حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
خانم مسيح علي نژادشما روزنامه نگار نيستيد چون بيطرف نيستيد

January 15, 2012

یک شنبه 25 دی 2570 = January 15, 2012

محمد زمانی
 

اشاره:
من این مصاحبه را چند بار نگاه کردم و به واکنشها از هر دو طرف به دقت نگریستم.نقطه مثبت این مصاحبه و هر مصاحبه دیگر این هست که یک خبرنگار به عنوان تنویر افکار عمومی می بایست از همه پرسش نماید چون وظیفه یک روزنامه نگار همین است.و به دلیل عدم دسترسی همه مردم به شخصیت های سیاسی و فرهنگی این وظیفه خبرنگاران است چه بسا طرف مصاحبه شونده ریس جمهور باشد یا نمایینده مجلس یا شاهزاده رضا پهلوی .نقطه مثبت دیگر این مصاحبه پذیرش شاهزاده رضا پهلوی از خانم علي نژاد است که دارای تفکری دموکرات و سکولار است و می خواهد با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار کند و خودش را سانسور نکند.در ادامه به چند پرده متفاوت اشاره میکنم

پرده اول:نکته مهم این است که باید بپذیریم که امروز در جهانی زندگی میکنیم که به یک دهکده جهانی به لحاظ فناوری , ارتباطات و اخبار مبدل شده است .و سانسور و بی اطلاعی مردم از کشور خود و جهان کنونی با این همه رسانه وسایت ناممکن شده است.اگر بخواهیم به ازادی مطبوعات و رسانه که رکن چهارم دموکراسی هست احترام بگذاریم ,باید تعصبات سیاسی خود را کنار بگذاریم و انعطاف مثبتی به موضوع مصاحبه داشته باشیم.اما نباید از نیت ان مصاحبه بی خبر بود .

پرده دوم:روزنامه نگاری شغلی خطیر و با ارزش است که نماینده مردم و تنویر افکار عمومی در مسائل روز سیاسی,فرهنگی ,اجتماعی و اقتصادی است .اساسا مردم به قلم و مواضع خبرنگاران در هر جامعه ایی اهمیت می دهند و حتی اخبار بخشی از زندگی روزمره مردم است.مردم از روزنامه نگاری استقبال میکنند که سیاست مدارن را در جهت منافع مردم و ملی به پرسش وا دارند و در اصل ناظری بر عملکرد انان برای توسعه و ازادی و عدالت باشند.از این رو باید به این موضوع اشاره کنم که میتوان گفت سه نوع روزنامه نگار مخصوصا در جوامع ایران داریم .اول : روزنامه نگاری است که در خدمت حکومت و دولت است و بر اساس مواضع و منافع انان در رسانه های حکومتی و دولتی استخدام میشوند و منافع انها را باید تامین کنند.دوم : روزنامه نگاری است که حزبی عمل میکند و استخدام تفکرات احزاب قرار می گیرد,و میتوان گفت باید مقالاتی را بنویسند که مورد تایید احزاب باشد.از این رو خبرنگار به یک مقاله نویس برای نشان دادن برتری ان حزب از احزاب دیگر در افکار عمومی مردم تبدیل می شود, و بر اساس حقوقی که میگیرد متعهد به بله قربان از احزاب مربوطه است .البته باید اشاره ایی بکنم که این دو گروه خودشان را روزنامه نگار و خبرنگار می نامند, اما این روش انها است به عنوان یک شغل.سوم : روزنامه نگارانی هستند که میتوان این گروه را با دو گروه اول جدا ساخت و اصلا قابل مقایسه نیستند.به این گروه میتوان گفت روزنامه نگاران مستقل که حکومتی و حزبی عمل نمیکنند و منافع مردم برایشان جایگاه خاصی دارد.روزنامه نگار مستقل از سوالاتش کاملا مشخص هست که بی پرده و بدون هیچ غرضی به وظیفه اش که همان تنویر افکار عمومی عمل میکند.روزنامه نگاران مستقل هر دو نیمه لیوان پر و خالی اب را میبینندو هیچ ایرادی هم ندارد که مصاحبه شونده چه کسی باشد .چون من معتقد هستم کسی که مسوولیت می پذیرد و مشروعیت خود را از مردم می گیرد هم باید پاسخگو باشد هم باید عدم اعتماد و عدم شفافیت را بکاهد و به مردم پاسخگو باشد و خودش را سانسور نکندو از اعتماد مردم سوء استفاده نکند.تنها کسی که میتواند یک روزنامه نگار خوب و بی طرف باشد یک روزنامه نگار مستقل است که حتی از جان خود میگذرد.

پرده سوم:اگر بخواهم به مطلب اقای موحدی در این خصوص که مقاله ایی را خطاب به خانم علی نژادنوشته بودند به این مذموم


اولین اصل روز نامه نگاری ،بی‌طرفی روز نامه نگار و عدم وابستگی حزبی وی به طیف‌های سیاسی میباشد .یک روزنامه نگار برای آنکه منصفانه بنویسد و گزارش داده يا مصاحبه کند، میبایست بیطرف باشد لذا خانم مسیح علی نژاد ،زمانی‌ میتوانند به عنوان روز نامه نگار، شخصیتی‌ را به چالش بکشند که خود بیطرف باشند .آنچه که ميان ایشان با آقای رضا پهلوی صورت گرفت ،نه مصاحبه یک روزنامه نگار بایک فرد سیاسی بلکه بحث سیاسی دو فرد بود،دو فردي که از مواضع خویش دفاع میکردند لذا بحث سیاسی خانم علینژاد با آقای رضا پهلوی نه یک مصاحبه بلکه تنها یک مباحثه سیاسی بود که به شکل عمومی‌ در معرض دید افکار عمومی‌ قرار گرفت.
من به استناد همین بحث خانم علی نژاد با آقای رضا پهلوی و صراحتا و بدون تعارف، خانم علینژادرا خطاب قرار ميدهم :
خانم مسيح علي نژادشما روزنامه نگار نيستيد چون بيطرف نيستيد.میخواهم گفته این دوست ارجمند را تایید نمایم .و اشاره ایی هم در ابتدا کردم.من خودم با توجه به اینکه در خرداد 1376 با اصلاح طلبان همگرایی کردم اما تا انجایی که توانستم استقلال خودم را حفظ نمودم .و حتی در خصوص احراز کاندید ها و نظارت استصوابی شورای نگهبان مقاله ایی را نوشتم که باعث بازداشت من شد.و حتی در انتخابات نظر شخصی خود را میگفتم و مقاله ایی به نام عواقب کار کردن نجار بجای بقال که چاپ نگردید را بین مردم به صورت شب نامه پخش نمودم که موجب تهدید من شدحتی برخی دوستان میگفتند ایشان خیلی با کنایه با ما برخورد میکند .و به مردم میگفتم دربین همین کاندید های اصلاح طلب مواظب رای خود باشید که به چه کسی میخواهید رای بدهید .به همین دلیل بود که این دوستان اصلاح طلب هم بعد از رسیدن به قدرت خودی و غیر خودی می کردند و ما هم جز لیست این دوستان بودیم.اشاره دوم به مواضع من بود در دوران اصلاحات و براین باور بودم که از شعارهای خود فاصله گرفته اند و هیچ امیدی وجود ندارد.دقیقا سال 1381 در اوج قدرت این دوستان به اتهام اقدام علیه امنیت و تبلیغ علیه نظام متهم شدم که زندگی مرا ساقط نمودند.چون گزینه سوم یعنی روزنامه نگاری مستقل را برای خود برگزیده بودم.البته باید اشاره ایی هم به قانون مطبوعات کنم که محدودیت به هر شکل وجود داشت .اما دوستان زیادی داشتم که منظور خود را با کنایه و حتی طنز در مقاله خود می گنجانیدند و به وظیفه خود عمل میکردند.حتی باید اشاره ایی کنم به زمانی که از زندگی ساقط شده بودم از دکتر شیرزاد که دوست نزدیک اقای مزروعی که هر دو نماینده اصفهان در مجلس ششم بودندتقاضا نمودم که انجمن صنفی روزنامه نگاران که مسوولش اقای مزروعی بود به من کمک کند .بعد از تلفن های بیشمار و پیگیری های زیاد هیچ نتیجه و حتی تماسی با من برقرار نشد .دوستی گفته بود پرونده شما سنگین است شاید دلیلش همین باشد.اما این برای من سوال بود مگر انجمن صنفی روزنامه نگاران چه وظیفه ایی دارد

حالا این دوستان از جمله خود اقای مزروعی که مظلوم نمایی میکنند ان روز صدای امثال مرا شنیدند اما بی تفاوت گذشتند و هیچ حمایت صنفی نکردند .به هر حال امثال خانم علي نژاد هم از همان فرهنگ می ایند.

پرده چهارم:اری اگر بخواهم منصف باشم مسیح علي نژاد را جز گروه دوم میدانم.چون در این مدت چه زمانی که در ایران بودند و چه زمانی که خارج از کشور هستندبا عمل کردشان نشان دادند که وابسته به اصلاح طلبان است .و می خواهند به دوران طلایی امام برگردندو التزام به قانون اساسی را سرلوحه خود قرار داده اند.گروه دوم نمیتواند بدون وابستگی حزبی و سیاسی با طرفند و اسم روزنامه نگاری به سراغ چهر ه ایی برود که بین مردم قابل احترام است و فقط لیوان خالی دوران پهلوی را ببیند .من اصلا قصد حمایت از شاهزاده رضا پهلوی و دوران پهلوی را ندارم .اما به عنوان یک روزنامه نگار مستقل میخواهم این برخورد غیر حرفه ایی را به ایشان گوشزد کنم که حرمت قلم و روزنامه نگاری را حفظ کنید .اگر می خواهید کمکی باشید همه را باید به چالش بکشید که چه کسی بیشتراز همه دلش برای دموکراسی و ایران میسوزد.

پرده پنجم:من برخی از توهین ها را به مسیح علي نژاد نمیپذیرم.ما اگر به دموکراسی فکر میکنیم باید انتقاد سازنده کنیم نه توهین و ناسزا .این فرهنگ من و شما ی ایرانی سالیان سال است به یغما رفته و رو به نابودی است .امروز روز اخلاق گرایی است .امروز باید فرهنگ نوع دوستی را ترویج دهیم .امروز باید با گفتمان و با احترام همدیگر را نقد کنیم نه با فحاشی.اگر کار ایشان حرفه ایی نبوده است باید شهامت این را داشته باشد که مستقل است یا در اردوگاه اصلاح طلبان با هدف سیاسی دست به چنین کاری زده است.و موضوع دوم اینکه ما نمیتوانیم بگویییم چون اقای رضا پهلوی شاهزاده است نباید مصاحبه ایشان را قبول میکردند.در عرصه روزنامه نگاری حرفه ایی خبرنگار شخص برایش مهم نیست.بلکه تعهد ان شخص مهم است و ما نباید این را خط قرمز بدانیم و به فردی مصونیت بدهیم.همه افراد در هر جایگاهی ,باید به مردم پاسخگو باشند.خصوصا افرادی که امروز به عنوان فعال سیاسی خواستار یک حکومت سکولار و دموکرات برای اینده ایران هستند . من میگویم اخلاق یک روزنامه نگار مستقل این چنین نیست و باید مسیر خود را عوض کند نه فقط ایشان هر فرد دیگری که بخواهد مستقل عمل کند نه حزبی ,من اعتقاد به اخلاق ,انگیزه و ادب را رعایت کردن دارم.و توهین و فحاشی و سوء استفاده باید خط قرمز ماباشد نه مصاحبه با شخصیت های سیاسی , انقاد با تخریب متفاوت هست

پرده ششم:سوال اینجاست اگر خانم علي نژادخودش را روزنامه نگار مستقل میداند باید اخلاق را رعایت کند و بی طرفانه لیوان پر و خالی اب را ببیند.بایداز دوران پهلوی هم نقاط منفی را گفت و هم نقاط مثیت .حتی دوران اصلاحات ,هم نقاط مثبت داشت و هم منفی از گذشته باید عبرت اموخت و اینده پیشرو را ساخت.بارها مقالاتم که نقد اصلاح طلبان بوده است را برای انها ارسال نمودم اما هیچ کدام را چاپ و منعکس نکردند.این بداخلاقی است این خلاف دموکراسی هست .هنوز هم خودی و غیر خودی میکنند.به نظرم با انعطافی که شاهزاده رضا پهلوی نشان دادند باید تبریک گفت .ایشان مایل به سانسور خود نیستند .اما دوستان خانم علي نژاد هم از چنین انعطافی دارندو برخوردار هستند?ایا ایشان می پرسندکه فقط انسداد دوران محمد رضا شاه باعث این انقلاب شد?ایا ایشان از نقش حزب توده ,جبهه ملی , چپها ,مجاهدین,اکثریت ها و مذهبیون و روشنفکران ان زمان هم این سوالات را می پرسند?

خانم علي نژاد ایا شما با کسانی که جنبش سبز را به انحراف کشیدند مصاحبه میکنید?ایا شما با اقای کدیور که مردم جان عزیزشان را برای ازادی نثار میکردند و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر می دادند که ایشان در صدای امریکا برعکس کردند و گفتند مردم شعار دادند هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران مصاحبه میکنید و ان را به نقد می کشید?ایا از اقای مهاجرانی که لکه خاکستری در پرونده اقای خامنه ایی ندیده است پرسش کرده اید و نقدی نوشته اید?ایا تا بحال شده دوستان خودرا هم نقد کنید که با امکانات فراوان هنوز به دنبال دوران طلایی امام هستند?ایا با کسانی که هنوز بدلیل توهم قدرت با جمهوری اسلامی مصالحه میکنند و مبارزات مردم را منحرف میکنند مصاحبه میکنید?ایا از همین دوستان اصلاح طلب که برخی از انها در جنایات حکومت اسلامی شریک هستند مصاحبه میکنید?ایا از سایت جرس و کلمه پرسیده اید که چرا اینقدر خودی و غیر خودی میکنید?ایا دوستان شما هم حاظر به گفتگو با من و امثال من هستند?

در پایان میخواهم این نتیجه را بگیرم که مردم ایران امروز چشم انتظار یک حکومت سکولار و دموکرات و برقراری ازادی هستند بیایید همه در این زمینه کوشا باشیم و اب در اسیاب این حکومت نریزیم.هدف من از این مقاله این است که همه در هر لباسی که هستیم باید اخلاق سیاسی داشته باشیم و منافع مردم را با منافع شخصی و حزبی عوض نکنیم و در راه ازادی و دموکراسی کوشا باشیم


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

محمد زمانی

درود
خوشحال هستم که جوانانی مثل جواد موسوی خواستار یک حکومت سکولار و دموکرات هستند.به نظر من این مطالبات جوانان امروز میتواند اینده ایی خوب را تداعی نماید.چون به این نتیجه رسیده اند که تنها راه نجات ایران یک نظام قانونمند است.با مهر محمد زمانی

January 17, 2012 09:53:47 AM
---------------------------

جواد موسوی

اگر امروز از من و هم نسل هایم بپرسید که 22 سال داریم و همه متولد همین انقلاب می باشیم .اکثرا مخالف جمهوری اسلامی هستند ..و خواستار یک نظام سکولار و دموکرات میباشند.مردم امیدی به اصلاح این حکومت ندارند .و گزینه ها ی انتخاباتی برای مردم بین بد و بدتر بوده است.اگر در یک انتخابات ازاد همه گرو ه ها بتواند شرکت کنند مطمئن باشید نیروهای سکولار و ازادی خواه رای خواهند اورد .می خواستم نظر اقای زمانی را در این زمینه بدانم .با سپاس جواد موسوی

January 16, 2012 11:30:18 AM
---------------------------

جواد موسوی

سلام

می خواستم به این نکته اشاره نمایم که اساسا رعایت اخلاق و رفتار یک نفر در عرصه سیاسی و مطبوعاتی از عمل کردش پیداست .اما انچه که امروز در رسانه ها منتشر میشود و نقد درست صورت میگیرد .مردم هم می پذیرند. فکر می کنم این مقاله نقدی است بر عملکرد عرصه روزنامه نگاری و باید از چنین مقالاتی استقبال نمود.اما با احترام و نقد درست نه تخریب...جواد موسوی

January 15, 2012 11:29:04 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites