تجاوز گروهی چندی پیش در اصفهان را که متجاوزین، مردان را جداکرده و به همسران آنها تجاوز کردند را در نظر بگیریم و ضمناً بدانیم این مورد فقط میتواند موردی تصادفاً برملا شده باشد و تنها مورد نمیتواند باشد. در نظر بگیریم جلوی چشمان خود ما، زنانمان، دخترانمان، پسرانمان و مادرانمان مورد تجاوز قرار گیرندد.
«مفیده » زن مدد کاری که دریک درمانگاه در طرابلس (لیبی) با چهار همیار دیگرش به مشکلات روحی، خانوادگی و اجتماعی این گونه زنان آسیب دیده رسیدگی میکند، میگوید که جامعه ما جامعه ای سنتی است و زنی که مورد تجاوز قرار گیرد براحتی نمیتواند جایگاه خود را در بین خویشاوندان خود و جامعه بازیابد و اغلب طرد میشوند. چنین زنانی بزبان ساده چرکین شده اند و جامعه و اطرافیان نگاهی بد به آنها دارند. البته گزارشگر رادیو فقط از دختران و زنان مورد تجاوز قرار گرفته سخن میراند ولی تصور اینکه بسیاری از پسران جوان هم ممکن است مورد تجاوز قرار گرفته باشند که بخاطر شرم و آبرو داری نخواهند آنرا بازگو کنند چندان دشوار نیست.
در همان بحبوحه تعرض نیروهای قذافی بطرف بنغازی، گزارشهایی در رسانه های دنیا درج شد دایر بر اینکه فرماندهی نیروهایی قذافی «ویاگرای» مجانی بین نفرات خود پخش کرده است. من در همانموقع این خبر را در یکی از یاداشتهایم راجع به رخدادهای لیبی ذکر کردم. رژیم قذافی برای منکوب کردن جنبش اعتراضی مردم حتا به استخدام مزودراز چاد و نیجر نیز مبادرت و آنها را نیز با ویاگرای مجانی تجهیز کرده بود که امروزه صد ها نفر از آنها به اسارت درآمده اند.
قذافی 42 سال بنام« قائد» و «رهبر» لیبی براین ملت و بنام آنها بر آنها فرمان راند و آنگاه که آنان از ستمش بجان آمده و به سرنگونیش برخواستند؛ مزدوران نظامی خود را با سلاح سنگین و «ویاگراهای» سبک مجانی بجانشان انداخت.
قریب سی پنج سال پیش کشوری که امروز بنگلادش نامیده میشود، پاکستان شرقی نام داشت و بخشی از همین پاکستان امروز بود. دماغه شبه جزیره هند، این دو پاره ی کشوررا از هم جدا کرده بود. حزب «عوامی لیگ» به رهبری مجیب الرحمان از قسمت پاکستان شرقی برنده انتخابات ریاست جمهوری آندوره شده بود ولی نظامیان پاکستان به رهبری ژنرال یحیی خان از پذیرشِ فردی از قسمت شرقی و «بنگالیِ هندی تبار» بعنوان رئیس جمهور پاکستان سرباز زد. حزب عوامی لیگ تصمیم به جدایی گرفت. دولت نظامی یحیی خان ارتشی یکصد هزار نفری را بدانجا گسیل کرد تا «فتنه» را بخواباند. این ارتش برهبری ژنرالی بنام «نیازی» «فتنه» مردم را نتوانست بخواباند زیرا مجیب الرحمن و حزب عوامی لیگ از هند تقاضای کمک کردند و خود نیز به اسلحه متوسل شدند. ارتش جمهوری اسلامی پاکستان از نیروهای مردمی پاکستان شرقی و ارتش هند شکست خورد و همه به اسارت درآمدند ولی این ارتش در جبهه تجاوز به زنان و دختران مردم پاکستان شرقی پیروزیشان چشمگیر بود. به صدها هزار زن و دختر مردم تجاوز کردند. یکصد هزار زن و دختر را حامله کردند. پس از پیروزی بر این ارتشِ «زنا کار»، به ابتکار شخص مجیب الرحمن و حزب عوامی لیگ دولت تازه تأسیس بنگلادش به این زنان عنوان قهرمانان جنگ داد. این تنها اقدام و شاید بهترین اقدامی بود که میتوانست در آن جامعه مسلمان سنتی ازتبدیل این «زناکاری ملی» به یک فاجعه اجتماعی جلوگیری کند.
ارتش آلمان هیتلری قریب 7 سال بخشهای وسیعی از اروپا را اشغال کرد. در باره جنایات نازیها زیاد گفته و نوشته شده است ولی کسی تا بحال ادعا نکرده است که این ارتش جنایتکار به زنان و دختران مردم مناطق اشغال شده در آن مقیاسی که قابل ثبت باشد تجاوز کرده باشند.
درباره سرکوب گری ساواک محمد رضا شاهی نیز زیاد گفته شده است ولی در آن رژیم هم در این عرصه موازین اخلاق مدنی رعایت میشد. نه کهرزکی بود و نه تجاوزاتی جمعی نظیر آنچه در اصفهان و کاشمر اخیراً رخ داد.
دو روز پیش از افشای تجاوز وسیع نظامیان و شبه نظامیان قذافی به زنان و دختران مردم، برای چندمین بار گوری دسته جمعی در نزدیکی بیمارستانی در طرابلس نیز کشف شد که در آن، جنازه پوسیده 16 نفر در محفظه ای یافته شد. برخی از جنازه ها شناسایی شدند و برخی نه. اجساد متعلق به حدود16 سال قبل و افراد شناخته شده همگی از مخالفین قذافی بوده اند. طبق نظر پزشکان همگی در اطاقکی زنده بگور شده بوده اند. و این اولین گور دستجمی کشف شده نبود. در هنگام زنده بگور شدن این افراد حتی اعتراض وسیع توده ای هم وجود نداشته بوده است. در آنهنگام قذافی یکی ازچهره های معتبر ناصریست و از اسلام مداران معتبرناسیونالیسم عربی و پان اسلامیسم منطقه بود.
اینک! این روزها در سوریه نیز اخبار متعددی از تجاوز جنسی نظامیان بشار اسد به زنان مناطق آشوب زده به بیرون درز کرده است. با توجه به سنتی بودن این گونه جوامع که بازگویی چنین رخدادهایی را آبروریزی خانواده گی میدانند، همین اندازه درز کردن اخبار تجاوزات جنسی نیروهای نظامی جکومت سوریه، خود روزنه ایی است که از منفذ آن میتوان دشت جنایات رژیم بشار اسد و «زنا کاری» ملی آنرا مشاهده کرد.
تجربه ای که ملت ایران از نحوه سرکوب جنبش سبز در جریان اعتراضات مردمی پس از کودتای انتخاباتی دارد و الگوی آن اینروزها به کمک مشاوران حکومت ما در سوریه دقیقاً پیاده میشود، نباید برای برای احدی کمترین تردیدی بگذارد که پای موجودیت این نظام ناجمهوری و ضد اسلامی که فرا رسد، به فتوای سید علی خامنه ایی، جنتی ها، احمد خاتمی ها و .. ، سپاه پاسدارانِ پاسدار این نظام، و بسیجیان و لباس شخصی های آن با این مردم آنچنان کنند که جنایات قذافی در لیبی، بشار اسد در سوریه و نظامیان پاکستانی در پاکستان شرقی در مقایسه با آن نمایشی در حد یک تئاتر کوچک خیابانی باشد.
غرض از توضیح این رخدادها بهیج وجه افشاگری نیست زیرا نگارنده این سطور میداند که این نظام بیشتر از آن افشاء شده است تا بتوان چیزی بر آن افزود. اکثر مردم میدانند که نیروهای نظامی حکومت ما، در صورت یافتن فرصت مقتضی کمترین ترمز وجدانی و اخلاقی ندارند تا مانع تجاوز آنان به مال و ناموس این ملت شود. کافیست با یک فتوا زنان و دختران مردم محارب، فتنه گر و یا مفسد اعلام شوند و تجاوز به آنها و کشتارشان از واجبات شرعی شده و یا مشمول امور و افعال مباح گردد.
غرض اصلی از این یاداشت، در پرتو رخدادهای سوریه ولیبی، اینست که این سئوال در برابر فرهیختگان سیاسی مملکت مطرح شود که تا کی ما میخوهیم با تّوهمِ «با هم بودگی تحت عنوان «ما» و جبهه گیری با بقیه دنیا بعنوان «آنها»، مرزگذاریهای غلط و مملکت سوز برای خود گذاشته و تحت عنوانِ مقابله با« دشمن» با «غرب» با «آمریکا» خود را با این رژیم ضد ملی در یک سنگر قرار داده یا تصور کنیم؟ چرا باید در ماجرا جویی ها ی عظمت طلبانه و جنون آمیز سیاسی و اتمی اش درکنار آن بایستیم؟ و چرا نباید درست عکس این رویکرد سیاسی را، بخاطرسرنوشت میهنمان و نسلهای آینده آن اتخاذ کرده درکنار و دوش بدوشِ«آنها» در برابر «اینها» بایستیم ؟
منافع ملی، عقل و اخلاق و شرافت فردی حکم میکند، پس سه دهه در جای غلط ایستادن، تغیر انتخاب داده و این نگاه غیرتمندانه خود فریب دهنده را ترک کرده و بیش از این به نام «ما» درکنار تجاوزگران به حقوق خود نایستیم و بدانیم که احمدی نژاد ها، سردار رادانها، مصطفویها وسید علی خامنه ایی ها ..، بهیچ وجه از فلان سرجوخه سیاه پوست امریکایی و یا فلان سرباز اسرائیلی بما نزدیکتر نیستند.
باید به حاکمیت این پیام را داد که مردم ما نیز در صورتی که رژیم بخواهد به تجاوز چند ده ساله خود به ملت ادامه دهد، مثل لیبی و سوریه و پاکستان شرقی و بوسنیا و.. ، این حق را برای خود محفوظ میدارد که برای آزاد شدن از شر تجاوزگری آن، اگر خود از پس دفع این تجاوز برنیاید، به کمک «آنها» نیز متوسل خواهد شد. دادن چنین پیامی مستقیم و غیر مسقیم به حاکمیت به آن تفهیم خواهد کرد که دستش برای کشتن، زندان کردن، و تجاوز کردن مردم آنچنان هم که می اندیشد تا ابد باز نیست. به آن تفهیم خواهد کرد که اگر ترمز اخلاقی و وجدانی آن بریده است، امروز دیگر ترمز نیرومند نظارت جامعه جهانی هست و بخوبی هم کار میکند. چنین پیامی به آن تفهیم خواهد کرد، این راهی که درپیش گرفته است به ترکستان نابودی و بی آبروئی بیشترش منتهی میشود و نه کعبه رستگاری و یا ماندگاریش.
جامعه سیاسی دموکراتیک ما باید از لاکِ احتیاط ؛ تابو زدگی محافظه کارانه و مصلحت طلبی شخصی و گروهی در آمده و رسماً و با صدایی بلند اعلام کند که در صورت ادامه استبداد ولایی، در صورت لزوم، این مردم امکان دریافت کمک خارجی را نه منتفی و نه شرم می دانند. نیروهای ملی و دموکراتیک ما باید از افسون و جادوی توهم نگاه ناموسی و غیرتگرایانه داشتن به این مسئله در آمده و در گفتمان سازی امکان کمک خارجی بعنوان یک رویکرد مبارزاتی آزادیخواهانه همت کرده و ذهنیت مردم را از توهمات کهن «ما» و «آنها» بدان معنی که تا کنون رایج بوده است آزاد کنند. آلترناتیو ادامه نگاه گذشته به مسئله «ما» و «آنها» (داخل و خارج) از هم پاشیدگی حتمی کشوراست فقط با مدتی تأخیر. کما اینکه اگر امروز هم، سازمان ملل، غرب، ترکیه و اتحادیه عرب، مستقیم و غیر مستقیم به تغیر اوضاع در سوریه کمک نکنند، هزینه این تغیرات مغفول مانده و به تأخیر افتاده، را مردم سوریه با حجمی بس افزونتر در فردا پرداخت خواهند کرد.
جامعه گلوبالیزه شده امروز که نمونه ای از «مسئولیت مشترک گلوبال» خود را درکمک به تحول آفرینی سیاسی در لیبی نشان داد و در سوریه هم به نوعی دیگر قطعاً آنرا تکرار خواهد کرد، دیگر اجازه نمیدهد که هر فرمانروای مطلق العنانی، هرچه میخواهد با «رعایای» بی دفاع خود کرده و کرده هایش بی کیفر بماند.
کپی این یاداشت در تعطیلات آخر این هفته برای آیات عظام:
هاشمی رفسنجانی
صنانعی
بیات شیرازی
دستغیب
امجد
ارسال خواهد شد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کاوه یزدانی
درود برآقای حبیب تبریزیان گرامی
اگر منظور جنابعالی از شکستن تابوزدگی مردم در برابر ظلم رژیم و تعریف قضایای لیبی وسوریه و بقیه مسائل وانداختن ترس از تجاوز و هزار مصبت دیگر به جان مردم، هشتار دادن به مردم جهت جلوگیری از وقوع فجایع غیر قابل جبران می باشد، وفکر می کنید که اگر سرنوشت لیبی یعنی حمله نظامی ناتو ودیگر بیگانگان به ایران می تواند راه رهایی و رسیدن به حاکمیت ملت ایران باشد، صد در صد در اشتباهید. برای من غیر قابل باور است که شما خواستار حمله نظامی به ایران باشید. من فکر می کنم شما فقط برای هشتار دادن به رژیم وتلنگر زدن به ملت ایران چنین پیشنهادی می دهید نه واقعاً خواستار حمله نظامی به ایران باشید. درست است یا نه؟ اگر شما هم خواستار حمله نظامی بیگانگان به ایران هستید، لطفاً خجالت نکشید وشفاف نظرتان را بفرمایید. اما اگر منظور جنابعالی دریافت کمک از بیگانگان چیزی غیر از حمله نظامی می باشد، امر دیگریست. سپاسگزارم.
با احترام
کاوه یزدانی
October 24, 2011 11:08:46 PM
---------------------------
گل آقا
با درود خدمت جناب ابو غریب ؛
شما میفرمایید ضد اسلام نیستید و دنبال جامعه ای همسان جوامع متدن غربی هستید بر اساس حقوق فردی و آزادی .
من نمیدانم شما کجا زندگی میکنید ؟
اگر در ایران هستید ملاحظه نفرمودید که حکومت و قوانین اسلامی چه بروز ایران و ایرانی آوردند ؟
اگر در خارج از ایران هستید چرا در این سی و چند سال از حوادث و مسایل ایران بی خبر بودید ؟
آیا در محل اقامت شما رادیو تله وزیون روزنامه تلفن و ایرانی دیگر وجود ندارد ؟
شما با اسلام مخالف نیستید ولی طرفدار حقوق و آ زادیهای فردی و اجتماعی هستید !؟
این درست مثل این است که بگویید من با استعمال مواد مخدر مخالف نیستم فقط با اعتیاد باین مواد مخالفم
لطفأ کمی قوانین اسلام را مطالعه فرموده و سری هم بایران بزنید .
با درود
October 24, 2011 01:34:38 PM
---------------------------
گل آقا
بهار عربی در لیبی هم آغاز شد .
مردم لیبی قدری تامل بفرمایند تازه متوجه خواهند شد دیکتاتوری یعنی چه مثل ایرانیها .
سالی که نکوست از بهارش پیداست
مبنای قوانین آینده در لیبی قوانین شرعییت اسلامی است .(
October 23, 2011 08:23:13 PM
---------------------------
ابو غریب
آقای تبریزی، اوکی حرف شما قبول! از دست متجاوزین خامنه ای به آنها پناه می بریم. اما فراموش کردید ما مردم را راهنمایی فرمائید، از دست متجاوزین ابوغریب به کی پناه ببریم؟
البته ما مردم که به اندازه آقای تبریزیان و امثال ایشان نمی فهمیم و قادر نیستیم مسائل پیچیده تجاوز و پیامدهای روانی آن در دنیای گلوبال را بفهمیم و چون این پدیده های بغرنج و تو در تو را از هم تشخیص نمی دهیم تصمیم گرفته ایم برای اینکه دیگر مورد تجاوز قرار نگیریم به خودمان و به ملت مان تکیه کنیم و امیدواریم که اقایان اگر برای ما خیری ندارند لطف کرده شر نرسانند. در پایان هم این نکته را اضافه کنم که ما مردم ایران و بعبارتی ملت ایران نه ضد غرب هستیم و نه ضد اسلام و دنبال جامعه ای همسان جوامع متمدن غربی هستیم که ستونهای آن براساس حقوق فردی و آزادی بنا شده است.
October 20, 2011 10:24:27 AM
---------------------------
|