بگذاريد با صراحت بگوييم که ما خواهان کمک نظامی شما برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستيم و نسبت به عواقب نامطلوب آن در شرايط کنونی هشدار می‌دهيم. ما خواهان آنيم که به آنچه خود گفته‌ايد عمل کنيد. تحريم عالی‌ترين مقامات جمهوری اسلامی و بستگان درجه‌ی يک‌شان، مسدود کردن حساب‌های بانکی‌شان، بلوکه کردن اموال و دارايی‌های‌شان، ممنوع کردن سفرشان به خارج از ايران را جدی بگيريد؛ تمامی شرکت‌هايی که سپاه در آن سهام دارد و مديران اين شرکت‌ها را تحريم کنيد. دسترسی مردم ايران به اينترنت و ماهواره‌ها را تسهيل کنيد و به گردش آزاد اطلاعات کمک کنيد. با سانسور، فيلترينگ، پارازيت-افکنی‌ها و شنود مخالفان در ايران مقابله کنيد و دولت‌ها و شرکت‌هايی را که در اين زمينه به جمهوری اسلامی تجهيزات می‌دهند به شدت مجازات نماييد.


رياست جمهور محترم ايالات متحده آمريکا
با سلام؛

سال گذشته در چنين روزی ما جمعی از فعالين دانشجويی شما را مخاطب خويش قرار داديم تا توجه‌تان را به نقض گسترده حقوق بشر در ايران جلب نماييم و مسووليت اخلاقی شما را در حمايت از مردم تحت ستم و سرکوب در ايران يادآور شويم.
در روز ۴ نوامبر ۱۹۷۹ گروهی از دانشجويان ايرانی که خود را پيرو خط امام (آيت‌الله خمينی) می‌خواندند به سفارت امريکا حمله کردند؛ ديپلمات‌ها و کارکنان آن را به گروگان گرفتند و آن سفارت را که بر اساس قوانين و عرف بين‌المللی بخشی از خاک آمريکا به شمار می‌رفت اشغال کردند. اقدامی بسيار اشتباه که به منافع ملی ايران آسيب جدی وارد کرد.
اينک با گذشت ۳۲ سال از آن رخ‌داد، مردم انقلابی آن روز خود گروگان حکومتی هستند که حتی‌‌ همان دانشجويان گروگان‌گير را نيز امروز به زندان افکنده است.
مردم ايران در سال‌های اخير بار‌ها نشان داده‌اند که خواهان رهايی از چنگال اين نظام گروگان‌گيرند. مردم ما دو سال پيش در چنين روزی زير باران گلوله وضربات باتوم از شما پرسيدند که با چه کسانی هستيد؟ با آن‌ها (نظام گروگان‌گير) يا با مردم؟ مردم با شعار «اوباما، اوباما، يا با اونا يا باما» مستقيما از شما ياری خواستند؛ اما شما بنا بر توصيه مشاورانی که گويا مشاوره‌های‌شان پيوسته به سود نظام جمهوری اسلامی و به زيان مردم ايران است به فکر گفتگو با «گروگان‌گيران‌» بوديد تا آنان در اوج اعتراضات مسالمت‌آميز مردم در خيابان‌های تهران با اعتماد به نفس بيشتر و خيال راحت‌تری به سرکوب مخالفان خود بپردازند.
اما چه سود برای شما که جمهوری اسلامی پاسخ‌ پيام‌های دوستی‌تان را با گروگان گرفتن کوهنوردان آمريکايی، ارسال محموله‌های سلاح به گروه‌های تروريستی در سوريه و لبنان و افغانستان و نيجريه، طرح ترور سفير عربستان در واشنگتن و پيش بردن برنامه‌های اتمی‌اش به سمت تسليحات هسته‌ای داد.

آقای رييس‌جمهور!

امروز برادران و خواهران ما در سوريه با بيش از چهار هزار تن کشته و ده‌ها هزار زندانی و مجروح در حال مبارزه با خاندان خونخوار اسد هستند و حاکمان بدانديش تهران همچنان به حمايت همه جانبه خود از ديکتاتور سوريه ادامه می‌دهند. که خود بهتر می‌دانند که سرنوشت ديکتاتور‌ها به هم گره خورده است و به زودی نوبت به خودشان خواهد رسيد.
برادران و خواهران سوری ما از شما خواسته‌اند تا از آنان حمايت کنيد و با ايجاد منطقه پرواز ممنوع از کشتار بيشتر آنان توسط ديکتاتور سوريه جلوگيری کنيد. تا بدين لحظه نيز اين همه کوتاهی از سوی دولت آمريکا در قبال جان مردم سوريه پذيرفتنی نيست. توصيه ما به شما آن است که به مماشات با حکومت دمشق پايان دهيد. نظير اشتباهی را که در طول جنبش سبز مرتکب شديد مرتکب نشويد و در کنار مردم سوريه بايستيد و در اين راه به زياده‌خواهی‌های دو دولت‌ عمده‌ی حامی ديکتاتور -روسيه و چين- توجهی ننماييد.

جناب آقای اوباما!

شما علاوه بر رييس جمهور قدرتمند‌ترين کشور دنيا، برنده جايزه صلح نوبل نيز هستيد و اين مسووليت اخلاقی شما را در جهت برقراری صلح و حفاظت از جان انسان‌ها دو چندان می‌کند. ما در نامه سال پيش خود از شما خواستيم پيگير مسأله نقض حقوق بشر به ويژه در مورد دانشجويان ايرانی باشيد. سه کوهنورد آمريکايی که خود مدتی گروگان نظام جمهوری اسلامی بودند، در کنار بسياری از فعالان دانشجويی ايرانی می‌توانند شهادت بدهند که چه بر سر دانشجويان و فعالان جامعه مدنی ايران در زندان‌ها می‌آيد. کار به جايی رسيده است که در هفته‌های اخير اين حکومت قرون وسطايی دانشجويانی را که موعد آزادی‌شان فرا می‌رسد پيش از آزادی شلاق می‌زند. گزارش ساليانه اخير دبير کل سازمان ملل در کنار گزارش مفصل‌تر آقای احمد شهيد، گزارش‌گر تازه منصوب شده شورای حقوق بشر در امور ايران، تنها گوشه‌ای از نقض گستردهٔ حقوق بشر در زندان‌های ايران و زندان بزرگ‌تری به وسعت تمام ايران را در مقابل شما قرار می‌دهند.
امروز همه می‌دانيم که در دهه‌ی گذشته سياست‌های منفعلانه و سهل‌انگاری جامعه جهانی منجر به ايجاد يک کره شمالی هسته‌ای گرديد. ما معتقديم که دستيابی جمهوری اسلامی ايران به سلاح‌های هسته‌ای و نامتعارف تکرار همان اشتباه است که بايد جلوی آن گرفته شود.
بگذاريد با صراحت بگوييم که ما خواهان کمک نظامی شما برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستيم و نسبت به عواقب نامطلوب آن در شرايط کنونی هشدار می‌دهيم. ما خواهان آنيم که به آنچه خود گفته‌ايد عمل کنيد. تحريم عالی‌ترين مقامات جمهوری اسلامی و بستگان درجه‌ی يک‌شان، مسدود کردن حساب‌های بانکی‌شان، بلوکه کردن اموال و دارايی‌های‌شان، ممنوع کردن سفرشان به خارج از ايران را جدی بگيريد؛ تمامی شرکت‌هايی که سپاه در آن سهام دارد و مديران اين شرکت‌ها را تحريم کنيد. دسترسی مردم ايران به اينترنت و ماهواره‌ها را تسهيل کنيد و به گردش آزاد اطلاعات کمک کنيد. با سانسور، فيلترينگ، پارازيت-افکنی‌ها و شنود مخالفان در ايران مقابله کنيد و دولت‌ها و شرکت‌هايی را که در اين زمينه به جمهوری اسلامی تجهيزات می‌دهند به شدت مجازات نماييد.
به تحريم‌هايی که تا کنون عليه فرماندهان سپاه و ناقضان حقوق‌بشر تصويب کرده‌ايد پايبند باشيد و دولت‌ها، نهادها و شرکت‌هايی که تحريم‌ها را دور می‌زنند و نقض می‌کنند تحت فشار بگذاريد. به متحدان خود نيز برای عدم همکاری با حکومت ايران و اعمال تحريم‌ها فشار وارد کنيد. پيگير و مراقب باشيد تا رسانه‌هايی که با پول ماليات دهنده‌های آمريکايی به راه افتاده‌اند به تريبون‌هايی برای طرفداران مماشات، حاميان جمهوری اسلامی و جريان‌های ضد غربی و ضدآمريکايی بدل نشوند.
بانک مرکزی ايران و خريدنفت از ايران را تحريم کنيد. به اين دليل روشن که پول نفت ايران، سرمايهٔ خدادادی کشور ماست اما به جای ايجاد رفاه و بسترهای اقتصاد سالم، خرج تقويت ساختارهای امنيتی و نهادهای نظامی می‌شود، برای گسترش تروريسم استفاده می‌گردد و حکومت ايران از اين سرمايه که از آن ملت ايران است، برای تقويت و شدت بخشيدن به سرکوب دموکراسی خواهی و آزادی خواهی ايران استفاده کرده است.
نرمش و مماشات با ديکتاتورها را پايان دهيد و در يک کلام کمک کنيد مردمی که شجاعانه به خيابان‌ها آمدند اما سرکوب جمهوری اسلامی و بی‌توجهی جامعه جهانی باعث شد نوميدانه به خانه‌های خود برگردند دوباره احساس کنند «بله! مامی‌توانيم.»
در اين راه کارهايی که می‌توانيد انجام دهيد بسيارند اگر اراده‌ای برای انجام آن‌ها داشته باشيد.

با احترام
امضاکنندگان:
۱) اميرحسين اعتمادی - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۲) علی تارخ - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد شيراز - عضو ارشد ستاد دانشجويی ميرحسين موسوی در فارس
۳) نيما راشدان - پژوهشگر و تحليل‌گر سياسی - فعال سابق دانشجويی
۴) آرمان رضاخانی - مقام اول و دوم جشنواره خوارزمی در سالهای ۸۷ و ۸۶ در رشته رياضی و کاشف قانون رياضی مثلثات و مربعات (رضاخانی)
۵) سحر رضازاده - فعال دانشجويی سابق دانشگاه تهران
۶) پدرام رفعتی - عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنيک، محروم از تحصيل
۷) امين رياحی - عضو شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت
۸) سلمان سيما - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد - محروم از تحصيل
۹) سياوش صفوی - فعال سابق دانشجويی دانشگاه مازندران
۱۰) احمد عشقيار - فعال دانشجويی دانشگاه تهران، عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۱۱) ليونا عيسی‌قليان - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال

دانشگاه‌ها

۱۲) سعيد قاسمی‌نژاد - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۱۳) نويد محبی - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد - وبلاگ‌نويس
۱۴) مسعود مسجودی - عضو سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران
۱۵) علی‌رضا موسوی - عضو سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه علامه - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۱۶) بهزاد مهرانی - روزنامه‌نگار و تحليل‌گر سياسی - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۱۷) يوحنا نجدی - دانشجوی دکترای علوم سياسی دانشگاه يو. اس. ‌ام مالزی - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها
۱۸) علی نظری - فعال سابق دانشجويی دانشگاه مازندران
۱۹) رحيم همتی - مسوول سابق شاخه دانشجويی جنبش مسلمانان مبارز

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

حق

با درود فراوان به هم میهنانم

با درود خدمت آقای مویدی بسیار گرامی، با سپاس بیکران از شما که پاسخم را دادید. باعث تاسف است که این ۱۹ تن خبرنگار سبز و نخبه با الفاظ اینچنین بازی می کنند که امثال من هم اگر بخاطر وجود راهنمایی های امثال شما نبود به سیاهی لشکرشان تبدیل می شدیم و به به و چه چه کنان گورمان را با دست خود می کندیم! چقدر بد است که انسان از تبحری که در زبانی دارد مثل این ۱۹ نفر سوء استفاده کند!

آقای مویدی گرامی، از آنجا که این مطالب و مباحث مربوط به عرصه عمومی می شوند، خواهشمندم هر جا که به اینگونه بازی با کلمات برخوردید ما را آگاه بفرمایید، سپاسگزار خواهم شد. من می دانم که کثیری از ایرانیان مشکل مرا در درک بسیاری از نوشتجات سیاسی دارند ولی رویشان نمی شود که آنرا فاش کنند. در این کشوری که هستم می بینم که چگونه ژورنالیست ها مطالب را می شکافند تا از آن وکیلش گرفته تا آن سوپورش به اندازه ظرفیت خود بفهمند که در سیاست و اقتصاد
کشورشان چه می گذرد. بهرحال از شما بسیار سپاسگزارم. پیروز و تندرست باشید. ارادتمند، حق
پاینده ایران و ملت ایران

November 11, 2011 10:47:25 PM
---------------------------

م.موبدی

حق گرامی٬ با درود.
بنظر من توصیه این گروه از ایرانیان به اوباما در مورد پایان دادن به مماشات با حکومت سوریه و فشار آنها به ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه٬ اسم رمز تقاضای حمله نظامی به سوریه است که زمانش که برسد به تقاضای « منطقه پرواز ممنوع» برای ایران هم خواهد رسید. عبارت زیر از متن نامه آنها قابل توجه است:
«بگذاريد با صراحت بگوييم که ما خواهان کمک نظامی شما برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستيم و نسبت به عواقب نامطلوب آن در شرايط کنونی هشدار می‌دهيم.»
۱- استفاده از عبارت لطیف «کمک نظامی» به جای حمله نظامی یا دخالت نظامی قابل تحسین است!
۲- نسبت به عواقب نامطلوب آن در «شرایط کنونی» هشدار میدهد و حمله نظامی (با لطافت کلام امضا کنندگان٬ کمک نظامی) شاید شرایط مطلوبی دارد که در آینده تعیین ش خواهند کرد
۳- نویسندگان نامه بی توجه به دگرگونی وضعیت سوریه و برتری بخش خون آشام اسلامی مورد حمایت عربستان و نقشه هایی که برای اسلامی کردن منطقه به سرکردگی ترکیه در شرف انجام است خود را برای سرنگونی رژیم فعلی سوریه به تک و تاب انداخته اند و از روی دلسوزی! و باز کردن راه برای تسری آن در آینده می کوشند
۴- تمام خواست های آنها از اوباما در رابطه با تحریم و محدودیت ها درست است و فقط از این نظر درست است که با فشار به اسلامیان ایران احتمالا برنامه هسته ای را به منظور رفع خطر حمله نظامی به ایران بر طرف کند. ولی اینها نقطه شروع براشان نیست. توسل به ناجی و امام زمان و پنج تن آل عبا در میان ما ایرانیان پایانی ندارد حتی اگر بخش دانشجویان لیبرال آن هم باشد
۵- بخشی از راست ایران- نه راست میانه- بیش از گوشه چشمی به امام زمان فعلی یا بگفته امضا کنندگان نامه٬ ناجی ملل محروم٬ دارند. دست و پا زدن هایشان برای ایجاد دولت در تبعید از سکولار سبزهای دست در دست کنگره ملل حزب دمکرات و کومله گرفته تا بازماندگان کنفرانس پاریس و محقق والامقام تاریخ ایران و اسلام!٬ از همین روست. راستی سکولارهای سبز چیزی گفته اند؟ موضع گیری آنها چیست؟ سکوت؟

November 11, 2011 12:54:11 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

درود بر آقای علی میرفطروس
امید اینکه جنابعالی پاسخ گوی سخنان تان باشید.

درود ویژه به دوست عزیزم حق ودیگر دوستان حاضر وغایب
حق عزیز، لطف کردی ونظر خواهی کردی. کاش آقای میرفطروس صدای ما را بشنود و بفرماید از چه زمانی وکالت سخنگویی مارا دارند وچرا تقاضای ویرانی کشور را از بیگانگان دارد.
حق عزیز، ضمن تایید سخنان جنابعالی، من نیز از آقای علی میر فطروس تقاضا می کنم لطف بفرمایند در این صفحه به گفت وشنود نوشتاری با آزادیخوهان بپردازند.
جناب آقای علی میر فطروس گرامی، من کاوه یزدانی ، مخالف صد در صد حمله نظامه بیگانگان واشغالگران و غارتگران به ( مام میهن هستم ، هشت سال جنگ وبازی رژیم و شعبده بازی شرقی ها وغربی ها برای ادامه عمر حکومت اسلامی یادمان نرفته و ویرانی های برجای مانده از هشت سال جنگ صدام حسین وخمینی ومصلحت اقتصادغرب وبقای عمر رژیم اسلانی نیز همچان در مقابل چشمان ما باقی هستند وطلب یاری دارند.. وانگهی ، لیبیی را نیز با حاکمیت جدید و قانون شریعت، وقوت گرفتن گروه های اسلامی در مصر وتونس نیز شاهد هستیم. شاهد سرنوشت عراق وافغانستان نیز هستیم، همچنین شاهد تجزیه سودان نیز ( سودانیزه ) بودیم عزض کنم ، علاوه بر اینها تجربه دو باراشغال نظالمی کشورمان درجنگ اول ودوم جهانی واشغال شدن ایران توسط قوای بیگانه را نیز تجربه کرده ایم. آیا این همه تجربه اشغالگران واستعمارگران پیر و جوان ، کهنه و در جهان ودر میهن ما برایمان کافی نیست؟ آیا برای آموختن و گرفتن درس عبرت این همه کافی نیست؟ کشور ما هنوز نیز همچون گذشته در کانون جنگ بین استعمارگران وصاحبان قدرت واقتصاد دنیا قرار دارد.بنابراین باید بسیار محتاطانه کشور را از این تونل وپیچ خطرناک به سلامت عبور داد واین ممکن نیست جز با اندیشه میهن پرستان ایرانی وبا یک ایده ایرانی به نفع منافع ملی ایرا وایرانی وبدست ملت ایران. واین فقط با پیوند ایرانیان ممکن است ، ایرانیان درون وبرون کشور با همکاری یکدیگر متوانند ومی باید. این تنها راه نجات ایران ونجات ملت ایران است.
آقای میر فطروس گرامی، مایلم وعلاقه دارم وحق خود می دانم به عنوان یک ایرانی ازجنابعال بخواهم از این صفحه دیدن بفرمایید وبه پرسش دوستان که پرسش اینجانب نیزمی باشند ، پاسخ دهید:
صفحه ( نظرات در سایت حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) به چند منظور برای این جانب اهمیت دارد، یک: امکانی برای انتقال صدای خودم می باشد و دیگر هم میهنان مان در جای جای جهان ، و بویژه جایی برای صدای هم میهنان در درون میهن می باشد و خوشحالم که می توانم انعکاس کننده صدای آنهایی با شیم که از امکان ابراز نظر محروم هستند ، وشخصیت هایی مثل جنابعالی را که خودتان را سخنگوی ملت ایران معرفی می کنید واز بیگانگان تقاضای حمله به ایران را می نمایید. به گفت وشنود دعوت نماییم ودر افشای افکار روشنفکران که مربوط به مسائل حیاتی و سرنوشت کشورم آگاه شوم ونظر خویش را نیز ارائه نمایم، پس چه جایی بهتر از اینجا. ابتدا برای خودم ومیهن متاسفم که جنابعالی از طرف بنده چنین تصمیمی گرفتید واقدام به نامه نگاری نمودید.ای کاش جنابعالی وهمه اندشمندان ایرانی بجای اتخاذ اینگونه تصمیمات نادرست وایران ویرانگر، در یک حمایش ملی در کنار شاهزاده رضاپهلوی ودیگرآزادیخواهان به ( اقدام ملی برای اجتناب از حمله نظامی به کشورمان ) دست در دست بگذارید و وظیفه ملی ونقش تاریخی تان برای رهایی ایران وملت ایران چنک آخوند ورژیم اسلامی منسجم شوید وپیش از اینکه بیگانگان با حمله نظامی برای ما تصمیم بگیرند ، ملت ایران با کمک یکدیگر در درون وبیرون ایران دست در دست این رژیم اسلامی اشغال گر را از قدرت پایین آورده و ( مام میهن ) را از خطر یک جنگ ویرانگر برهانیم. آقای علی میرفطروس ، ملت ایران در یک جنگ نا برابر با رژیم اسلامی است، چگونه می تواند در برابر هجوم بیگانه از میهن دفاع کند؟ از آقای علی میرفطروس تقاضا دارم و بی صبرانه برای خواندن پاسخ جنابعالی به پرسش هایمان درسامانه حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) در انتظارمی مانیم سپاسگزارم. با احترام کاوه یزدانی.


از فرصت استفاده می کنم، از شاهزاده رضا پهلوی جهت ( اقدام ملی برای اجتناب از حمله نظامی به کشورمان ) مبارزه جانانه می کنند، پشتیبانی کامل خودم و دوستانم وخویشاوندانم را اعلام می دارم وسپاسگزار ایشان وهمه پشتیبانان شان هستم. با احترام.
کاوه یزدانی

پاینده ایران وملت ایران

November 10, 2011 09:22:03 PM
---------------------------

حق

با درود به همیهنانم
بویژه کاوه، ایرانی، عرفان، شیر و خورشید و تاج عزیزم و آقای مویدی گرامی،
آقای بهمن زاهدی گرامی، شما در مورد این نامه به اوباما چه فکر می کنید؟
بنظر من این نامه به اوباما بسیار عالیست، شماها چه فکر می کنید؟ آیا نقصی در آن هست که من نمی بینم؟ بی صبرانه منتظر نظرات شما عزیزان در این باره هستم.

با کمال تاسف در خبرنت و ایران پرس نیوز دیدم که جناب علی میرفطروس در مقاله/نامه اش با عنوان ؛ چرا باحملهء نظامی به رژیم ایران موافق هستم؟؛ ، لینک:- http://www.khabarnet.info/index.php/article/politic/58-politic/6146-1390-08-17-21-24-44.html
در این نامه، آقای میرفطروس از بیگانه دعوت به حمله به ایران را کرده است. من چند نظر در آنجا برایش گذاشته ام که آخرین آن بقرار زیر می باشد:-

میرفطروس روشنفکر جهان سومی است یا روشنفکر جهان اولی؟

آقای میرفطروس محترم، توجه شما را به نظری که در پای بیانیه شاهزاده در همین سایت گذاشته ام و از شما نام برده ام جلب می کنم. در اینجا مایلم به بخشی از آن تکیه کنم که شک ندارم بدستتان خواهد رسید. همانطور که می دانید شفافیت و پاسخگویی از شاخصه های دمکرات ها و آزادگان و روشنفکران واقعی است. این فرصتی برای ماست که درجه شفافیت و دمکرات و پاسخگو بودن شما را بسنجیم.

آقای میرفطروس محترم، خواهشمندم توضیح دهید که چرا شما تحریم های هوشمندانه مثلا تحریم بانک مرکزی و نفت ایران را به حمله نظامی به ایران ترجیح نمی دهید و موافق جنگ علیه ایران هستید؟

آقای میرفطروس محترم، شما در سر مقاله تان نوشته اید که با حمله به رژیم جمهوری اسلامی موافقید. اما محتوای مقاله شما نه حمله به رژیم بلکه حمله به خاک ایران است. تفکیک ایندو از بدیهیات است و نیازی به توضیحات من ندارد. خواهشمندم این مغلطه ای که کرده اید را روشن سازید. تحریم های هوشمندانه است که جنگ علیه رژیم است و نه بمباران خاک ایران.

آقای میرفطروس محترم، وقتی کسی در مورد کشورمان اعلامیه یا موضعی اعلام می کند که مربوط به ملت 75 میلیونی ما سرنوشتش می شود موظف است به همان 75 میلیون ایرانی هم پاسخگو باشد. این در کشورهای غربی آزاد غربی جزء لاینفکی از حقوق بشر و انسانی ملتها محسوب می شود. شما که دهه هاست در غرب زندگی می کنید آیا این حق را برای ملت ایران قائلید یا نه تا ما تکلیف خود را با شما معلوم کنیم؟! اگر خود را یک روشنفکری همتراز روشنفکران غربی فرض می کنید، نمی توانید بهانه ای برای رفتار کردن به شیوه "روشنفکران" جهان سومی داشته باشید که چنین اعلامیه ها و بیانیه ها و درخواستهایی می دهند بدون آنکه خود را موظف بدانند که به مردم خود جوابگو باشند. نشان دهید که افکارتان قیم مآبانه و نامحترمانه به هموطنانتان نیست. باب گفتگو را با ما باز کنید و همانطور رفتار کنید که رضاپهلوی با ما داشته است. او آدرسهایی در اختیار ما ملت قرار داده است که با او تبادل نظر کنیم. آدرسهای شما کو! ایمیل رد و بدل کردن کافی نیست چون بین دو نفر بدون حضور دیگران است و در عرصه عمومی قرار نمی گیرد. شما می توانید این مقاله خود را در سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) انتشار دهید و در بخش نظرات حضور یابید و با ما به بحث بنشینید. در ضمن من جمهوریخواهم و مدیر این سامانه از حضور من و دیگر جمهوریخواهان هیچ مشکلی ندارد. منتظر پاسخهای شما به تمام مواردی که در این نظر به آنها اشاره کرده ام هستم. با سپاس، حق
پاینده ایران و ملت ایران

November 10, 2011 02:49:38 PM
---------------------------

گل آقا

این جور بنظر میرسد که بعضی ها دشمنی آمریکا با ایران و تهدید های این کشور و اسراییل را جدی گرفته اند !!!!!!

November 09, 2011 01:23:25 PM
---------------------------