هم میهنانم،

به منظور آغاز یک اقدام عملی ملی و بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی - عقیدتی، ششم آبان ماه سال جاری، پیش نویس یک شکایت نامه رسمی برای ارسال به تمام مراجع ذیربط (کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد) در اختیار عموم قرار گرفت تا با مشارکت و همکاری یکایک شهروندان ایرانی و با کمک ابزارهای ارتباطی، بتوانیم حکومت اسلامی ایران را وادار به آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی- عقیدتی نماییم. مشارکت گسترده شما هم میهنان عزیــزم، در این اقدام گروهی، آغاز یـک حرکت منسجم و مــدنی می باشد. مشارکتی مسئولانه که آینده ای روشن را برای کشورمان رقم خواهد زد.

لازم به ذکر است که جمع آوری تمامی پیشنهادات مطرح شده در وبلاگ های مستقل، بدلیل گستردگی آن و عدم وجود امکانات فنی کافی، امکان پذیر نبوده است. با توجه به توانایی ها و امکاناتی که وبگاه بالاترین در اختیار کاربران و وبلاگ نویسان جهت مشارکت در تکمیل پیش نویس نامه 2011HR8712 قرار داده است، گزارش مختصری از روند کار را در اختیار شما قرار می دهم.

در ارتباط با پیش نویس نامه 2011HR8712، تاکنون 3200 پیام دریافت کرده ایم. همچنین تعدادی از حقوقدان عالی رتبه ایرانی، در داخل و خارج از کشور، برای تدوین متن نهایی، اعلام آمادگی نموده و چند تن از آنها از نیمه دوم آبانماه سال جاری فعالیت خود را آغاز کرده اند. از بین پیام های دریافتی، هفتاد و سه پیشنهاد مفید و عملی در اختیار گروه حقوقدان جهت مطالعه قرار گرفته است.

همچنین، گروه حقوقی، لیست کاملی از زندانیان سیاسی- عقیدتی، از همه طیف ها، اقشار و صنف های مختلف در سراسر کشور را به عنوان مستندات حقوقی شکایت نامه، تهیه نموده است. برای هرچه کامل تر بودن این شکایت نامه، از تمام کسانی که به هر نحوی قربانی نقض حقوق بشر در ایران شده اند و یا اطلاعات ویژه ایی در ارتباط با زندانیان سیاسی- عقیدتی دارند، دعوت می شود تا با ایجاد و درج در وبلاگ ناشناس و یا از طریق https://www.rezapahlavi.org/contact.php با ما تماس بگیرند. این پرونده در اواخـــر آذر ماه سال جــاری به مراجع ذیربط ارسال می گــردد و از طریق رسانـه های بین المللی به اطلاع عموم خواهد رسید.

در اینجا فرصت را غنیمت می شمارم تا از همکاری صمیمانه وبگاه اجتماعی بالاترین سپاسگزاری نمایم. همچنین از وبگاه کلمه و هرانا که اطلاعات مربوط به زندانیان سیاسی- عقیدتی و موارد نقض حقوق بشر در ایران را در دسترس عموم قرار می دهند کمال تشکر را دارم.

در پایان، باید به این نکته نیز اشاره نمایم که عده ایی از عدم انتشار این شکایت نامه توسط رسانه های خبری فارسی زبان معروف اعلام نارضایتی کرده اند، هم میهنانم، فراموش نکنیم که ما خود رسانه ایم.

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

کاوه یزدانی

با درود بر دوستان کافه نادری
برای اولین با از زبان آقای علی رضا میبدی نظری شنیدم که اگر مایل هستید شما گوش کنید.
لینک، از دقیقه هشت به بعد بسیار شنیدنی ست، اگر نظری دارید لطفً بنویسید:
http://www.voinews.net/archive/program/1619/

November 30, 2011 02:51:08 AM
---------------------------

عرفان

درود بر هم میهنان نازنین
شاهزاده گرامی درود بیکران به شما و همه مبارزان راه ازادی از زحمات بی شائبه شما در جهت ازادی زندان سیاسی نهایت تشکر و قدردانی را دارم مطمعنا ما هم خود رسانه ایم و تمام تلاش خود را در جهت اطلاع رسانی و خبر رسانی این مهم انجام خواهیم داد با ارزوی موفقیت و پیروزی برای شما و تمامی مبارزان راه ازادی
پاینده ایران زنده باد ازادی

November 29, 2011 04:05:15 PM
---------------------------

وجدانی

God bless you

در اصطلاح و عنوان بالا و بویژه مضمون آن شاید بتوان گفت تقدسی وجود دارد زیرا هر گفته و بیانی که علی الخصوص نام خدا در آن برده شده باشد مقدس است. اصطلاح فوق که مفهومش بسیار نزدیک به همان "عافیت باشدِ" خودمان است را انگلیسی زبانان و خصوصآ آمریکائیها هنوز که هنوز است و سکولارتر از آنان در حال حاضر کسی نیست، در موارد زیادی بکار گرفته و میگیرند. بارها شاهد بوده ایم که حتی نخست وزیران و رئیس جمهورهای همین ممالکی که دین را از دولت و سیاست جدا کرده اند در پایان مراسم رسمی خود مثلآ بهنگام سوگند یاد نمودن این عبارت را بکار میگیرند:... God bless و از گفتن این جملۀ بسیار مقدس عرق خجالت بر پیشانی این مقامات عالیه نمی نشیند.

در گوشۀ دیگری از دنیای متمدن و پیشرفته و البته متجدد یعنی ژاپن چه بسا وضع بسیار گویاتر از این نیز میباشد. در آن کشور که در مقایسه با ایران خودمان سرزمین کوچکی است امپراطور یا همان شاهنشاهی سلطنت میکند که مردم ژاپن وی را در حد پرستش دوست دارند و چه بسا در حضور او به خاک نیز میفتند. در انگلستان که دیگر نپرس! ملکه در عین زن بودنش رهبر کلیسا هم هست. چرا حد اقل در این دو کشور نامبره که نهایت پیشرفت و ترقی را دارند هنوز مردمشان معنی تقدس را در نیافته و از آن دوی نمی جویند؟ چرا رئیس جمهور ابر قدرتی مانند آمریکا حتی اگر از حزب دمکرات هم باشد در پایان صحبت هایش از اصطلاح "God bless America" استفاده میکند؟ پاسخ دادن به این سؤالات چندان مشکل نیست. در کشورهایی که قانون حکومت میکند و نه اغراض و امیال خلاف قانون مردم از بکار بردن و استفاده نمودن عبارات، القاب و عناوینی که بر طبق قانون برای رهبران و رؤساء مملکتشان بوجود آمده اند منع نشده و نمیشوند و احترامات لازم را نیز بدون هیچ واهمه ای بجا میآورند. آیا در نمونه هایی که در کشورهای نامبرده شده ذکر گردید حالتی از تقدس دیده نمیشود و فقط عنوان شاهنشاه آریامهر در ایران مقدس است؟

در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۴۴ طی یک نشست در مجلس شورای ملی وقت به محمدرضا پهلوی لقب آریامهر اعطاء شد و از آن تاریخ طبق قانون این شاه فقید با عنوان شاهنشاه آریامهر نام برده شد. دریافت و تشخیص درست یا نادرست بودن اعطاء این لقب به شاه از توان و قدرت این قلم خارج است اما خیلی ها از جمله آن روشنفکر نمایانی که با حسرت دیرینه و خاص خویش بدنبال مشاهده و یافتن عکس آقای خمینی آسمانها را می جستند، نه فقط امروز بلکه از همان روزهای نخست اعطاء لقب فوق به شاه فقید معترض شده و صدای خویش را بر خلاف مجلس، قانون و مردم ایران بلند نمودند. آنان به هر چیزی که شاه ایران را محبوب ومحبوبتر میکرد اعتراض داشتند و همۀ خدمات وی را بهیچ شمردند و کاری را نمودند که نتیجه اش وضع امروز ایران و ایرانیست.

عنوان و لقب دادن به پادشاهان ایران اگر هم به احتمال بسیار کم حالت تقدس داشته باشد حداقل از زمان شاهنشاهی کورش کبیر شروع شده است و آن چنان قدمت و اعتبار دارد که چه ما بخواهیم و چه نخواهیم جزو تاریخ و فرهنگ ایران گردیده و کسی را دانش و یارای آن نیست این را از تاریخ حذف کند. تمامی تلاشهای جمهوری اسلامی از بدو تأسیسش در خصوص تحریف تاریخ ایران بجایی نرسیده و نخوهد رسید زیرا آن کتابهای تاریخی که در دل و جان ملت ایران نقش بسته است را میتوان فقط و فقط با نیست و نابود کردن این ملت از بین برد و این هرگز اتفاق نخواهد افتاد. ملت ایران هزاران سال بوده و تا جهان هست خواهد بود با تاریخش. خواهی نخواهی آنچه را که ملت ایران در قلب خود دارد دیر یا زود بر زبان خواهد آورد و آنهم با صدای بلند و رسا. با درود بر ایرانیان و با آرزوی افتخار برای ایران.

November 28, 2011 02:47:41 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

درود برهم میهن گرامی جناب شیر و خورشید و تاج

فرستاده باید فرستاده ای
درون پُر ز مَکر و برون ساده ای

پیاده فرستند تو را جَنگ طوس
که اَسبَت ستانی از اَشکبوس

(حکیم ابوالقاسم فردوسی)
..................................
شیرو خورشید وتاج گرامی، مدتهاست از نوشته های جنابعالی ودوستان بسیار آموختم وسپاسگزار همه شما گرامیان هستم. اگر برای جنابعالی امکان دارد یک درس دیگر به این مُخلص عنایت کنید و شعر بالا را تعرف بفرمایید، که به چه دلیلی حکیم طوس این شعر را سروده اند. با احترام کاوه

November 27, 2011 08:45:52 PM
---------------------------

ایرانی

شاهزاده رضاپهلوی؛ ولیعهد قانونی ایران زمین
اینجانب به نمایندگی از بسیارانی از هم میهنان داخل ایران از جنابعالی برای تلاش صمیمانه و میهن پرستانه تان سپاسگذاری نموده و آرزو دارد به استقبال شما بیاید و حضرتعالی را با کمال افتخار به کاخ نیاوران برساند که آن روز دیر مباد که صبر از دست بشد. امیدوارم با تلاش تمامی آزادی خواهان علی الخصوص جنابعالی؛ مام میهن هرچه زودتر با کمترین هزینه ممکن آزاد شود. ما نیز یک رسانه در داخل این مرزهای پرگهر و در خدمت این هدف خواهیم بود.
پاینده ایران

November 27, 2011 08:27:54 PM
---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم

شاهزاده گرامی، با درود، من نظر زیر خود را برای کیهان لندن، ایران پرس نیوز، پارس دیلی نیوز، خبرنت، و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) فرستاده ام. من بسیار متاسفم که واکنش به این فراخوان شما و درخواست شما از همه رسانه ها برای همکاری با شما تاکنون آن واکنشی را که امثال من خواستارش بودیم را از خود نشان نداده اند. من می دانم که شما هرگز گله نخواهید کرد ولی من گله ام را منبعد بیش از این خواهم کرد. با سپاس از همه تلاش های شما برای آزادی وطنمان و همه ایرانیان چه پادشاهی خواه و چه جمهوریخواه. خودی و ناخودی کردن کردن ایرانیان به ایندو دسته بزرگترین ضربات را تاکنون به مبارزات ملت ایران زده است. ارادتمند حق

من جمهوریخواهم ولی برای آزادی ایران در کنار همه آزادیخواهان واقعی مبارزه می کنم.

رضاپهلوی می گوید"ما خود رسانه ایم". چرا باید در برون مرز هم ما خود رسانه خود باشیم و نتوانیم از اینهمه رسانه های ایرانی! و پرمدعا استفاده کنیم!؟

«توجه شما را به "گزارشی از مراحل اجرایی شکایت نامه جهت اقدام برای آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی در ایران - 2011HR8712/رضا پهلوی" جلب می کنم. در بخش پایانی آمده است:

"...باید به این نکته نیز اشاره نمایم که عده ایی از عدم انتشار این شکایت نامه توسط رسانه های خبری فارسی زبان معروف اعلام نارضایتی کرده اند، هم میهنانم، فراموش نکنیم که ما خود رسانه ایم."

من و همفکرانم پاسخ خود را در پایان این گزارش که در بالا می بینید دریافت کردیم. مایی که از تلویزیون پارس و پرشین رادیو و امثالهم گله کردیم که چرا همان توجهی را که مثلا جناب میبدی در رابطه با شایان کاویانی مفقود شده می کند به این اقدام رضا پهلوی نمی کند.

آنانی که در ایران هستند و به سبب خفقان درون مرزی چاره ای به جز این ندارند که خود رسانه باشند بدانند که ما برون مرزی ها هم چاره ای نداریم بجز آنکه خود رسانه خودمان باشیم. هموطنان درون مرزی معضلات شما با رسانه های درون مرزی کاملا قابل درک است. اما آیا معضل ما با اینهمه رسانه های فارسی زبان برون مرزی که مثل قارچ از هر کوی و برزنی در قاره های اروپا، امریکا و استرالیا بویژه در 2 سال اخیر سر برآورده اند اصلا قابل درک می تواند باشد!!! چه چیزی جلودار اینهاست که نمی گذارد این اقدام رضا پهلوی اقدام گسترده ای برای آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران شود!!! این رسانه ها همگی در آزادترین کشورهای لیبرال دمکراتیک غربی کار! و زندگی می کنند. اینجا که نه شاه و نه شیخ است که سانسورشان کند! پس این خود سانسوری ناشی از چه می تواند باشد، آزادی بیان و اندیشه که دلم خواسته که همراه نشوم، مگر زور است! اگر اینطور است جلوی اشک تمساحشان را بگیرند و مرثیه خوانی های دروغین شان برای زندانیان سیاسی ما در ایران بگیرند. واقعا که شرم آورست. روزی خواهد رسید که کارنامه همه رسانه ها و یکایک ژورنالیست های پر مدعای درون و برون مرزی را در معرض تماشای همگان بگذاریم. آن از آپوزیسیونی که بخش عظیمی از آن قلابی است و اینهم رسانه های ما که بخش عظیمی از آنها کارشان شده فریبکاری. نقش ایندو در به عقب افتادن آزادی ایران در این 32 سال خود مثنوی ای است 70 من. ملت ایران هر کاری تا حالا از دستش برآمده کرده است ولی بدون همکاری آپوزیسیون و رسانه ها چطور می شود خود و کشور را آزاد کرد!!!» با و بدون شماها ما ایران مان را آزاد خواهیم کرد.
پاینده ایران و ملت ایران

November 27, 2011 07:58:29 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به هم میهنان گرامی
شیر و خورشید وتاج عزیز وگرامی، قصد ناراحت کردن جنابعالی را نداشتم و هرگز قصد جسارت وبی احترامی به جنابعالی وحقوق جنابعالی و وحقوق هیچ هم وطنی را نداشتم و ندارم. فقط خواستم نظرم رابگویم، واین نظر اینجانب که مخلص همه میهن پرستان هستم می باشد:
اگر، فردی، ادعا می کند که، پیرو، و، هوادار، شخص یا اندیشه ای است، بهتر آن است که، در راه هدف آن شخص، یا اندیشه او، آنقدر هوشمندانه عمل کند که، به رسیدن هدف آن شخصیت واندیشه اش یاری رساند. این بنده ناچیزآنقدر توانا و هنرمند نیستم که بتوانم آنگونه که باید، مثل جنابعالی قلم را بکار گیرم.
نمی دانم شاهزاده رضا پهلوی در سال یا ماه یا هفته ، چند بار از سامانه حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات ) دیدن می کنند، یا اینکه هرگز از این سامانه دیدن می کنند یا نه، نمی دانم. اما اگر ایشان نظرات ما را خواندند، خودشان با یکی دوجمله من نادان را راهنمایی بفرمایند که راه چیست وچاه کدام است. زبان دلم را با صدای مبارز گرامی که بسیاری با صدایش آشناییم، به جناب شیر وخورشید و تاج وشاهزاده رضا پهلوی وهمه میهن پرستان تقدیم می کنم. با احترام کاوه یزدانی

لینک
مفهوم وطن چیست؟
مرا نقش وطن در جان جان است...
http://www.youtube.com/watch?v=xvxg9Xa6G1w


خرد نگهدار ایران باد

November 27, 2011 04:40:52 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

آقای کاوه یزدانی گرامی‌،

طرفداری از رضا شاه دوم، معنایش تقدس رضا شاه دوم نیست. ایشان همانطور که شما فرمودید، گفته‌اند هر کسی‌ با هر نامی‌ که دوست دارد مرا مخاطب قرار دهد. ایشان پس از روی کار آمدن خمینی قسم بر ادامه نظام پادشاهی خوردند. حال چه بدرستی، چه به غلط، چه با موافقت شما و دیگران و چه بدون موافقت شما و دیگران، چه بجا و چه بیجا.. اینها جای بحث دارد...

در زمانی‌ که به ایشان هزار نام ناشایست میدهند، شما لطف کنید اجازه دهید من یک ایرانی‌ هم در بین هفتاد و پنج میلیون ایرانی‌، ایشان را آنطور که فکر می‌کنم در حال حاضر درست است خطاب کنم. بنده جمهوریخواه که نیستم. توده‌ ای‌ و چپ و اسلامیست و ملی‌ مذهبی‌ و مجاهد و فدایی و از آن قبیل هم نیستم.

بعنوان، طرفدار نظام پادشاهی، ایشان از دید من پادشاه قانونی‌ ایران هستند. چون اگر دیگران فراموش کرده‌اند، من که فراموش نکرده‌ام که رژیم آخوندی با زور کدام شمشیر و اعدام‌ها و ترور‌ها و نیرنگ ها، و و و بر سر کار آمد. آن موقع کسی‌ از من ایرانی‌ پرسید که آیا من میخواهم نظام پادشاهی منحل شود؟ که حالا به ما میگویید ایشان پادشاه ایران نیست (حتی پس از قسم خوردن به دفاع از نظام پادشاهی؟).

با این حال ما حق شما و دیگران را پس از آزادی ایران برای شما محفوظ میدانیم که یک رای خود را بر صندوق بیندازید و ایشان را یک شهروند بنامید، یا پادشاه، پس از یک رفراندوم ملی‌ آزاد.

در ضمن، ایشان این را هم گفتند که، ما باید یاد بگیریم دموکراسی را از هم اکنون رعایت کنیم. بنده هم از حق دمکراتیک خودم استفاده می‌کنم، ایشان را همانگونه که هست مینامم.

نظام پادشاهی آینده یک نظام پارلمانی دمکراتیک خواهد بود، من هم از همین الان دارم دموکراسی و حق خودم را آزمایش می‌کنم.

ما به شما نمیگوییم ایشان را چه خطاب کنید. شما هم لطف کنید در کار ما دخالت نکنید. و ما را به خود سانسوری دعوت نکنید.

آن کسی‌ که با رضا شاه دوم خطاب کردن من به ایشان، دید سیاسی و اجتماعی خود را نسبت به آینده ایرانزمین تغییر دهد، از بنیاد نسبت به آنچه که برای کشورش می‌خواهد یا نمی‌خواهد مشکل دارد، و بر باور‌های خود از بنیاد مسلّط نیست.

اگر رژیم گذشته را با رای اکثریت مردم بر میداشتند، حرف شما "شاید" درست می‌بود. ولی‌ با زور شمشیر و تفنگ و نیرنگ... این رژیم فعلی‌ از دید من ایرانی‌ طرفدار نظام پادشاهی، یک رژیم اشغالگر و غیر قانونی‌ است که ۳۳ سال کشور و خانه مرا اشغال کرده است.

در آخر، این را هم اضافه می‌کنم. من برای خوش آمد یا خوش نیامد کسی‌ با این رژیم مبارزه نمیکنم. من برای حق خود در وحله اول مبارزه می‌کنم و سپس برای آینده میهن و نسل فردا.

شما هم آنطور که دوست دارید برای حق خود مبارزه کنید، یا از حق خود آنطور که دوست دارید بگذرید.

در ضمن شما اصل مطلب را رها کردید، به اینکه بنده ایشان را چگونه خطاب می‌کنم یا نمیکنم چسبیدید. الان جای این بحث‌ها نیست و همینکه شما این مساله را پیش کشیدید جای تامل دارد.

سپاس از توجه شما،

شیر و خورشید و تاج
.................................

November 27, 2011 03:19:24 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

رضا شاه دوم،

بسیاری از ایرانیان معتقد هستند که وقتی‌ جمهوری اسلامی در مورد پایان برنامه هسته ای‌ خود زیر بار نمی‌رود، در مورد آزاد کردن زندانیان سیاسی نیز حتما زیر بار نخواهد رفت.

اما، ما به این هشیاری شما تبریک میگوییم. زیرا یکی‌ از اهداف مهم، فشار آوردن به کشور‌های خارجی‌ است که مسئله حقوق بشر ملت ایران را مدّ نظر داشته باشند تا این موضوع مهم دست کم روی میز انظار جهانی‌ قرار گیرد - همانطور که در مورد مصر و لیبی‌ و سوریه و و و، شد و مردم جهان را متوجه آن مسئله مهم کرد.

ما باید با این امکانات کم از هر طریقی که شده، هم به رژیم اسلامی و هم به حامیان ایشان فشار بیاوریم. مطرح کردن حقوق پایمال شده بشری مردم ایران و زندانیان سیاسی در رژیم اسلامی از این طریق یک استراتژی بسیار مدبرانه و هشیارانه از طرف شما است. هر کمکی‌ از دستمان بر آید کوتاهی‌ نخواهیم کرد و نمی‌کنیم.

خوشبختانه، شما نیز همانند پدر، آریامهر بزرگ، این دوراندیشی و بینش صحیح را در خود دارا بوده‌اید، و متأسفانه ملت هنوز چند قدمی‌ از این بینش درست شما نسبت به مسائل عقب. اما، ما اطمینان داریم که با کمک آن دسته که همانند شما مسائل را با دقت دنبال میکنند و بینش درستی‌ نسبت به مسائل دارند موفق خواهیم بود این مسئله مهم را نیز از پس پرده بیشتر از همیشه بیرون بکشیم و در برابر انظار جهانی‌ قرار دهیم.

با سپاس،

شیر و خورشید و تاج

................................

کاوه یزدانی
با درود واحترام خدمت جناب شیروخورشید وتاج گرامی
از زبان شاهزاده رضا پهلوی بارها شنیده ام که، گفتند هرکسی با هرنامی که دوست دارد من را مخاطب قرار دهد، اما اینکه جنابعالی ایشان را رضا شاه دوم می نامید، با اینکه ایشان همیشه به هوادارانش توصیه می کنند و می گویند:
بگذارید اول به آزادی برسیم بسیار تضاد دارد.
به باور اینجانب منظور ایشان از گفتن بگذارید اول به آزادی برسیم این است که من وشما وما ایرانیان به آزادی وصندوق رای احترام بگذاریم وشاه یا رضا شاه شدن ایشان را به صندوق رای ملت بسپاریم. جهت یادآوری عرض کنم این مخلص نیز طرفدار سرسخت شاهزاده رضا پهلوی هستم، اما با احترام به صندوق رای ملت ایران. خواستم نظرم را بگویم که استفاده از جمله رضاشاه دوم به مبارزه ایشان ضربه می زند. برای اینجانب وبسیاری از هم میهنانمان جای تعجب دارد که چرا هواداران شاهزاده رضا پهلوی به توصیه های ایشان توجه ندارند؟ با احترام کاوه یزدانی

پاینده ایران و ملت ایران

November 27, 2011 11:22:27 AM
---------------------------