حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
این کشور دوست و برادر

December 15, 2011

پنچ شنبه 24 آذر 2570 = December 15, 2011

محمد رهبر میهن
 

از کجا و کی میانِ ایران و سوریه عقد اُخوت خواندند و برادری ثابت شد، شاید باز می گردد به سالهای پیش از انقلاب که بازار مبارزه مسلحانه گرم بود و ایرانی ها به سوریه می رفتند تا آموزش نظامی ببینند و دست در دستِ حزب اَمل با اسرائیل جهاد کنند و از آن سمت به ایران بیایند و کار ساواک و ارتش رابسازنند.

رابطه انقلابیون ایرانی با سوریه آنقدر صمیمی بود که مصطفی چمران در روزهای بهمنی سال ۵۷، می خواست تا با گروهی زبده از رزمندگان سازمان امل و با هزینه سوریه به ایران بیاید و در جنگ احتمالی خیابانی، با گارد شاهنشاهی،آیت الله خمینی را یاری رساند که ایران دوستی و بی طرفی ارتش کار را به آنجاها نکشاند.

انقلاب که شد هر چه سلطان قابوس و شاه حسین و شاه حسن و سادات، سرگیجه داشتند در چند کشورعربی چپ ماب که خود را میراث دار ناصر می دانستند، ولوله ای بود و پایکوبی. سرهنگ قذافی به ایران آمد و از نزدیک انقلاب را تبریک گفت و حافظ اسد نیز پیامهای جاندار فرستاد. اما در همسایگی ایران، صدام حسین تدارک جنگ می دید و پاشیدگی ارتش، وقتی مناسب که بتازد.

در جنگی که عراق شروع کرد اعراب پشت سر صدام حسین بودند، قذافی هر دو طرف را در تداوم جنگ محکوم می کرد و این تنها سوریه و حزب بعثش بود که همراه جمهوری اسلامی ماند و ملقب به کشور دوست و برادر شد.

شاید تمایلات شیعی حافظ اسد در این معامله موثر بود و شاید هم این هواداری، ریشه در رقابتِ خصمانه و قدیمی حزب بعثِ عراق و سوریه داشت که دست اتحاد دو کشور عرب و عجم را گرم و فشرده تر می کرد.

هر چه هست پای منفعت در میان بود، ایران با نفت و امکانات مالی اش برای حافظ اسد و اقتصاد نحیفِ سوریه نعمتی بود. از سوی دیگر اسد می توانست در میان اعراب با برگ ایران، بند بازی کند، کاری که در آن خبره بود. نفوذ در لبنان و همگرایی با ایران که پایگاه ای بزرگ در قطبِ شیعی اش داشت، منافع منطقه ای کشور کوچک سوریه را نیز تامین می کرد.

خدمات حافظ اسد هم کم نبود، از دلالی اسلحه در جنگ فرسایشی ایران وعراق گرفته تا حتی گشودنِ فضای هوایی اش برای حمله جنگنده های ایرانی به نقاط کور عراق و تفرقه انداختن میان وحدت اعراب علیه ایران. باری ایران و سوریه در خونریزی جنگ با هم برادر شدند.

سیاست خارجی انتزاعی جمهوری اسلامی که البته با منافع واقعی ملی تطابقی ندارد، بر پایه یک جنگ آخر الزمانی با غرب و محو اسرائیل پایه گذاری شده و دولت اصلاحات در آن هشت سال هم نتوانست هوش و عقل را به دیپلماسی فانتزی جمهوری اسلامی بازگرداند. در این نقشه که همیشه روی میز فرماندهان سپاه پهن است، لبنان و سوریه خط مقدم جمهوری اسلامی به شمار می روند که می توانند ایران را در منطقه ای فرا مرزی درگیر نبردی با اسرائیل و آمریکا کنند. از طرفی می توانند زمین باروری باشند، برای پروراندنِ نیروهای واکنشِ سریعِ ولایی که به روز مبادا همه خاورمیانه و بلکه اروپا و آمریکا را ناامن کنند و در این ناامنی جهانی، جمهوری اسلامی را ایمن.

کاریکاتوری از جنگ سرد و شبیه سازی اقمار شوروی را می توان در رابطه میان ایران و سوریه باز دید. اما برادری کشور دوست، این روزها به جاهای باریک کشیده است. بعد از جنبش سبز و بهار عربی، دیگر تایید استبداد و خون ریزی آن چیزی است که حزب بعث و جمهوری اسلامی را پیوندی دوباره می دهد.

آیت الله خامنه ای و بشار اسد در این سالها هر روز به هم شبیه تر شده اند، از قد و قواره که بگذریم، نفسِ تنهایی درکشورخود و دنیایِ بیگانه، دست دو دیکتاتور را بر گردن هم می اندازد و هم سرنوشتی می سازد.

جمهوری اسلامی از سقوط دمشق بسیار نگران است و رفتن بشار اسد را واقعه ای می داند که کابوس سقوط نظام اسلامی را تعبیر می کند. بیراه نیست که فرماندهان سپاه هشدار داده اند که حمله به سوریه واکنش نظامی ایران را به همراه خواهد داشت.

برادر بزرگتر رژیم بعث سوریه، تا کنون هم برای بشار اسد کم نگذاشته است. از ایران خبر رسیده که در این بحران بیکاری، جوانان طبقه فرودست فریب داده می شوند تا به عنوان یک کار نان و آب دار به سوریه بروند و اسد را یاری کنند در کشتار مردمش.

جمهوری اسلامی در حمایت از دوست و برادر، همه قواعد اخلاقی را نیز وارونه کرده است. تا قیام عربی در تونس و مصر و بحرین و لیبی بود، بیداری اسلامی به شمار می رفت و از نفحاتِ انقلاب اسلامی که سازش را امام خمینی زده و صدایش حالا در آمده است. شور رهایی که به سوریه رسید، آیت الله خامنه ای نعل وارونه زد و از غرب و اعراب تا ترکیه را متهم کرد که در پایداری مردم سوریه نقش دارند و کاسه ای زیر نیم کاسه است.

همه ترفندهای فرماندهان سپاه که در سرکوب جنبش سبز به کار بسته وبه سوریه صادرکرده بودند با مقاومت مردم سوریه به گِل نشست. سیر حوادث آنقدر شتاب دارد که می توان با قاطعیت گفت بشار اسد رفتنی است. این میان عبرتی می ماند و تاسفی.

عبرت از مقاومت سوری ها که توانستند جمهوری اسلامی و بشار اسد را با هم شکست دهند و تاسف از اینکه با همه شباهت که ستمدیگان ایرانی و سوری با هم دارند، سوری ها از ایرانیان نفرتی به دل گرفته اند که تقصیرش با جمهوری اسلامی است و نه ایرانی. باید دعا کرد که بشار در همان سوریه بماند و بعد از سقوط دمشق به تهران نیاید.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites