حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
این هم شد انتخابات

March 03, 2012

شنبه 13 اسفند 2570 = March 3, 2012

فیروز نجومی
 

همانگونه که پیش بینی میشد، رسانه های رژیم دین، انتخابات مجلس نهم را در تاریخ بی "نظیر" خواندند. که گویا دقیقا همانگونه برپا گردیده است که حضرت ولایت در آخرین خطبه های انتخاباتی خود(8 اسفند) پیش بینی کرده بود: با شکوه و دشمن شکن و همچون یک سیلی سخت و محکم در چهره ی "استکبار غرب. "

خبرگزاری فارس، گزارش میدهد که سید صولت مرتضوی رئیس ستاد انتخابات کشور اظهار داشته است که گزارشهای رسیده از سراسر کشور حاکی از آن است که "شرکت مردم چشمگیر، زائد الوصف و دشمن شکن است و به فضل الهی ارزیابی ما این است که انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در مقام مقایسه با انتخابات مجالس گذشته تا به الان کم نظیر ارزیابی می‌شود(خبرگزاری فارس)."

جهان نیوز نیز از عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان نقل میکند " میزان مشارکت مردم در انتخابات نسبت به مجلس هشتم 8 الی 9 درصد بیشتر شده است(جهان نیوز).".

ارگانهای مطبوعاتی و رسانه ای رژیم به نقل از سخنگویان ولایت، به اتفاق در توصیف انتخابات از "سیلی سختی که بگوش " استکبار " خورده است و از دندانهای در هم شکسته ی استکبار خبر میدهند. چنین عظیم و با شکوه بر گزار شده است انتخابات مجلس نهم، سراسر استثنایی و تاریخ ساز. اگر گزارشهای رسانه های نظام را از میزان مشارکت مردم، مبنای قضاوت قرار بدهیم به جرات میتوان گفت که این انتخابات همانگونه برگزار گردیده است که حضرت ولایت دیر زمانی بوده است که در اندیشه اش پرورده بوده است، انتخاباتی که در باره چگونگی برگزاری آن، سالم بودن و امن بودن و آرام بودن و بیش از همه با شکوه بودنش، وی تنها کسی بوده است که سخن رانده است و بعنوان رهنمود های انتخاباتی بر سر منبر ها و در خطبه خوانی های جماعت جمعه، در رسانه های اینترنتی و مطبوعات در سراسر ایران بیش از یکسال است در بوق و کرنای رژیم دایم کوبیده شده است. یعنی که خداوند خامنه ای معرکه انتخابات را از اردیبهشت ماه سال جاری با نصب دوباره ی وزیر اطلاعات که به فرمان ریاست جمهوری عزل گردیده بود، آغاز نمود. تمام تحلیلگران خارجی و داخلی، عزل و نصب مجدد وزیر اطلاعات حجت الاسلام حیدر مصلحی را به انتخابات مجلس در اسفند ماه، انتخاباتی که شاهد وقوع آن هستیم، نسبت دادند. ظاهرا رقابتهای انتخاباتی در پس پرده آغاز گردیده که خود را بشکل تشنج و تنش در رابطه ی بین ولایت و ریاست بیان میکرد. چه گرم و سرد شدن رابطه ولایت و جمهوریت را زرگر ی و یا جدی بدانیم، آغاز معرکه ی انتخابات در اردیبهشت یک هدف را جستجو میکرده است: سیلی سخت و محکم به چهره ی استکبار غرب. به بیان دیگر آرمان انتخابات در حکومت اسلامی انتقام ستانی ست، نه به حاکمیت رساندن اراده ی مردمی.

البته که پس از آن، دستگاه انتخاباتی نظام بکار افتاد که به منویات خداوند خامنه ای جامه ی عمل بپوشانند. هیئت های نظارتی و اجرایی وزارت کشور و شورای نگهبان، به بازرسی و بررسی متقاضیان شرکت در انتخابات و گذراند آنان از صافی های مختلف تفتیش عقاید پرداخته و پس از سنجش درجه التزام به ولایت فقیه، پروانه ی صلاحیت صادر نموده و رسما به مدت یک هفته به کاندید ها مهلت داده شد که به رقابت های انتخاباتی شرکت نموده تا نظر و اعتماد مردم را بخود جلب نموده و با رای آنها به مجلس راه یابند. چه زمان دراز و بلندی برای شناخت و سنگین و سبک کردن نمایندگان. چه فرقی میکند که مردم به چه کسی رای میدهند. بعید بنظر میر حتی درصد کوچکی از مردم نام نمایندگانی که به آنها رای میدهند، میدانند. مردم مجبور نیستند که کاندید های که میخواهند بر گزینند شناسایی کنند، تدبیر و توانایی و شجاعت و صداقت آنها را مورد سنجش قرار دهند، ماموران ولایت فقیه "صالح " بودن آنها را تایید کرده اند.

اگر انتخابات مجلس بر طبق توصیف سخنگویان و رسانه های رژیم با شکوه ترین و حساس ترین انتخابات در تاریخ حکومت اسلامی بشمار آید، باید آنرا انتخاباتی دانست که خداوند خامنه ای خود طراحی و رهبری آنرا بدست داشته است. او همچون پدری دلسوز این انتخابات را در دامن خود پرورش داده است. حتی در روزهای آخر طبق گزارش رسانه ها، بر حسب معمول، در دیدار با "اقشار پر شور جمعیت " بار دیگر مردم را هدایت نمود که این انتخابات، انتخابات دیگری ست. از حساسیت خاصی بر خور دار است. که رای مردم، "سیلی سختی " ست بر صورت دشمن. توصیه و ترغیب بسیار که "حضور " در انتخابات از همه چیز مهمتر است. چه اگر بر گوش دشمن سیلی سخت و محکم نزنیم، دشمن را فرا خوانده ایم که بر چهره ی ما سیلی بزند. چنانکه گویی که خود او، و دستگاه ولایت است که بیش از هر کس دیگر به رای مردم نیازمند است. خداوند خامنه ای یکسال است که بر شکوهمندی انتخابات تاکید ورزیده است، چرا که تنها در آن صورت است که میتواند نشان دهد که جنبش اعتراضی سال 88 تهی از اصالت و پرداخته ی دشمن بود و بهر حال واقعه ای کوچک که گذشت. که ولایت همچنان در وحدت کامل است با ملت. مبادا دشمن نظام ولایت را بیگانه با مردم و ناراضی و نا خشنود و در نتیجه خوار و ضعیف بشمار آورد. چه انگیزه ای برای شرکت در انتخابات بهتر از این که سیلی سخت و محکمی بر رخسار دشمن بکوبی.

بعبارت دیگر، حضرت ولایت، انتخابات را مبدل میسازد به یک عرصه ی جنگ و درگیری با دشمن. رای دادن را هم یک وظیفه ملی و اخلاقی تعریف میکند. که با رای خود، دشمن را که برای دلسردی مردم از نظام ولایت پیوسته کوشیده است، باید مایوس و نا امید بسازیم. مباد که با عدم حضور در انتخابات، دشمن دچار شبهه شود که گسستی هست و اختلافی در درون نظام. آنگاه ممکن است که دچار حرص و طمع شود و فکر دست اندازی به سر زمین ما به سر ش افتد. هم چنانکه مصطفی رضا حسینی در گفتگو با فرا رو وظیفه ی رای دادن را چنان سنگین میکند که امتناع از رای دادن را معادل بر انگیختن دشمن به "جنگ افروزی، قرار میدهد. وی اظهار میدارد که::

"حضور چشمگیر در انتخابات دشمن را از جنگ افروزی علیه ایران ناامید خواهد کرد." وی در ادامه سخنانش ادامه میدهد که:

«"دشمن اگر ببیند که مردم در انتخابات مجلس نهم مشارکت نخواهند کرد، آن موقع به بهانه دفاع از آزادی خواهان و همانند بازی هایی که برای افغانستان و عراق درآورد، هوس کشورگشایی و جنگ افروزی خواهد کرد. اما اگر یک حضور چشمگیر و دشمن شکن پرشوری داشته باشیم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، طبیعی است که دشمن به هیچ وجه به مخیله اش نخواهد گنجید که به مرزهای ما دست درازی کند یا بخواهد در امور داخلی کشور ما دخل و تصرفی داشته باشد."

این سخنان تکرار رهنمودهای حضرت ولایت است که تکرار میشود. که حربه ی انتخابات کاری ترین حربه در مصاف با دشمن است، با استکبار غرب است که با اسلام به دشمنی پرداخته است. بزبانی دیگر ولایت مباشران و کارگزاران او در یک سالی که گذشت از ملت خواسته اند که به دردهای خود توجهی نکنند، درد نگرانی و اضطراب جنگ، درد تحریمات، درد گرانی، درد فقر و بیکاری، درد خواری، درد حقارت را همه انکار کنند. آری انتخابات مجلس نهم، فرصتی بود که حضرت ولایت، آموزگار بزرگ، تا دقایق آخر به ترویج و تبلیغ ظاهرسازی بپردازد و انکار واقعیت. چه تصاویر شاداب و سر حال و پر نشاطی از مردمی که در انتخابات شرکت کرده بودند در رسانه های اینترنتی به چاپ نرسید، بخصوص دختران جوان و زیبایی با دستهای رنگ شده برنگ پرچم ایران- که بعید نیست چند روز دیگر به همین قیافه و ظاهر دستگیر نشوند.

البته احمد توکلی در گفتگو با فرارو اظهار میدارد که:

"افراد ناراضی از وضعیت کنونی هم باید در انتخابات شرکت کنند." آقای توکلی گویا فراموش کرده است که در نظام ولایت نا رضایتی و نا خشنودی وجود ندارد، چه اگر وجود داشت او نیز از تریبونی که در مجلس شورای اسلامی در اختیار دارد از آنها سخنی بزبان میراند.

واقعیت این است که اگر برگزاری مراسم انتخابات در دمکراسی های غربی، چه در سطح پارلمانی و چه در سطح ریاست جمهوری، ابزاری ست برای حاکمیت اراده مردم صرفنظر از نژاد و کیش و عقیده، در حکومت اسلامی مردم رای میدهند که از خود سلب حاکمیت کنند. مردم رای نمیدهند که اراده و قدرت خود را بیان نمایند بلکه در واقع با رای دادن هم خود را انکار میکنند و هم واقعیت را هم درد مزمن محرومیت از کار و دستمزد را و هم زخم محرومیت از ابتدایی ترین حق و حقوق انسانی را. چرا که نه میتواند نه بگوید و نه میتواند برگزیده ای را بر گزیند که نه بگوید.

بعبارت دیگر، در این سی و سه سال گذشته هر بار که در انتخابات شرکت کرده ایم رای به بندگی خود داده ایم، به تسلیم و اطاعت از ولایت. روشن است که برنده اصلی این انتخابات را نمیتوان کسی دیگری جز حضرت ولایت دانست. چرا که انتخابات دقیقا همانگونه برگزار گردید که خداوند خامنه ای پیش بینی کرده بود. آیا میتوان تصور نمود که پیش بینی خداوند نا درست از آب در آید؟


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به آقای فیروز نجومی
ابتدا از توجه و پاسخ جنابعالی به نظرات مخاطبین تان سپاسگذاری می نمایم . متاسفانه تعداد نویسندگان ایرانی که مثل جنابعالی احساس مسئولیت داشته باشند و به کامنت های زیر مقالاتشان پاسخ دهند بسیار اندکند . سپس در ارتباط با تحقیق جنابعالی در باره اینکه ریشه درد های جامعه ما دین ما می باشد با جنابعالی کاملا موافق هستم. و اضافه نمایم که هر جایی دین آسمانی باشد بی تردید سر و کله دین فروشان نیز پیدا خواهد شد و همانگونه که فرمودید باید سر چشمه آموزشگاه های دین فروش پرورها را بست یا تا حد ممکن راه های فریبکاری شان را مسدود نمود . اما اکنون رژیم حاکم بر ایران خود بانی پرورش مراکز آموزش اوباش دین فروش می باشد و همچون یک رژیم اشغالگر با هم میهنان و سرزمینمان رفتار می کند .اکنون امکان اینکه نتیجه تحقیقات جنابعالی را جامه عمل پوشاند وجود ندارد . و من بر این باورم که اگر در آینده حوزه های پرورش آخوند درشان گِل گرفته شود شاید بسیاری از مسائل ایران نیز به پایان برسند . اما پاک کردن اذهان از خرافاتی که از طریق دین وارد جامعه شده است نیاز به یک پروسه فرهنگی و ملی دراز مدت دارد تا این باور سرطانی که از 1400 سال پیش تا کنون همه هستی ملت ایران را غارت کرده است را از اذهان جامعه پاک نماید .شرایط بحرانی که کشور را در لبه پرتگاه قرار داده است مثل شرایط یک بیمار در حال مرگ می باشد که باید بزودی از چنگال رژیم اسلامی نجات و رهایی یابد و یک حاکمیت ملی اداره کشور را بعهده بگیرد تا زمان اجرای تحقیقات جنابعالی و یا مشابه تحقیقات جنابعالی در قالب برنامه های کوتاه و بلند مدت اجرا شوند . با سپاس و احترام کاوه یزدانی

March 04, 2012 06:12:07 PM
---------------------------

فیروز نجومی

با تشکر فراوان از دوستانی که نظر گذاشته اند.
در پاسخ به آقای کرمعلی باید بگویم که بی توجهی همان چیزی ست که رژیم از ما میخواهد. که ما کاری به کارشان نداشته باشیم. هرچه خواستند بگویند و هرچه که خواستند بکنند.

در مورد سخن آقای یزدانی که درد را همه حس میکنند آنچه دارای اهمیت است "راه حل " است. در این باره بسیار اندیشیده ام، اما هنوز نمیدانم تا چه حدی درد شناخته و یا بیان شده است و همگان آنرا کم و بیش یکجور و یکسان احساس میکنند. آیا شما فکر میکنید که "درد " یک "سبز " با درد یک پادشاه خواه، جمهوری طلب، یک چریک، یک مجاهد، یک ملی گرا، یک اسلامیست، یک سرمایه دار و یک کارمند و یک کارگر و درد بسیاری از اقشار دیگر، دردی ست مشترک؟ مثلا آیا معلوم شده است که درد ما درد دین است یا قدرت؟ درد استبداد است یا دمکراسی خواهی، درد شکم است و گرانی و بیکاری و فقر و عقب ماندگی، فحشا، اعتیاد و انحطاط اخلاقی، فساد و غارت و چپاولگری؟ البته من مادر همه ی این درد ها را شناسایی کرده ام و راه حل هم، برغم عدم اشتیاق، ارائه داده ام، اما چه سود؟ چه باک که یک بار دیگر و در چند کلمه ساده آنرا بیان کنم. مادر همه ی دردها دین ما ست. همه شر ها از دین بر میخیزد، دین نه به معنای خدا پرستی و یا هر چیزی که انسان در خلوت خود می پرستد، دین بعنوان نظام فرمانروایی و فرمانبری، دینی که دین یاران در حوزه های علمیه نگاهداری نموده و مینمایند، دینی که مظهر آن روحانیت است و ولایت. راه حل نه برانداختن دین، که دین برانداختنی نیست، چون فردی و خصوصی ست بلکه برانداختن مظهر آن و برچیدن روحانیت، یا طبقه حاکم بر جامعه است. راه حل این است که ما باید تکلیف خود را قبل از هر چیز با دین خود روشن کنیم. آیا شما فکر میکنید که چنین کاری شده است؟
ارادت
فیروز نجومی

March 04, 2012 04:54:25 PM
---------------------------

حسین کرمعلی

با سلام
گفته های شما در مجموع درست است ولی چه ما در انتخابات شرکت کنیم چه نکنیم، حاکمیت درصد حضور مردم را بالا اعلام خواهد کرد. پس بهتره اصلا توجهی به این موضوع نکنیم

March 03, 2012 01:12:51 PM
---------------------------

کاوه یزدانی

با درود به آقای فیروز نجومی
همه نکاتی را که در مقاله تان گنجانده اید کم و بیش از نظر بیشتر ایرانیان دور نبوده و نیستند . همه آنچه را فرمودید کاملا درست می باشد . انتظار ملت ایران از اندیشمندان نقل روایت نمی باشد بلکه چاره ای برای علاج درد هایی که فرمودید مورد احتیاج ملت ایران می باشد . تقریبا بیشتر نویسندگان و فعالین اپوزیسیون خارج کشور فقط دردها و حوادث را می نویسند . اما دریغ از ارائه درمان برای این همه دردهای سی و سه ساله . گفتن دردها کافی نیست . تکرار کردن دردهای ملت درمان درد نمی باشد . سی و سه سال دیگر هم می توان نشست و روایت جنایات رژیم را تکرار کرد . برای به حرکت درآوردن موتورجنبش ملی چه باید کرد تا به همه این دردها پایان داد مهم است .چگونه در میان احزاب اپوزیسیون ایجاد همکاری کرد مهم است .درد را که همه می شناسند . درمان را باید جست .

March 03, 2012 10:16:00 AM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites