همچنانکه نظامهای دیکتاتوری در حال واژگونی و از هم فرو پاشی اند، در کشور ما پایه های نظام استبداد مضاعف دین و قدرت، بشدت و سرعت ترمیم و تحکیم پیدا میکنند. تاریخ 33 ساله ی نظام ولایت نشان داده است که در درون خود تخم تفرقه و سرکشی را کاشته است.. چرا که حکومت اسلام از بدو ظهور ش، نهاد های جمهوریت از جمله قانون اساسی را از روی بی میلی ، مثل فرزندی نا مشروع پذیرفته است. اما ار همان آغاز، مقام ولایت، زائیده خبره گان و ریاست جمهوری، برخاسته از رای مردم با یکدیگر اصطکاک نموده و راهی را پر از پستی و بلندی با یکدیگر پیموده اند. حضرت ولایت پس از دوران مدارا با رئیس جمهور، هاشمی رفسنجانی، ریاست جمهوری و مجلس اصلاحات را عملا به یک بازیچه ی بی بو و خاصیت تبدیل نمود. تا کنون تجربه به ولی فقیه آموخته است که ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس، هر دو بالقوه میتوانند خطرناک و در عمل چالش بر انگیز باشند. بهمین دلیل، خود شخصا در سامان دادن به انتخابات مجلس نهم نقش اساسی را بازی نمود، گویی که ایشان هستند که در پی کسب رای مردم، بیش از هر کسی دیگری، سخت در تلاش و کوشش است. در واقع چنین هم بود. وقتی نیست کسی بجز ولایت که مردم را به شرکت در انتخابات فرا خواند، رای به هر نماینده ای تنها میتواند رای برای ولایت فقیه بشمار آید. در پاسخگویی به فرا خوان رهبر است که مردم با "حضور گسترده " در انتخابات، شرکت میکنند و بر چهره "استکبار غرب سیلی سخت و محکم " فرود میآورند.
پس چه جای تعجب که نه خبری از برنده است و نه از بازنده، در انتخاباتی که گذشت. تا کنون دیده نشده است که یکی از آن نمایندگانی که در انتخابات به پیروزی رسیده است در برابر هوا داران خود سخن از پیروزی و دشواری راه و غیره بپردازند. چرا که واقعیت آن است که انتخاباتی که در نظام مردم سالاری دینی برگزار میشود یک برنده بیشتر وجود ندارد. زیرا که هر رای که به صندوق رای گیری انداخته شده است در اصل، هم چنانکه کمی زودتر اشاره شد، رای برای ولایت بوده است. ولایت بود که تا آخرین روزها بر فراز منبر قدرت قرار میگرفت و مردم را به شرکت در رای گیری و انجام وظایف شرعی توصیه مینمود. به آنها انگیزه شور و شرکت در انتخابات را میداد. حال نیز طبیعی ست که حضرت ولایت، پس از گذشت 4 روز از انتخابات، نخستین کسی باشد که در باره پیام و پی آمده های انتخابات "دندان شکن." در دیدار با اعضای مجلس خبره گان بپردازد. وی طبق گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام "معظم رهبری " نأکید کردند:
"رأی اکثریت قاطع مردم در انتخابات مجلس نهم ، در واقع رأی به اصل نظام اسلامی و نشان دهنده اعتماد کامل آنان به نظام بود و همچون سیلی هوشیار کننده، افرادی را که درخصوص اصل نظام و آینده آن و مردم، در توهم و خیال پردازی بسر می بردند، بیدار، و حقیقت را آشکار کرد(جهان نیوز، 18 اسفند)."
که آمربکا و اسرائیل بدانند که ولایت و ملت از یکدیگر جدا ناپذیرند. که انتخابات نشان داد که مردم سالاری دینی علیرغم شباهت ظاهری با مردم سالاری غرب، منبعش اسلام است. چرا که کنش سیاسی یک وظیفه ی شرعی و دینی ست. حضرت ولایت خاطر نشان میسازد که "در نظام مردم سالاری دینی، " برعکس مردم سالاری غربی، "نمی توان از شرکت در انتخابات، به بهانه برخی انتقادها، انصراف داد(جهان نیوز)."
باین معنا که در دین سالاری دینی کنش سیاسی یک وظیفه دینی و شرعی محسوب میگردد. آنچه شرکت مردم را در انتخابات تاریخ ساز کرده است و پیوسته افزایش داشته است، مسئولیتی ست که نسبت به دین خود احساس میکنند.
در اینجا قصد آن نداریم که حضرت ولایت فقیه را متهم به جعلیات کنیم. علاقمند هستیم شدید که گزارش ولایت فقیه به اعضای مجلس خبرگان، مبنی بر وحدت ولایت و ملت و جدا ناپذیر ی آن دو از یک دیگر، مشارکت گسترده مردم در انتخابات بگونه ای دندن شکن را همه گزارش حقایق بپنداریم د. اما از کدام روزنه است که میتوان به درون پیچ و مهره ی دستگاه ولایت نظری انداخت و با سند و مدرک هم چنانکه در مردم سالاری غربی، رسم است، صداقت و اصالت دین و قدرت را که مظهر آن ولایت است مورد آزمایش قرار داد؟ آیا در نظام مردم سالار دینی آیا فردی هرگز حق دارد که از ولایت فقیه سوال کند ولایت نسبت به کدام مرجع بشری ست که مسئول است؟ مسلم است تا زمانی که شرایط برای جستجوی حقیقت بدون آنکه در معرض سوختن در شعله های سوزان آتش دوزخ قرار بگیری، و جود ندارد. مردم هر چه میشنوند دروغی بیش بشمار نمیآورند. اما دیر زمانی بطول خواهد انجامید که آگاه شوند به این حقیقت که دروغ از زبان دین است که بیرون میجهد.
در ادامه سخنرانی خود، در دیدار با خبرگان، حضرت ولایت ضمن نقد مردم سالاری غربی مبنی بر جرم بودن انکار هالوکاست و مصون نبودن پیامبر اسلام در برابر تمسخر و ریشخند و کاریکاتور، به ترسیم شفاف تری از نظام مردم سالاری دینی می پردازد و خاطر نشان مینماید که:
."در نظام مردم سالاری دینی، شرع و دین و احکام الهی لازم الاجرا و چارچوب زندگی فردی و اجتماعی است، در چنین نظامی، همه امور اعم از انتخاب قانونگذاران و یا مجریان، با رأی مردم است و نظام جمهوری اسلامی تلاش دارد تا این چارچوب را بصورت کامل و همانگونه که در اسلام ترسیم شده، پیاده کند(جهان نیوز)."
اگر تا کنون کسی فهم درستی از الگوی "مردم سالاری دینی " یکی از اختراعات نجات بخش نهفته در آئین اسلامی نداشته است با کمی دقت به سخنان حضرت ولایت میتواند سرانجام به این درک نائل آید که انتخابات از چشم انداز یکی از معماران نظام ولایت چه تهی از معنا و مفهوم ست. در زمانیکه خدا و احکام و شرع الهی حاکم و "لازم الاجرا و چار چوب زندگی فردی و اجتماعی است." چه نیازی به قانونگذاری ست اگر "شرع و دین و احکام " الهی چیستی و چگونگی همه چیز را از پیش تعریف و تعیین نموده است؟ چیست وظیفه و مسئولیت قانونگذار؟ پاسخ آن است که منتخبین مردم به دستگاه های قانونگذاری و اجرایی راه پیدا میکنند که شرایط بیرونی را در تبعیت و سازگاری دقیق با آئین اسلامی تعبیر و تعریف نماید، قواعد و مقرراتی را وضع نمایند که جامعه را هرچه بیشتر به مدینه فاضله ی ولایت سازگار سازد، نظامی که بر اصل تسلیم و اطاعت و فرمانروایی و فرمانبری مدیریت میشود. در نظام مردم سالاری دینی نمایند گان مردم انتخاب نمیشوند که از خود کامی و خود سری و دست اندازی قدرت جلو گیری بعمل آورند، بلکه به عکس از نمایندگانی که به مجلس ولایت راه می یابند، انتظار میرود که نماد تسلیم و اطاعت باشند و تبعیت و پیروی از ولایت. اگر تا کنون امید ی وجود داشت به تغییر و تحول در نظام مردم سالاری دینی، بدون عبور از آنچه بر ساخته دین است، انتخابات 12 اسفند، و سخنان پیروزمندانه حضرت ولایت در دیدار با خبره گان نشان میدهد که هر چه عمیقتر در سیاه چال استبداد مضاعف دین و قدرت فرو میرویم. چون برنده ی انتخابات تاریخی مجلس نهم، انتخابات رکورد شکن، هیچ کس نیست بجز خداوند خامنه ای.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|