حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
جمهوری اسلامی عامل اصلی جنگ، تشنج و ناامنی

November 15, 2011

سه شنبه 24 آبان 2570 = November 15, 2011

کوروش از تهران کیهان آنلاین
 

یکی از مهم ترین مؤلفه ها در سیاست ورزی که سالهاست در ایران به فراموشی سپرده شده رعایت «منافع ملی» در همه حالات و در همه لحظه هاست. «منافع ملی» باید مهم ترین شاخص در تصمیم گیری های سیاسی باشد و تمامی آرمان ها،عقاید و مرام های سیاسی باید در «چارچوب» منافع ملی تعریف شوند.

آنچه باعث شده است ایران به چنین موقعیت خطرناکی برسد و امروز یکی از بی اعتبارترین کشورها در عرصه روابط بین الملل شود چیزی نیست جز وجود یک حکومت ایدئولوژیک و دیکتاتور به نام جمهوری اسلامی. موقعیت ایران به لحاظ جغرافیای سیاسی، اعتبار فرهنگی و وسعت سرزمینی از ماهیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی کاملا متفاوت و متمایز است.

ایران فارغ از رژیم سیاسی حاکم بر آن مهم ترین کشور منطقه خاورمیانه است که همواره راه عبور تجارت و نقش آن در کیفیت اداره خاورمیانه بسیار مهم و حساس بوده است. ما از روز اول تاسیس جمهوری اسلامی شاهد بی ثباتی، تنش و بحران های عمیق در روابط خارجی ایران بوده ایم. این در حالی است که «کشور ایران» هرگز دارای تعارض و تضاد ذاتی با هیچ کشوری نیست. نه آمریکا نه اسراییل و نه اتحادیه اروپا هرگز «تعارض ذاتی» با میهن ما ندارند اما وجود رژیم جمهوری اسلامی که انزواطلبی و بحران آفرینی را استقلال معنا می کند باعث شده کشور ایران در طول سی و سه سال گذشته در معرض تهدیدهای مختلف قرار گیرد.

تمام کسانی که این روزها بر مخالفت با جنگ تاکید می کنند باید اول به این سوال پاسخ دهند که اگر به جای جمهوری اسلامی در کشور ما یک نظام سیاسی «عادی» و «دمکراتیک» بر سر کار بود آیا هرگز ایران در معرض این همه تهدید و مشکلات در روابط خارجی قرار داشت؟

این که عده ای مانند اکبر گنجی با ژست های سوپرروشنفکری فقط با جنگ مخالفت کنند هرگز پاسخی به مشکلات عمیق ایران نیست. مخالفت با جنگ اگر همراه با «ارائه راه حل» برای تغییر نظام سیاسی ایران نباشد تنها یک ژست سیاسی بی اعتبار خواهد بود.

یکی دیگر از دلائلی که کار کشور ما به چنین بحران خطرناکی رسیده روش ها و راهکارهای نادرست و اشتباه اصلاح طلبان است. سالهاست مشخص شده ساختارهای «حقیقی» و «حقوقی» جمهوری اسلامی قابل اصلاح نیست. سالهاست اثبات شده ولایت فقیه مهم ترین عامل دیکتاتوری در جمهوری اسلامی است و همین نهاد ولایت فقیه مهم ترین مانع هرگونه اصلاحات است. تجربه ناکام دولت خاتمی و مجلس ششم برجسته ترین نمونه های عینی ناکامی اصلاحات در چارچوب جمهوری اسلامی و قانون اساسی هستند.

تاکتیک ها و استراتژی های غلط اصلاح طلبان باعث شده تا رهبر جمهوری اسلامی روز به روز مستبدتر شود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سلطه کامل بر اقتصاد کشور عملا راهی برای توسعه اقتصادی و صنعتی باقی نگذارند.اصلاح طلبان به خاطر مقابله نمودن با شعارهای «ساختار شکن» و «تغییرات بنیادین» همواره باعث سردرگمی مردم ایران شده اند و امروز به خاطر شکست جنبش دمکراسی خواهی سال 88 و 89 که مهم ترین عامل این شکست همانا اصلاح طلبان بوده اند اوضاع کشور هر روز بیش از گذشته خطرناک تر، بحرانی تر و ناامن تر می شود.

امروز برای برون رفت از تمامی بحران ها و گشودن فضای تازه راهی جز «ساختار شکنی» و «عبور از قانون اساسی» باقی نمانده است. جنگ طلب واقعی کسانی هستند که زیر هر عنوانی مانع انحلال جمهوری اسلامی می شوند و به شکل مداوم مردم را به کنار آمدن با جمهوری اسلامی و پرهیز از ساختارشکنی فرا می خوانند. گمان می کنم می توان به عنوان «اولین گام» برای برون رفت از انسداد و استبداد کنونی طرح «رفراندوم بر سر قانون اساسی» را برجسته کرد. می توان گفتمان ساختارشکنی را جایگزین گفتمان مخالف با جنگ کرد چرا که استمرار جمهوری اسلامی در ایران سرانجام کار کشور را به منازعه نظامی و درگیری های منطقه ای می کشاند. اتفاقا حضور مردم در خیابان و سر دادن شعارهای «ساختار شکن» است که جلوی هر جنگ و درگیری نظامی را می گیرد.

برای گذار ایران به دمکراسی نه جنگ راه حل است و نه مماشات و کنار آمدن با جمهوری اسلامی. ایران سه راه بیشتر پیش رو ندارد: اول استمرار دیکتاتوری سیاه جمهوری اسلامی، دوم درگیری نظامی و منطقه ای که پیامد استمرار جمهوری اسلامی است و سوم انحلال جمهوری اسلامی و فراگیر ساختن گفتمان تغییرات ساختاری و بنیادی.

راه های اول و دوم قطعا به زیان منافع ملی ایران است. تمام کسانی که احساس می کنند به ایران علاقه دارند و منافع ملی و امنیتی ایران برایشان اولویت دارد باید برای گسترش گفتمان تغییرات ساختاری تلاش و کوشش کنند.

تجربه سی و سه سال حاکمیت جمهوری اسلامی اثبات کرده که این رژیم نه تنها خطری فوری برای آزادی و حقوق اساسی ملت ایران است بلکه استمرار این رژیم خطرات امنیتی فراوانی نیز داشته است. منافع ملی ایران ایجاب می کند تمامی میهن پرستان و نیروهای سیاسی آگاه ضمن مخالفت با جنگ همزمان طرح های خود را برای پایان دادن به دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیز ارائه دهند.

همزیستی مسالمت آمیز ایران با کشورهای منطقه، سرازیر شدن سرمایه های بین المللی، استیفای حقوق ایران در مجامع جهانی، تغییر نقش ایران از عامل بی ثباتی در خاورمیانه به عامل ثبات و امنیت، برقراری «روابط عادی» با همه کشورهای جهان و نیز از بین رفتن بحران های امنیتی ایران تنها در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی و بر پا ساختن یک نظام سیاسی دمکراتیک و برقراری حاکمیت ملی در کشور است وگرنه با ادامه چنین حکومتی و با سیاست های تشنج آفرین خامنه ای و سپاه ، صلح و امنیت و ثبات در ایران و خاورمیانه برقرار نخواهد شد زیرا جمهوری اسلامی ذاتا یک رژیم «بحران زیست» است و هرگز «هنجارهای بین المللی» را نمی پذیرد.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

عرفان

درود بر کوروش گرامی از تهران
درودی گرم و صمیمانه خدمت مهربان یاران گرامی
قطعا خواست اکثریت ملت ایران سرنگونی کامل نظام جمهوری اسلامی است و به نظر من یکی از اصلی ترین عوامل متوقف شدن جنبش ملی ما که بقول حق گرامی الترناتیو را در سبد اپوزوسیون با شعارهای ساختار شکنی که برخلاف خواست سبز الهی ها بود انداخت من و خیلی از دوستانی که باهاشون در ارتباط بودم و در جریان تظاهرات های خیابانی حضور داشتیم داشتیم حس میکردیم که همچون پدرانمان انقلابمان دارد به بیراهه میرود و یه عده تحت عنوان اصلاح طلب قصد به انحراف کشیدن و دزدیدن انقلاب ما را دارند همین یک عامل باز دارنده و حس سرخوردگی برای ما بود
به نظر من مشخص کردن جایگزین نظام مقدس جمهوری اسلامی انقدر سخت نیست و فرمول پیچیده ای نمیخواهد ما جوانان فقط به یک اتحاد موقتی در اپوزیسیون نیاز داریم چون قرار نیست که هیچکدام از انها بیایند و حکومت را در دست بگیرند همه چیز توسط انتخابات ازاد تعیین میشود که سیستم حکومت سلطنت باشد یا جمهوری یا ..... حال یه عده میایند(نوری علاها) و عین دکتر نسخه های سکولار مدرن میپیچند که بیشتر به سکولاریسم فلسفی شبیه است تا سکولاریسم سیاسی و یه عده هم تحت عنوان مجاهد و یا سبز الله می ایند و نسخه اسلام سکولاریستی میپیچند
میدانیم وقتی یه نظام دموکراتیک باشد خود به خود سکولار است و نیازی نیست یک رابطه و تعریف جدیدی برای ان ارائه کرد همچنین میدانیم دین تحت هیچ عنوانی نباید در سیاست دخالت داده شود حال بعضی ها چون گنجی ها سبزالهی ها نسخه اسلام سکولاریستی میپیچند حماسه خس و خاشاک پویا بودن و بالا بودن سطح اگاهی و شعور مبارزاتی اش رو بر خلاف بهار عرب به دنیا ثابت کرد و بقول حق گرامی ملت ایران چراغ سبز را به خارج نشینان نشان داد حال نوبت اپوزیسیون است تا ان فرصتی را که ملت تشنه ان هستند با یک اتحاد تاریخی و ملی برای ما فراهم کنند تا نسخه نظام سلطنت مطلقه ولایی را بپیچیم
از حق نازنین و کاوه نازنین بخاطر پاسخشان در مورد نوشتارم تشکر میکنم
پاینده ایران زنده باد ازادی

November 15, 2011 08:27:14 PM
---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم
کوروش گرامی، اینبار مقاله ات بیش از همیشه پر بار است و مقدمه ای می تواند باشد تا بحثی گسترده در این سامانه را در پی داشته باشد، امیدوارم.
با تایید کامل آنچه کاوه در پای این مقاله نوشته است، مایلم در کنار علی کشتگر نام اسماعیل نوری علاء را هم قرار دهم. کشتگر به نمایندگی از چپهای خودش مهمترین معضل ایران کنونی و بحران فعلی را کنگره اخیر حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) ارزیابی کرده است! در این راستا مقاله ای بلند که فقط خودش می داند چند روز آنرا بخود مشغول داشته را به چاپ رسانده است. انگار نه انگار که چه دو هفته سختی را کثیری از ما ایرانیان پشت سر گذاشتیم که مبادا حمله نظامی ای بر علیه ایران صورت بگیرد! اینست تعریف علی کشتگر از منافع ملی ایران و اینست درک او از مسائل و نگرانی های روز ما ایرانیان! دیگری، جناب نوری علاء به نمایندگی از شبکه اش که سبز را فقط یدک می کشد چون هیچ تطابقی با آرمانهای بدنه جنبش سبز ملت ایران ندارد، مقاله ای در رابطه با اعلامیه پراکنان ضد جنگ، فعلا جنگ نه و جنگ بله می نویسد که فقط منافع شبکه سکولارهای ؛سبز؛ اش را تامین می کند تا آن دیگران را که مثل او منافع خود را دنبال می کنند را تخطئه کند. ما هم این وسط همه این فرصت طلبان گیر کرده ایم که وقتی می گوییم که آقا تکلیف حفظ منافع ملی ایران این وسط چی شد! مثل همیشه جوابمان را اصلا نمی دهند. ما هم در واکنش به این رفتار زشتشان به آنها دوباره یادآوری می کنیم که بروید خجالت بکشید شما رفوزه های پرروی سال ۵۷، ولمان کنید. شماها نه قبل از سال شوم ۵۷ منافع ملی ایران سرتان می شد و نه پس از ۳۲ سال تجربه تلخ ج.ا. شماها یا خنگ هستید و یا مغرض که پس از اینهمه سال در فرنگستان هیچی از نه فرانسوی ها، نه از آلمانها، نه از انگلیسیها و نه از امریکائیها یاد گرفته اید. شماها همان رسوبات چپ و مذهبی دهه های ۴۰ و ۵۰ هستید که هنوز در همان حال و هوای غرب ستیزی، اسرائیل ستیزی، ایران ستیزی و پهلوی ستیزی از یکطرف و از طرف دیگر فلسطین و روسیه و چین محوری زندگی می کنید. شرم بر شما باد که در این ستیزها و محوریت هایتان، نیبت به ایران و منافع ملی ایران همیشه کور بوده اید. شماها اگر خنگ و یا مغرض نبودید اقلا یکبار در طول زندگی بسیار طلانی تان یک برنامه سیاسی و اقتصادی می دادید که تنها حول محور حفظ و گسترش منافع ملی ایران باشد. درک شماها از منافع ملی ایران هیچ تفاوتی با درک ملاها از این مقوله ندارد. هر دو شماها سرزمین ایران را وسیله کرده اید برای رسیدن به آنچه شماها برای خودتان می خواهید. ملت ایران را هر دو شما دور می زنید یا سرشان کلاه می گذارید مثل آن کلاهبرداری تان در سال ۵۷ یا وقتی در مقابل کلاهبرداری تان می خواهد مقاومت کند همدست می شوید تا سرکوبش کنید. آخرین بارتان هم همین دو سال پیش در جریان جنبش سبز ملی ما بود. وقتی هم لازم باشد با شیطان هم هم بستر می شوید بر ضد ایران و ملت ایران. این در جریان جنبش سبز خوب نمایان شد که چگونه همدست شدید و از همان امریکا و غربی که متنفرید کمک خواستید تا در سرکوب جنبش سبز به شماها کمک کند. یا با موازی سازی هایی که کردید مثل شبکه سکولارهای ؛سبز؛ تان که در عناد با جنبش سبز ملت ایران شکل دادید و یا با خلاصه کردن این جنبش به موسوی و کروبی. دشمن همه شماها منافع ملی ایران و حفظ آنست که در یکایک شعارهای ساختار شکنانه در کف خیابانهای ایران فریاد زده شد و با خون جانباختگانش برای همیشه در تاریخ ایران به ثبت رسید. شماها با منافع ملی ایران در جنگ هستید. سرآمدان واقعی ملت ایران منافع ملی ایران را شناخته اند و به مدت ۸ ماه در سال ۸۸ آنها را بگونه شعارهایی که همگی بوی وطنپرستی می دادند را سر داد. اگر شماها ریگی به کفش نداشتید برنامه سیاسی و اقتصادی ای حول آن شعارهای ملی به ملت ایران ارائه می دادید و بی شک همین خود بخود جایگزینی/آلترناتیوی می شد برای این رژیم کهریزکی. منتها شماها آلترناتیوی که ملت ایران می خواهد را برخلاف منافع شخصی و گروهی خود می دانید وگرنه آقای علی کشتگر و آقای نوری علاء کجا ملت ایران شعار داد که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) این و آن کمبود را دارد و یا شعار داد ایران کشوری چند ملیتی است یا فدرالیسم خواسته ملی است! شماها مشتی شیادان سیاسی هستید که فاقد هر گونه عرق ملی و حتی وجدان هستید که اینگونه عمل کرده و می کنید و خواهید کرد.

برنامه سیاسی و اقتصادی ای که حول محور شعارهای جنبش سبز ملی ایران باشد طبیعتا ملتی را دوباره تکان خواهد داد و با انگیزه اینبار به میدان خواهد آمد. این جنبش با شعارهایش لیست همه موادی را که برای یک ایران آزاد و آباد می خواهد را در سبد خرید همه ما گذاشته است. توپ در میدان احزاب سیاسی ملی ماست که با این سبد که پر است از منافع ملی ایران و حفظ آن چه خواهند کرد. ملت نقش خود را بازی کرد و حالا نوبت احزاب ملی ماست که نقش خود را با شهامت بازی کنند و از کسان نترسند بلکه از ملت ایران بترسند. احزاب ملی ما مثل حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) می دانند که جنبش سبز یک جنبش لیبرال دمکرات تمام عیار است و تنها سرمایه و امید ما برای فرار از اوضاع کنونی است. عمری صبر کردیم تا شانس در خانه ما را بزند. حال که این شانس در خانه ما را زده است نباید با لگد با صدا و بیصدا بیرونش کرد. پس از ۳۲ سال سخت، جنبش سبز همان شانسی بود که منتظرش بودیم. آیا از آن حداکثر بهره را خواهیم جست و یا در را برویش خواهیم بست؟ پاینده ایران و ملت ایران

برنامه هایی به ملت ایران ارائه کنیدندیده و نخواهید دید. از طرف دیگر متاسفانه ما گیر کرده ها در این وسط معروف نیستیم که امضاء مان پای بیانیه ها تاثیری داشته باشد حال بهر زبانی که می خواهد باشد مگر آنکه سرآمدان ما آنرا سازمان داده باشند. وقتی هم که مهترین و معروفترین و بهترین شخصیت سیاسی موجود یعنی رضاپهلوی فراخوان می دهد و ما هیجان زده منتظر واکنش مثبت مدعیان وطنپرستی می نویسد و مصاحبه می کند چند صد نفره از هر چه تجزیه طلب و ایران ستیز است را در آن گرد آورده استم. البته دیگرانی هم هستند که به آنها هم باید پرداخت که مسئله شان ایران و منافع ملی ایران نیست بلکه از یکسو ستیز با امریکا و اسرائیل است و از سوی دیگر ستیز با مشروطه خواهان است بویژه ستیز با حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است.

November 15, 2011 02:11:18 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

درود بر کوروش گرامی از تهران

اینکه جمهوری اسلامی مقصر همه ویرانی ها وتهدید ها به ایران می باشد وهرگز به فکر منافع ملی نبوده ونیست، کاملا واضح است.
آیا ، در میان بقیه گروها واحزاب سیاسی که در خارج کشور خود را به عنوان اپوزیسیون می نامند ( بنامید لشکر شکست خورده وعلیل وزلیل شده ) ، جنایتکار نیستند؟ آیا این لشکرخورده منافع ملی را حفظ نموده، یا به فکر منافع ملی بوده ومی باشد؟ چگونه؟ آیا، اصلاً این لشگر شکست خورده ، اهل قلم ، روشنفکر، سیاسی نمای،(بنامید سیا باز )، فعال سیاسی حزب ساز، معنی منافع ملی را می دانند؟ اگر می دانند منافع ملی چیست، وبه فکر حفظ آن هستند، پس چرا بیش از دوسال و نیم است بجای اینکه در کنار هم درمقابل رژیم اسلامی مبارزه نمایند، توی سر وکله هم میزنند ؟ یک نمونه ازصدها نمونه جنگ و دعوای لشکر شکست خورده را که هم اکنون در صفحه سامانه حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) می باشد را برایتان مثال می زنم. مقاله ای که آقای علی کشگر زیر عنوان « واقعیت ها را هرچند ناخوشایند، باید گفت » یکی از آن کج رویهای اپوزیسیون خارج کشور است. در شرایطی که سایه جنگ بر سر کشور سنگینی می کند ویک رژیم خونخوار هفتاد میلیون ایرانی را به گروگان گرفته واوباش وغارتگران نیز ثروت ملی ایران را از کشور خارج می کنند وصدها درد بی درمان دیگری که گریبان ملت را گرفته، آقای علی کشگر که سابقه طولانی سیاسی نیز دارد، کدام منافع ملی رادر مقاله شان در نظر گرفته اند؟ هنوز یکسال از درگذشت زنده یاد آقای دکتر داریوش همایون نگذشته، می خواهد حزبی را که آقای دکتر داریوش همایون برای ایران تاسیس کرد ه را متلاشی نماید واین خانه را بر سر شاگردان آقای همایون خراب کند. این یک نمونه از مبارزه سیاسی اپوزیسیون شکست خورده خارج کشور است. دیگه با هیچ ایرانی نباید تعارف کرد. از کوروش گرامی از تهران برای مقاله خوبی که نوشته اند سپاسگزارم . با احترام کاوه یزدانی

پاینده ایران وملت ایران

November 15, 2011 12:26:03 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites