قصد پاسخ در خصوص نوشته آقای رضا نصری پیرامون رسیدگی به پرونده جنایت علیه بشریت در شورای امنیت را نداشتم، اما چون گروهها و افراد مختلفی به دلایل وجود شرایط خاص مایل به طرح شکایت در شورای امنیت و محاکمه مسوولین جمهوری اسلامی ایران هستند ناچار توجه خوانندگان محترم را به نکات ذیل جلب می کنم:
۱. نباید هرگز از یاد ببریم که حق گرفتنی است و برای گرفتن حق می بایست از تمام راه کارهای موجود استفاده مطلوب کرد و با قدرت و توان بالا برای احقاق آن تلاش کرد. بر بسیاری از کسانی که از نزدیک دستی در آتش دارند پوشیده نیست که اعمال ارتکابی توسط جمهوردی اسلامی ایران به رهبری آقای سید علی خامنه ای جنایت علیه بشریت و نسل کشی است. تنها نمونه بارز این جنایت علیه بشریت و نیز نسل کشی صرف نظر از اعمالی که در اوایل انقلاب بر اعضای مجاهدین رفت، موضوع بهاییان و دراویش است که به خودی خود و فی النفسه جنایت علیه بشریت محسوب می گردد و همچنین عملکرد مسوولین جمهوری اسلامی پس از انتخابات و سرکوب گروههای سیاسی و نیز شهروندان ایرانی از جمله موارد و مصادیق جنایت علیه بشریت است. مطمنا چنانچه دولتی یا شخصی به صورت گسترده و سازمان یافته دست به جنایت بزند و دیگران تنها نظاره گر اینگونه جنایات باشند، جنایتکار با این انگیزه که عملش مشروع است، بر ادامه جنایت خود می افزاید . حکایت جمهوری اسلامی ایران نیز به همین منوال است. اظهر من الشمس است که در این حکومت جنایت علیه بشریت و نسل کشی صورت می گیرد و در این مورد هیچ بحثی وجود ندارد و گمان نمی کنم که آقای نصری نیز منکر جنایت علیه بشریت شوند. اما اینکه در گوشه ای بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و جنایاتی که بر هموطنانمان صورت می گیرد را نظاره کنیم. مشخص است که افرادی همچون خامنه ای و جنتی و مصباح و احمد خاتمی با قدرت بیشتری دستور جنایت می دهند و قانون و مقررات و موازین بشری را به تمسخر می گیرند. بنابراین در این دروه حساس چنانچه علاقه به سرنوشت کشورمان داریم به جای انکه ساز مخالف بزنیم و نکم نکم کنیم، به دیگران انگیزه و قدرت دهیم تا به دنبال احقاق حقوق هموطنان خود از هیچ کوششی دریغ نورزند، احتمال دارد در این راه حتی شکست بخورند. هیچ اشکالی ندارد،. مهم این است که تلاش خود را برای رسیدن به نتیجه انجام داده ایم.
۲. مصادیق جنایت علیه بشریت واضح و روشن است و اعمالی همچون نابودی گروهی و سازمان یافته اقلیت های مذهبی، شکنجه، بازداشتهای خودسرانه، تبعید و کوچاندن اجباری ، آزار و اذیت گروههای سیاسی و حذف محیطی و فیزیگی افراد از گروههای سیاسی از جمله مصادیق جنایت علیه بشریت و نسل کشی به حساب می آید، حال سوال اینجاست که واقعا مسولین جمهوری اسلامی به رهبری آقای خامنه ای مرتکب جنایت علیه بشریت نشده اند؟
۳. در گذشته افراد و گروههای بوده اند که اعلام به شکایت علیه آقای خامنه ای و مسولین جمهوری اسلامی در شورای امنیت کرده اند اما متاسفانه در عمل به دلایل مختلف از جمله سنگ اندازی های برخی از مدافعین جمهوری اسلامی نتوانسته اند شکایت خود را مطرح کنند. اما حال شخص دیگری آمده و قصد دارد چنین عمل بزرگ و مهمی را به انجام رساند حال آیا انصاف است که سلاح مخالفت در دست بگیریم و نگذاریم چنین شکایتی مطرح گردد؟ و آیا انصاف و عادلانه است که تنها دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم که مسولین جمهوری اسلامی هر جنایتی که مایل بودند مرتکب شوند؟ به نظر می رسد که آقای رضا پهلوی با وزنه سیاسی که دارند می توانند از لحاظ سیاسی این شکایت را مطرح کرده و به نتایج مطلوبی دست یابند. در این راه چنانچه دیگر گروهها و افرادی که دارای قدرت سیاسی و حقوقی هستند حمایت کنند برای رسیدن به نتیجه راه کوتاه خواهد شد.
۴. از همان ابتدای مطرح کردن این موضوع به هیچ عنوان بحث دادگاه بین المللی کیفری مطرح نبود است که آقای رضا نصری نوشته اند که مطرح کردن این شکایت در دادگاه بین المللی کیفری قابلیت طرح ندارد. این شکایت در شورای امنیت مطرح خواهد شد و تلاش هایی نیز صورت خواهد گرفت تا کشوهای عضو شورای امنیت به شکایت مطرح شده توجه نمایند. این عمل حتی اگر به نتیجه هم نرسد دارای ارزش است چرا که توجه بسیاری از کشورهای جهان را به موضوع حقوق بشر ایران جلب می گردد و این عمل باعث خواهد شد که کشورهای دیگری که مدافع حقوق بشر هستند، از شهروندان ایرانی بیش از پیش حمایت کنند چرا که ادعای جنایت علیه بشریت به هیچ عنوان نه تبلیغاتی است و نه بی دلیل و مدرک است. این ادعا، ادعایی است قابل اثبات و با امکانات و میزان نفوذی که ایرانیان در صحنه بین المللی دارند کاملا هم خوانی دارد.
۵. نظر آقای نصری بر این است که جنایاتی که جمهوری اسلامی انجام می دهد وجدان انسان را به درد نمی آورد؟ این بی انصافی محض است. آیا اعدام های فله ای و بی حساب و کتابی که انجام می شود وجدان انسان را به درد نمی اورد؟ آیا بی حرمتی به زنان و دختران در خانه و خیابان و سرکوب گسترده فعالین حقوق زنان وجدان انسان را به درد نمی آورد؟ آیا بازداشت های غیر قانونی ، شکنجه های سازمان یافته و سلب حقوق بدیهی و اولیه متهمین و تجاوزهای داخل زندان و بیرون زندان وجدان انسان را به درد نمی اورد؟ و صدها و بلکه هزاران آیای دیگر. بیایید انصاف داشته باشیم و به جای حمایت از جنایتکاران اینچنینی، کمی به فکر آینده فرزندان خود باشیم و لااقل برای آنها تلاش کنیم که جامعه سالم و با نشاط توام با انسانیت و اخلاق داشته باشند.
۶. نوشته اید که اقدماتی که جمهوری اسلامی انجام می دهد زنگ خطری در جامعه جهانی نیست تا شورای امنیت مداخله کند. به نظر می رسد پرونده حقوق بشر و جنایت علیه بشریت ایران این قابلیت را دارد که چنانچه مورد حمایت جدی قرار گیرد به نتیجه مطلوب برسد وضعیت حقوق بشر ایران از یک سو و دست یابی ایران به سلاح اتمی از سوی دیگر زنگ خطری جدی برای جامعه جهانی است. افرادی که ابایی از شکنجه، اعدام و قتل و غارت و بریدن دست و پای شهروندان خود نداشته باشند مطمن باشید که اگر به سلاح اتمی دست یابند ابایی از کشتن مردمان کشورهای دیگر هم ندارند. به خصوص اینکه مرتکب، دارای ایدولوژی خاصی باشد که برای رسیدن به مقصودش هر جنایتی را مشروع دانسته و از آن حمایت کند.
۷. من وضعیت ایران را جدای از عربستان سعودی، مناطق اشغال شده توسط اسراییل، کره شمالی و بسیاری از کشورهای آسیای میانه حتی چین می دانم چرا که ایرانیان دارای پتانسیل بسیاری قوی به خصوص در خارج از کشور هستند. فعالیت هایی که فعالین حقوق مدنی و سیاسی در داخل و خارج از کشور انجام می دهند قابل تحصین است. ایرانیان اگر چه در داخل کشور از حداقل آزادی بیان برخوردار نیستند. اما در خارج از کشور با ارتباطاتی که با داخل کشور دارند توانسته اند دلایل و مدارک بسیار ارزنده ای از جنایت علیه بشریت تهیه کنند و به یاد داشته باشید معنای جنایت علیه بشریت صرفا جنایات ظاهری و مستقیم را شامل نمی شود. جنایت علیه بشریت به هر نوع فعل یا ترک فعلی گفته می شود که در چارچوب مصادیقی که گفته شد به شهروندان یک کشور و یا گروههای خاص لطمه وارد کند. بنابراین این امید در ایرانیان وجود دارد تا بتوانند از مکانیزم های بسیار خوبی که دارند بهترین استفاده را ببرند و اگر هم در این راه به نتیجه نرسیدند نباید دست بردارندو باید تلاش های خود را صد چندان کنند.
۸. گزارشگر ویژه حقوق بشر یک وظیفه خاص دارد و آن هم تهیه و تنظیم گزارش به سازمان ملل است. در این گزارش به وضعیت حقوق بشر ایران پرداخته می شود و به صورت ضمنی امکان دارد به موضوع جنایت علیه بشریت نیز پرداخته شود. اما چنانچه گروهها و افراد مختلف اسناد دیگری را ارایه دهند و اعضای شورای امنیت را به موضوع مهم جنایت علیه بشریت در ایران آگاه کنند، و از سازمان ملل خواسته شود که پرونده حقوق بشر و شکایاتی که مطرح می شود را به شورای امنیت ارجاع کنند. می توانیم امیدوار باشیم که موضوع جنایت علیه بشریت در دادگاه کیفری بین الملل مطرح گردد. این شکایت با موضوع پرونده اتمی ایران متفاوت است. این موضوع جنبه کیفری داشته و مرجع رسیدگی به آن در نهایت پس از ارسال پرونده توسط شورای امنیت، دادگاه کیفری بین الملل است.
به هر تقدیر وظیفه ما ایرانی هاست که تا در توان داریم یاری گر و مدافع هموطنانمان باشیم و به همین دلیل تلاش آقای پهلوی را در این مودر ارج می نهم .
به امید رسیدن به آزادی، دموکراسی و عدالت واقعی
نوشتار آقای رضا نصری را در لینک زیر می توانید بخوانید
http://talash-online.com/didgha/matn_1364_0.html
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
کشساب
با درودبر همه ایرانیان.با احترام به خوانندگان گرامی. بنده نیز خواهش هم میهن محترم ؛کاوه یزدانی را؛ تمنا دارم.با تمام ناتوانی قلم وتمام کمبود سواد؛ تاکید میکنم پیرو روشنگری بجا وضروری هم میهن بزرگوار؛حق؛ باید با کلام وفلمی ساده ؛بگونه ای که یک ایرانی که مثل بنده کم سواد است اما در زیر شکنجه های اقتصادی؛فرهنگی؛روحی و جسمی این حکومت ضدایرانی قراردارد؛بتواند بفهمد که یک ایرانی که خوشبختانه مجهول الوضعیت نیست ووجهه جهانی نیز دارد؛اقدامی کرده که چنانچه پیگیری شود؛میتواندمانع شکنجه وتجاوزی که توسط عوامل خامنه ای و با دستور خامنه ای درمورد جوانان دست و پا وچشم ودهن بسته اسیر در شکنجه گاهها جاریست؛ باشد. اگر پیگیری وحمایت شود؛میتواند مانع نمایشنامه رذیلانه دارزدن خیابانی مردم ایران باشد.حالا عده ای نه تنها حمایت نمیکنند؛بلکه بصورت سیستماتیک ومدیریت شده ؛آیه یأس میخوانند و مانع تراشی میکنند.در اینصورت, این عموم مردم اسیر شده داخل کشور هستند که برای اینگونه افراد و احزاب و تشکلها نام انتخاب میکنند.(دوست؛ یا دشمن) هراسمی که داشته باشند؛ یا ؛خود را بر هر اسمی آویزان کنند. با پوزش از اینکه بدون صلاحیت اظهار نظر کردم. پاینده ایران. سربلند ایران.
December 25, 2011 12:45:38 AM
---------------------------
حق
با درود به هم میهنانم بویژه دوستان و دوستداران گرامی کافه نادری
کریسمس همه شاد باد.
اتحاد بین نیروهایی که موسوم به آپوزیسیون هستند غیرممکن است چون وقتی یکایک آنها را بررسی می کنیم می بینیم که کثیری از آنها اصلا آپوزیسیون نیستند و فقط ادایش را درمی آورند و کارشان کارشکنی و وظیفه شان جلوگیری از هر اتحاد و تداوم عمر رژیم کهریزکی است. ما آپوزیسیون واقعی و در مقابلش آپوزیسیون قلابی داریم و تا ماهیت و نحوه عمل آپوزیسیون قلابی را روشن نکنیم و به مردم نشان دهیم آش همین و کاسه همین خواهد بود. بنابراین وظیفه آپوزیسیون واقعی است که آپوزیسیون قلابی را افشا و بی آبرو و اثرشان را خنثی کند. این بزرگترین قدم در مبارزات احزاب و گروهها و سازمانها و کسانی است که ایران برایشان از همه چیز بالاترست و منافع ملی ایران را درک کرده اند. اینها می فهمند که سالها نشست و برخاست با آپوزیسیون قلابی برای اتحاد و همبستگی از آغاز محکوم به بن بست رسیدن بوده است و باعث تداوم عمر رژیم شده است. توافق با و همکاری با کسان به نفع ایران و ملت ایران نبوده و نیست بلکه توافق و همکاری بر سر اصول ایران محور و ملت ایران محور است که کسان و گروهها و احزاب را باید بخود جلب کند. آپوزیسیون قلابی اینرا خوب می داند و برای دور زدن ایندو بویژه برای دور زدن ملت ایران بدنبال توافق بدون حضور ملت و بدون آگاهی ملت در برون مرز است. نگاه کنید به خواسته های آپوزیسیون قلابی و فرارشان از مردم. ببینید که این آپوزیسیون قلابی به چه تکاپو و دستپاچگی ای افتاده اند وقتی دیدند که رضا پهلوی و محمد مصطفایی، اینها را دور زده اند و ملت ایران را مخاطب قرار داده اند! وحشت شان را ببینید تا حدی که حالا غصه! برای رضا پهلوی می خورند که ؛آقا این کار را نکن، ناکام می شوی. به لحاظ حقوقی، خامنه ای جنایتی علیه بشریت نکرده؛ ! .... پشتیبانی سفارت سبز و حزب مشروطه ایران )(لیبرال دمکرات) و نویسندگانی مثل امین موحدی از این طرح رضا پهلوی سخت آپوزیسیون قلابی که حامی رژیم است را به وحشت انداخته است و به همین دلیل امین موحدی را برای عبرت دیگران هدف خود قرار داده اند و تیزقدم ها را در برابرش علم کرده اند. با هدف گرفتن او، رسانه ها را از انعکاس اقدام رضا پهلوی و مقاله های امین موحدی ها مرعوب می خواهند بکنند. ترفندهایی که دهه ها موفقیت آمیز بودند ولی امروز نخ نما شده اند. شهامت رضا پهلوی و امین موحدی ها در دور زدن این آپوزیسیون قلابی و رسانه های رنگ و وارنگ شان، و مخاطب قرار دادن ملت ایران بهترین کار برای برکشیدن نقابدارها بوده است. اتحاد باید با ملت ایران باشد که همه خواسته هایش را در شعارهای ساختار شکنش در جنبش سبز دیدیم. مخاطب آپوزیسیون قلابی هرگز ملت ایران نبوده و نخواهد بود وگرنه هم تن به خواسته های شعارهای ساختارشکن جنبش سبز می داد و هم در این اقدام رضا پهلوی علیه خامنه ای کهریزکی مثل امین موحدی و محمد مصطفایی و سفارت سبز و این حزب در یک صف می ایستاد. بهمن زاهدی درست گفت که رضا پهلوی با این عملش ایران و ایرانی ستیزان / آپوزیسیون قلابی را کیش و مات کرده است. درود بر شاهزاده و همه آنهایی که با شهامت در این اقدام ملی در یک صف با او و علیه خامنه ای و پادو های برون مرزی اش قرار گرفتند. خامنه ای، پدر! و پدر مهربان! و پدر نامهربان! اینها نیست که لطف کند و بیعت دوباره ای با امت مسلمان/جناح خاتمی روباه صفت ببندد. یا انتخابات آزاد = حضور اصلاح چی ها، برگزار کند تا رای امت و سهم امت حفظ شود. یا رفراندوم = از جنس رفراندوم سال ۵۷ بگذارد تا امت خلیفه را عزل و نصب کند...... برای مردم فریبی امت را ملت و سهم امت را منافع ملی جا می زنند.
اصلاح چی ها و آپوزیسیون قلابی شان کیش و مات شده اند. اینها دهه ها سد راه هر گونه اتحادی بوده اند. شاهزاده و این حزب و سفارت سبز و امین موحدی ها با شهامت این آپوزیسیون قلابی را دور زده اند و در کنار ملت و برای ملت علیه کلیت رژیم مبارزه جانانه ای را آغاز کرده اند. درود بر همه اینها. دوستان، ما را در جریان حال و روز روزانه کسانی بگذارید که خامنه ای کهریزکی، را پدر و پدر مهربان و نامهربان! خود می دانند برای ماندنش و تداوم جنایت هایش مبارزه می کنند. اتحاد با آپوزیسیون قلابی غیرممکن است و بر ضد منافع ملی ایران. اینها را بشناسید و به ملت ایران بشناسانید. در اینکار به امین موحدی کمک کنید که در افشای مقاله نویسان و رسانه هایشان تاکنون شاهکار کرده است. تا به حال روزنامه نگاری را من ندیده ام که چنین شهامتی را از خود نشان داده باشد چون برایشان انتشار مقالات کیلویی شان مهمتر از ایران و ملت ایران بوده است. امین موحدی ریسک کرد و نترسید که مقالاتش را منتشر نکنند. این شرافت و صداقت و پایبندی او را به وظیفه ملی اش نسبت به ایران و ملت ایران را در تاریخ معاصر ما به ثبت رسانده است. قدرش را بدانید تا دیگر نویسندگان هم شهامت پیوستن به او را در این مبارزه مهم پیدا کنند. پاینده ایران و ملت ایران
.......................................
کاوه یزدانی
حق عزیز ، اگر موافق باشید، اگر آقای بهمن زاهدی نیز موافق باشد ، پیشنهاد میکنم این متن بسیار دلنشین جنابعالی را در قالب مقاله منتشر نماید و نام یک یک اعضای کلوپ کافه نادری را نیز در تایید متن به حمایت از طرح شاهزاده رضا پهلوی در پهنه اینترنت به اطلاع هم میهنان برسد. امیدوارم این پیشنهادم مورد توافق قرار بگیرد.
اگر بیاد داشته باشید، گفتید منتظر مقاله بعدی من هستید. آخه عزیز دل برادر، من کِی مقاله می توانم به این زیبایی و شیوایی وشفافیت بنویسم؟
یک پیشنهاد دیگری دارم که پس از انتشار این مطلب و درج نام همه ما ، پیشنهادم را تقدیم می نمایم، و هر ایرانی ایران پرستی نیز می تواند نامش را در تایید متن درج نماید. از همه حامیان طرح شاهزاده رضا پهلوی از صمیم قلب تشکر و قدردانی می کنم. و بویژه از آقای محمد مصطفایی و اعضای محترم کمپین سفارت سبز بویژه آقای حسین علیزاده که ارادت ویژه به ایشان دارم، زمانی که از برنامه پارازیت سخنانش را شنیدم بسیار لذت بردم، از همینجا به ایشان درود می فرستم. حق عزیز ادامه بده تا پالایش اپوزیسیون نکنیم، راه بجایی نمی بریم. آقای بهمن زاهدی لطفاً این مقاله را پس از تایید حق عزیز به پیشنهاد کاوه یزدانی در پهنه اینترنت به اطلاع هم میهنان بی دفاع برسانید.
یک جمله باعلی خامنه ای:
علی خامنه ای، بدان و آگاه باش که حریف ملت ایران نمی شوی ، و یادت نرود که کی بودی. از لجبازی و خیره سری دست بردار. امیدوارم زمان را به نفع خودت و ملت ایران قدر بشناسی و تصمیم عاقلانه بگیری.
یک جمله هم به روشنقکران ایرانی ایران دوست
ما ملت ایران برای نجات و حفظ ایران احتیاج به یک کمربند سبز ایرانی داریم.
زنده باد ایران زنده باد آزادی
کاوه یزدانی
December 24, 2011 03:14:11 PM
---------------------------
فرشاد
پاسخ آقاي مصطفايي ازجنبه حقوقي صحيح بنظرنميرسد چون آقاي نصري نحوي رسيدگي به شكايات را عنوان نموده و وارد ماهيت شكايت نشده است و در آخر هم اينگونه شكايات را داراي جنبه سمبليك دانسته ليكن آقاي مصطفايي بدون درنظر گرفتن اصل مطلب فقط به بيان مصاديق پراخته اند
December 24, 2011 01:52:08 PM
---------------------------
سیروس
اولا دوکلمه اشتباه دراین پاسخ است که باید تصحیح شود "وزن سیاسی" نه "وزنه سیاسی" ودیگری "تحسین" ونه "تحصین"
ثانیا: علیرغم تنفری که ازخامنه ای داشته وحاضربه فداکردن همه چیزخود برای به محاکمه کشیدن این جانی بالفطره هستم بجث آقای نصری رادرست می دانم درمباجث حقوقی بالاخص درمراجع بین المللی باید بسیاربااحتیاط عمل کرد وهیچ قدمی مگربااطمینان ارسفت بودن زیرپایمان نباید برداریم زیراشکست دررسیدن به هدف وشعارهای اولیه باعث تقویت رزیم ورهبری می شود
ثالثا: ماباید بین فعالیتهای سیاسی برای رسیدن به هدف یا مطرح کردن خوددرجامعه بی دروپیکرو فعالیتهای حقوق بشری تفاوت قائل بشویم فعالیت سیاسی برای یک هدف خاص یک فعالیت زود گذراست و هرچقدرهم اشتباه باشد باشروع سوژه جدید ازرده خارج می شود ولی فعالیت حقوقی یک تلاش مستمر است وهراشتباه بایک ضررماندگارهمراه می شود بهمین دلیل است که شاهزاده مجبورشد که توضیح بدهد تاآخرپای مساله محاکمه خامنه ای می ایستد.
رابعا: فعالیتهای اینچنینی که ریشه مشترک همه تفکرات سیاسی است قبل ازاینکه به عرصه جامعه بیاید باید بعنوان مستمسکی برای نشست واتحاد گروهها باشد وپس ازتصمیم گیری وکارکارشناسی ولابی ها به میدان آورده شود تاحمایت همه راپشت سرخودداشته باشد متاسفانه طی سی سال گذشته گروههای اپوزیسیون بارها این اشتباه راتکراروبازهم درس نمی گیرند ونهایتا نتیجه این می شود که رژیم تک تک گروهها راسرکوب می کند وچون اتخاد نداریم مصداق گفتارسعدی نمی شویم که "چو عضوی بدرآورد روزگاردیگرعضوها رانماند قرار"
.....................................................
کاوه
با درود و عرض تبریک میلاد مسیح به هم میهنان عزیز مسیحیم در جای جای گیتی و بویژه در درون میهن عزیزمان ایران.
با درود ویژه به سیروس خان عزیز
سیروس جان خوش آمدید
مایلم راجع به خودم و جنابعالی و کشورمان ایران و درد هایمان گفت و شنود نمایم، آیا موافق هستید؟
آقای رضا پهلوی، یا شاهزاده رضا پهلوی هم یک ایرانی مثل من و جنابعالی می باشد و هر چه ازش ساخته است انجام می دهد. من بر این باورم که هر یک از ما باید یک رضا پهلوی باشیم تا بتوانیم ایران مان را نجات دهیم، در غیر این صورت آش همین آش و کاسه هم همین کاسه است. اگر متوجه حرف هایم شدید، تشریف داشته باشید تا با یکدیگر آشنا شویم.
من پیشنهاد می کنم ابتدا یکدیگر را به هم معرفی نماییم.
من کاوه یزدانی هستم
یزدانی ، فامیلی اجدادی من است. وارد شهرمان که شوی توی سر سگ بزنی چند تا یزدانی پیدا می کنی. بیش از پنج هزار یزدانی در شهرمان از یک فامیل هستیم .
بفرمایید جنابعالی محترم کی هستید؟
سپس بگوییم ما برای ایران چه کرده ایم و چه می توانیم انجام دهیم. دلم می خواهد هفتاد و پنج میلیون ایرانی گفت و شنود ما را در این صفحه بخوانند. منتظر جواب تان می مانم و پیشنهاد می کنم دوستانتان را نیز از طرف من دعوت کنید.
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی
کاوه
December 24, 2011 01:38:44 PM
---------------------------
اريو
من اريو از وطنم از بوشهر مينويسم هر چند که خيلی دير شرو ع شده اما با جان و دل ميخريم و در مقابل هزينه ان را با جان ميدهيم از قول من به رضا خان بگوييد ما ايرانيان اکثريت جان در گرو راهت ميگزاريم //دريغ است ايران که ويران شود کنام شغالان و گرگان شود
December 24, 2011 11:45:47 AM
---------------------------
جاوید
مطلب آقای مصطفوی احساسی است و با مواازین حقوق بین المللی سازگارنیست و نمی تواند پاسخ شایسته ای به مطلب آقای رضا نصری باشد ما ایرانیان باید مسائل روز را با واقعیت و بدون تعصب بررسی کنیم نه با احساس و امید و آرزو و انگ زدن به یک دیگر
December 24, 2011 11:07:27 AM
---------------------------
مهدی مفخمی
با اینکه تصمیم داشتم که چندی سکوت کنم لیکن نوشتار این ایرانی تازه از وطن آواره شده که به تحقیق نماینده قشر بزرگی از جوانان تحصیل کرده و فرهیخته ایران است چنان به وجدم آورد که طاقتم از دست برفت. قابل توجه همه دوستان هموند. ارادتمند
..................................................................
کاوه یزدانی
درو بر آقای مهدی مفخمی گرامی، مدت هاست که در انتظار خواندن یک جمله از جنابعالی هستم. از حضور جنابعالی بعد از مدت طولانی بسیار خوشحالم. امیدوارم بیش از پیش از نظرات جنابعالی بخوانم و بیاموزم و بسیار مشتاقم که تا آزادی ایران ترکمان نکنید.
December 24, 2011 03:44:48 AM
---------------------------
|