روز سیزده بدر روزطبيعت در ایران است و ما امسال در شرايطي به استقبال اینروز میرویم که وضعیت دریاچه اورمیه درهاله اي از ابهام قرار دارد.
بی توجهی رژیم اسلامی حاکم بر ایران به محیط زیست و همچنین آثار باستانی ایران در طی مدت حاکمیت آن رژیم بر ایران ،تا حدفاجعه پيش رفته است.
اگر جمهوری اسلامی ،فقط درصد بسیار کوچکی از هزینههای بلند پروازیهای هسته ای خود و یا کمک به گروههای تروریستی همچون حماس را صرف محیط زیست در ایران مینمود ،اکنون شاهد فاجعه اکولوژیک دریاچه اورمیه نبودیم.
مدیریت غلط و غیر اصولی و غیر علمی دولتمردان جمهوری اسلامی در کنار بی توجهی محض نسبت به سرنوشت دریاچه اورمیه ،دریاچه را در آستانه خشک شدن کامل قرار داده است.
سرنوشت میلیونها نفر از هموطنانمان در نه تنها آذربایجان بلکه سراسر ایران به سرنوشت دریاچه اورمیه بسته است.
در صورت خشکیدن دریاچه اورمیه ،میلیونها تن نمک همچون آواری بر سر ایران خراب خواهد شد.
طی سال گذشته اعتراضات شدیدی از سوی مردم آذربایجان نسبت به خشک شدن دریاچه اورميه صورت گرفت که با واکنش غیر انسانی سرکوبگران جمهوری اسلامی روبرو ،وصدها نفر مجروح و دستگیر شدند و علاوه بر آن ،آذربایجان تبدیل به پادگانی نظامی گردید و جو میلیتاریستی شدیدی بر آنجا حاکم شد.
اینک در آستانه روز طبيعت و سیزده بدر، فعالان سیاسی و مردم آذربایجان عزم خود را برای آغاز دور جدید اعتراضات در سال نو ،جزم کرده اند.
از فرصت پیش آمده میتوان نهایت استفاده را برد و اعتراض خود را به حاکمیت نشان داد.
مردم سراسر ایران میتوانند با انجام کارهایی بسیار ساده در اعتراضات روز سیزده فروردین هموطنانشان در آذربایجان شریک شوند،کارهایی نظیر نصب عکس و پوستر دریاچه اورمیه بر روی شیشه ماشینهای خود و یا در معابر و خیابانها و گردشگاهها ،و افروختن شمع به هنگام غروب آفتاب به یاد دریاچه اورمیه و دهها مورد بی هزینه دیگر از آن جمله اند.
در روز سیزده فروردین بسیاری از هموطنانمان که ساکن شهرهای حاشیه دریاچه اورمیه هستند ،کنار دریاچه اورمیه خواهند بود و دریاچه را تنها نخواهند گذاشت .
هرکس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی .
امیدواریم هموطنانمان در سراسر ایران در روز طبيعت ،نگین درخشان طبیعت سرزمینمان ایران را که بر اثر بی توجهی جمهوری اسلامی در حال پژمردن است تنها نگذارند و مسئولیت جمهوری اسلامی در قبال سرنوشت دریاچه اورمیه رابار دیگر به حاکمیت یاد آوری کنند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود و شادباش های نوروزی خدمت امین موحدی نازنینم، هموطن گرامی، با سپاس از پیام و پیشنهادتان به من، به عرض تان می رسانم که اینجانب به سه دلیل نمی توانم آنچه از من خواسته اید را انجام دهم. اولا که یک شغل تمام وقت دارم که با اضافه کاری هم که می کنم در هفته 50 ساعت از وقتم را می گیرد. دوم آنکه با رسیدن بهار تا آخر پاییز، 10 تا 12 ساعت هر آخر هفته، به شرط آنکه هوا زیاد ناجور نباشد را با دوستانم اکثرا برای کسب درآمد بیشتر به شغل دوم باغبانی برای مشتریان مان اختصاص می دهیم. هر چه اوضاع اقتصادی در ایران بدتر می شود ما مجبور می شویم که بیشتر کار کنیم تا پولی که به ایران برای خانواده ها و خویشان مان می فرستیم کفاف زندگیشان را بدهد. سوم آنکه، دوست عزیزم، من نه اطلاعات شما را درباره میراث فرهنگی و محیط زیست در ایران را دارم و نه قلم و مهارت های شما را در نوشتار. من نظرات خود را پای مقالات می گذارم به امید آنکه نظراتم بعنوان یکی از مخاطبان شان و بعنوان یک خواننده علاقمند وطنپرست از میان توده های مردم بدرد نویسندگان بخورند و اگر تشخیص دادند که این نظرات قابل توجه هستند به آنها توجه کنند و اگر نه که هیچ. در این نوروز من بجز نصف روز در اول فروردین و برنامه سیاسی سه شنبه گذشته علیرضا میبدی در تلویزیون پارس به ندرت وقت دیدن و دنبال کردن برنامه های سیاسی را در رادیو تلویزیون ها یا مقالات را در دیگر سایتها بجز این سامانه داشته ام. تا یک ماه پیش یکی از کارهای سیاسی روزانه من دنبال کردن سایت اخبارروز بود تا بدانم که این ملت سازان و ملت بازان که تفاوت چندانی با اسماعیل نوری علاء و شبکه اش ندارند چه می نویسند که به زیان مبارزات ملی ما بر علیه رژیمی است که با کمک خودشان بر سر کار آمد و تا به حال آنرا به سهم خود سر پا نگه داشته اند. من حتی وقت دنبال کردن این سایت را هم نداشته ام چه برسد به دیگر وظائف سیاسی ای که من برای خود قائلم و توانایی نسبی آنرا در خود می بینم. امیدوارم نوروز بعدی اوضاع بدین منوال نباشد ولی امیدی ندارم که هرگز مانند شما و برادر گرامی تان بتوانم اینچنین روان و بزبان مردم و کوتاه و مفید بنویسم. من حتی یک پاراگراف بدون اشتباه با پشتوانه اسناد و مدارک ردیف شده که توجه خواننده را جلب کند و کوتاه و مفید هم باشد را نمی توانم بنویسم. اگر توجه کرده باشید، در این سامانه نظر دهنده ای از ایران با نام مستعار "ایرانی" عهده دار نوشتن نامه مشترکی از سوی خودش، کاوه و عرفان و من و و و شده است که درباره آسیب شناسی "آپوزیسیون" و جنبش سبز است. من هیچ کمکی نمی توانم در تهیه این نامه مشترک و مستند درباره ادعاهای مان نمی توانم به او بکنم چون او توانش را دارد و من نه. اینست که من به سهم خودم همه زحمات را به او محول کرده ام که البته روزی آنرا بوسیله آنچه از عهده من برمی آید جبران خواهم کرد. تا آنروز وابستگی من به او و شما و امثال شما ادامه خواهد داشت. کار تمام وقت و باغبانی نیمه وقت فصلی، با من و نویسندگی با شما عزیزان توانا. هر کسی گنجایش های خود را دارد، دوست گرامی من. با شما این معامله را می کنم که شما دو برادر نازنین حرفهای دل ملت ایران را بنویسید و من و دوستانم وقتی ایران آزاد شد، بطور رایگان و بعنوان قدر دانی از کارهای امروزتان عهده دار باغ و باغچه های شما خواهیم شد. تندرست و پیروز باشید. نوروزتان شاد باد. پاینده ایران و ملت ایران
March 26, 2012 02:24:51 PM
---------------------------
امین موحدی
با درود به کاوه عزیز و همچنین حق گرامی؛
کاوه جان حرف آخر در مواجهه با استبداد و توتالیتریزم همان است که میفرمایید ،من ابتدای سخن را نوشتهام اما حرف آخر همان است که میفرمایید.
حق گرامی پیشنهادتان بسیار جالب و قابل توجه است امیدوارم در اینباره مطلبی بنویسید هر چند کوتاه .
March 24, 2012 12:47:07 AM
---------------------------
حق
با درود بر هم میهنانم بویژه کافه نادری های نازنینم، به دلیل جلوگیری رژیم از رسیدن اخبار درست درباره محیط زیست، اکثریت مردم در ایران نمی دانند که خشک شدن دریاچه ارومیه چه تاثیری بر کل کشور می گذارد. اینست که وقتی این فراخوان را درباره فقط این دریاچه ببینند فکر می کنند که چرا زاینده رود و کارون و و و نه و فقط دریاچه ارومیه! اینست که امکان اینکه آنرا یک فاجعه محیط زیستی ملی نبینند بسیار زیاد است و همین باعث می شود که یک حرکت ملی بوجود نیاید. شاید اگر به فاجعه محیط زیستی در چهار گوشه ایران پرداخته شود تا مردم آنرا ملموس تر احساس کنند بهتر باشد و این حرکت بیشتر امکان تبدیل شدن به یک حرکت ملی شدن را داشته باشد. شاید بهتر باشد که مردم در سیزده بدر به نزدیک ترین مکان که تحت خظر نابودی است بروند. شما چه فکر می کنید آقای موحدی گرامی؟ نوروزتان پیروز باد. به شدت نگران عرفان از ایران هستم، هموطنان! پاینده ایران و ملت ایران
March 23, 2012 02:51:38 PM
---------------------------
کاوه یزداني
با درود به آقای امین موحدی که موضوع دریاچه ارومیه را یادآوری کردند .
آقای موحدی عزیز رژیم اسلامی ایران را در تمامی عرصه ها نابود کرده است . از طبیعت بگیر تا اقتصاد و فرهنگ و اخلاق ووو.
بقول معروف تپه ای نمانده است که رژیم اسلامی بر آن نریده باشد . اما اینکه جنابعالی روشهای گوناگون اعتراضی را پیشنهاد کردید مرا یاد ضرب المثل معروف انداخت که می گوید: تا نباشد چوب تَر ، فرمان نبرد گاو نَر.
آیا شما فکر می کنید با روشهای پیشنهادی جنابعالی رژیم ننگین اسلامی توجهی به بازسازی طبیعت ایران می کند ؟ من که چنین باوری ندارم . اما با جنابعالی صد در صد موافقم که روزهایی چون سیزده بدر و مراسمهای ملی فرصتهای بسیار خوبی هستند که ملت ایران باید از خواب خرگوشی بیدار شود و ایران و ایرانی را از وجود رژیم فاشیستی اسلامی پاک نمایند . متاسفانه اپوزیسیون خارج کشور بویژه احزاب و گروه های فعال سیاسی هنوز نتوانسته اند بر سر چند اصول بسیار ساده و ضروری به توافق برسند تا چه رسد به اینکه به فکر دریاچه ارومیه باشند . من شخصا هیچ امیدی به اپوزیسیون خارج کشور برای آزادی ندارم . چونکه مزدور و وطنفروش در بین اپوزیسیون خارج کشور فراوان داریم . اگر ملت ایران در درون کشور بپا خواست می توانند ایران را آزاد نمایند . اگر نه که باید فاتحه ایران را خواند .
March 23, 2012 11:14:10 AM
---------------------------
|