ما تبعیض جنسیتی در ایران را در اشکال مختلفش، زندگی می کنیم و این فقط به این سال ها ربط ندارد، بلکه از ده ها سال پیش بوده و این تبعیض از 30 سال پیش زیادتر شده و آنچه امروز در جامعه ایران پیش می رود شاید تلاش مهندسی جدید در جامعه ایران است تا نقش وحضور زنان در جامعه را کمرنگ تر کنند.

در آخرین روزهای مهرماه1390 رئیس کمیته امداد جیرفت، اعلام کرد که از این پس، زنان مطلقه به عنوان مددجو زیر پوشش کمیته امداد قرار نمی گیرند."مسعود عادلی" ازاجرای طرح پالایش زنان مطلقه خبر داد وتاکیدش بر این بود که زنان مطلقه با ازدواج مجدد می توانند از انتشار تبعات طلاق در جامعه جلوگیری کنند. او همچنین وعده داد که این زنان می توانند از "بسته تشویقی" که شامل کمک هزینه ازدواج و حمایت از فرزندان آنان است بهره مند شوند. نکته در خور تامل این است که به همسران این زنان(نه به خودشان) وام خود اشتغالی نیز، اعطا می شود.
از سوی دیگر خبرگزاری کار ایران(ایلنا)، گزارشی منتشر کرد حاکی از آن که زنان از این پس مالک مسکن مهر نمی شوند. در این گزارش آمده که در چند هفته اخیر بسیاری از زنان متقاضی مسکن مهر که دریک سال گذشته برای دریافت آن به ویژه در منطقه پردیس اقدام به ثبت کردند با این مسئله مواجه شدند که باید خانه های خود را به نام همسران شان کنند. براساس این گزارش زنان نمی توانند مالک مسکن مهر باشند ونام همسرشان باید به عنوان مالک درسند منزل ثبت شوند.
این درحالی است که درزمان راه اندازی مسکن مهر، در تبصره 6 بودجه سال 1386 کل کشور، تنها بر تامین مسکن مناسب برای آحاد ملت به خصوص اقشار کم درآمد تاکید شده وهیچ محدودیت جنسیتی در آن ذکر نشده است.

در این راستا گفت و گوی کوتاهی با "سعید پیوندی" جامعه شناس واستاد دانشگاه نانسی در فرانسه، انجام داده واز او پرسیدیم، آیا حمایت نکردن از زنان وگرفتن حق مالکیت ازآنان می تواند آنان را در جامعه در موقعیت فرو دست قرار دهد؟

من فکر می کنم که چنین تصمیمات وسمت گیری هایی در طول 30 سال گذشته بی سابقه است. یعنی حتا در آن دهه انقلابی اول، هم که فشار علیه زنان یا کلا فشارهای اجتماعی و ایدئولوژیکی، خیلی زیاد بود ما شاهد این سیاست رو به قهقرا نبودیم و این بدون تردید یک عقبگرد و روبه قهقرا رفتن اساسی در جامعه ایران است . در جامعه ای که امروز یک مهندس از 3 مهندسی که تربیت ووارد جامعه و بازار کار می شود زن است و دو پزشک از 3 پزشگ دو متحصص علوم وتحقیقات از 3 متخصص و4 هنرمند از 5 هنرمندی که در دامشگاه تربیت می شوند همگی زن هستند در یک چنین جامعه ی زنان چنان موقعیتی از نظر علمی وفرهنگی و مشارکت شان در این بخش ها دارند که چنین اقداماتی بسیار عجیب ودور از واقعیت های جامعه ایران است، برای همین هم، با تضاد ها وتناقض های عجیبی در جامعه ایران مواجه هستیم. از یک طرف تصمیمات این چنین که بیشتر به قرن گذشته و یک دوره دیگری از زندگی بشریت تعلق دارد در ایران برای اولین بار اعلام می شود و از طرف دیگر زنان موقعیت های اجتماعی اقتصادی و علمی و فرهنگی بیشتر و بیشتری کسب می کنند. حتا در خیلی از جاها به راحتی می توانند از خیلی از مردها جلو بزنند و شاید هم این اقدامات پاسخی باشد به پیشرفت زنان وتلاشی برای جلوگیری از این پیشرفت ها باشد.

آیا این قوانین می تواند عمیق دادن به شکاف جنسیتی موجود در جامعه فعلی ایران باشد؟

بله، کاملا این در جهت این سیاست است. یعنی ما تبعیض جنسیتی در ایران را در اشکال مختلفش، زندگی می کنیم و این فقط به این سال ها ربط ندارد، بلکه از ده ها سال پیش بوده و این تبعیض از 30 سال پیش زیادتر شده و آنچه به نظر من، امروز در جامعه ایران پیش می رود و مواردی که شما از آنها صحبت کردین شاید تلاش مهندسی جدید در جامعه ایران است.
برای این که محدودیت ها بیشتر شود و فشارها بیشتری به زنان بیاورند. برای این که جلوی پیشرفت های زنان در حوزه های بازار کار آموزش و فرهنگی را سد کنند و جامعه ای درست شود که در آن زن جنس دوم وفرودست و مکمل مرد باشد. همان طور که در کتاب درسی بچه ها گفته می شود، رئیش و همه کاره خانواده مرد باشد، وزن در حقیقت فقط نقش اودر ارتباط با مرد ومکمل تعریف شود. مفهوم کامل برابری مرد وزن به عنوان دو انسان هر روز در جامعه ما کمرنگ تر می شود.
فکر می کنم این مهندسی جدیدی که این ها شروع کردند به هر حال تلاشش بر این است که برگردند به آنچه فقط در ذهن آنها (مسئولان ایران) وجود دارد و خوشبختانه در واقعیت اجتماعی ایران، هیچ وقت خوشبختانه به این صورت وجود نداشته و می توان گفت که این یک تلاش جدید است برای این که چرخ های پیشرفت جامعه ایران را به عقب برگردانند و وقتی می بینند زن ایرانی با وجود همه ی، تبعیض ها موفق به کسب چنین موقعیتی هایی می شود درجامعه، هیچ راهی به جز این که از نشر قانونی واز بالا، به طور عامرلانه جلویش را بگیرند ندارند و از این راه به سراغ کُند کردن چرخ پیشرفت جامعه رفتند.

با توجه به آن قداماتی که در حال حاضر در ایران صورت می گیرد و محدود کردن زنان از داشتن مالکیت و پر رنگ کردن نقش آنها به عنوان نقش مادری چه تاثیری می تواند در جامعه کوچک و اولین جامعه که خانواده است و همان نقش مادری داشته باشد؟

به نظر من تاثیر منفی وعینی و نمادین چنین تصمیماتی در سطح خانواده و رابطه زن ومرد در کل سطح جامعه و رابطه مادر با بچه هایش، در محل کار و همه جا تاثیر می گذارد. بخصوص در محیط خانواده ودر عمل بیشتر با یک نوع مخدوش کردن وضعیت فعلی زن در جامعه سرو کار داریم. یعنی آنچه واقعیت امروز زن ایرانی است و آن نقش فعال و پویایی که در خانواده جامعه و در محیط های مختلف دارد و این اقداماتی که صورت می گیرد به نوعی در واقع بازگشت هست به نوعی درک از خانواده که در واقعیت جامعه ایران دیگر وجود ندراد و در دهه های گذشته وجود داشته و به نسل های خیلی پیش از ما مربوط بوده واین نوعش بازگشت و روبه قهقرا رفتن خانواده و جایگاه زن است و می توان گفت که نگران کننده است.
وقتی در جامعه دیده می شود که آمار طلاق در مدت 15 سال گذشته 3 برابر شده است ، بخش سنتی جامعه ایران آن را به پای زن وپیشرفت هایی که زنان در سال های اخیر کرده اند می نویسد. برای همین هم وقتی می خواهند در مورد پیدیده طلاق برخورد کنند به سراغ زنان می روند و سراغ مرد نمی روند، برای این که فکر می کنند اگر طلاقی در خانواده اتفاق می افتد برای این است که زن دیگر سنتی نیست و از مرد به اندازه کافی پیروی نمی کند و برای این که مرد در خانه آن سلطه گذشته را ندارد و برای بازگشت به این نظم قدیمی است که امروز چنین اقداماتی را انجام می دهند. نظمی که در آن زن باید سر بزیر، گوش به فرمان و فرد دوم خانواده باشد. آن هم در خانواده ای که در آن مرد همه کاره است و فکر می کنند با این کار می توانند برای مثال، میزان طلاق در جامعه را پایین بیاورند در حالی که نمی دانند اتفاقاتی که در جامعه ایران می افتد و در همه دنیا می افتد و اینها واقعیت های امروز در جامعه بشری است و نمی توانند با زور و قانون و از بالا، جلوی آن (رشد و حضور زنان در جامعه ) را گرفت.

گفتگو با سعید پیوندی- جامعه شناس واستاد دانشگاه نانسی در فرانسه

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

گل آقا

جناب آقای پاینده ایران؛
عکس العمل جنابعالی را نسبت بحرفهایم را کاملا طبیعی میبینم زیرا که مغایر با عقیده شما است و درست دموکراسی از همین جا شروع میشود که دو نفر با دو عقیده مختلف بتوانند با هم صحبت کنند .
قبلا جهت اطلاع جنابعالی و سایر هوطنان باید عرض کنم که من هیچگونه دوستی با رژیم ایران ندارم و نداشته ام وگرنه مجبور نبودم 25 سال پیش در سن 45 سالگی ایران را ترک کرده و در خارج با داشتن همسر و دو فرزند زندگی را دو باره از صفر شروع کنم .
دوم اینکه من عقیده دارم که بایستی در هر امری واقع بین بود و احساساتی نشد .
من منکر مبارزات و اعتراضات عده ای از زنان ایران در این مدت نیستم ولی اینها چند در صد زنان ایران را
تشکیل میدهند ؟
من منکر مبارزات و اعتراضات عده ای از جوانان؛ دانشجویان و سایر اقشار ملت ایران در مدت نیستم
ولی اینها چند در صد مردم ایران را تشکیل میدهند ؟
باور بفرمایید که هنوذ هم اکثرییت مردم ایران طرفدار این رژیم هستند البته این بآن معنانیست که
همگی مومن و معتقد باسلام بلکه اینها چند دسته اند که ربطی هم بهم ندارند ولی در مجموع
اکثرییت را تشکیل میدهند . اینهارا میتوان این طور دسته بندی کرد :
1- عده ای که حرف حسابشده آقای خمینی در گوششان است و آنرا هم بفرزندان و نوه هایشان هم
منتقل کردند ؛ که مخالفت با جمهوری اسلامی یعنی مخالفت با اسلام !! که این عده ساکنان دهات
افراد بیسواد و کم سواد و خشگه مقدس ها هستند که اکثرییت طرفداران را تشکیل میدهند.
2- بازاریها و کسانی که در این مدت بعلت رواج بازار دزدی م قاچاق و هزارن کار ناشایست دیگر چنان
از زیر صفر بثروت های افسانه ای دست یافته اند که حاضرند برای حفظ آن از روی جنازه فرزندشان هم
بگذرند. ثروت هایی که بنده و جنابعالی پس سالها کار در خارج با در آمدهای دلاری ویورو در مقابل
کوچکترین آنها عملا فقیر هستیم واینها همان کسانی هستد که در جمهوری بمشروطییت خود
رسیده اند.
3- بازوی نظامی نظام که مخلوطی از تمام عناصر بالا : ایمان مذهبی تشدید شده با شستشوی
مغزی شبانه روزی که بجای چو ایران نباشد تن من مباد بآنها چو اینها نباشند تن من مباد تلقین
شده همراه با مقام و ثروت و موقعییت اجتماعی و قدرت مطلقه ووووو...
4-گروه نظارت و رهبری بر همه اینها یعنی روحانییت یعنی همان آخوند های بیسواد نفهم که در این
مدت نشان دادند نه بیسواد هستند و نه نفهم .
این شامل یک قسمت از حرفهای من.
قسمت دیگر خطاب ببانوان محترمه ایرانی و کشور های اسلامی دیگر بود که اگر اسلام را قبول دارید
و مسلمان هستید باید قوانیین آنرا هم قبول کنید.

با درود و بامید آن روز هیچ مذحبی قدرت سیاسی نشود

November 19, 2011 08:28:36 PM
---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم

باز که شما گل به دروازه خودتان زدید، گل آقا جان! نوشته اید که، ؛حالا وقتی در یک مملکت که 96٪مردم آن حکومت جمهوری اسلامی را انتخاب کردند و هنوذ هم بعد از بیشتر از 30سال با وضعییتی که این حکومت بوجود آورده بازهم اکثریت مردم آن طرفدار آن هستند...؛ اینکه حرف خود این رژیم کهریزکی دروغگو و تبهکارست. حالا شما هم آنرا تایید کرده اید. اگر همفکر رزیم هستید خب، رک و پوست کنده بگویید. اگر نیستید اقلا با آمار و ارقام معتبر و سند و مدرک این حرفتان را مستدل می کردید تا قابل تامل باشد. در ضمن چون آقا و بقول خودتان گل اقا هم هستید از درد زنان ایران بطور کل بیخبرید و چون می خواهید بیخبر بمانید علاقه ای به بحث ندارید. باشد، اشکالی ندارد. زنان ایران در این ۳۲ سال نشان داده اند که از مردان شیردل تر، مقاومتر و سمج تر برای آزادی هستند تا مردان ما بخصوص گل آقاهای ما. راستی گل آقا جان، آخرین باری که با همسر و مادر و دختر و همشیره هایت درباره این نظری که در اینجا دادی صحبتی کردی کی بود و واکنش انها به شما چی بود، حرفتان را تایید کردند یا نه جوابتان را همانطوری دادند که زنان در ایران در این ۳۲ سال به رژیم دادند؟ بگو ببینم تا حالا اصلا جرئت کرده ای در حضور زنان ایرانی این نظرت را ابراز کنی و جون سالم بدر ببری یا نه جلوی زنان سکوت می کنی و اینجا شیر می شوی! زنده باد زنان ایران و در صدر آنها فرخ رو پارسا

پاینده ایران و ملت ایران

November 19, 2011 03:10:58 PM
---------------------------

گل آقا

واقعا جای تعجب است که هر چند یکبار از نقض حقوق زن در جمهوری اسلامی صحبت میشود .
این نقض حقوق منحصر بجمهوری اسلامی ایران نیست بلکه شامل تمام کشورهای اسلامی میشود زیرا که اصولا این اسلام است که برای مردان در تمام مسایل حقوقی بسیار بیشتر از زنان در نظر گرفته است که شرح یک یک آنان دیگر لزومی ندارد .
حالا وقتی در یک مملکت که 96٪مردم آن حکومت جمهوری اسلامی را انتخاب کردند و هنوذ هم بعد از بیشتر از 30سال با وضعییتی که این حکومت بوجود آورده بازهم اکثریت مردم آن طرفدار آن هستند بیاییم و از این قانون و آن قانون آن انتقاد کنیم مانند آن است که داوطلبانه و آگاهانه محل اقامت خود از جزایر هاوایی بقطب شمال تغییر بدهیم و در آنجا از سرما شکایت بکنیم !!!!!!!!!
خانم های محترمه مسلمان نیز باید تکلیف خودشان را روشن بکنند ؛ شتر سواری دولا دولا نمیشود شما اگر اسلام را قبول دارید باید قوانین آن را هم قبول کنید . خواهش میکنم لطفا نفرمایید که اسلام
راستین غیر از این است . البته اگر هم بگویید بشما حق میدهم زیرا اسلام واقعی را باید در مملکت پیغامبر
آن دید. که در آن دست میبرند؛ سنگسار میکنند؛ زنان حق رانندگی؛ انتخابشدن ؛ انتخاب کردن و
حتا بتنهایی خرید هم نمیتوانند بکنند .
البته بزودی با حذف همین نظام جمهوری آبکی وتقلبی و روی کار آمدن حکومت عدل علی (خامنه ای)
چهره اسلام راستین را هم زیارت خواهیم کرد

November 18, 2011 06:52:45 PM
---------------------------

عرفان

درود بر خانم توکلی گرامی و هموطنان نازنین
متاسفانه پس از روی کار امدن نظام ایدولوزیکی دینی در ایران طبعا قوانین ان نیز پیرو شریعت تعیین شد. با اینکه دوست ندارم در همچین جایی دین را به چالش بکشم اما ناچرا برای فهماندن موضوع به ان دسته از هموطنانی که هنوز لزوم سکولاریسم را درک نکرده اند مجبورم که به چند مورد از قوانین نقض حقوق زن در شریعت اسلام اشاره کنم:
ایه 11 سوره نساء اشاره به این میکند که فرزند پسر دو برابر دختر ارث ببرد-----ایه 282 بقره زن را نصف مرد به حساب میاورد و برای بردن شاهد نزد قاضی باید یا دو مرد بروند یا یک مرد و دوزن
تازی های وحشی و بیابانگرد به دلیل اینکه همیشه در حال جنگ بودند برای گسترش سپاه خود به فرزندان پسر نیاز داشتند و از به دنیا امدن فرزندان دختر بسیار ازرده و خشمگین میشدند به طوری که به طرز بسیار دردناک و وحشیانه ای دختران را زنده به گور میکردند و یا انها را سنگسار میکردند و این ستم ها و ناعدالتی هایی که در حق زنان در قران به ان اشاره شده نشات گرفته شده از همان افکار و خوی وحشیگری عرب بادیه بود
میدانیم امروزه زن و مرد مکمل یکدیگرند و اگر زنی نباشد مردی وجود ندارد همانطور که اگر مردی نباشد زنی وجود ندارد پس هیچ کدام از انها بر دیگری حق تسلط و برتری ندارند و باید از حقوق کاملا مساوی برخوردار باشند امروزه دختران ما که بسیار مظلوم واقع شده اند در بسیاری از موارد بیشتر از پسران کمک حال و پایبند به خانواده خود هستند پس این خیلی ظالمانه است که بگوییم پسران بر دختران حق برتری است و باید دو برابر ارث ببرند
ایه 3 سوره نساء مجاز میداند که مردان تا 4 زن اختیار کنند :
در این ایه گفته شده که مردان میتوانند دو و سه و یا چهار زن اختیار کنند بدون هیچ گونه ترس و تعصبی باید اندیشه کنیم که ایا واقعا عدالت در حق زنان رعایت شده که میگوید مردان دو و سه و یا 4 زن اختیار کنند در حالی که زن حق ندارد یک شوهر بیشتر داشته باشد
سوره النساء ایه 34 :
این ایه میگوید مردان حق تسلط بر زنان دارند به واسطه برتری ای که برای مردان نسبت به زنان قرار داده ایم همچنین میگوید زنانی که در مقابل شوهر خود نافرمانی کنند روابط جنسی خود را با انها قطع کنید و انها را کتک بزنید هر عقل سلیمی میتواند بفهمد که این سخنان هرگز نمیتواند از جانب خدا باشد زیرا این سخن جز برامده از افکار و خوی وحشی گر و زن ستیز عرب بادیه نمیباشد
سوره النساء ایه 15 :
در این ایه گفته شده که زنانی را که مرتکب عمل ناشایست میشوند در صورتی که 4 نفر شهادت بر گناهکار بودن انها بدهند انها را تا زمانی که میمیرند در خانه مبحوس کنید به نظر شما ایا این حکم بسیار ظالمانه و وحشیانه نیست
تا همینجا به موارد گفته شده اکتفا میکنم چون موارد بسیار است و از حوصله من خارج البته چون موضوع بحث ما راجع به زن بود به ایاتی مرتبط با این موضوع اشاره کردم در حالی که متاسفانه نارسایی های بسیاری در این کتاب وجود دارد از جمله قوانین کیفری و قضایی مثل ایه 33 مائده یا 38 مائده که مربوط به قطع کردن دست و پای دزدان بصورت بالعکس میباشد
با این وجود به هموطنانی که باور مذهبی دارند با تمام وجود احترام میگذارم و باور انها قطعا برای من قابل احترام است امیدوارم این نوشته را حمل بر بی احترامی و یا توهین ندانند
پاینده ایران

November 17, 2011 05:44:30 PM
---------------------------