حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
اخلاق زنانه

March 15, 2012

پنچ شنبه 25 اسفند 2570 = March 15, 2012

بهزاد مهرانی چراغ آزادی
 

از عنوان نوشته چنین برمی‌آید که گویا ما در یک تقسیم‌بندی کلان با دو گونه اخلاق و به تبع آن با دو نوع رفتار متفاوت مواجه هستیم.اخلاق زنانه و اخلاق مردانه.
آیا جنسیت در نظریه‌پردازی اخلاقی جهت‌دهنده و تعیین‌کننده است؟
کارول گیلیگان در کتاب “با صدای متفاوت”(۱)(۱۹۸۲) بر این باور است که استدلال اخلاقی بین زنان و مردان متفاوت است. زنان از آن‌جایی که با پرورش کودک و به تعبیر دیگر “مادری” سروکار دارند در منش اخلاقی به گونه‌ای رفتار می‌کنند و مردان به گونه‌ای دیگر. پیش از گیلیگان، لورنس کولبرگ که در حوزه‌ی کودکان کار می‌کرد، در زمینه‌ی رشد اخلاقی بین پسران و دختران تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده بود که رشد اخلاقی بین دخترها و پسرها بسیار متفاوت است. گیلیگان در ادامه‌ی تحقیقات کولبرگ بر این باور بود که سامان اخلاقی زنان بیش‌تر متمرکز بر اندیشه‌ی غم‌خواری و مسئولیت است تا حقوق افراد و قوانین و قواعد اخلاقی. گیلیگان این اخلاق را اخلاق مبتنی بر “مراقبت” و یا “غم‌خواری” نام می‌نهد.
گیلیگان در “باصدای متفاوت” دو دانش‌آموز یازده ساله با بهره‌ی هوشی تقریبن یک‌سان را برای آزمون خود انتخاب می‌کند؛ پسری به نام “جیک” و دختری به نام “اُمی”. او یک معضل اخلاقی را با آن‌ها در میان می‌گذارد: “هم‌سر “هاینتس” بیمار است و به دارویی نیاز دارد تا از مرگ نجات یابد اما او پولی برای خرید دارو در بساط ندارد و در حال حاضر قادر به فراهم کردن هزینه‌ی دارو نیست. پاسخ جیک این است که هاینتس دارو را بدزدد و هم‌سرش را از مرگ نجات دهد. با دزدیدن دارو داروساز تنها مبلغی از درآمد هر روزه‌اش کم می‌شود و زندگی‌اش با تهدید جدی مواجه نمی‌شود. پس عقل حکم می‌کند که زندگی یک انسان را برتر از کم‌شدن میزان درآمد یک‌روزه‌ی داروفروش بدانیم. هاینتس با نبود دارو ضربه‌ای جبران‌ناپذیر متحمل می‌شود. مصاحبه‌گر می‌پرسد: چرا از دست رفتن زن هاینتس جبران‌ناپذیر است؟ پاسخ جیک این است که هیچ‌کس نخواهد توانست جای هم‌سر هاینتس را پر کند. مصاحبه‌گر می‌پرسد اگر هاینتس هم‌سر خود را دوست نداشته باشد چه؟ و جیک پاسخ می‌دهد که تفاوت بسیار است میان دوست نداشتن هم‌سر و کشتن او. به این ترتیب جیک در پاسخ به پرسش‌های متفاوت مصاحبه‌گر هم‌چنان بر دزدیدن دارو پافشاری می‌کند. “اَمی” اما بر خلاف جیک بر این نظر است که هاینتس نباید دارو را بدزدد و در عین حال باید راهی بیابد تا هم‌سرش را نجات دهد. از گفت‌وگو کردن و طرح مشکل با فرد داروفروش تا قرض‌کردن پول راه‌هایی است که اَمی پیشنهاد می‌کند. اَمی می‌گوید که ممکن است با دزدیدن دارو این فرد هم‌سرش را نجات دهد اما این امکان نیز وجود دارد که دست‌گیر شود و هم‌چنین بار دیگر هم‌سر بیمارش به دارو نیازمند شود و او نتواند به دلیل محبوس بودن آن را تهیه کند. بنابراین دزدی شیوه‌ی مناسبی نیست. پرسش‌های مصاحبه‌گر ادامه می‌یابد و دختر هم‌چنان بر عدم دزدی مُصر است. در برابر پرسش‌های دیگر مصاحبه‌کننده، جیک بر اولویت خود بر دیگری باور دارد و دختر بر این اولویت به صورت همیشگی و دائمی صحه نمی‌گذارد. اَمی به گفته‌ی گلیگان بیش‌تر نگران “مراقبت” است؛ او از این آزمون نتیجه می‌گیرد که اخلاق زنانه بیش‌تر متمرکز بر “مراقبت”، “غم‌خواری” و “مسئولیت” است و اخلاق مردانه مبتنی بر “عدالت”.
“از نظر او (گلیگان) هر دو نگاه را باید به رسمیت شناخت؛ یکی نگاه مردانه یا زبان مردانه، که بر محوریت اصل عدالت است، و دیگری نگاه زنانه، که بر محوریت مراقبت یا زبان مراقبت است. مراد از گفتمان مبتنی بر زبان عدالت این است که مفهوم عدالت در این نگاه اخلاقی محوریت دارد و ارزش اخلاقی امور از منظر عدالت سنجیده می‌شود. هم‌چنین، گفتمان مبتنی بر مراقبت بدین معناست که شخص، بیش از آن‌که دل‌مشغول اموری مانند عدالت و آزادی باشد، در پی حفظ و نگهداری ارتباط خود با دیگران و مراقبت از آن‌ها در تنظیم روابط و مناسبات اخلاقی خویش است.”(۲)
نل نادینگز بر اخلاق مراقبت‌محور زنانه صحه می‌نهد هر چند که این فرض را که زن و مرد از لحاظ عقلانی و اخلاقی تفاوت ذاتی و ساختاری دارند را نمی‌پذیرد:
“به گمان من، اخلاق مبتنی بر مراقبت خصلتا و اساسا زنانه است –البته این حرف- به آن معنا نیست که مردان نمی‌توانند در آن سهیم شوند، همان‌قدرکه حکایت از آن ندارد که لاجرم می‌خواهیم بگوییم که زنان نمی‌توانند به نظام‌های سنتی اخلاقی اعتقاد آورند. ولی به عقیده‌ی من، اخلاق مبتنی بر مراقبت از دل تجربه‌ی ما زنان پدیدار می‌شود، درست همان‌طورکه رویکرد منطقی سنتی به مسائل اخلاقی به طرز مشهودتری از تجربه ی مردانه برمی‌خیزد.”(۳)
آن‌چه در اخلاق مراقبت‌محور می‌تواند چالش‌برانگیز باشد این است که آیا ما در این نظام اخلاقی به “ذات زنانه” باور داریم؟ آیا این غم‌خواری و مراقبت زنانه برساخته‌ی نظام غالب ِ مردسالارانه نیست که در گستره‌ی تاریخ به تجربه‌ای زنانه تبدیل شده است؟
بسیاری از فمینیست‌ها بر این باورند که تاکید بر عنصر مراقبت و غم‌خواری در زنان می‌تواند موجبات سوءاستفاده‌ی نظام مردسالارانه را فراهم سازد که نتیجه‌ی آن استثمار بیش از پیش زنان خواهد بود.
خانم “جین گریمشاو” یکی از منتقدین ایده‌ی جنسیتی بودن اخلاق است و مدعیات گلیگان را به چالش می‌کشد. او نگاه گلیگان را نگاهی “ذات گرایانه”(۴) می‌داند که طی آن ادعا می شود که ذات زنانه چنین است که با مراقبت و غمخواری پیوندی ذاتی دارد. او معتقد است که می‌توان دخترها و پسرهای فراوانی یافت که در قبال دوراهی ِ اخلاقی هاینتس پاسخ‌های متفاوتی از آن‌چه جیک و امی پاسخ داده‌اند، ابراز کنند. گریمشاو معتقد است تجارب زنانه‌ای که باورمندان به اخلاق مراقبت بر آن تاکید و تکیه می‌کنند عمدتن به دست مردان وضع شده‌اند و از این‌رو اخلاق انسانی، اخلاقی جنسیت‌مدار نیست.(۵)
چه به ذات‌گرایی باور داشته باشیم و چه آن‌چه امروز به عنوان ذات زنانه از آن نام می‌بریم را برساخته‌ی نظام مردسالار بدانیم، آزمون گلیگان آزمونی قابل تامل است که می‌تواند بازتابنده‌ی بخشی از حقیقت باشد. آزمونی که می‌تواند نشان دهد که ترکیبی از اخلاق عدالت محورِ به اصطلاح مردانه و اخلاق مراقبت‌محور زنانه می‌تواند به نظام اخلاقی قابل دفاع‌تری منجر شود. ترکیبی از نگاه زنانه و مردانه به عالم انسانی. با دقت در نظر گلیگان می‌توان نتیجه گرفت که آن‌چه تاکنون در عرصه‌ی اندیشه‌ی اخلاقی غالب بوده است اخلاق عدالت‌محور مردانه بوده است و می‌توان نگاه مراقبت‌محور نیز به عالم داشت.نگاهی زنانه که متضمن غم‌خواری و همدلی و مسئولیت است.
تئوری اخلاق مراقبت‌محور از جهات بسیاری به اخلاق فضیلت‌گرایانه نزدیک است. اخلاقی که مبتنی بر فاعل اخلاقی است؛ از این‌رو نقدهایی که به اخلاق فضیلت‌گرا وارد است به شکلی بر اخلاق مراقبت‌محور نیز وارد است.(۶)
پانوشت:
In a Different Voic:Psychological Theory and women’s Development1-
2.درس‌گفتارهایی در فلسفه‌ی اخلاق، سروش دباغ ۱۳۸۸ ص ۲۱۳
۳٫مبانی فلسفه‌ی اخلاق نوشته‌ی رابرت ال.هولمز ترجمه‌ی مسعود علیا ص ۴۱۷
Essentialist 4.
The Idea of a Female Ethics – Gean Grimshaw5.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-c81df23fe0.html .6


در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده می‏تواند با نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هم‏خوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهی‏رسانی و احترام به نظرگاه‏های دیگراندیشان می‏باشند.


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites