حشمت الله تبرزدی و تجویز تئوری خانمان بر انداز فدرالیسم برای ایران!
می دانم که در طول سالهای اخیر هزینه زیادی بابت اهدافت داده ای. و هم اینک نیز به همان دلیل در زندان به سر می بری. و شاید کسی تا طعم زندان را نشچشیده باشد و شرایط طاقت فرسای آن را تجربه نکرده باشد نتواند در باره شرایط و روحیات یک زندانی به داوری بنشیند. اما چون طعم زندان را چشیده ام اجازه بدهید تا به خودم اجازه بدهم که سخن انتقادی ام را با شما در میان بگذارم. اگر چه شاید شما تا هنگام آزادی از آنچه که نوشته ام آگاهی نیابید اما کاش می شد از همان طریقی که موفق شده اید پیام ویدئویی خودتان را منتشر کنید این نوشتار من را به دست شما برسانند!.
روزی که بنا شد جنبش همبستگی بنیان گذاری شود هنوز شما در جلسات ما حضور نداشتید و چندی بعد دوستی مشترک بدون هماهنگی با دیگر عزیزان شما را به جمع دعوت کرد، و جمع را در مقابل عمل شده قرار داد. همان روز یکی از دوستان نظرم را درباره حضور شما در جمع پرسید! و البته نظر منفی خودش را نیز درباره حضور شما بیان داشت. به او گفتم تبرزدی گذشته ی قابل دفاعی در دوره دانشجویی شاید نداشته باشد اما آنچه که برداشت من از شرایط کنونی او می تواند باشد این نکته است که او با توجه به هزینه ای که داده، شاید در دیدگاههای سیاسی خویش تجدید نظر کرده باشد و باید به او فرصت داد. و نباید درباره او حکم صادر کرد. در گفتگوهایی نیز که بین من و شما در چند جلسه عمومی و خصوصی رد و بدل شد به نظرم آمد که به واقع دچار دگرگونی شده اید و از آن حالت ماجرا جویانه (نه سیاسی) و خود محوری و لیدر مسلکی پیشین رهایی یافته اید و می خواهید تئوریک و در راستای منافع ملی ایران و دموکراسی و آزادی مبارزه کنید. به صراحت از همگرایی و اتحاد، حول محور نیروهایی ملی و به ویژه جبهه ملی سخن می گفتید و تمام قد به یک ناسیو نالیست دو آتشه مبدل شده بودید.
همان هنگام بسیاری از دوستان سازمانی و هموندان جبهه ملی به صراحت من و دوستان دیگر را از نزدیک شدن به شما پرهیز دادند و همه سخن آنها نیز در یک جمله خلاصه می شد و آن اینکه: مهندس تبرزدی اگر چه هزینه بسیاری پرداخت کرده اما به عنوان یک عنصر باورمند به میهن پرستی و ملی گرایی نمی توان به او اعتماد داشت.
با همه این احوالات و دلخوری دوستان ملی هر آنچه را که آسمان و ریسمان نامیده می شود بافتیم تا در توجیه دفاع از شما بکار بندیم . اما این اعتماد ما به شما و هزینه ای که بابت این اعتماد پرداخته بودیم دیری نپاید که متوجه شدیم ، شما علارغم همه شعارهای دموکراسی خواهانه ای که می دهید خود باوری به این مهم ندارید و در همان اوایل تشکیل همبستگی تلاش نمودید تا برای خودتان سمتی دست و پا کنید و باند بازی راه انداختید و یارگیری نمودید. و شوربختانه چندی بعد دیدیم که مراودات بی نهایت دوستانه ای نیز با تجزیه طلبان و انترناسیونالیست ها و جماعت های رنگ وارنگ دارید.
ما خود کرده ای بودیم که دیگر ما را تدبیری نبود. نه در مرام ما بود که درگیر مجادلات اینچنینی بشویم و به دنبال حذف گرایی و به دست گرفتن پست و مقام های تقسیم شده باشیم و نه اینکه علاقمند بودیم شما از ما رنجانده شوید . لاجرم چاره ای جز این نبود که عطای آنچه را خود بنیان گذارده بودیم به لقایش ببخشایم و عرصه را برای جولان شما و یارانتان باز گذاریم . نه از روی نا توانی بلکه از آن جهت که امید داشتیم آنچه پیرامون شما احساس می کردیم به زودی تداعی گر ذهنیت نا درست ما درباره شما باشد. اما افسوس که هر چه گذشت دیددیم و شنیدم که تحلیل ما چندان نادرست نیز نبوده. لذا شما را به حال خودتان وا گذار کردیم و علارغم عدم حضور در جلسات، از همبستگی تا جایی که معقول بود به دفاع بر خواستیم.
چندی پیش شنیدم که شخصی به نام عباس خرسندی که هیچ بروز و ظهوری در همبستگی نداشت و ندارد خود را کاربدست این جریان به نادرست در برون معرفی کرده و ارباب جمعی اضداد را تلاش دارد تا زیر نام همبستگی همبسته !کند. کمی بیشتر که مطالعه کردیم متوجه شدیدم که در این ملغمه شهرآشوب، از شیرمرغ تا جان آدمیزاد همه حضور به هم رسانده، و از زمره عالی جنابانی هستند که در کارنامه آنان همه چیز و همه جنسی دیده می شود جز باورمندی به دموکراسی و آزادیخواهی و به ویژه میهن پرستی. حال در نهایت شوربختی یک اعتماد سوزی دیگر در طیف اپوزسیون توسط عده ای اپورتونیست شکل گرفته بود. و جز آگاهی رسانی نیز کاری از دست ما بر نمی آمد و کار حضرات نیز در این نمایش چندش آور شده بود تهمت پراکنی و وابسته دانستن ما به رژیم به دلیل فاش گویی.(حکایت آن دزدی که می گریخت و فریاد سر می داد"آی دزد آی دزد")
جناب مهندس تبرزدی
بی گمان به یاد خواهید آورد که در هنگام تنظیم اساسنامه همبستگی چندین جلسه به گنجاندین بند تمامیت ارضی صرف شد و اکثریت قاطع موسیسن به این بند رای مثبت دادند و باورمندی خود را در این باره تاکید نمودند. و شاید بد نباشد که یاد آوری کنم همان هنگام نیز شما مواضع دو پهلو اتخاذ نمودید که ما شوربختانه چون کور و کر، نیک اندیشی و خوشبینی کاذب ! بودیم متوجه نشدیم که غایت اندیشه شما چیست.
دیروز با منتشر شدن پیام ویدئویی شما و بیان واژگان قصار! درباره شرایط میهن و دموکراسی و آزادی که این روزها از دهان فرودست ترین قشر جامعه هم می توان این شعارها را شنید، به ناگه خواندم که در قامت سخنگوی همبستگی سخنی را به نادرست بیان کردید که همچو ریختن آبی سرد بر بدن، هرآنچه که ذهنیت مثبت در باره شما بود به یاس مبدل شد.
سخن گفتن از فدرالیسم بی گمان در قامت سخنگوی همبستگی ،تخطی کردن از اصول همبستگی یعنی "باورمندی به تمامیت ارضی" است. ای کاش این جمله ضد میهنی را فقط با نام و مسئولیت حشمت الله تبرزدی بیان می داشتید و از هزینه کردن جایگاه سخنگویی همبستگی برای این مغلطه زشت پرهیز می نمودید. و همگان باید بدانند و آگاه باشند، این اندیشه صرفا اندیشه شما بوده و هیچ یک از پایه گذاران نخستین همبستگی باوری به آنچه را که شما بیان داشته اید نداشته و ندارند. و باور نیز دارم دانسته های شما پیرامون فدرالیسم فرتر از القائات مشتی تجزیه طلب نبوده و نخواهد بود و پیشنهاد می کنم توفیق اجباری اوقات فراغت زندان را غنیمت شمرده و بر دانش خود در باره این مغلطه جغرافیایی بیافزاید.
و بدانید" در جایی که کشورهای اروپایی همه تلاش خود را صرف این کرده اند که اتحادیه اروپا را تشکیل دهند شرمگنانه خواهد بود که برای ما فدرالیسم و تجزیه میهن را تجویز می کنند.
یک قانون کلی در باره تخطتی از اصول حزبی و سازمانی چنین حکم می کند : اگر اعضاء- مسئول حزب یا یک سازمان سیاسی بر خلاف اصول آن سازمان گام بردارد خود به خود از سمت خود عزل و عضویتش در آن تشکل لغو خواهد شد.
من به نوبه خودم نسبت به تنظیم رابطه با شما دچار اشتباه شده و اکنون به این اشتباه خود اعتراف کرده و از ملت ایران و هموندان و هم اندیشانم نیز بابت دفاع نابجا در رابطه با انتقادات و مخالفت آنان نسبت به ماهیت شما پوزش می خواهم. و امیدورام که زین پس در تنظیم روابط سیاسی خود نهایت دقت و هوشیاری را به کار بندم تا دگر باره خام چهره های پنهان در پشت نقاب نشوم.
در اینجاست که باید باور کردآنچه که پیر در خشت خام می بیند جوان در آیینه می بیند
شاید عده ای نیز در باره این نوشتار من جو سازی کنند و بگویند که در باره یک زندانی سیاسی نباید اینگونه به داوری پرداخت. اما خط قرمز من و هم اندیشانم تمامیت ارضی و منافع ملی و دموکراسی و آزادی است و عدول از این ارزشها از جناب هر کس و هر جایگاهی و تحت هر شرایطی که باشد غیر قابل چشم پوشی است. برای من زندانی سیاسی و هزینه ای که بابت مبارزاتش می دهد قابل ستایش است اما حفظ تمامیت ارضی میهنم در اولویت نخست قرار دارد. و به جا خواهد بود تا همگان از احساسی بر خورد نمودن در این باره پرهیزکنیم.در پایان برای شما آرزوی تندرستی و شادی روز افزون ورهایی از زندان راآرزومند.
پاینده ایران
جاوید باد جغرافیای سیاسی و فرهنگی فلات ایران
پیش به سوی تشکیل اتحادیه ایرانی تباران
14 دی ماه 1390 خورشیدی
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان کافه نادری
بهمن خان گرامی
به قول دوستان نماینده در مجلس شورای ملی در قبل از انقلاب ؛احسنت؛. کامل و گویا فرمودید و اینجانب به تمامی با آن موافقم که در عین کوتاهی منطقی و قرا بود.
کاوه جان و حق گرامی؛ امیدوارم این وضعیت مناسب اینترنت ادامه پیدا کند که در این چند روزه هیچ نمی شد کامنت گذاشت و امروز وضعیت بهتر است.
در بازگشت دوباره تاکید کنم من و سایر همفکرانم که همگی دانشگاهی هستیم و من به نمایندگی از آنها اینجا مطلب می نویسم ؛تمامیت ارضی ایران؛ ایران با یک کشور و یک ملت و اتحاد ملی خطوط قرمزی است که به هیچ عنوان از آن عبور نخواهیم کرد و به هیچ فدرال طلب فاشیستی اجازه عبور نخواهیم داد.
پاینده ایران
January 05, 2012 07:55:14 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود
به حشمت طبرزدی علاقهای داشته و دارم. کسی که در زندان جمهوریاسلامی هست دو را در پیش دارد. یکی اینکه ساکت بماند (اگر گذاشتند که ساکت بماند) و یا زیر شکنجههای چینی، روسی اسلامی نامه، عکس و ویدیو صادر کند. اکبر گنجی را فراموش نکنیم که جمهوریاسلامی چگونه بزرگش کرد. من باورم نمیشود که نامه، عکس، ویدیو از زندانهای جمهوریاسلامی بیرون بیاید و رهبر مسلمان جهان از آن خبردار نباشد. جنگ روانی را آخوندها خوب یاد گرفتهاند.
جمهوریاسلامی برای اختلافانداری هر کاری را انجام میدهند.
برای مثال کدام اصلاحطلب جمهوریاسلامی را میشناسید که به خارج پناهنده شده است در کمپهای پناهجویان حتا یک شب را گذرانده باشد؟ با کدامین درآمد در خارج از کشور ظرف یک سال گذشته، توانستهاند شهر به شهر رفته و مصاحبه کنند؟ به چه صورتی اجازه اقامت گرفتهاند؟ بغییر از اینکه میلیونها دلار اختلاس کرده (دزدیده شده) از مال مردم را بهمراه خود آوردهاند تا اپوزیسیون خارج از کشور را برای ماندگاری جمهوریاسلامی بخرند؟ کشورهای اروپایی و امریکا شمالی خبر دارند. (در اروپا جابجائی بیش از ده هزار یورو در حسابهای بانکی را سازمانهای امنیت پیگیری میکنند) کمی صبر کنیم بیشتر از اینها خواهیم دانست!
ارادتمند
بهمن زاهدی
http://bahman.zahedi.com/index_0_0_0_0_100.html
January 05, 2012 08:02:24 AM
---------------------------
کاوه یزدانی
گفتگوی حشمت الله طبرزدی در زندان و در دقیقه آخر راجع به فدرالیسم می گوید.
لینک
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=4x1sNwb5340#at=911
نقل قول از حشمت الله طبرزدی :
( ایران دارای حدود سی استان یا ایالت است و میشود به عنوان کشور مقتدر ( فدرال ) دمکرات در منطقه مطرح باشد ، و این چیزی است که ما برایش تلاش می کنم. ). پایان نقل قول.
نمیدانم آقای طبرزدی از چه زمانی این اندیشه ناپاک فدرالیسم را در مغزش داشته است، امّا من از شنیدنش شُکّه شدم و ضرب المثلی بخاطرم آمد. در روستاها هرگاه فردی قابل احترام که بیشتر مردم به عقلانیت او احترام داشتند ، مرتکب اشتباه غیرقابل تصوری می شد ، بزبان عامیانه اگر کسی گَندکاری عجیبی ببار میاورد ، این ضرب المثل را می گفتند:
بَه بَه بَه ، مادِه گاو زَرات (زراعت) کرد. شاید معادل مَثَل گاو هفت مَن شیر ده باشد.
البته رژیم مقدس اسلامی از این کارها بلد است. یعنی مشابه اعتراف گیری های زیر شکنجه .
این نیز به احتمال زیاد می تواند از طرح های رژیم یک پروژه تفرقه اندازی باشد.
January 05, 2012 01:13:58 AM
---------------------------
حق
با درود به هموطنان میهنپرستم بویژه دوستان و دوستداران نازنین باشگاه کافه نادری، در سال 2009 "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران" اعلام موجودیت کرد. از طریق لینک زیر می توانید به متن همبستگی ... که به امضاء طبرزدی و نسرین ستوده و کوروش زعیم و و و رسید، دسترسی یابید:-
لینک: http://www.hambastegi-iran.org/spip.php?article1
همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران
در بخش پایانی متن سند همبستگی آمده است، "ما به آگاهی همگان می رسانیم که در راستای این خواسته دیرپای ملت ایران گروهی از شخصیت های ملی و وابستگان به حزب ها ، سازمان ها و نهاد های مدنی و صنفی که پایبند به تمامیت سرزمینی ، استقلال ، جمهوری خواهی ، اصول دمکراسی ، حقوق بشر و آزادی های اساسی می باشند گرد هم آمده و یک همبستگی تحت عنوان همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر درایران به وجود آورده و پایبندی خود را به اصل های زیر اعلام می کند ازهمه ی ایرانیان و آزادی خواهان جهان خواستاریم که ما را در راستای برآورده شدن این خواسته ها یاری نمایند."
فدرالیسم در هیچ کجای این متن سند همبستگی و خواسته هایش به تاریخ شنبه 23 مه 2009 نیامده است. در زیر لیست خواسه ها را ببینید و داوری کنید:-
"۱- حفظ تمامیت سرزمینی و استقلال ایران
۲- پذیرش مفاد منشور ملل متحد و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاق های آن
۳- حاکمیت قانون برخاسته از اراده ی آزاد مردم
۴- تغییر قانون اساسی و حذف اصل های مغایربا حاکمیت ملت
۵- جدایی دین ازحکومت
۶- تاکید بر دمکراسی ، حقوق بشر و آزادی های اساسی
۷- تاکید برحقوق برابر همه ی اقوام ایرانی
۸- تاکید بربرابری حقوق زن ومرد
۹- رفع هرگونه تبعیض از لحاظ جنسیتی ،نژادی،قومی، عقیدتی و مذهبی
۱۰- پاسداری از زبان پارسی که بن مایه ی فرهنگ ، یک پارچگی و هویت تاریخی و ملی است با احترام و پذیرش دیگر زبان های رایج درسرزمین ایران
۱۱- نفی هرگونه خشونت و شکنجه اعم ازاینکه ازمجاری قانونی یا خودسرانه اعمال شود
۱۲- توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی همراه با گسترش عدالت اجتماعی و نفی هرگونه بهره کشی"
آیا شما، خواننده این نظر، فدرالیسم ایران بربادده را در این خواسته های ماه مه 2009 می بینید!!! چطور شده که یهویی حشمت طبرزدی از جانب ملت ایران و برخلاف ایده لیبرال دمکرات اش، فدرالیسم را که هیچ ارتباطی نه به دمکراسی دارد، نه به لیبرالیسم و نه به منشور جهانی حقوق بشر را پس از 3 سال بعنوان خواسته سیزدهم اعلام می کند!!! آیا این بند 13 به خواسته های 12 گانه ای که در بالا می بینید را از همه پنهان نگاهداشته و نمی گفت یا اینکه زیر فشاری طاقت فرساست که فدرالیسم نفاق افکن در آپوزیسیون رژیم را از گوشه زندان رجائی شهر بزبان می آورد!!! باید صبر کنیم و واکنش کوروش زعیم و جبهه ملی در درون و برون مرز را ببینیم. خیلی چیزها با واکنشهای اینها به فدرالیسم طبرزدی روشن خواهد شد! پاینده ایران و ملت ایران
January 04, 2012 11:09:06 PM
---------------------------
حق
با درود به هموطنان میهنپرستم بویژه دوستان و دوستداران گرامی باشگاه کافه نادری، با سپاس فراوان از شما اشکان رضوی گرامی برای این نوشتار مهم تان خطاب به تبرزدی ای که نوای فدرالیسم را سر داده و برای 75 میلیون دیکته کرده که او سخنگوی همه ماست! اینم درک او از دمکراسی و منشور جهانی حقوق بشر و "رای مردم میزان است" و دیگر شاخصه های لیبرال دمکراسی! آقای رضوی گرامی، او نماینده من نیست و افکارش فقط مال خودش است. شکی ندارم که فدرالیست ها با این ویدئو تبرزدی جشن خواهند گرفت و در عزم خود راسخ تر خواهند شد. اینهمه کمک های تبلیغاتی که فدرالیست های ایرانی! از صدای امریکا و بی بی سی فارسی و دویچه وله به دستور وزات خارجه های کشورهای متبوع این رسانه های ایران ستیز در راستای حفظ و پیشبرد اهداف شومشان برای ایرانستان کردن ایران دریافت می کنند، قند در دل همه شان آب می کند. این کمکهایی که فدرالیست های ایرانی! که اغلب حتی خود را ایرانی هم معرفی نمی کنند و از نام ایران و ملت ایران متنفرند، هیچ تفاوتی با تقلبی که خامنه ای در انتخابات کذایی خرداد سال 88 کرد ندارد. هر دو متقلب و ضد ایران و ملت ایران هستند. دغدغه اینها دمکراسی واقعی که همان لیبرال دمکراسی است و بس . حفظ منافع ملی ایران است به هیچ عنوان نیست وگرنه این موضوع فرعی را به پس از استقرار لیبرال دمکراسی در ایران موکول می کردند تا هم صدای آنها و هم صدای ما مخالفان فدرالیسم بطور مساوی به ملت ایران برسد تا ملت ایران داوری کند و رای دهد. همه فدرالیست هایی که از حالا "کثیرالمله" بودن ایران و فدرالیسم را بعنوان اصول خود شرط آزادی! ایران و همگرایی قرار داده اند، بطور روشن دارند به ما ملت می گویند که ایندو اصل از همه چیز برایشان مهمترست و نه ایران و ملت ایران. هر گروه و سازمانی هم که این اصول را داشته باشد و ادعای فراحزبی بودن و ادعای آلترناتیو سازی بعنوان تنها دغدغه اش کند، دروغگوست. رضا پهلوی فراحزبی و فرا مذهبی است. تعهد و مبارزه او در آزاد کردن ایران و برقراری یک نظام لیبرال دمکرات خلاصه می شود و اینهاست که منافع ملی ایران را برای فرد فرد ملت ایران تامین می کند و یک کشور و یک ملت بودن ایران را نه زیر سئوال می برد و نه کوچکترین زیانی به آن وارد می کند. در فقدان جمهوریخواه سرشناس و استخوان دار و متعهدی به این اصول، من بعنوان یک جمهوریخواه تا زمانیکه او به این اصول پایبند باشد، از او پشتیبانی می کنم. از همه هموطنان میهنپرستم چه پادشاهی خواه و چه جمهوریخواه هم می خواهم که چنین کنند. ما نباید تن به فشارهای فدرالیست ها بدهیم، فدرالیست هایی که نیروی خود را نه از ملت ایران بلکه از بیگانگان می گیرند وگرنه صدایشان همانقدر رسا می بود که صدای ما در همان رسانه ها می بود. این یک بازی خطرناک سیاسی ایران بربادده است که صدای آنها را با تقلب بلندتر از صدای ما کرده است تا وانمود کند که آنها در اکثریت هستند و فدرالیسم یک خواسته مردمی در ایران است و ریشه دار است.
اینرا هم نباید از نظر دور داشت که این ویدئو می تواند یک ترفند رژیم باشد در راستای حفظ خودش با ایجاد نفاق و ترساندن ملت ایران که بدون وجود نامبارک رژیم ایران تجزیه خواهد شد. همانطور ملت ایران را از در صحنه بودن یک آپوزیسیون واقعی بعنوان یک آلترناتیو بترساند و با نشان دادن الماس های فریب، مردم را دلسرد کند. برای جلوگیری از دلسرد شدن مردم، باید به آنها نوید دهیم که چه خوب شد که مشت این توزردها دارد یکی یکی برای ملت ایران باز می شود چون این به پالایش آپوزیسیون از عناصر ضدملی کمک های مهمی می کند. با درود بر شما و سپاس فراوان از این نوشتارتان. امیدوارم که این نوشتارتان را به همه سایتها و رسانه های دیداری و شنیداری بفرستید تا ملت ایران آگاه شود. من از طریق سایت اخبارروز فدرالیست به اصل گفته های تبرزدی دسترسی یافتم و لینک:
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=42754
پاینده ایران و ملت ایران
January 04, 2012 02:01:47 PM
---------------------------
|