تو شوونیستی! این کلمهای است که بارها در خلال بحثهایم با فعالین قومیتگرا به من نسبت داده شده است. خب، چه اشکالی دارد که شالوده شکنی را از همین جا آغاز کنم!
من شوونیستم، چون برایم منافع ملی این کشور بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد.
من شوونیستم، چون تمام تلاشم را میکنم تا چیستی هویت ملی ایرانی و بنیانهای آن را درک کرده و از آن حفاظت کنم.
من شوونیستم، چون معتقدم که هویت ملی ایرانی یک واقعیت تاریخی است که تمامی ایرانیان در شکل گرفتن آن دخیل بودهاند و از اعماق تاریخ درتاروپود ایران و ایرانی رسوخ کرده است.
من شوونیستم، چون معتقدم در هنگام نیاز میبایست تمامی هویتهای فرو ملی و فرا ملی به نفع هویت ملی کنار گذاشته شود.
من شوونیستم، چون خط قرمزی که گرداگرد این گربه در قلب خاورمیانه کشیده شده است، برای من مقدس است و خط قرمز من.
من شوونیستم، چون میدانم فدرالیسم واپسگرایانهای که برای عدهای مدینهی فاضله است هیچ دردی از این مملکت دوا نمیکند.
من شوونیستم، چون میدانم حق تعیین سرنوشت هیچ ارتباطی به خواستهای قومیتگرایانه و تجزیهطلبانهی پانترک و پانکرد و پانعرب ندارد و نمیتواند مبنای حقوقی این خواستها باشد.
من شوونیستم، چون آرزویم پیشرفت مادی و معنوی این مملکت و تمامی ایرانیان است. پیشرفتی مبتنی بر استقلال، امنیت و دموکراسی.
من شوونیستم، چون ...
اگر شوونیسم در ذهن برخی یعنی این، من باکی ندارم که شوونیست باشم و چه بسا که افتخار میکنم که یک شوونیست هستم!
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
بحث راهگشا
حق گرامی. بسا در بحث های سیاسی اتفاق می افتد که طرفین بزعم خود واضح ترین دلایل را برحقانیت حرف خود برای دیگری می آورد ولی با این وصف تفاهمی صورت نمی گیرد. علت چیست؟ این سوال البته خیلی کلی است ولی از زاویه کوچکی میتوان به آن پرداخت و زوایای دیگر نیز جای خود دارند. آیا یک طرف درستی حرف مقابل را در باطن قبول دارد ولی حاضر نیست تغییر عقیده دهد؟ در این صورت آیا قبول نکردن او به ملاک های شخصیتی و اخلاقی و بر نمی گردد؟ مثلا اگر سرفرودآوردن در مقابل حرف درست به هر بها اگر یکی از پرنسیپ های او باشد آیا میتواند از حقیقت فرار کند؟ یا یک گروهی که بنا را برمبارزه با حکومتی گذاشته و در جریان آن بنادرست به این نتیجه می رسد که باید آدمکشی کرد. حال ممکن است بسیاری باشند که با این گروه هم نظر باشند و حتی عضو آن باشند ولی حاضر نباشند دست به قتل بزنند. در اینجا دیگر آن فرد حاضر نخواهد شد با آن گروه همراهی کند. منظور من از رابطه نظرهای سیاسی و ملاک های اخلاقی و پرنسیپ امیدوارم روشن شده باشد
پاینده ایران
October 26, 2011 08:40:49 AM
---------------------------
حق
با درود
من منظور شما ؛بحث راهگشا؛ را نفهمیدم. لطفا توضیح دهید و مثالی بیاورید. با سپاس
پاینده ایران و ملت ایران
October 25, 2011 05:51:23 PM
---------------------------
بحث راهگشا
یک سوال: آیا رابطه ای بین اخلاق شخصی و ملاک های اخلاقی افراد با نگرش های سیاسی آنها هست؟
آیا مثال مشخصی میتوانید بیاورید؟
October 25, 2011 12:30:37 PM
---------------------------
سهیلا
من نیز شوینیست هستم و همواره بودهام. زیرا میگویم: ایران و ایرانی باری من از همه مقدسهای اسلامی و چرندیات ضدّ ایرانیان ، مهم تر است. ایران زادگاه و آرامگاه منست. من همه ایران را یکجا عاشقم. من تا آخرین نفس برای ایران هستم و یک سانتیمتر آنرا به هیچ کس نخواهم بخشید. در آین رابطه من یک شوینیست ۱۰۰% هستم.
پاینده ایران، درود بر شاهنشاه
October 25, 2011 07:59:04 AM
---------------------------
حق
با درود به هموطنانم
من شوونیستم چون می خواهم قانون اساسی نوین ایران بر پایه های استوار منشور جهانی حقوق بنا شود. منشوری که ایران ستیزان از زیر بارش به عناوین متفاوت در می روند. منشوری که ایران ستیزان رنگارنگ از رژیم کهریزکی گرفته تا فدرالیست های مسلح و حامیان غیرمسلح شان مزورانه و به دروغ همانند قرآن به ملت ایران جلوه می دهند که هزاران تعبیر و تفسیر دارد.
من شوونیستم چون رفع کلیه تبعیضات موجود در ایران را فقط با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر در ایران می دانم و نه با فدرالیسم و یا قوم و قبیله گرایی ماقبل جهان پیشا مدرن.
من شوونیستم چون شعارهایم همان شعارهای جنبش سبزست؛ ؛نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران؛ ، ؛میمیرم، میمیرم، ایرانمو پس میگیرم؛ ، ؛آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی؛ ، ؛مرگ بر اصل ولایت فقیه؛ ، ؛مرگ بر دیکتاتور؛ ، ؛دیکتاتور به پایان سلام کن؛. شعارهایی که قلب دو گروه ایران ستیز را از حرکت بازداشت و باز می دارند، یکی هواداران رژیم و دیگری همه قومگرایان و فدرالیست و حامیانشان. از سکته نجات یافتند ولی ما با همین شعارها و خیزش های دوباره خود سکته نهایی مرگبار را به آنها تحمیل خواهیم گرفت و به یکایک شعارهایمان جامه عمل خواهیم پوشاند.
؛ من شوونیستم، چون خط قرمزی که گرداگرد این گربه در قلب خاورمیانه کشیده شده است، برای من مقدس است و خط قرمز من.
من شوونیستم، چون میدانم فدرالیسم واپسگرایانهای که برای عدهای مدینهی فاضله است هیچ دردی از این مملکت دوا نمیکند.
من شوونیستم، چون میدانم حق تعیین سرنوشت هیچ ارتباطی به خواستهای قومیتگرایانه و تجزیهطلبانهی پانترک و پانکرد و پانعرب ندارد و نمیتواند مبنای حقوقی این خواستها باشد.؛
بله منهم مثل نویسنده این نوشته زیبا و گویا، یک ملی گرا-میهنپرست آذری و کاوه شوونیستم، و به آن افتخار می کنم.
پاینده ایران و ملت ایران
October 24, 2011 07:45:17 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
اگر شوونیست این است که گفتید
من یک شوونیست اصیل هستم.
پاینده ایران وملت ایران
October 24, 2011 04:49:23 PM
---------------------------
|