به بهانه مصاحبه مسيح علينژاد با رضا پهلوي
بياييم کلاه خود را قاضي کنيم، يک بار خود را به جاي مسيح علينژاد قرار دهيم و کامنت ها و پيام هايي که بعد از مصاحبه ايشان با آقاي پهلوي نوشته شده است را به دقت بخوانيم و بعد منصفانه تامل کنيم و يک بار نيز خود را جاي آقاي رضا پهلوي قرار داده و پيام هاي مربوط به ايشان را بخوانيم و عادلانه قضاوت کنيم!
بي اغراق مي گويم که مسيح علينژاد نويسنده و خبرنگاري تواناست در عصر معاصر است، او را از هنگامي که دست به قلم برد و شروع به نگارش کرد مي شناسم و با قلمش آشنا هستم. او طرفداران بسياري داشته و انصافا نيز در طول فعاليت خود هيچ کوتاهي در عرصه مطبوعات نکرده است، بي هيچ واهمه اي به انتقاد از سياستمداران پرداخته و گاهي نيز از آنها دفاع کرده است.
و بي اغراق مي گويم که رضا پهلوي نيز سياستمدار قهار و توانايي است، او به خوبي درس دموکراسي و اخلاق را حتي در غربت فرا گرفته و کار گروهي و تشکيلاتي و اتحاد را رمز رسيدن به دموکراسي و آزادي مي داند.
هر دوي اين عزيزان طرفداراني در حوزه هاي فعاليت خود دارند که نمي توان منکر محبوبت هر دو شد هر چند مي دانيم که همه افراد منتقديني هم دارند و اين عاري از اشکال است، انتقاد سازنده، پايه هايي اصلي بناي دموکراسي را تشکيل مي دهد.
حال که پيام هاي مربوط به مصاحبه آقاي پهلوي و علينژاد را خوانديد، بياييد قضاوت کنيم!
آيا واقعا توهين هايي که طرفداران يکي به ديگري کرده است، قابل توجيه است؟
چرا عادت کرده ايم نقدمان را با توهين و افترا و بي حرمتي توام سازيم؟
مسيح علينژاد يک خبرنگار مبرز است و دارايي پناسيل ها بسيار بالايي است، آيا انصاف است که او را سرکوب کنيم و القاب دور از شان انساني به او بدهيم ؟ همين وضع نسبت به ديگران هم صدق مي کند. چرا عادت کرده ايم که با توهين نگذاريم جامعه اي که در آن زندگي مي کنيم شکوفا شود؟
آيا واقعا با توهين و تحقير و کوچک جلوه دادن ديگران مي توانيم به دموکراسي و آزادي و احترام به حقوق بشر دست يابيم.
با خواندن پيام هاي دوستان و هم وطنان عزيزم، به دو نتيجه رسيدم:
اول آنکه - ما بايد به فکر ازادي ايران از اشغالي باشيم که توسط اقليتي صورت گرفته است، اقليتي که براي حفظ قدرت، هر جنايتي را مشروع مي داند و عليه بشريت جنايت مي کند. بايد به فکر زندانيان عقيدتي و سياسي باشيم که طلب حمايت و دادخواهي مي کنند. به فکر کودکان ايران زمين باشيم و براي آينده آنها برنامه ريزي کنيم. به ياد زناني باشيم که قرن هاست براي رسيدن به حقوق برابر تلاش مي کنند و هزينه مي دهند. به فکر افراي باشيم که حقشان در جمهوزي اسلامي ايران تضييع شده است و با اين شرايط، تنها راه، تغيير سيستم حکومتي حاکم بر ايران است . بايد دست به دست هم دهيم تا قانون اساسي را به تصويب برسانيم که اين قانون قدرت را در مردم متمرکز کند نه در فرد خاص . پس اتحاد و همگرايي رمز پيروزي است و بايد اختلافات را کنار زد و بي بغض و کينه در کنار يکديگر براي آينده ايران تلاش نمود.
دوم و مهم تر آنکه لازم است فرهنگ خشونت، بي احترامي، بي ادبي و تحقير ديگران را کنار گذاريم. بياموزيم که مي توان بدون توهين و تحقير کار گروهي کرد و بر اين باور باشيم که براي ارتقا ايران از لحاظ حقوق بشر و دموکراسي بايد به يکديگر احترام بگذازيم.
باز هم کمي تامل کنيد.... ما نياز به همدلي و اتحاد و مدارا داريم
بياييم دست از دشمن تراشي برداريم و به همه افراد ، گروهها و عقايد احترام بگذاريم
در يک کشور با نظام دموکراسي همه افراد آزاد هستند که ديدگاههاي خود را بيان کنند و در هر گروه م حزبي که تمايل داشتند عضويت يابند .
خبرنگاران نيز حق دارند که نقد کنند، اين وظيفه خبرنگاران است که تيغه تيز قدرت را کند کنند و به ديگران نشان دهند که چشم هايي تيز بين وجود دارد که تمام اعمال و رفتار را در معرض کنترل قرار مي دهد. در اخر هم از خانم مسيح علينژاد نژاد تشکر مي کنم که باعث شدند تابوي کينه و کدورت از بين رود و با شجاعت سوالاتي را مطرح کردند که سوال هاي بسياري از شهروندان ايراني بود و هم از آقاي پهلوي تشکر مي کنم با صعه صدر و متين پاسخگو بودند و با اينکه مي دانستند خانم علينژاد به وي انتقاد خواهد کرد و اين سووالات را مطرح خواهد کرد، پذيرفتند تا مصاحبه کنند و افکار خود را در اختيار قضاوت عموم قرار دهند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
با درود به بهمن زاهدی عزیز و دیگر هم میهنان محترم در این سامانه،
شما نوشتید: "اشکال در جایی دیگری هم میتواند باشد. خبرنگار زبروزرنگی به نام خانم مسيح علينژاد که در جمهوریاسلامی و فرهنگ بیارزشی آن توانسته کار کند از درس اخلاق عقب افتاده است."
پاسخ: دقیقا حرف شما درست است. اما حقیقتش نخواستیم دیگر بیش از این بر زخم ایشان نمک بپاشیم. متأسفانه یکی از وظایف عمده این رژیم همین بود که احترام را در جامعه ایران، مانند همه چیز دیگر، کشت.
خوشبختانه شاهزاده ایرانی ما، قلب بزرگی دارند و عمیقا به مردم ایران اعتقاد دارند، و وقتی میگویم مردم ایران، منظورم مخالفان ایشان هم حتما میباشد.
تجربه ما با شاهزاده، این بوده که ایشان عمیقا به ایران عشق میورزند، عمیقا از این نامردمیها که بر هم میهنان این رژیم روا داشته زجر میکشند، و سالها است که در برابر رژیم با کمال شجاعت مانند بسیاری از هم میهنان مقاومت کردهاند.
بدون تعارف، آنقدر که سر بلندی میهن، آزادی ایران، و آسایش روحی و جانی ملت برای این شاهزاده مهم است، حتی نوع حکومت آینده برای ایشان تا این حد مهم نیست.
و ما کمترین کاری که میتونیم انجام دهیم در برابر یک ایرانی که ۳۲ سال هم در خانواده خود قربانی داده، هم در راه میهن فداکاری کرده، این است که وقتی با ایشان رو برو هستیم، این میهنپرستی ایشان، و زحمات ایشان و مهر ایشان را نسبت به هم میهنان فراموش نکنیم، و کمی با احترام با ایشان بر خورد کنیم. حال مهم نیست که این شخص شاهزاده باشد، یا هر ایرانی دیگری که در این ۳۲ سال بجای هزار کار دیگر، روز و شب را گذشته و بفکر میهن است.
من خود هر زمان با ایرانیانی با کارنامه شاهزاده روبرو میشوم، عمیقا احترام آنها را به همین دلایل نگاه میدارم، مگر اینکه رفتار یا گفتاری از آنها ببینم و بشنوم که مرا در نیّت آنها بشک بیاندازد، یا اینکه از قبل با کارنامه سیاسی آنها و سابقه آنها آشنا باشم و بدانم، حرفی که الان دارند میزنند، فقط برای فریب شنونده است و آن چیزی که کارنامه سیاسی آنها تا دیروز نشان داده که با آن اعتقاد دارند، با حرفی که الان میزنند هم خوانی ندارد. آنوقت، رگ آذری ما هم به جوش میاید.
بهمن زاهدی عزیز، ما هم کاملا با شما هم عقیده هستیم، که مصاحبه در اصل مفید بود، البته خارج از آن فضای (کمی زشتی) که داشت.
این نوع مصاحبهها را همیشه لازم میدانیم. که هم میهنان هر چه بیشتر و بیشتر بدانند در راه آزادی ایران، همه چیز به این سادگی که در ظاهر دیده میشود نیست. و برخی آن چه که بر اصول حساب شده لازم است انجام شود، دارند قدم بقدم، آن را در راه نجات میهن انجام میدهند.
تجربه به ما نشان داده که در وجود این شاهزاده چیزی بنام "کینه" وجود ندارد، و ایشان همان احترام را که برای طرفداران خود قائل میباشند، اگر نه همان اندازه بلکه بیشتر برای مخالفین خود آن احترام را قائل هستند.
و در زمانی که این رژیم، مخصوصاً، محبت، انسانیت، ادب، احترام، و رسوم را سعی کرده که از فرهنگ ایرانی ریشه کن کند، ما ایرانیان باید چند برابر سعی کنیم که نسبت به یکدیگر ادب، احترام، انسانیت و رسوم را بر جای بیاوریم. همانطور که خود شما هم بارها به این مسئله بدرستی اشاره داشتید "این هم خود یک نوع مبارزه با رژیم است".
امیدوارم، همه ما ایرانیان از این خطهای زشتی که گه برای یکدیگر میکشیم عبور کنیم، و در کنار یکدیگر در این لحظات تاریخ ساز، میهن و آینده نسل فردا را از یک بحران بزرگتر و جبران ناپذیر نجات دهیم.
با احترام و سپاس از اینکه این موقعیت را شما و یارانتان فراهم میکنید که هم میهنان با هم در ارتباط باشند،
"من جانم را نمیدهم که مخالف من حرف خود را بزند، من زنده میمانم که مخالف من بداند در کنار من میتواند بدون مردن یا کشتن حرف خود در کمال احترام بزند."
شیر و خورشید و تاج
January 06, 2012 08:07:00 AM
---------------------------
همایون
جناب مصطفایی گرامی این خانم به هیچ وجه یک مصاحبه حرفه یی انجام نداد. ما ها که در خارج از ایران سال هاست زندگی میکنیم دیگر کم و بیش دیدهیم که چطور یک خبر نگار در حال پیچاندان و زیر فشار قرار دادن سیاست مداران از آنها را سوال پیچ میکنند ولی حرکت این خانم حرفه یی که نبود هیچ، به نظر من یک حالت بی احترامی و بی نزاکتی داشت. البته از تربیت شدهگان نظام اسلامی بیش از این انتظاری نیست و شاهزاده برای چندمین بار عیار خود را نشان دادند. مشگل من یکی با امثال این خانم، یعنی اصلاح طلبان حکومتی، سبز الهی ها و دیگر جدا شدهگان از بدنهه حکومت اسلامی این است که هیچ کدام با اینکه به ظاهر خود را مخالف این حکومت متوهش نشان میدهند ولی در باطن هدفشان فظ حفظ این نظام خون خار، انیرانی و ماقبل تاریخ است. دعوا فقط سر لحاف ملاّ است و بس!!
درضمن بنده نیز از شما تمنا دارم شاهزده را به لقب خود خطاب کنید. شما که فردی تحصیل کرده هستید باید بدانید که شاهزاده یعنی زاده شده از یک پادشاه و این لقب ایشان است و استفاده از این لقب نشان احترام به فردی محترم و با شخصیت مثل ایشان است. سپاسگزارم
January 06, 2012 07:39:06 AM
---------------------------
امین موحدی
آقای مصطفایی متاسفم این جمله را به کار میبرم ،شما تازه تشریف آورده اید قبل از شما خیلیها به اصلاح طلبانی نظیر علینژاد نان قرض دادند اما چیزی پس نگرفتند.
این دفاعیه شما از ایشان برای چیست؟آیا مسیح توهین کرده یا رضا پهلوی؟چه کسی باید عذر خواهی کند؟آیا دوستداران آقای رضا پهلوی انسان نیستند که به شعورشان و آمالشان توهین شده ؟اگر مسیح یک نفر است طرفداران رضا پهلوی میلیونها نفرند .انتظار دارید میلیونها نفر از یک نفر عذر بخواهد ؟در ضمن ایشان از نظر شما روزنامه نگار بزرگی هستند این نظر شخصی شماست .یک لینک فقط یک لینک نشان دهید که ایشان روزنامه نگاری بوده اند که تحت فشار جمهوری اسلامی بوده باشند.
آقای رضا پهلوی نیاز به وکیل ندارند اگر مرتکب توهین شده اند خود میدانند چگونه عذر بخواهند اما آیا علینژاد اینکار را خواهد کرد؟بهتر بود مقاله ای برای ایشان مینوشتید و به ایشان گوشزد میکردید که دریدگی ،روزنامه نگاری نیست.آیا شما قادرید تحمل کنید که کسی رو در روی شما به پدر محترمتان توهین کند؟اما رضا پهلوی اینکار را کرد و تحمل نمود .تحمل آقای پهلوی ضامن تحمل طرفداران وی نیست .کسی به مسیح توهین نکرده آنچه که اتفاق افتاده پاسخ به توهین ایشان بوده است .کامنتها را به حساب نگذارید کدام نویسنده به ایشان توهین کرده ؟من مقاله ای نوشتم و ایشان را با حسین شریعتمداری مقایسه کردم نه به دلیل آنکه به رضا پهلوی توهین کرده بلکه به خاطر آنکه ایشان واقعا اینگونه است.
مدت زیادی بود که کسی را ندیده بودم به اصلاح طلبان نان قرض دهد که شما آمدید و ..
January 06, 2012 04:41:03 AM
---------------------------
حق
با درود به هم میهنانم بویژه دوستان و دوستداران گرامی کلوب کافه نادری، این مصاحبه نکات بسیار داشت و هر کدام را باید با حوصله بررسی کرد. من پیشنهاد می کنم که ما دوباره این مصاحبه را ببینیم و نکته به نکته را روی کاغذ برای خودمان بیاوریم و تبادل نظر کنیم. اما بطور کلی و با یکبار دیدن این ویدئو باید بگویم که مرحبا رضا پهلوی! که توانست بعنوان یک شخصیت سیاسی ۱۰۰٪ ایرانی و ملی بدون آنکه خونسردی خود را از دست بدهد و رشته فکر خود را از دست بدهد، سخنان و پیامش را روشن به همه برساند. رضا پهلوی همانند یک سیاستمدار خبره می دانست که در فرصت زمانی که دارد، باید آنرا بعنوان یک فرصت گرانبها بسود ملت ایران مورد استفاده قرار دهد و اینکار را به نحو احسن در حیطه سخت ترین جبهه مخالفانش انجام داد. فراموش نکنیم که مصاحبه گر، مجری است و مصاحبه شونده از امتیاز بسیار کمتری برخوردارست بویژه که در احاطه زمانی و مکانی و اجرایی مصاحبه گری قرار گرفته باشد که رقیبی جدی است برای فردی مثل خاتمی. چندی پیش در برنامه تفسیرخبر صدای امریکا، مسیح علینژاد در برابر الاهه بقراط قرار گرفت و خاتمی را روزنه امیدش هر چند کوچک ولی روزنه ای قلمداد کرد. آیا مصاحبه ای از این سخت تر می توانستیم برای رضاپهلوی تصور کنیم! فراموش هم نکنیم که این مصاحبه سخت، در شرائطی هم انجام می شد که مصادف با سالروز درگذشت شاهزاده علیرضا پهلوی بود! او احساسات درونی اش و زندگی خصوصی خود را در این روزهای دشوار برای خود و خاندانش توانست موقتا کنار گذاشته و این مصاحبه را انجام دهد. همه این شرائط را باید در نظر گرفت و نمره داد. رضاپهلوی تحت آن شرائط دشوار با نمره ۱۸ از ۲۰ از این مصاحبه خشن پیروز بیرون آمد. همانطور که در اول گفتم نکات فراوان و همانطور بسیار مهمی در این مصاحبه کوتاه بود که باید تک به تک مورد بررسی قرار گیرد. من به رضا پهلوی و دوستدارانش از ته دل شادباش می گویم و برایش آرزوی تندرستی و شادی دارم. پاینده ایران و ملت ایران
January 05, 2012 10:29:01 PM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان کافه نادری
شیر و خورشید و تاج عزیزم
متاسفانه نسلی که در این سالیان در ایران تربیت شد همین است که می بینید. بارها با این نسل نخوانده ملا؛ در سر کلاس به مشکل برخورده ام. به سرعت و طوطی وار برخی نظریات را تکرار می کنند و بدون اینکه منتظر پاسخ شما شوند درباره رمز و راز جهان حکم صادر می کنند و تا به آنها اعتراض می کنی که این شیوه یک فرد دانشگاهی نیست؛ من را به تعلق به نسل گذشته متهم نموده و قطع ارتباط شده با نسل حاضر انگ می زنند!. البته بنده نیز از ایشان می خواهم کلاس مرا ترک کنند و با استاد جوانتری این درس را بگیرند. به هر حال؛ مصاحبه کننده های مبرزی در جامعه نسوان در این جند دهه اخیر وجود داشتند که شاید معروف ترین آنها که با پادشاه فقید نیز مصاحبه نمود اوریانو فالاچی است. با این حال به چالش کشیدن هر فردی در مصاحبه اصولی دارد شناخته شده که در دانشکده های علوم ارتباطات و روزنامه نگاری حتما مطرح می شود و نمی دانم خانم علی نژاد از آن مطلعند یا خیر. البته از شاهزاده گرامیمان دور باد اما خانم علی نژاد در این مصاحبه من را لحظه ای به یاد کریستین اوگرانت و آن مصاحبه معروفش با شادروان هویدا انداخت.
شاهزاده گرامیمان همیشه موجب سربلندی است؛ سعه صدر به خرج داده شده و پاسخ های منطقی ایشان ما را شاد و خرسند نمود که ایران دوباره صاحب یک چهره سیاسی جهانی شده است.
پاینده ایران
January 05, 2012 09:18:27 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
دورود بر شیر و خورشید گرامی،
اشکال در جایی دیگری هم میتواند باشد. خبرنگار زبروزرنگی به نام خانم مسيح علينژاد که در جمهوریاسلامی و فرهنگ بیارزشی آن توانسته کار کند از درس اخلاق عقب افتاده است. اشکالی ندارد! برای رسیدن به خبرنگاری مستقل و زبردست در مرحله اول باید تحمل کنیم. نتیجه هم برای خبرنگار آمورنده بود و هم برای شاهزاده بسیار جالب. ایشان درس اخلاق را به عنوان «شاهزاده» یاد گرفتهاند و نه چپاولگراناسلامی. خانم مسیح علینژاد فضای خارج از کشور را هنوز درک نکرده است. تازه از راه رسیده.
کامپیوتر خانم مُدرنتر از کامپیوتر من میباشد، دکوراسیون جالبی بود. قسمت احوالپرسی را بطور کل برداشته بودند. زنگ خطر محل مصاحبه را دوربین خوب نشان میداد. شاهزاده میدانست که با چه کسی مصاحبه دارد. روی هم رفته آغاز خوبی بود.
ارادتمند
بهمن زاهدی
January 05, 2012 04:51:55 PM
---------------------------
شیر و خورشید و تاج
آقای محمد مصطفایی،
مقاله شما را خواندیم. و نظر شما محترم. اما شما فراموش نکنید که ملت ما از این رژیم و حامیان این رژیم زخمهای بزرگی برداشته.
گاه باید قبل از انجام مصاحبه مردم را هم در نظر گرفت. هر چه باشد فراموش نکنید که معصومه علی نژاد قمی معروف به (مسیح علی نژاد) قبل از اینکه به انگلیس بروند، خبرنگار روزنامههای از جمله همبستگی، اعتماد ملی (مدیر مسئول روزنامه مهدی کروبی) ، شرق، ایلنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران)، و خبرنگار مجلس شورای اسلامی رژیم در دوره ششم و هفتم بودند.
وقتی یک نفر با این گذشته و کارنامه به خارج میاید نمیتواند از روز اول در میان بیش از پنج میلیون ایرانی که به دلیل همین رژیم و مجلس بیش از ۳۲ سال آواره جهان شده، ژستهای باربارا والترزی ( Barbara Walters ) بخود بگیرد.
تازه باربارا والترز، زمانی که پرسشی میکند، دست کم صبر میکند پاسخش را هم بگیرد. سالها بعد هم در مورد مصاحبه خود با شاهنشاه گفت: "اگر میتوانستم آن مصاحبه را دوباره انجام دهم، به نحو دیگری انجام میدادم..."، و امروز پس از گذشت زمان از رفتار خودش در آن مصاحبه سخت پشیمان است.
شاهزاده، مرد صبوری است، و مشکلات ایرانیان را درک میکند، و همیشه حاضر بوده که پاسخ هر پرسشی را با صبوری بدهد. اما، این خانم، چندین بار پرسش را نپرسیده، حرف شاهزاده را قطع کردند، و گاه حتی پاسخ قبلی را کامل نگرفته، پرسش را هم کاملا تغییر دادند و بر سر مطلب دیگری رفتند.
اگر پرسش میکنید، که مردم روشن شوند، پس کمی تحمل و صبر نشان دهید و پاسخ را کامل دریافت کنید. اگر پرسش میکنید که، گفته باشید ما هم هستیم و وجود داریم، خوب نتیجه آن همین میشود که مردم هم عکس عمل و رفتاری از خود نشان میدهند که خبرنگار محترم نسبت به یک شخصیت ملی میهن ما نشان داد.
شما که یک وکیل دادگستری هستید، باید بهتر فرق بین (خبرنگار توانا بودن یا بی هیچ واهمهای به انتقاد از سیاستمداران پرداختن) را با بی آداب و تربیت بودن را بدانید.
بنشین و بتمرگ و بفرما همه یک معنی را میدهد اما این کجا و آن کجا.
شاهزاده رضا پهلوی ۳۲ سال است که به پرسشهای خبرنگاران منتقد ایشان که بسیار توانا تر از خانم معصومه علی نژاد قمی میباشند پاسخ میدهند، و آن ملت ایران است.
اما پرسش میکنید آنقدر احترام آزادی بیان و دموکراسی را بر جای بیاورید که اجازه دهید، پاسخ کامل داده شود. اما اگر برای خود، در وحله اول، پرسش میکنید، خوب بله ایشان بسیار توانا بودند در این پرسش نامه.
با یک دنیا احترام ایرانی بر ایرانی دیگر،
شیر و خورشید و تاج
January 05, 2012 03:56:04 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
نامه ای کوتاه به آقای محمد مصطفی عزیز
با درود به آقای محمد مصطفایی
از خواندن این نوشته بسیار آموزنده و شیوا و انسان دوستانه و فرهنگ ساز جنابعالی لذت بردم. ای کاش خانم روزنامه نویس ، مسیح علی نژاد کمی به فکر ایران بود و به ایران و فرهنگ ایرانی فکر می کرد ، ای کاش از فرهنگ ایرانی کمی می آموخت سپس به شغل روزنامه نگاری می پرداخت. در آنصورت ، نه تنها به شخصیت محترم و آزادیخواهی چون شاهزاده رضا پهلوی آنگونه توهین آمیر مصاحبه نمی کردند ، بلکه چوب لای چرخ خیزش ملی و انسانی ملت ایران نیز نمی کردند. آقای محمد مصطفایی گرامی ، در ایران آزاد به چنین روزنامه نگارانی نیازی نخواهیم داشت. انسانیت و حفظ حقوق ملت باید شرط اول در شغل مخصوصا روزنامه نگاری باشد. اگر برای جنابعالی امکان دارد ، از این پَس در نوشته های زیبایتان ، لطفاُ از جانب من ( کاوه یزدانی ) ، واژه ( آقا ) را پیش از نام شاهزاده ( آقای رضا پهلوی ) بنویسید . به باور من به شخصیت انسانی جنابعالی نیز می افزاید. از مقاله خوبتان لذت بردم و بسیار سپاسگذارم. با احترام و مِهر و دوستی.
پاینده ایران و ملت ایران
زنده باد آزادی
January 05, 2012 01:58:37 PM
---------------------------
|