ف.م. سخن گرامی،
نمیدانم چرا هر زمان، آنهم بعد از شاهکار جمهوریخواهان (اتحاد سرخ و سیاه) در ۵۷ و سپس ۳۲ سال استبداد جمهوری حاکم بر میهن، وقتی جمهوریخواهان عزیز به نظام پادشاهی حملهور میشوند بیاختیار به یاد "رو که نیست سنگپای قزوین است" میافتم. البته قصد توهین نیست و واقعا این گفته همیشه در این مواقع به یادم میافتد. شاید به خاطر اینکه پرونده جمهوری چه در زمان پیشهوری و چه در زمان توطئه ۵۷ و چه زمان حال، بقدری سیاه و زشت است که باید جایزه اسکار به آنان داد. جمهوریخواهان هنوز برای ایراد گرفتن به نظام پادشاهی خود جایی میبینند. ولی چون ما قصد روشن کردن اذهان را داریم، با تحمل و صبر و اشتیاق حملات را بجان میخریم و پاسخ میدهیم.
نوشتید: "آقای رضا پهلوی در امور حکومت گذشته دخالتی نداشته اما اطرافیان و طرفداران ایشان که فردا پستهای مهم در اختیار خواهند گرفت، اغلب هواداران شیوهی حکومت گذشتهاند."
پاسخ: اولا تا تعریف شما از "شیوه حکومت گذشته" چه باشد. دوما، اگر بر فرض محال هم ما تعریف شما را از "شیوه حکومت گذشته" قبول کنیم و بپذیریم. زمان و دوران و افراد تغییر کردهاند. میشود بحث کرد که حکومت گذشته در جو سیاسی ایران و جهان آن زمان خوبی و بدیهایی داشته. اما آن شیوه به درد اداره ایران پس از جمهوریاسلامی نمیخورد. چرا که نه ایران دیگر آن ایران است، نه مردم دیگر آن مردم، نه جهان دیگر آن جهان که نیازی به آن شیوه یا حتی آن شیوه در دنیای امروزی کاربرد داشته باشد. در مورد اطرافیان آقای رضا پهلوی هم، پس از اعدامهای رژیم، و گذشت ۳۲ سال، افراد چندانی از رژیم گذشته بر جای نماندهاند که در سنینی باشند که بتوانند روز از نوع روزی از نوع بقول شما "در آینده پستهای مهم در اختیار بگیرند". ایران پس از جمهوریاسلامی، متعلق به نسل فرداست، که در اکثریت مطلق هستند. و شیوههای گذشته، خوب یا بد به درد ایران فردا نمیخورد.
نوشتید: "با شناختی که از طرفداران فعلی نظام پادشاهی وجود دارد، احتمال تحمیل استبداد و سرکوب آزادیها بسیار است."
پاسخ: لطفا توضیح بدهید که در میان هفتاد و پنج میلیون ایرانی در داخل و چند میلیون در خارج از کشور چگونه به این "شناخت از طرفداران نظام پادشاهی رسیدید"، و اگر چند نمونه از رفتار این طرفداران نظام پادشاهی در ۳۲ سال گذشته که شما را چنین مطمئن کرده که آنها استبداد را به همراه خواهند آورد، برای روشن شدن ما نمونههایی بدهید، سپاسگزار میشویم. تا آنجا که ما میدانیم طرفداران نظام پادشاهی همیشه از رهنمودهای آقای رضا پهلوی پشتیبانی کردهاند. اگر منظور شما عصبانیت برخی از طرفداران نظام پادشاهی نسبت به فجایعی که در کشور رخ میدهد، یا خیانتهای ۵۷ یها به این ملت و میهن است؟ که این عصبانیتها، ربطی به شیوه کشورداری در آینده ندارد، دوم اگر منظور، عصبی بودن برخی از طرفداران نظام پادشاهی از رژیم و ۵۷ یها باشد، پس شما باید از دست کل مردم ایران که از دست این رژیم و گندکاریهای ۵۷ یها عصبی هستند هم شاکی باشید.
با رهبری رضا شا دوم در میان طرفداران نظام پادشاهی، استبدادخواهی معنی ندارد و امکانپذیر هم نیست. شما تنها کسی نیستید که ۳۲ سال تجربه اندوختید، طرفداران نظام پادشاهی بیش از اینکه شما و امثال شما فکر میکنید آمادگی پیشرفت با زمان را داشته و دارند، و در این راستا تجربه اندوختهاند. فراموش نکنید که ما طرفداران نظام پادشاهی اگر نه کمتر بلکه به همان اندازه یا بیشتر صدمه دیده و به همان مقدار تجربه کسب کردهایم.
سیستم پارلمانی و انتخاب نخست وزیر برای مدت مشخص جلوی استبداد را در کشورهای پادشاهی موفق و پیشرفته امروزی گرفته. دلیلی ندارد که همان شیوه در یک ایران پادشاهی کار ساز نباشد. مگر اینکه شما به شعور مردم ایران شک داشته باشید.
نوشتید: "استفاده از القاب برتری دهنده..."
پاسخ: با این حساب در تمام کشورهایی که در آنجا استفاده از القاب مرسوم است، مردم آن کشورها همه احساس حقارت و کوچکی میکنند؟ اگر ما از رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه آریامهر، یا کورش بزرگ، یا انوشیروان دادگر، و و و به نیکی سخن میگوییم و با احترام از آنها یاد میکنیم، به این دلیل نیست که آنها را بت خود میدانیم، بلکه به دلیل خدمات آنها به این ملت و مهر آنها به سرزمین مادری بوده است. واقعا شما انتظار دارید در این عصر و قرن طرفداران نظام پادشاهی آنقدر نادان باشند که بدنبال بتپرستی باشند؟ احترام به خدمتگزاران ایران و ایرانی وظیفه ملی همه ایران دوستان است. اگر شما اسم این را بتپرستی میگذارید، باید در لغتنامه خود تجدید نظر بفرمائید. ما جهان وطنی نیستیم و احترام هر فردی را که به نیاکان و میهن ما خدمت کرد را بر جای میآوریم.
نوشتید: "آقای رضا پهلوی به عنوان یک کنشگر سیاسی نباید صرفا دنباله روی خواست مردم باشد، بلکه باید بهترین راه حل را به مردم نشان دهد."
پاسخ: اولا یک مشکلی که ما با شما جمهوریخواهان چه در جمهوریاسلامی و چه جمهویخواهان ۵۷ داریم همین است که برای همه تعیین تکلیف میکنید بجز خودتان. "آقای رضا پهلوی باید.. این کار را بکند یا آن کار را بکند".
دوست گرامی، در دموکراسی چه ما بخواهیم چه نخواهیم "رای اکثریت" حرف آخر است. برای همین هم دموکراسی با مشکلات خودش روبرو است. کسی نگفته است که دموکراسی بینقص و عیب است. اما اگر ما به شعور مردم اعتقاد داشته باشیم، مسلما همگی بیشترین سعی را خواهیم کرد که انتخاب درست را انجام دهیم پس از تحقیقات، پژوهش، و گفتمان کافی و تبادل نظر. اما هرگاه به بیراهه رفتیم، از طریق قانونی اشتباهات را جبران کنیم و در کمال نعزم و احترام و صبر و شکیبایی به نتیجه دلخواه برسیم. اگر ما دنباله روی خواست مردم نباشیم، میشود ولایتفقیه. هر کجا که مردم حضور داشته باشند اشتباه هم حضور خواهد داشت، اما میشود از طریق منطقی، علمی، قانونی از پس هر اشتباهی بر آمد و آن را جبران کرد.
نوشتید: "در یک کشور با بافت قومی و فرهنگی مختلف..."
پاسخ: اولا ایران، یک کشور یا هر کشوری نیست. اگر ایران جزیرهای در آن سوی دریاها بود شاید حرف شما درست میبود. ایران به دلائل جغرافیایی سیاسی و ثروتهای طبیعی یک کشوری استثنایی پر اهمیت در جهان محسوب میشود با دشمنان پر قدرت استثنایی. و اتفاقاً به همین دلیل است که پادشاهی و وجود یک نماد که تمام بافت قومی و فرهنگی ایران را کمک کند با هم پیوند دهد برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور امری حیاتی است. مخصوصاً در ایران پس از جمهوریاسلامی. برای همین هم هست که در ۳۲ سال گذشته جهانیان این آورندگان جمهوریاسلامی همیشه سعی کردهاند در هر بحثی در مورد ایران، همیشه در کوبیدن نظام پادشاهی در کنار جمهوریاسلامی قرار گیرند. آنها میدانند که پس از جمهوریاسلامی اگر لازم دانستند که ایران را تجزیه کنند، در یک ایران جمهوری و بدون حضور یک نماد متحد کننده پادشاهی میتوانند راحتتر اقوام ایرانی را به جان یکدیگر بیندازند و از ایران، ایرانستان بسازند.
برابری حقوق اقوام ایرانی که مدّ نظر شما است را قانوناساسی و دیگر قوانین کشور تضمین میکنند که هیچ دلیلی وجود ندارد که در یک سیستم پارلمانی پادشاهی نشود این قوانین را بخوبی اجرا کرد، و حق و حقوق تمام اقوام را در ایرانزمین محترم شمرد.
نوشتید: "تندروها و متعصبها - که فردا قدرت را در واقع آنها بدست خواهند گرفت"
پاسخ: ما این قدرتمطلق پیشگویی شما را نداریم که بتوانیم به یقین بگوییم تندروها و متعصبها فردا قدرت در دست خواهند گرفت. در ضمن ما طرفداران نظام پادشاهی یک کم بیش از جمهوریخواهان به شعور ملت ایران اعتقاد و اعتماد داریم. و میتوان گفت، جایی که "رای اکثریت" محترم شمرده شود، تند رو و متعصب کاری نمیتواند پیش ببرد. مگر اینکه شما به "رای اکثریت"، "قانون"، و شعور یک ملت آزادیخواه و دموکراسی خواه" اعتقادی نداشته باشید. ما طرفداران نظام پادشاهی فکر نمیکنیم که پس از ۳۲ سال استبداد جمهوریاسلامی و پرداخت این هزینه سنگین، مردم ایران، فرداها را بسپارند به دست یک مشت، بقول شما "متعصب و تندرو". همه دعوای ما بر سر همین است که ما ایرانیان دیگر نمیخواهیم پس از سرنگونی جمهوریاسلامی زیر بار حرف هیچ تندرو و متعصبی برویم. و در آنجا که عدالت و قانون بر قرار باشد تندرو هم حق وجود دارد اما با وجود اکثریت روشن و بیدار و هشیار و در کنار قانون تندرو و معتصب در اقلیت محض خواهد بود. نمونه زنده، در آمریکا، تا دلتان بخواهد تندرو و معتصب و نژادپرست وجود دارد، اما قانوناساسی آمریکا و دیگر قوانین مدنی، و هشیاری مردم آمریکا، گرچه به این تندروها و متعصبها اجازه وجود داده ولی هرگز آنها نتوانستهاند اداره کشور را در دست بگیرند، و روند عادی زندگی را آشفته و دگرگون سازند.
چه جمهوری دیگر و چه پادشاهی، تصمیم نهائی با ملت است و رای رای مردم، اگر در آخر این راه، مردم دوباره خواستند یک جمهوری دیگر را بیازمایند که ما طرفداران نظام پادشاهی از تندرو که بنده باشم تا کندرو که دیگران باشند دست ملت را میفشاریم، و آرزوی موفقیت برایشان میکنیم. اگر هم سبک سنگین کردند و تصمیم گرفتند که رای اعتماد را به پادشاهی بدهند، که آستینها را بالا زده و در کنار هم به ساختن و پرداختن میهن میپردازیم. از این دو حالت که دیگر خارج نیست.
اگر ملت پادشاهی را نخواستند، خوب نخواستند، دیگر خودکشی که قرار نیست بکنیم. ما سربلندی و رفاه این ملت را میخواهیم، و برای این هرگز خودمان را تحمیل بر ملت نخواهیم کرد. ملت خودش قدرت تشخیص دارد به شرط اینکه شانس این را داشته باشد که آزادانه برای تعیین نوع حکومت آینده ایران، پس از سرنگونی جمهوریاسلامی، پای صندوقهای رای برود.
برای همین هم است، که (بقول شما) "آقای رضا پهلوی"، همیشه گفتهاند وظیفه مبارزاتی ما با رژیم زمانی به پایان میرسد، که مردم ایران بتوانند در یک رفراندوم آزاد برای تعیین نوع نظام آینده شرکت کنند، و رای دهند. پس از آن، بستگی پیدا میکند به نتیجه رای مردم و اکثریت...
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
همایون
درود بر شما هموطن گرامی
از این پاسخ شما بسیار لذت بردم. مشگل من با این گروه از جمهوری خواهان این است که فقط ادعا دارند و در این 60-70 سال گذشته هیچ خدمتی در آبادی و سربلندی ایران که نکرده اند، با بی خردی و نادانی تمام ایران را ویران کردند و امروز نیز با بی شرمی تمام بر افکار پوسیده خود پا فشاری میکنند.
پاینده باد ایران پادشاهی
جاوید رضا شاه دوم
December 26, 2011 07:54:30 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
با درود به شیر و خورشید و تاج عزیز
مَثَل بسیار دلنشینی در باره ( اتحاد سرخ و سیاه ) یاد کردید.
واقعاً ، رو که رو نیست ، سنگ پای قزوین است ، یک کشور و یک ملت را به روز سیاه نشانده اند بازهم از رو نمی روند. از نوشته تان لذت بردم. سپاسکذارم.
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی
December 26, 2011 06:38:27 PM
---------------------------
|