در سال نو ایرانی و دوهزارو دوازده میلادی دو انتخابات مهم که هر دو احتمالاً در تغییر و تحولات خاورمیانه و ایران بی تأثیر نخواهند بود در شرف انجام هستند و با آن که در ظاهر تفاوت های فاحشی در نحوه این دو انتخابات وجود دارد اما در ماهیت امر دو برخورد متفاوت با دمکراسی را در این دو انتخابات خواهیم دید.
انتخابات اولی که در کمتر از یکماه آینده در فرانسه شروع خواهد شد و تا اوایل ماه مِی آینده تکلیف آن روشن می شود بسیار با انتخابات آمریکا متفاوت است. یکی از اساسی ترین موارد اختلاف بین این دو انتخابات نقش پول در تلاش های انتخاباتی است. در فرانسه هزینه انتخابات از سوی دولت پرداخت می شود و افراد، مؤسسات و شرکت های تجاری حق پشتیبانی مالی از هیچیک از احزاب و کاندیداها را ندارند در حالی که در آمریکا اوضاع در جهت مخالف در جریان است.مثلاً در سال جاری به علت آخرین تفسیر قوانین انتخاباتی از سوی دیوان عالی آمریکا(ُُSupreme Court) کمک های غیر مستقیم شرکت های تجاری و ثروتمندان به حزب و یا کاندیدایِ حزبی از مانع قانونی برخوردار نیست. آنجایی که از میزان کمک سرانه (که بیش از ده هزار دلار به هر کاندیدی نیست) بگذریم کمیته های پشتیبانی ایجاد شده است به نام سوپر پک (Super Pac)که افراد و شرکت ها می توانند هر آنچه مایل باشند به این کمیته ها اعانه بپردازند و این کمیته ها می توانند به هر نحوی که صلاح می دانند این مبالغ را در تأیید کاندیدای خود یا علیه رقیب به کار برند. در فرانسه همانطور که یادآور شدیم دولت مخارج انتخابات را در حدود قانون می پردازد اما اگر کاندیدی نتواند حداقل پنج درصد آراء را بدست آورد ناچار خواهد بود که آنچه را از سوی دولت پرداخت شده است مسترد دارد.
مورد دیگر اختلاف فاحش بین این دو انتخابات نحوه تعیین کاندیداهای دو حزب اصلی است. در آمریکا هر دو حزب در فواصل نزدیک، در ماه های ژوئیه و یا اوت کنگره ای تشکیل خواهند داد که در آن برگزیدگانی که در انتخابات مقدماتی (Primary)برگزیده شده اند برای تعیین کاندیدای حزب تجمع خواهند کرد. این جلسات که به آن عنوان (Convention) داده اند جز آمریکا در هیچ کشور دیگری نظیر و نمونه ندارد. پاره ای از ناظران سرو صدا و سازو آواز این جلسات را بیشتر به کارنوال نزدیک می دانند تا تجمع سیاسی.
از ماه ژانویه سال قبل از انتخابات در هریک از ایالات آمریکا کاندیداهای این دو حزب برای به دست آوردن تعداد آراء بیشتر به قول خودشان به مبارزه انتخاباتی (کمپین)می پردازند. معمولاً حزب حاکم اگر شاغل کاخ سفید در دور اول ریاست جمهوریش باشد از شرکت در انتخابات درون حزبی معاف است. مثلاً امسال حزب دموکرات تلویحاً آقای اوباما را انتخاب خواهد کرد و او نیازی به انتخابات درون حزبی نخواهد داشت. اما حزب جمهوری خواه تا زمانی که یکی از پیشتازان نتواند به اندازه کافی یعنی اکثریت آراء شرکت کنندگان در کنوانسیون را بدست آورد به تلاش خود ادامه می دهد. به عنوان مثال آقای میت رامنی که تاکنون پانصد و شصت و سه رأی بدست آورده است و نسبت به دیگر حریفان خود در موضع بهتری قرار دارد هنوز هم نیازمند نزدیک به پانصد نماینده دیگر است تا بتواند به حد نصاب هزارو صدو چهل و چهار رأی لازم برسد.
نمایندگانی که از هر ایالت به کنوانسیون می آیند بر حسب جمعیت ایالت تعداد آن ها متغیر است. هرچه ایالت بزرگتر باشدتعداد بیشتری نماینده به کنوانسیون میفرستد، مثلاٌ دو ایالت اصلی نیویورک و کالیفرنیا گُل سر سبد این مبارزات هستند و هردو حزب برای بدست آوردن تعداد بیشتری آراء در این دو ایالت تلاش می کنند. انتخابات اصلی برای تعیین رئیس جمهور در اولین سه شنبه (بعد از اولین دوشنبه) در ماه نوامبر امسال انجام خواهد شد.
در فرانسه برای اولین بار امسال سعی شد برای تعیین کاندیدا در حزب سوسیالیست نوعی به قول خودشان انتخابات مقدماتی مانند آنچه در آمریکا انجام می گیرد برگذار شود و در نتیجه این انتخابات آقای "فرانسوا هولاند" که سابقاً دبیر کل حزب سوسیالیست بود به عنوان پرچمدار این حزب با آقای سارکوزی رئیس جمهور فعلی مصاف خواهد داد.
یکی دیگر از تفاوت های اساسی بین آمریکا و فرانسه نقش اتحادیه های کارگری است. در فرانسه اتحادیه هایا سندیکاهای بسیار قوی وجود دارد و معمولاً این سندیکاها از کاندیداهای چپ پشتیبانی می کنند در حالی که در آمریکا در مرحله اول اتحادیه های کارگری بسیار ضعیفتر از فرانسه هستند و نقش آنها در پشتیبانی های جزئی مالی از حزب دموکرات پایان می پذیرد.در فرانسه تعداد کاندیداها در دور اول انتخابات در سال جاری ده نفر است که دو نفر از آنها به دور دوم انتخابات راه خواهند یافت. در فرانسه برای کاندیدا شدن به پانصد امضاء پشتیبانی از سوی مسؤولان انتخابی( نمایندگان مجلس، شهردارها، اعضای انجمن های شهر و غیره) ضروریست.
هنوز زود است که بتوان درباره نتیجه انتخابات در فرانسه پیشبینی کرد. با وجود آنکه آقای سارکوزی در دور اول انتخابات از قرار نظر سنجی ها رأی بیشتری خواهد آورد احتمال آنکه در دور دوم انتخاب شود چندان زیاد نیست. دلیل آن تعداد افرادی است که در دوراول به کاندیداهای میانه و چپ رأی خواهند داد و در دور دوم احتمالاً بیشترین آن ها به کاندید سوسیالیست خواهند پیوست.
در حالیکه تناوب میان دو حزب در آمریکا نسبتاً یک امر عادی است در فرانسه در تمام دوره جمهوری پنجم که از اواخر سال های هزارو نهصدو پنجاه آغاز شد تنها یکبار آقای میتران توانست به عنوان کاندید حزب سوسیالیست انتخاب شود.اصولاً در سال های اخیر احزاب چپ در اروپا چندان شانس موفقیتی نداشته اند و در حال حاضر در آلمان، ایتالیا و فرانسه و لهستان که کشورهای پر جمعیتی هستند احزاب دست راست زمام امور را در دست دارند.
پایان تاریخ؟
فرانسیس فوکویاما سیاست شناس آمریکایی پس از سقوط کمونیسم مقاله و کتابی انتشار داد تحت عنوان "پایان تاریخ". او در این کتاب پیشبینی کرده بود که پس از سقوط کمونیسم دیگر تحول بزرگ تاریخی را نمی توان انتظار داشت. او معتقد است از آن تاریخ به بعد اقتصاد آزاد(لیبرال) و دموکراسی راننده تاریخ خواهند بود اما این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. چون اگرزیاده روی اقتصاد آزاد موجب شود عدالت اجتماعی نادیده گرفته شود دموکراسی این فرصت را به رأی دهندگان خواهد داد که کاندیدی از چپ انتخاب کنند تا با برنامه های اقتصادی لازم یعنی با بالا بردن مالیات ها و افزودن بر خدمات اجتماعی توازن را به جامعه باز گردانند . در عین حال زمانی که احزاب چپ به شیوه "رابین هود" یعنی چاپیدن متمکن هاو کمک به فرودستان زیاده روی کنند باز هم دموکراسی و اصل تناوب این فرصت را خواهد داد که اعتدال اقتصادی و سیاسی به جامعه باز گردد. این پیشبینی آقای فوکویاما برای درازمدت بود اما تازمانی که تکلیف چین و روسیه مشخص نشود نمی توان به این تئوری جالب نمره قبولی داد.
در حالیکه احتمال دارد نتیجه انتخابات فرانسه و آمریکا در مورد سیاست اروپا و آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی نوساناتی ایجاد کند نباید در انتظار تغییر و تحول بنیادی باشیم. اما در عین حال تحقیق و تفحص در تفاوتهای شیوه کشورداری وسیاست در میان اروپا و آمریکا برای ما ایرانی ها بسیار ارزشمند است. با مقاسیه این دو شیوه انتخابات در می یابیم که اصول دموکراسی محدود به یک مسیر و شیوه نیست در هردو کشور دموکراسی رعایت می شود اما تاریخ و فرهنگ هر کشوری موجب خواهد شد مقتضیات متفاوتی در نظر گرفته شود.مثلاً در انتخابات آمریکادر سالی که در پیش داریم تا حدودی نقش مذهب قابل توجه است. در حالیکه برعکس در فرانسه مسأله اختلاف طبقاتی و شاید بشود گفت جنگ طبقاتی جای مذهب و نقش آن را گرفته است.
در جهان غرب که ژاپن را هم باید در زمره آن به حساب آورد مردم توانسته اند در جنگ برای استقرار دموکراسی و حکومت مردم بر مردم پیروز شوند اما متأسفانه در مورد میهن ما و کشورهای مشابه باید گفت هنوز اندر خَم یک کوچه ایم.
پاریس
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|