حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
چرا اصلاح طلبان، از سرنگونی رژیم اینچنین وحشت دارند

December 24, 2011

شنبه 3 دی 2570 = December 24, 2011

وبلاگ گمنامیان وبلاگ گمنامیان
 

بر اثر سالها تجربه، بر من ثابت شده است که اصلاح طلبان حکومتی، سوپاپ اطمینان رژیم هستند. در این چند ساله سه بار شاهد خیانت این گروه به مردم ایران بوده ایم:

1- با روی کار آمدن خاتمی: خاتمی با بیست میلیون رای بر سر کار آمد، در حالی که مردم به او امید بسته بودند،تنها به جامعه ایرانی خیانت کرد و هیچ اصلاحاتی انجام نداد.

2- فاجعه کوی دانشگاه:در سال 78 و حمله نیروهای لباس شخصی وابسته به خامنه ای به دانشجویان، در تهران تظاهرات قابل توجهی شکل گرفت، کار به جایی رسید که خامنه ای به گریه افتاد. در آن زمان خاتمی بیست میلیون رای داشت، به جای حمایت از دانشجویان، آنها را مجبور کرد که به خوابگاه های خود بازگردند.

3- تظاهرات سه و نیم میلیون نفری خردادماه دو سال پیش(بعد از انتخابات ریاست جمهوری):در آن تظاهرات شاهد حضور انبوه مردم بودیم، بیش از سه و نیم میلیون نفر در خیابان های تهران بودند، نیروی انتظامی از ترس مردم، عکس موسوی را بر ماشین خود چسباند، اما اصلاح طلبان، از ترس اینکه رژیم سرنگون شود، به مردم خیانت کردند و آنها را باز به خانه های خود بازگرداندند.

در پی اعلام شکایت رضا پهلوی از خامنه ای به اتهام جنایت علیه بشریت، که محمد مصطفایی نیز ازن این طرح حمایت کرده است، سایت منسوب به اصلاح طلبان (به صورت مشخص کدیور و مهاجرانی) نوشته ای را منتشر کرده اند و به انتقاد از این طرح پرداخته اند؛ در سایت جرس می خوانیم:

"اما همین «آرزو» که اینگونه «حقیقی» جلوه‌اش می‌دهند، می‌تواند تبعات واقعی خیلی بدی در پی داشته باشد. اولاً اینکه از همین الان قابل پیشبینی است که فعالان و کنشگران واقعی که در راستای ارتقای وضعیت حقوق بشر در خود ایران فعالیت می‌کنند، و برای بدست آوردن نتایج واقعی‌تر و ملموس‌تر در زندگی مردم هزینه‌های بسیاری زیادی متحمل می‌شوند، از این پس به بهانه‌ی واهی همکاری با رضا پهلوی نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. دوم اینکه فضای کاذبی که پیرامون طرح این «شکایت» ایجاد شده قطعاُ مصارفی غیر از مصارف «حقوق بشری» خواهد داشت. به همان اندازه که صحبت از «نقض حقوق بشر» و جلب نظر نیروها و سازوکارهای «سالم» بین‌المللی برای ارتقای کیفیت آن خوب است، طرح بحث‌های انحرافی و اغراق‌آمیزی مانند «جنایت علیه بشریت» - که عملاً نیروهای متخاصم و نظامی را دعوت به عمل می‌کند - می‌‌تواند خطرناک و زیانبار باشد."

در جواب این نوشته احمقانه، باید چند نکته را یادآور شد:

1- همین الان هم فعالین حقوق بشر هزینه های فراوانی را متحمل می شوند و به رابطه با کشورهای خارجی و جاسوسی متهم می شوند. آیا اتهامی سنگین تر از این اتهام وجود دارد؟!

2- جنایت علیه بشریت، تعریف مشخصی دارد، اعمال خامنه ای بی شک در این تعریف می گنجد، آقایان اصلاح طلب فراموش کرده اند که در اثر مدیریت احمقانه رژیم تنها سالیانه یکصدهزار نفر در اثر آلودگی هوا و تصادفات جاده ای می میرند. آیا یکصدهزار نفر کشته، جنایت علیه بشریت نیست؟!

3- حمله نیروهای نظامی نیز شرف دارد به حکومت آخوندها!

چرا اصلاح طلبان، از سرنگونی رژیم اینچنین وحشت دارند و هر جا فشاری مضاعف بر رژیم می بینند، پا به میدان می گذارند؟!

دو دلیل ساده وجود دارد:

1- بسیاری از این اشخاص اصلاح طلب، در سی سال جنایت رژیم آخوندی نقشی غیر قابل انکار داشته اند، آنها خوب می دانند اگر این نظام ساقط شود، بسیاری از آنها باید در دادگاه ها پاسخگوی اعمال خود باشند.

2- اصلاح طلبان به خوبی می دانند که اگر این نظام ساقط شود و یک حکومت مردم سالار بر سر کار بیاید،این اشخاص در ساختار حکومت آینده جایی نخواهند داشت، به دو دلیل ساده، یکی به سبب سابقه بد و مشارکت در جنایات رژیم و دیگری توان مدیریتی ضعیف !

فراموش نمی کنم که سال گذشته، همین آقای مهاجرانی بی هیچ شرمی می گفت در زندگی آقای خامنه ای از نظر اقتصادی، نکته تاریکی نیست...!

هر جا تیغی تیز به سمت رژیم خامنه ای نشانه می رود، این اصلاح طلبان حکومتی هستند که برای کند کردن آن تیغ، پا به میدان می گذارند، به این امید که شاید خامنه ای تکه استخوانی را جلوی آنها بیاندازد...!

پی نوشت:

از آقای کدیور و مهاجرانی به این دلیل یاد کرده ام که آنها سیاستگذاران سایت جرس هستند.


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

کشکساب

با درود بر ایرانیان. تا نیابیم، حکومتِ اسلامی حاکم بر ایران ، که توسطِ سیاستمدارانِ خبره جهانی‌ بنیانگذاری شده، هم توسطِ همان‌ها مدیریت میشود، اینگونه توقع‌ها در ذهنمان ایجاد خواهد شد. به راحتی‌ با توجه بر شواهد که شما بسیار ساده و واقعی بیان کرده‌اید، مشکل نیست که بدانیم، آنان که منافعشان ایجاب می‌کند، (دو حکومتِ اسلامی ساخته اند) یکی‌ برای داخلِ ایران، یکی‌ برای خارج از ایران.(در داخل) چهره‌های فریب، همینها هستند که در رسانه ‌های داخلی‌ شاهدیم. (در خارج) چهره‌های فریب ، هیمینها هستند که چند نفرشان در این نوشته ، نامشان برده شده.(در داخل) نیروهای سرکوب و ایجادِ وحشت همینها هستند که میبینیم، چماقدار و قمه کش و بسیجی‌ و نظایر.(در خارج) نیروهای ایجادِ وحشت، حزب الله و حماس و ابو سیاف و جیشِ محمد و گروه‌های چند نفره بمب گذار و آدمربا و تروریست ،با نامهای گنده و متفاوت. بنده نیز این اراجیفرا که جرس چاپ کرده ، خوانده و در پاسخ (با استناد به نوشته خودشان)پرسیدم. همانگونه که نوشته اید، حکومتِ اسلامی خیلی‌ قوی است و ثابت شده ،میلیون‌ها مردم هم به خیابان ریختند، کشته ،اسیر، شکنجه‌های همجانبه و اسلامی، شده و شکست خوردند، .بگونه‌ای که حتا صدایشان به رئیس جمهورِ بزرگترین و مدرن‌ترین کشورِ جهان با آنهمه امکاناتِ شنیداری(آقای اوباما) نرسید، تا چه رسد به مردمِ عادی جهان. و باز هم (به گفته خودتان در جرس) اسراییل ، که اینجا عمدا بزرگش کرده اید، با آن دیپلماسی قوی!!! نیز تا کنون نتوانسته کاری بکند،(شما ز سبز الاسلام‌ها هم که راست گفته و میگوید) خامنه‌ای دیکتاتور است و شیختان کروبی که گفت(به دستورِ خامنه ای به اسیرانِ ایرانی‌ ، در ایران، تجاوزِ جنسی‌ فجیعانه شده). با این شواهد که از نوشته خودتان است، حالا چه‌کسی باید صدای مردمِ ایران را که در داخلِ ایران اسیر هستند، به گوشِ جهانیان ، برساند؟(محسن سازگارا؟ که با انگشتانش، شعبده بازی می‌کند؟) شما که حتا گفته‌های مردمِ داخل ایران را برای ایرانیان خارج از کشور عوض می‌کنید. از یاد برده اید؟(هم غزه هم....) ؟ خجالت بکشید و بترسید از روزی که مردمِ ایران آزادانه به خبر‌ها در باره میهنشان ، دسترسی یابند. از شما که با مطرح کردنِ این جرسی‌ها فرصت در اختیارِ دیگران چون بنده قرار دادید سپاسگزارم. پاینده ایران، سربلند ایرانی‌.
با پوزش و شرمندگی ؛ این چندمین بار است که کلمه ارسال را میزنم . اما نمگوید که ارسال شد. فقط به حالت پیش از ارسال بازمیگردد.

December 23, 2011 07:13:57 PM
---------------------------

شاهین

"
1- بسیاری از این اشخاص اصلاح طلب، در سی سال جنایت رژیم آخوندی نقشی غیر قابل انکار داشته اند، آنها خوب می دانند اگر این نظام ساقط شود، بسیاری از آنها باید در دادگاه ها پاسخگوی اعمال خود باشند.

2- اصلاح طلبان به خوبی می دانند که اگر این نظام ساقط شود و یک حکومت مردم سالار بر سر کار بیاید،این اشخاص در ساختار حکومت آینده جایی نخواهند داشت، به دو دلیل ساده، یکی به سبب سابقه بد و مشارکت در جنایات رژیم و دیگری توان مدیریتی ضعیف ! "

بسیار عالی ودرست تحلیل شد

December 23, 2011 05:53:51 PM
---------------------------

کشکساب

با درود بر ایرانیان،
تا نیابیم، حکومتِ اسلامی حاکم بر ایران ، که توسطِ سیاستمدارانِ خبره جهانی‌ بنیانگذاری شده، هم توسطِ همان‌ها مدیریت میشود، اینگونه توقع‌ها در ذهنمان ایجاد خواهد شد. به راحتی‌ با توجه بر شواهد که شما بسیار ساده و واقعی بیان کرده‌اید، مشکل نیست که بدانیم، آنان که منافعشان ایجاب می‌کند، (دو حکومتِ اسلامی ساخته اند) یکی‌ برای داخلِ ایران، یکی‌ برای خارج از ایران.(در داخل) چهره‌های فریب، همینها هستند که در رسانه ‌های داخلی‌ شاهدیم. (در خارج) چهره‌های فریب ، هیمینها هستند که چند نفرشان در این نوشته ، نامشان برده شده.(در داخل) نیروهای سرکوب و ایجادِ وحشت همینها هستند که میبینیم، چماقدار و قمه کش و بسیجی‌ و نظایر.(در خارج) نیروهای ایجادِ وحشت، حزب الله و حماس و ابو سیاف و جیشِ محمد و گروه‌های چند نفره بمب گذار و آدمربا و تروریست ،با نامهای گنده و متفاوت. بنده نیز این اراجیفرا که جرس چاپ کرده ، خوانده و در پاسخ (با استناد به نوشته خودشان) پرسیدم. همانگونه که نوشته اید، حکومتِ اسلامی خیلی‌ قوی است و ثابت شده ،میلیون‌ها مردم هم به خیابان ریختند، کشته ،اسیر، شکنجه‌های همجانبه و اسلامی، شده و شکست خوردند، .بگونه‌ای که حتا صدایشان به رئیس جمهورِ بزرگترین و مدرن‌ترین کشورِ جهان با آنهمه امکاناتِ شنیداری (آقای اوباما) نرسید، تا چه رسد به مردمِ عادی جهان. و باز هم (به گفته خودتان در جرس) اسراییل ، که اینجا عمدا بزرگش کرده اید، با آن دیپلماسی قوی!!! نیز تا کنون نتوانسته کاری بکند،(شما ز سبز الاسلام‌ها هم که راست گفته و میگوید) خامنه‌ای دیکتاتور است و شیختان کروبی که گفت (به دستورِ خامنه ای به اسیرانِ ایرانی‌ ، در ایران، تجاوزِ جنسی‌ فجیعانه شده). با این شواهد که از نوشته خودتان است، حالا چه ‌کسی باید صدای مردمِ ایران را که در داخلِ ایران اسیر هستند، به گوشِ جهانیان ، برساند؟ (محسن سازگارا؟ که با انگشتانش، شعبده بازی می‌کند؟) شما که حتا گفته‌های مردمِ داخل ایران را برای ایرانیان خارج از کشور عوض می‌کنید. از یاد برده اید؟ (هم غزه هم....) ؟ خجالت بکشید و بترسید از روزی که مردمِ ایران آزادانه به خبر‌ها در باره میهنشان ، دسترسی یابند. از شما که با مطرح کردنِ این جرسی‌ها فرصت در اختیارِ دیگران چون بنده قرار دادید سپاسگزارم.
پاینده ایران، سربلند ایرانی‌

December 23, 2011 05:12:14 PM
---------------------------

ناشناس

شك نيست كه هنوز هم عده اي از اصلاح طلبان خواب آلوده راه را از چاه تشخيص نمي دهند . و شايد هم با حسن نيت درسراب بدنبال آب مي گردند . غافل از اينكه دموكراسي از دل دين بيرون نخواهد آمد . و ايذا بعض سلطنت طلبان كه دموكراسي را در خواب و خيال و روياي گذشته مي بينند . و غافلند از اينكه آن صبو بشكست و آن پيمانه ريخت .

-----------------------
توضیحی برای ناشناس گرامی

«آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» از مثل‌های بسیار معروفی است که داستانش در کتاب وزین کلیله و دمنه چنین نقل شده است: «آورده‌اند که مردی پارسا با بازرگانی ـ که روغن گوسفند و شهد می‌فروخت ـ همسایه بود. بازرگان هر روز از بضاعت خویش برای قوت روزانه زاهد چیزی می‌فرستاد. زاهد از قوت روزانه مرحمتی مقداری را در سبویی می‌کرد و به کناری می‌گذاشت. تا این‌که سبو پر شد.

روزی از روزها که به سبوی پر نگاه می‌کرد، با خود گفت: اگر این شهد و روغن را به ده درم بفروشم و با پولش پنج گوسفند بخرم، هر پنج گوسفند بزایند و از زایش آنها گله‌ای فراهم آید و مرا پشتیبان باشد، بعد زنی از خاندان اشراف بگیرم، بی‌شک پسری آورد که نام نیکش نهم و علم و ادبش آموزم و اگر تمرد کند بدین عصا ادبش کنم. این حرف آخرش چنان او را منقلب کرد که ناگهان عصا بر گرفت و از سر غفلت بر سبوی آویخته زد. در حال، سبو بشکست و شهد و روغن درون آن فرو ریخت.»

آری؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و آن دنبه را گربه برد؛ مثل‌هایی است که امروزه نیز در زبان مردم این مرزوبوم ساری و جاری است و وقتی مصداق پیدا می‌کند که با سپری شدن وضعی، وضع بدتر و سخت‌تری جایگزین آن شود.

برگرفته از روزنامه اطلاعات

December 23, 2011 04:47:57 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites