در چند روز گذشته شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد سابق ایران گزارش و شکایتنامه ای علیه آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرده است که طبق آن آقای خامنه ای بر اساس ماده هفتم اساسنامه رم متهم به جنایت علیه بشریت شده است. رضا پهلوی همچنین از این شورا درخواست کرده که این شکایت و گزارش را به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع کنند. برای بررسی این شکایت و چگونگی شکل گیری آن، فرنگیس محبی از یورونیوز فارسی گفتگویی با شاهزاده رضا پهلوی داشت و و ابتدا این سوال را مطرح کرد که این شکایت بر چه اساسی تنظیم شده است؟
رضا پهلوی: مبنای شکایت مطلبی بوده که مدتها روی آن کار شده توسط کارشناسان و حقوقدانان و فعالین حقوق بشر هم در ایران و هم در خارج جهت تهیه کردن سندی که بر مبنای آن جنایات علیه بشریت را در اصل مطرح میکند و این اتهامی که مسئولیت اصلی این جنایات را به شخص علی خامنه ای که نهایتا تصمیمگیر است در نظام جمهوری اسلامی و در واقع اکثریت ساختارهای سیاسی و شبه سیاسی و به هرحال دولتی و حکومتی و اطلاعاتی یا نظامی حتی قضائی تحت نظر ایشان است و نهایتا تمام تصمیمات را عملا به عهده می گیرند و از این طریق باید مشخص می کرد که یک نفر این وسط بالاخره جوابگو و پاسخگوی اینها باشدم به همین دلیل بود که شخص علی خامنه ای را ما مسئول می پنداریم و در نظر گرفتیم و بنابراین مبنای این شکایت همانطور که خود شما اشاره کردید بر اساس اساسنامه رم تحویل داده میشود به شورای امنیت سازمان ملل به منظور اینکه این مدارک و اسنادی که در اصل نشان دهنده این نوع جنایتها در طول سالها بوده، برای رسیدگی تحویل دادگاه کیفری بین المللی داده بشود.
یورونیوز فارسی: این اتهام سنگینی است که برای اثبات آن به مدارک و شواهد بسیار محکمی نیاز است. آیا شما به غیر از گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مدارک و شواهد دیگری ضمیمه شکایتتان کردید که به اثبات این اتهام کمکی بکند؟
رضا پهلوی: با متخصصینی تا به حال صحبت شده که نه تنها خودشان مشاورین حقوقی و سیاسی دولتهای مختلفی هستند، بلکه مبانی که در این گزارش آمده و خیلی شواهد دیگری که به تدریج در این مدت اضافه خواهد شد به این سند، بیش از حداقل کافی برای اینکه سندیت بدهد برای لزوم رسیدگی به یک پرونده جنایی به نظر من کاملا درآن مستتر است.
البته دقت کنید. متأسفانه از یک سو دادگاه کیفری بین المللی، نقض حقوق بشر یا این نوع مسائل در ایران از سال 1999 به بعد را می تواند رسیدگی کند. مسأله البته خیلی عقب تر بر می گردد اما این دادگاه الزاما نمی تواند به خیلی از مواردی که قبل از آن تاریخ اتفاق افتاده، رسیدگی کند اما به هرحال با توجه به اینکه چه در ارتباط با اقلیت های مذهبی چه در ارتباط با اقوام ایران چه در ارتباط با بطور کلی نقض حقوق بشر فعالین سیاسی زندانیان سیاسی اعدام ها شکنجه ها تا شرایطی که منجر میشود به یک جنایت علیه بشریت که فقط محدود به خشونت ها و یا اعدام ها و اینجور مسائل نمی شود. شما حتی اگر امروز وضعیتی را در کشور ایجاد بکنید که یک کسی به علت تفکر سیاسی اش یا جنسیت اش یا اعتقادات مذهبی اش یا فکری اش فرصت مساوی و یا حتی فرصت شرکت برای اینکه زندگی بهتری داشته باشد، اشتغالی داشته باشد، دنبال کاری باشد، این فرصت ها را بگیرید این هم یک نوع نقض حقوق بشر و جنایتی علیه آن حقوق می شود بنابراین کسی که وضعیت ایران را در این 33 سال دنبال کرده باشد کاملا می داند که انواع و اقسام این اتفاقات متأسفانه در ایران اتفاق افتاده است و بنابراین در حد کافی مدرک و دلیل و سند و توضیحاتی هست نه تنها در این پرونده بلکه خیلی مسائل دیگری که می تواند برای تعقیب آقای خامنه ای توسط دادگاه کیفری بین المللی ضمیمه این شکایت بشود.
*یورونیوز فارسی: انتظار شما از شورای امنیت چه هست؟ اگر اتهام جنایت علیه بشریت را طبق اساسنامه رم وارد بدانند چه اقدامی می توانند انجام دهند؟ *
همان مراجعه دادن این پرونده به دادگاه کیفری بین المللی است، به علت اینکه چون همین اساسنامه رم مشخصا توسط مجلس ایران تصویب نشده است شاکی نمی تواند مستقیما به خود دادگاه کیفری بین المللی مراجعه کند. از این جهت پروتکلش این است که این از طریق شورای امنیت سازمان ملل رسیدگی شود. نمونه اش، اتفاقی است که در ساحل عاج افتاد در رابطه با رئیس جمهور اسبقش، آقای لورن باگبو که به همین طریق و از طریق همین پروسه، پرونده او به دادگاه کیفری بین المللی مراجعه داده شد و نهایتا این شخص محکوم شد. به هرحال پروتکلش در حال حاضر این است.
بنابراین وظیفه یا مسئولیتی که شورای امنیت سازمان ملل در این مورد بخصوص دارد، دقیقا رسیدگی به این نوع شکایت هاست در صورتی که اعضایش توافق بکنند و از این برنامه پشتیبانی کنند که طبیعی است که انتظار من نه تنها از خود شورای امنیت سازمان ملل دقیقا رسیدگی به همین وظیفه و مسئولیتی است که قطعا در این مورد دارند، بلکه تمام پشتیبانی های لازمی که از یک سو هم میهنان ما می توانند به عناوین مختلف انجام بدهند برای رسیدگی به این شکایت با فشارهای مختلف آوردن بر دولت ها، احزاب سیاسی، نهادهای به هرحال چه دولتی چه در بخش جوامع مدنی این کشورها و همینطور شهروندان جهان که در این مورد می توانند پشتیبانی خودشان را از این حق پایمال شده مردم ایران نشان بدهند و از دولت های خودشان بخواهند که در این مورد، این رسیدگی حتما انجام شود.
یورونیوز فارسی: البته همانطور که خودتان می دانید محکومیت رئیس جمهوری سابق ساحل عاج به خاطر نسل کشی بود. فکر می کنید که یک چنین اتهامی را بشود علیه آقای خامنه ای ثابت کرد؟
رضا پهلوی: نقض حقوق بشر همانطور که گفتم فقط در مورد یک عمل خاص نیست. وقتی که شما حکومتی دارید که در طول 33 سال انواع و اقسام جنایت ها را علیه مردم ایران انجام داده مواردش بیش از حد چیزهایی است که در مورد ساحل عاج شما می گویید. نسل کشی، بوسنی را می شود گفت، خیلی کشورهای دیگه را هم می شود گفت. در مورد ایران انواع و اقسام جنایت ها علیه بشریت صورت گرفته است که به نظر من مردم ایران کاملا در این موارد آگاه هستند و جهانیان روز به روز بیشتر دارند آگاه می شوند. مسأله اصلی دادن تمام داده ها است و اقدامات حقوقی، قانونی و یا سیاسی است که در این رابطه کمکی خواهد بود به مردم ایران که دستشان برای رسیدگی به این نقض حقوقشان به یک جایی بند باشد. جایی که جامعه بین المللی می تواند یک نقشی داشته باشد. این یک مورد خاصش است که می توانند به هرحال نشان دهند که در تمام این ادعاهای به اصطلاح طرفداری از آزادی و حقوق انسان های جهان، آیا واقعا این را باور دارند و اگر دارند این یک موردی است که می توانند به این طریق نشان بدهند و ثابت کنند.
یورنیوز فارسی: کاملا روشن است که ملاحظات سیاسی و اقتصادی و روابط دیپلماتیک میان ایران و کشورهای عضو شورای امنیت به ویژه اعضای دائمی آن تأثیر اصلی را بر تصمیم های شورا دارد. با در نظر گرفتن روابط روسیه و چین با جمهوری اسلامی، آیا شما این امکان را می بینید که شورای امنیت بتواند در ارتباط با شکایت شما اقدامی جدی علیه اقای خامنه ای را سامان دهد؟
رضا پهلوی: اگر شما از من انتظار دارید که حدس بزنم دولت چین یا روسیه این مسأله را وتو خواهند کرد یا نخواهند کرد، با هم باید در انتظار نتیجه اش باشیم. مهم این است که کشورهای جهان منجمله روسیه و چین باید در نظر بگیرند که در دراز مدت، برخورد امروزیشان با مسائلی که برای هشتاد میلیون ایرانی مطرح است و نه فقط ایران، در کل منطقه انعکاس خواهد داشت و انعکاس آن در روابط درازمدت شان با این کشورها چه خواهد بود. آیا مسأله آنی یک سری منافع فرض بفرمایید انرژی یا اقتصادی است که موجب این می شود نخواهند قدم اساسی را در این مورد بردارند؟ به هر حال روزی باید پاسخگوی این مسأله باشند. بار مسئولیت اخلاقی و وجدانی اش را به گردن همان مسئولان و تصمیمگیران می اندازند. واقعیت این است که جهان امروز جهانی است که در جهت احقاق حقوق ملت ها پیش می رود. از بهار عرب شما نمونه بیارید تا تمام نهضت های مختلفی که در سرتاسر جهان بوده نه تنها در رابطه با حقوق بشر بلکه بطور کلی آزادی و دموکراسی و مشارکت ملت ها در امر حکومت هایشان و برخورد امروزی در قرن بیست و یکم و در یک جهان فرای جهان دوقطبی دوران جنگ سرد نشان دهنده این است که دیگر کشورها و ملت هایشان زیر بار این تحقیر و فشار یا زور این حکومت های استبدادی نخواهند رفت. حالا در این برخورد آیا بعضی کشورها یا دولت ها پاسخ مثبت خواهند داد یا خیر، خواهیم دید. بالاخره این یک مورد مشخصی است. به هرحال راه دیگری را من سراغ ندارم که لااقل بتوانیم در حدی که حقوق مردم ایران این وسط حفظ بشود اقدامات لازم را از جانب خودمان و مردم ایران انجام بدهیم. کارهایی که باید انجام بدهیم ولی انتظار و توقع داریم که جهان آزاد به خصوص کشورهای دموکراتیک، لااقل پاسخگوی این مسأله باشند. علامت سئوالی که مطرح می کنید برای همه مطرح است که بالاخره جواب روسیه و چین چه خواهد بود در این مورد باید دید.
یورنیوز فارسی: در گذشته شورای امنیت در مورد چند کشور از جمله صربستان و افغانستان و اخیرا لیبی به ائتلاف های غربی اجازه دخالت نظامی داد. آیا اگر در مورد ایران هم شورای امنیت چنین تصمیمی بگیرد شما از آن حمایت خواهید کرد؟
رضا پهلوی: ابدا. من مخالف کامل هرنوع برخورد نظامی به هر دلیل و شکلی در ارتباط با کشورم هستم. اولا چون باور دارم که نتیجه بسیار منفی خواهد داد. دوما لزومی به این کار برای تغییر اساسی در مملکت نیست. منتها سئوال اصلی در اینجا است که آیا دنیا به این نتیجه رسیده است که جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام ورشکسته سرکوبگر باید برای همیشه از بین برود آنهم البته به دست مردم ایران یا تمام این فشارهای اقتصادی از طریق تحریم برای کشیدن جمهوری اسلامی مجددا به میز مذاکرات در ارتباط با فرضا پرونده هسته ای اش است. این سئوال کلیدی است که باید جهان بالاخره تصمیم نهایی اش را بگیرد. ما مردم ایران می دانیم تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی در کشور ما سر کار باشد به هیچ کدام از اهداف و خواسته هایمان نخواهیم رسید و چه دنیا بخواهد و چه نخواهد ما این کار را خواهیم کرد، منتها سئوال این است که آیا جهان در اینجا جواب مردم ایران را خواهد داد یا بالای سر مردم ایران بخواهد باز معامله ای با این نظام ورشکسته انجام بدهد. ولی مردم ایران امروز ملاحظه خواهند کرد و در ذهنشان خواهد بود که در این شرایط حساس کدام کشورها و کدام ملت ها و کدام جنبش ها بوده که دستشان را گرفته اند و کدام ها بوده اند که به آنها پشت کردند. به هر حال فقط جهان می تواند هزینه این تغییر را کمتر کند با اجتناب از سناریوهای بسیار خشن تر و سنگین تر و پرهزینه تر تا این که بیایند یک بار برای همیشه هم خودشان را خلاص بکنند هم کشور ما خلاص بشود از این حکومت به نفع خودمان و به نفع منطقه و به نفع جهان است. منتها از طریق سناریویی که فقط برمی گردد به این که مردم ایران این وسط تعیین سرنوشت بکنند و اینجاست که من بارها گفتم تا زمانی که یک اهرم فشار بر روی نظام جمهوری اسلامی از داخل خود ایران به این سیستم نیاید هیچ اتفاق عجیب و غریبی نخواهد افتاد تا این که به مفهوم این که فرض کنیم فقط از طریق تحریم های اقتصادی میتوان نظام را تضعیف کرد که البته شده منتها هنوز هم که هنوز است بهایش را مردم ایران خواهند پرداخت و رژیم هم هنوز که هنوز است حتی اگر لغزنده شده باشد کاملا فروپاشی نمی شود.
یورنیوز فارسی: با توجه به صحبت هایی که الآن کردید و مخالفت شدیدتان با اقدام نظامی علیه ایران ابراز داشتید و همینطور در گذشته هم مخالفت خودتان رو با تحریمهای شدید علیه ایران ابراز داشتید چه اقدام دیگری برای شورای امنیت میتواند وجود داشته باشد که علیه آقای خامنه ای و دیگر سران جهموری اسلامی که به هر حال متهم به ارتکاب این جنایات هستند انجام دهند؟
رضا پهلوی: شما می توانید تحریم ها را به شکل تحریم های دیپلماتیک کنید، تحریم های مالی کنید، حساب این عوامل سر کار را در سطح بین المللی بلوکه کرده و به اصطلاح فریز کنید. از تمام سران رژیم بگیرید از بعضی از حساب هایی که مربوط می شود به خود دستگاه های این حکومت چه اطلاعاتی چه انتظامی و این یک راه فشار بیشتر آوردن بر خود مسئولین است بدون آنکه الزاما فشارش روی مردم ایران بیاید به عنوان اینکه از نظر اقتصادی یک فشارهای کمرشکنی به وجود بیاید. این سیاست می تواند یک سیاست انفجاری را باعث بشود. من معتقد نیستم که یک سناریوی انفجاری در جهت ایجاد یک ثبات نتیجه بخش باشد . یک وضعیت آنارشی را فقط می تواند به وجود بیاورد کمااینکه در حال حاضر وضعیت بحرانی اقتصاد ایران را همه شاهدش هستیم. در صورتی که ما می توانیم از نظر یک فروپاشی درونی خود سیستم بدون این که مملکت به حد انفجار برسد از طریق اهرم های فشار روی خود حکومت یعنی فریز کردن حساب هایشان، ممنوع کردن جابجایی سرانشان در جهان و این نوع اقداماتی که همچنان در ید و توان دولت ها و حکومت های بین المللی می تواند باشد. منتها من گفتم این تنها کافی نیست که اهرم فشار بیرونی بر جمهوری اسلامی باشد، یک اهرم فشار درونی هم باید به وجود آورد و این تنها می تواند حمایت مستقیم باشد از نیروهای فعال هم درون کشور که علیه نظام در رابطه با یک نافرمانی مدنی به دور از خشونت دارند فعالیت می کنند و در واقع جهان باید یک دیالوگ مستقیم با این نیروها به وجود بیاورد، چیزی که در این 33 سال تا امروز پدیدار نشده است. راهش وجود دارد اما اراده اش تا بحال نبوده است. بخشی از کار البته به گردن اپوزیسیون دموکراتیک ایران است صد البته، ولی در مقابل انتظار این را داریم که جهانیان نیز در این مورد نقش خودشان را ایفا بکنند چرا که تمام سناریوهایی که به تغییر دور از خشونت که در سطح جهانی اتفاق افتاد بر اساس جنبش های نافرمانی مدنی زمانی میسر شد که یک پشتیبانی اساسی از جهان آزاد پشت سر خودشان داشتند. باز هم می گویم من در جستجوی راهکاری هستم که با کمترین هزینه ممکن برای کشورمان یک نتیجه کاملا مقبولی را بتوانیم به دست بیاوریم.
یورنیوز فارسی: در ادامه این تلاشتان چه کارهای دیگری را در نظر دارید که انجام دهید؟
رضا پهلوی: شما در نظر بگیرید که دادگاه کیفری بین المللی از زمان تأسیس اش به بعد می تواند به هر نوع نقضی رسیدگی کند. اما پرونده هایی که در ارتباط با نقض حقوق بشردر ایران است به اندازه کافی مطلب و مدرک و سند وجود دارد که بتواند از لحاظ قانونی این پرونده را یک پرونده به اندازه کافی سنگین و پر باری برای در نظر گرفتن این دادگاه کیفری بین المللی کند. حالا چنانچه شورای امنیت سازمان ملل این پرونده را به دادگاه مراجعه دهد باید تصمیم بگیرد که آیا به اندازه کافی مطلب در آن است که باید به این پرونده رسیدگی کند یا خیر. من با تمام مسئولین حقوقی و به اصطلاح کارشناسان مسائلی از این قبیل که صحبت کردیم به عناوین مختلف اشاره کردند که خیلی بیش از حداقل نیاز برای این که به چنین پرونده رسیدگی بشود در مورد این مسئله وجود دارد.
حالا که با شما صحبت می کنم قطعا بدانید که همینطور در حال تکمیل شدن بیشتر و بیشتر این پرونده می تواند باشد و خواهد بود و در اینجاست که دقیقا به شما می گویم، تمام ساختارهای غیر انتفاعی به اصطلاح جامعه مدنی ایران که در ارتباط با مسائل مربوط به نقض حقوق بشر در ایران سال ها است که تلاش کرده و مدرک جمع کردند می توانند در تکمیل این پرونده کمک باشند، یاری بدهند به حقوقدان هایی که در این راه پیشقدم شدند و همینطور نهادهای غیرایرانی که در طول این سالها آنها نیز به سهم خودشان روی پرونده های نقض حقوق بشر انواع و اقسام مدارک و اسناد را داشتند، از سازمان عفو بین المللی بگیرید تا سایر سازمان های حقوق بشری.
یورونیوز فارسی: آیا کوششی کردید بلکه بتوانید حمایت این نهادها را هم ضمیمه شکایت خودتان کنید؟
رضا پهلوی: خوب، آن فعالیت هایی است و امیدوارم با کمک هم میهنانی که در این مورد بخصوص علاقمند هستند که کمکی باشند صورت گیرد. تمام این ارتباطات و به اصطلاح «موبیلیزیشن» یا بسیج انواع و اقسام نیروهای داوطلب برای رسیدگی به این اقدام خاص کاملا به جا و به هرحال کمکی خواهد بود. منتهی هدف اصلی ما به عنوان مبارزین، برای رسیدن به آزادی و دمکراسی رسیدن به شرایطی است که در کشورمان بتوانیم انتخابات آزاد برگزار کنیم اما دلیلی که من تصمیم گرفتم این اقدام را انجام بدهم به این خاطر بود که جهان فقط به پرونده هسته ای ایران نگاه می کند. در صورتی که برای ما مردم ایران آنچه که بحث اصلی است نقض حقوق بشر و نبودن آزادی است.
یورونیوز فارسی: آخرین سئوالی که از شما میکنم مربوط می شود به فعالیتهای شما که اخیرا شدت پیدا کرده است. بسیاری نام شما را با نظام پادشاهی متصل و یکی می دانند. جدا از اینکه انتخاب مردم در آینده چه باشد و همینطور سوابق خانوادگی خودتان، نظر شخصی شما در این مورد که در جهان امروز چه نوع نظامی مناسب تر برای ایران است چیست؟ نظام پادشاهی یا جمهوری؟
رضا پهلوی: من امروز وارد بحث شکل نظام نمی شوم چون موضوع نیست. موضوع اصلی ما محتوای نظام است. ولی من به شما می توانم به صورت خیلی راسخ و محکم و پوست کنده بگویم. من دو هدف اساسی و رسالت سیاسی برای خودم قائلم به عنوان یک فرد ایرانی بیشتر ادعا نمی کنم. یک، رسیدن به حاکمیت صندوق رای است و دوم، حفظ حاکمیت صندوق رای. والسلام. حالا شکل نظام چه باشد و محتوایش چه باشد، آن تصمیم و اراده مردم ایران است و تا آن روزی که آن مردم نتوانند این تصمیم را بگیرند، در آن فضایی نیستند که بتوانند به این آزادی برای این تعیین سرنوشت دست پیدا کنند، در این مرحله تنها فوکوس من، تنها توجه من، فقط به این مسئله است. وارد بحث های فلسفی و وارد بحثهای شکل ساختاری نمی شوم.
من از اصل و پایه شروع می کنم که ما باید دارای این حق باشیم و انتخاب، در یک تمرین دمکراتیک با مردم خواهد بود. هر چه اکثریت مردم تصمیم گرفتند در غالب یک حکومت دمکراتیک به آن خواهیم رسید. بنابراین مسأله این نیست که من از چه خوشم می آید و از لحاظ سلیقه ای چه نظری دارم. به عنوان ایرانی سلیقه های مختلفی داریم و از دیدگاههای مختلف ایدئولوژیک و سلیقه ای با قضیه برخورد می کنیم اما باید این سئوال را از خودمان قبل از هرچیزی بپرسیم تا آن روزی که ما فرصت این انتخاب آزاد را نداشته باشیم این بحث ها آیا بحث های اولیه است یا بحث های ثانوی؟. تا آن فضا را ایجاد نکنیم چه چپ باشیم چه راست باشیم چه مشروطه خواه باشیم چه جمهموری خواه باشیم، آیا می توانیم به آن حق رأی خود دست پیدا کنیم . اگر به عنوان افراد دموکرات باور داریم و اعتقاد داریم به حاکمیت صندوق رأی، آیا این صندوق رآی الان در ایران است که ما می خواهیم سر آن اختلاف نظرهایمان را به رأی بگذاریم؟ پس اولویت در کجاست؟ یک خط قرمز هم بیشتر نیست. یک حکومتی مذهبی که جلوی این حقوق مردم ایران را گرفته و در مقابلش تمام کسانی که در مخالفت این نظام در جستجوی یک نظام دموکراتیک سکولار هستند و اصل این که نهایتا چه چیزی باید بالاترین منبع تصمیمگیری و حاکمیت باشد و آن هم باید رأی مردم باشد. اگر بخواهیم واقعا به حکومت مردم بر مردم برسیم یا جمهوریت به معنای اصلی کلمه، شکلش را مردم تعیین خواهند کرد.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
وجدانی
همبستگی یعنی این!!!
نخست لازم و بلکه واجب میدانم مراتب قدردانی و تشکر خویش را از محبتهای هم میهنان عزیز و بویژه جناب ایرانی محترم ابراز بدارم و ضمنآ عرض کنم: چنانچه شما خوشی و یا لذتی در نوشته و کامنت من می یابید دلیلش همانا مطالب، نوشته ها و بیانات خود شماست. بدون اغراق باید اعتراف کنم که شیرینی قلم و شیوایی نوشته هایتان بویژه هروقت از ایران میگویید آنچنان است که آرزو میکنم مثل شما بنویسم. امیدوارم روزی به این آرزویم برسم!
شاهزاده رضا پهلوی همیشه با ویژگی های نمونه و بارز خویش و بدور از هر گونه ظاهرسازی و خودمحوری خواهان این بوده و هست تا تمامی ایرانیان و آنانی که امکان و توان آنرا دارند در اقدامات و فعالیتهایی که در جهت رهایی و نجات ایران و ایرانی هستند، سهیم شده و در حد توان خود راهگشا باشند. او در خصوص اتهام وارده به آقای خامنه ای میگوید:»»... انتظار من نه تنها از خود شورای امنیت سازمان ملل دقیقا رسیدگی به همین وظیفه و مسئولیتی است که قطعا در این مورد دارند، بلکه تمام پشتیبانی های لازمی که از یک سو هم میهنان ما می توانند به عناوین مختلف انجام بدهند برای رسیدگی به این شکایت با فشارهای مختلف آوردن بر دولت ها، احزاب سیاسی، نهادهای به هرحال چه دولتی چه در بخش جوامع مدنی این کشورها و همینطور شهروندان جهان که در این مورد می توانند پشتیبانی خودشان را از این حق پایمال شده مردم ایران نشان بدهند و از دولت های خودشان بخواهند که در این مورد، این رسیدگی حتما انجام شود...««
گویا بدنبال اینگونه فراخانها و دعوتهایی از نوع فوق الذکر بود که باعث شد تا سامانه ها و سایتهایی همانند "تلاش"، "ایران امروز" ... و بالاخره "گویا نیوز" معنی و مفهوم گفته ها و امداد طلبی های شاهزاده رضا پهلوی را بهتر و دقیقتر از دیگران دریافت نموده و آنچنان بموقع دست به اقدام بزنند و در جهت حمایت و پشتیبانی از شاهزاده بپا خیزند که برای بقیه از این بابت الگو و نمونه گردند. سایتهای یاد شده لابد برای حمایت از شاهزاده رضا پهلوی و نیز تشویق وی در میدان مبارزه با رژیم اسلامی و در رأس آن آیت الله خامنه ای همزمان مصاحبه ای (1) را که به ادعای مصاحبه کننده با زنده یاد داریوش همایون آن هم در سال ۲۰۰۴ (حدود شش سال قبل از درگذشت رایزن فقید حزب مشروطه ایران) ترتیب داده است منتشر نموده و گویا همگی، تصادفآ، از میان آن همه مطالب مهم و اساسی از گفتگو انگشت درست بر فراز و گفتۀ خاصی از مصاحبه گذاشته اند و خلاصه و لپ مطلب شمرده اند که حمایت از شاهزاده را صد چندان میکند. (عجب حسن تصادفی!). این انتخاب اصلح و اساسی سایتهای یاد شده و درج آن در صدر مصاحبه بقرار زیر است:
»» همایون ــ... آنچه که پشیمانم از آن، این است که ضعف بنیادی و پوسیدگی درونی نظامی را که در آخرین روزها و سالهایش به آن پیوستم، یعنی به درونش راه یافتم را نفهمیدم و احساس نکردم. و فرصتهای بسیاری را از دست دادم. شاید پشیمانی دیگرم اینجاست که وقتی رفتم به درون دستگاه قدرت به مقدار زیادی شیفته قدرت و ظواهرش شدم و غافل ماندم از کاری که با قدرت میشد کرد. و آن رساندن پیامی بود که لازم بود و من میتوانستم بکنم در درون دستگاه. مقداری غافل شدم...««
پر واضح است اولین سوالی که به نظر میرسد این است: چرا این مصاحبه ای که حدود شش سال قبل از در گذشت شادروان داریوش همایون با وی شده است اکنون و در این شرایط حساس و بویژه همزمان با اولین سالگرد وفات آن بزرگوار فاش شده و منتشر میگردد؟ آیا تصور اینکه ممکن است چنین مصاحبه ای اصلآ هرگز انجام نشده و یا اگر هم شده آن زنده یاد راضی به انتشار آن نبوده است، خارج از ذهن می باشد؟ بهر حال هر گونه مسئولیت در این باره بعهدۀ ناشرین اینگونه مصاحبه هاست. این مصاحبه نتها شاه فقید را بلکه شخصیت خود داریوش همایون را نیز زیر سوال می برد و او را آدمی ثابت قدم و مصمم نشان نمی دهد.
از حمایتهای نمونه و جالب دیگری که در خصوص اقدام شاهزاده شده است حمایت عبرت انگیز خانم حقوقدان و اولین قاضی زن در ایران یعنی سرکار خانم شیرین عبادی است. این بانو که گویا بار سنگین وظیفه و علی الخصوص احساس قدر شناسی و ابراز مراتب سپاس خویش نسبت به نظامی که او را ۳۳ سال پیش علیرغم زن بودن به درجۀ قضاوت رسانده بود بر وجدانش فشار می آورد، امروز جهت بر طرف کردن این فشار و نیز انجام وظیفه در صدد حمایت و خصوصآ مشاورت حقوقی برای فرزند همان شاهی که در عهد او بر کرسی قضاوت نشسته بود بر آمده و اعلام میدارد:
»»...شهروندان عادی حق ندارند چنین درخواستی (شکایت از خامنه ای) را مطرح کنند. این نوع کارها جنبهی حقوقی ندارد. یعنی از نظر حقوقی، همانطوری که توضیح دادم، به بنبست میرسد، نمیتوان پرونده جمهوری اسلامی را به دادگاه لاهه فرستاد..««
آن وقت اگر خانم الاهه بقراط انتقادی به بعضی از این به اصطلاح سرآمدان وادی سیاست و صاحبان قلم داشته باشد طولی نخواه کشید که اتهام توهین به روشنفکران و تحریف تاریخ به ایشان نسبت داده شود و طرفداری از شاهزاده رضا پهلوی معنی ضد همبستگی به خود بگیرد و ایجاد موانع و تشکیک در اقدامات و فعالیهای این فرزند راستین ایران زمین عین همبستگی به حساب در آید. من نمیدانم چرا ایران با این همه همبستگی آزاد نمیشود؟!
در خاتمه فرا رسیدن اولین سالگرد فقدان شادروان داریوش همایون آن رایزن فقید حزب مشروطه ایران را در وحلۀ اول به بازماندگان بزرگوار آن زنده یاد و سپس برای یاران و یکایک اعضاء و هواداران حزب او تسلیت عرض نموده و تحقق آمال و آرزوهای بزرگ وی را خواهان و خواستارم.
۱ـ سه سامانۀ نامبرده:
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/think/more/34793/
http://talash-online.com/didgha/matn_1399_0.html
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/01/134994.php
January 27, 2012 06:20:38 PM
---------------------------
|