نامه‌ای از طرف یکی‌ از هواداران به اصطلاح تندرو پادشاهی به شاهزاده رضا پهلوی و اصلاح طلبان

با درود فراوان خدمت به شاهزاده رضا پهلوی

شاهزاده عزیز و گرامی‌ مصاحبه دو قسمتی شما با خانم علی‌ نژاد را در یو توب مشاهده کردم و یک چند نکته بود که به عنوان یک هموطن و هوادار شما که همه عقیده و زندگیم براتون گذاشتم میخواهم با شما در میان بگذارم

در مصاحبه اول همانطور که واقف هستید خانم علی‌ نژاد در کمال گستاخی چند دفعه شمارا قطع کرد و سوالهایی که سالها از شما شده و شما به طور واضح شفاف سازی کردید و بارها و بارها جواب دادید را ایشان دوبا ره با حالت زننده ای دوباره تکرار کردند!! البته من بنا به علاقه‌ای که به شما و خاندان شما دارم و بنا به اعتقادات و مسائلی که در این مقاله با شما در میان میگذارم مقاله تندی در این باره نوشتم که در سایت بالاترین با این نام بله خانم مسیح علی نژاد با شما هم هستم موجود میباشد

من ۱۰۰% با شما در زمینه احترام موافق هستم و با توهین مخصوصا توهین به ادیان که تازگیها از طرف وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با نام شما و طرفداران شما انجام می‌شه ۱۰۰% مخالف هستم ولی‌ در مصاحبه ۲ دوم شما, شما اشاره‌ا‌ی به دوستان و هوادارانی که تند برخورد میکنند کردید نکته‌ای که منو به این و داشت که برای شما این نامه را بنویسم این هست که شاهزاده عزیز تر از جانم "من یکی‌ از همان افراد هستم" که بعضی‌ وقتها با تندی با این قماش برخورد می‌کنم البته نه بخاطر اینکه شمارو خراب کنم یا بخواهم تبلیغ سویی بکنم

ولی‌ این اجازه را به من بدهید که دلیل خود را هم بییان کنم و از شما شاهزاده گرامی سئوال کنم:
اگر شما ۲۷ سال در کشوری زندگی‌ کنید که عزیز شمارو بعد ۶ ماه شکنجه اعدام کرده باشند و برای اشک ریختن بر مزار عزیز اعدامی خود ۷ سال از مامورین جمهوری اسلامی شما و خانواده شما کتک بخورید و در قبرستان به روی شما بگویند این کثافتها (منظور افسران اعدامی شاهنشاهی) ارزش گریه ندارند و با کتک شمارو از محل قبر عزیزانت دور کنند !!
وقتی ۲۷ سال در کشوری زندگی‌ کنید که به شما به واسطه عزیزان اعدامیتان اجازه تحصیل نمیدهند! اجازه کار نمیدهند!! وقتی‌ بعد از ۳۰ سال که از اعدام عزیزانتان میگذره قبر آنها توسط نیروهای دولتی ضبط و به شما اجازه داشتن قبر هم داده نمیشه و بروی قبر عزیز اعدامی شما درخت کاشته یا صندلی گذاشته میشه که اثری از آنها نباشه وقتی ۲۷ سال برای کوچیک‌ترین چیزی که آزادی بیان و فردیست در خیابانها کتک میخورید و زندان میشوید وقتی‌ مادر شمارو به واسطه کلامی‌ ۳ ماه در زندان شکنجه میکنند که بعد ۳۰ سال هر شب موقع خواب باید بواسطه فریاد‌های که در خواب میزنه بیدارش کنید وقتی برای کوچیک‌ترین آزادی باید جلای وطن کنید!!ء
میخواهید من دل شکسته با کسانی‌ که از قاتلین عزیزانم و شکنجه گران مادرم و نابود کننده جوانیم و باعث و بانیان آوارگیم حمایت میکنند و سنگ آنها رو به سینه میزنند چطور برخورد کنم؟؟؟!!ء

شما شاهزاده خوبم برادر بزرگم شما میفرماید با افرادی که از قاتلین عزیزان ما بت میسازند و به ما توهین می‌کنند باید چطور برخورد کنیم؟؟

شاهزاده گرامی همه آنهائی که از روی درد صدایشان در میاد مخالف شما یا انسانهای بی‌ ادب یا مزدوری نیستند به این جماعتی که به شما خرده میگیرند بگویید حداقل به پای درد دلم ماهم بشینند و حرف مارا هم گوش کنند به این جماعتی که به شما میگویند طرفداران شما بد دهان هستند بگویید از خودشان بپرسید با آنها چه کردید که این گونه توهین میکنند!!! به آنها بگویید فقط در جمهوری اسلامی طرفداری از شما هست که حکمش اعدام هست نه اصلاح طلبی و حسین حسین کردن پشت فرزند راستین انقلاب و شاگرد امام راحل آقای موسوی!!!ء

البته من توهین و بی‌ احترامی را توجیه نمیکنم و ۱۰۰% کار زشت و غیر انسانی‌ می‌دونم ولی‌ می‌خواهم شما هم درک کنید که اگر کسی‌ بنا به فشار زندگی‌ فریادی میزانه حمل بر خراب کردن شما نیست بلکه درد, دیگر امان نمیده و متاسفانه مزدوران رژیم و اصلاح طلبها به این موضع کاملا واقف هستند و با فشار قرار دادن افرادی داغدیده سعی بر تحریک واستفاده از احساسات آنها را دارند !!!ء


شاهزاده عزیزم من هم همانند شما به رفراندم و انخابات آزاد و رای اکثریت اعتقاددارم ولی وقتی این جماعت که از طرفداران قاتلین عزیزان ما هستند به خود اجازه میدهند که خود را نماینده من و ملیونهای ایرانی مثل من بنامند و حتی از حق نظر و صحبت کردن هم ما را محدود میکنند فکر میکنید باید با چه لحنی با این جماعت برخورد کرد؟؟

ما ۳۳ سال احترام گذاشتیم نتیجه آن از بین رفتن ۵۵ هزار شهر وروستا و کشته شدن بیش از ۱ ملیون جوان ایرانی‌ و اعدام صدها هزار نفر و آوارگی ۸ ملیون ایرانی‌ در دنیا شد لطف کنید به من حقیر درد دیده بفرمایید باید به چه چیز این عزیزان احترام بگذاریم؟ وقتی‌ با همه جنایتی که کردند و به سر ما آوردند هنوز از ما طلبکار هستند و حتی اجازه صحبت هم‌به ما نمیدهند توقع دارید ما چقدر متانت به خرج بدیم؟؟

شاهزاده محترم نکته‌ای را که هیچ وقت هیچ کس تا به امروز به آن اشاره نکرده این هست که این جماعت اصلاح طلب تا به امروز برای زندانی شدن رهبرانشان که همگی در زمان کشتارعزیزان ما مسند قدرت بودند که آنهم حصر خانگی هست زمین و زمان را بهم دوختند و ارث پدری خود را از همه میخواهند در صورتی‌ که من و صدها هزار خانواده هوادار شما عزیزانمان را به خاطر فقط هواداری از شما "اعدام" کردند و ما حتا فرصت دیدار آنها رو هم نداشتیم چرا تا به امروز کسی‌ به این دوستان اصلاح طلب نگفته شما برای حصر عزیزانتون هرچه دوست داشتید به ما گفتید از طرف ما نماینده شدید وصدای مارا خفه کردید مارو یک جماعت بی‌ فرهنگ و بی‌ تربیت خواندید ولی‌ من برای اعدام عزیزانم باید خفه بشم و صدایم در نیاد؟ چرا یکی به این عزیزان نیست بگه جمهوری اسلامی فقط ۳ سال نیست ظلم کرده و اعدامها فقط سال ۱۳۶۷ نبوده و در طول این ۳۳ سال اتفاق افتاده!!ء

شاهزاده رضا پهلوی عزیز میدونم امروز این صحبتها فقط به جدایی و تفرقه دامن میزند و میدونم باید صبر کرد و آینده را به یک انتخابات آزاد سپرد و جرم افراد را در یک دادگاه عادل قضاوت کرد ولی به من و جماعتی که مثل من هستند کمی حق بدهید

من این نوشته را برای افرادی نوشتم که توهین و تندی افرادی مثل من را به حساب شما میگذارند و اعمال و برخورد مارا به حساب افکار و تفکرات و منش شما گذاشته اند


من از طرف خودم و تمام کسانی‌ که ناخداگاه و ندانسته شاید باعث ضعیف شدن وجهه‌ شمادر جامعه شدن پوزش می‌خواهم
من از طرف خودم و همه دوستان و عزیزانی که با من هم درد هستند به خاطر شما و به خاطر منش و بزرگواری شما از کلیه افراد وطرفداران اصلاح طلب پوزش میخواهم ولی‌ امیدوارم که دلیل ما رو هم بشنود و درک کند و انقدر مرام و بزرگواری داشته باشند که حتی برای یک بار هم که شده قبول کنند که در دوران رهبران سیاسی آنها به من و امثال من و ملیونهای ایرانی ظلمهای زیادی شده ورسما اعلام کنند که ما به دنبال آزادی ایران هستیم نه حفظ ولایت فقیه وجایگزینی رئیس جمهور

امیدوارم که روزی با کمک ملت بزرگ ایران و همراه شما شاهد باز سازی و ساخت این ویرانی‌های ۳۳ ساله و مرحم زخم‌های دلهای هموطنانی داغدیده همچون من و ملیونهای ایرانی دیگر باشیم

پاینده ایران
زنده باد شاهزاده رضا پهلوی

در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.

---------------------------

از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.

---------------------------

حق

با درود به هم میهنانم بویژه کافه نادری های گرامی،
با درود به نویسنده گرامی این نوشتار، بابک ایران بان، بنظر من، کثیری از آنانیکه از خشونت های لفظی هواداران پادشاهی سخن می گویند، مثل مسیح علینژاد در گفتگویش با رضا پهلوی، مغرض هستند و نه متمدن و مخالف خشونت بطور اعم. بنظر من، در پاسخ به همه کسانیکه چنین گله ای دارند، چه مغرض و چه غیر مغرض، باید این نوشتار شما را جلویشان گذاشت و بعد این پاسخ را داد که "من خشونت منجمله خشونت های لفظی را تایید نمی کنم ولی دلائلی که پشت اینگونه خشونتها خوابیده است را خوب درک می کنم". بسته به سابقه شاکی از خشونتهای لفظی هم باید پاسخ درخوری داد. مثلا به مسیح علینژاد گفت که آیا او هرگز از خشونت های لفظی خاتمی هم رودررویش و هم در نوشتارهایش انتقاد کرده است یا نه؟ از او باید پرسید که چه خشونت لفظی ای بالاتر از اینکه، وقتی خاتمی را مردم و بالاخص دانشجویان بقدرت رساندند، در پاسخ به انتقادهای دانشجویان و اعتراض شان گفت که اگر از اینکارها بکنند دستور خواهد داد که بیایند و بگیرندشان!؟ یا آیا مسیح علینژاد به خاتمی ایرادی گرفت وقتی این مرد زبون و ذلیل چندی پیش قیم وار از جانب ملت ایران از خامنه ای طلب بخشش ملت را کرد بخاطر ظلمهایی که مردم به او کرده اند!؟ کدام ظلم و خشونت را مردم به خامنه ای کردند که باید از او طلب بخشش کنند! همه ظلم های خشن لفظی و جسمی و روانی از سوی خامنه ای بود و هست. خاتمی این خشونتهای بزرگ لفظی و روانی که جسم انسان را هم بیمار می کند را با این کارهایش با زبونی و ذلیلی نسبت به ملت انجام داده است. مسیح علینژاد کجا بود که از خاتمی ایراد بگیرد! بجایش در تفسیر خبر صدای امریکا چندی بعد گفت که خاتمی تنها روزنه امید است! طرفداری از خاتمی، خشونت و همکاری در خشونت نیست! کم در زمان ریاست جمهوری اش به مردم خشونت کرد و برخلاف قولهایی که می داد که خشونت طلبان حکومتی را مثلا در رویداد حمله به کوی دانشگاه را به جزایشان خواهد رساند، آنرا به فراموشی سپرد! یا با دروغ و فریبکاری همه را به حساب خامنه ای گذاشت ولی در همه خشونت ها شرکت داشت و پنهانی مهر تایید به همه آنها می زد و می زند! نویسنده این نوشتار مثل کل ملت ایران، بجز 5 درصد آن که با رژیم هستند، هیچکسی را ندارند که به نمایندگی از آنها دادخواهشان باشد که هیچ، کارگزاران آن 5 درصد خشن و کهریزکی که شامل مسیح علینژاد هم می شود، از بی تمدنی و خشونت ورزی لفظی آن 95 درصد به رضا پهلوی شکایت هم می برند! بنظر من، این مغرضان یک هدف را در اینجا دنبال می کنند و آن اینست که ملت ایران اگر از شر این رژیم خلاص شود، خشونت را به عرصه های گسترده تر از آنچه این رژیم برده است خواهد رساند و این ملت هنوز لیاقت دمکراسی حقوق بشری را ندارد و تا آنموقع این رژیم باید بماند. به گفتگوی فرج سرکوهی روزنامه نگار با رسانه رسا خوب گوش کنید تا منظورم را درک کنید. در این گفتگوی چند دقیقه ای که به بهانه درگذشت واسلاو هاول انجام شد، او می گوید که نه در عرصه سیاسی ایران ما فرهنگ هاول را داریم و نه ملت ایران فرهنگ مردم چک اسلواکی هنگام انقلاب مخملین شان در سال 89 را دارند! لینک: http://www.rasatv.net/2011/program/dec/1275
بنظر من این جریان، یک جنگ روانی است برای ترساندن مردم از خشونت بالقوه مردم که اگر با رفتن رژیم آزاد شود، رفتار ملت ایران وحشیانه خواهد بود و نه متمدنانه همانند ملت چک اسلواکی سابق. او گفت که نه حکومتیان در ایران، نه ملت ایران و نه سیاستمداران (فکر کنم منظورش کل آپوزیسیون بود) فاقد آن فرهنگ توده ای و فرهنگ سیاسی ای هستند که ملت چک اسلواکی از آن برخوردار بود، بطوریکه چک اسلواکی دو تکه شد بدون آنکه خون از دماغ کسی بیرون آید! مغرضانی همانند مسیح علینژاد برای اثبات این توحش ملت، بیرون زدن واکنش به دردهای انباشته شده ملت در 33 سال اخیر را برچسب توهین و خشونتهای لفظی می زنند. گروهی هم بدون دست کم احتمال دادن به این نیت کثیف آنها، به شماتت خشونت های لفظی امثال نویسنده این نوشتار برمی آیند. اگر ملت نمایندگان خود را داشت و داشته باشد، از روی استیصال و تنها راه رساندن پیام دردمندش به آنچه این مغرضان خشونت های لفظی و توهین می نامند هرگز متوسل نمی شد و درصد "توهین کنندگانش" همانند کشورهای غربی می شد. اگر من یک فرد سیاسی بودم، پاسخ من به مغرضان، مثلا مسیح علینژاد این می بود که "من عمیقا متاسفم که کسانی به شما توهین کرده و خشونت های لفظی به شما روا داشته اند. فرقی هم نمی کند که از چه طیفی بوده باشند. من خشونت، منجمله خشونت های لفظی را هرگز نه تایید و نه تشویق می کنم و صمیمانه از همه می خواهم که بدون توسل به توهین و خشونت های لفظی، حرفهایشان را بزنند. این هدفی است که ما برایش مبارزه می کنیم و کوهستانی از انسانهای آزاده تاکنون در ایران برای اینکه بتوانند حرفهایشان را بزنند جانشان را فدا کرده اند. ما باید دلائلی که پشت اینگونه خشونتها خوابیده است را خوب درک کنیم. باید ریشه آنها را دریافت و چاره جویی ریشه ای کرد. این وظیفه رسانه ها، و ژورنالیست ها، کنشگران سیاسی و حقوق بشری است که آنرا درک کنند، به آن بپردازند و در نهایت چاره جویی کنند. باید دید که آیا اگر در ایران، ملت آزاد بود حرفهایش را بزند، باز هم به خشونت های لفظی و توهین متوسل می شد یا نه! پاسخ من اینست که مسلما نه بجز آن درصدی که در همه جهان آزاد هست". با سپاس از شما برای این نوشتار
پاینده ایران و مردم ایران

January 09, 2012 02:59:03 PM
---------------------------

شیر و خورشید و تاج

بابک ایران بان عزیز،

فقط این چند کلمه را می‌نویسیم که بگوییم. در این درد تنها نیستی‌. و هزار‌ها هزار ایرانی‌ هستند که کاملا با شما موافق هستند. اما بدلیل اینکه ما همیشه مصلحت میهن و ملت را خواستار بودیم و هستیم. ۳۲ سال دندان بر زبان گرفته‌ایم تا مبادا باعث و بانی‌ نفاق شویم.

بقول شما ما اگر اهل زشتی و زشت گویی بودیم، تا این حد زجر نمی‌‌کشیدیم، و دست کم در خلوت خود می‌دانستیم آنچه که در مورد ما گفته میشود، نتیجه عملکرد خود ما است.

اما هیچ کدام ما در خانه زشت گویان و زشتی‌ها بزرگ نشدیم، و فقط چوب بازیکنان سیاسی حرفه‌ای‌ جامعه را می‌خوریم.

اما باشد، اشکالی ندارد، ما که جان دادیم و مال دادیم و ۳۲ سال هم از خودی و دشمن بد و بیراه غیر منصفانه شنیدیم. در راه میهن این را هم بجان می‌خریم. بقول شما موج اعدامها از سال ۶۷ آغاز نشد، ولی‌ بگذار اگر قرار است میهن آزاد شود و ملت به سر و سامان برسد، فعلا اعدام‌ها را از سال ۶۷ به بد حساب کنند، دشمن را خردمند و قهرمان ملی‌ بخوانند، و ما را هم تند رو و بی‌ آداب و رسوم.

اگر با اینها مخالفین راضی‌ میشوند که ایران به آزادی برسد. ما هم همه چیز را بجان می‌خریم که این ملت و میهن نجات پیدا کرده و به سر و سامان برسد.

اما شما بدان، سکوت ما در قبال این نامردمی‌ها دلیل بر نبودن ما در صحنه نیست. روزگار اینطور نمی‌‌ماند... ما بیشماریم، اگر بیشمار نبودیم، این رژیم پس از این همه مخارج سنگین در راه نابودی ما و میهن، میبایستی تا بحال جا افتاده بود. در حالی‌ که نه تنها پس از ۳۲ سال جا نیفتاد، بلکه یک ملت بیدار را در برابر خود دارد که سخت مقاوم است.

شاهزاده گرامی‌ هم، به این مسائل وقف هستند. مگر در این ۳۲ سال گذشته نسبت به ایشان و خانواده ایشان کم بی‌ انصافی شده؟ یقیناً ایشان هم حساب افرادی چون شما را با بقیّه جدا میدانند و درد شما را درک میکنند. ایشان هم میدانند که در پشت این پرده زشت و زشتی‌ها چه مسائلی می‌گذرد.

اما، ایشان هم در راه میهن، همه این بی‌ انصافی‌ها بجان خریده‌اند، تا شاید این ملت و این میهن از دست این دسیسه جهانی‌ و ضد ایران و ایرانی‌، که بدست این رژیم اعمال میشود، رها گردد.

با احترام و تعظیم در برابر قلب بزرگ شما، روح میهن پرستانه و تفکر خردمندانه شما و با احترام به خانواده محترم شما،

شیر و خورشید و تاج

January 08, 2012 04:21:02 AM
---------------------------