آیا هست کسی که بداند خداوند گار خامنه ای، چکاره است؟ وظایف و مسئولیتهای او چیست؟ حق و حقوق او کدام است؟ آیا هست کسی که بتواند وظایف و مسئولیتهای او را بشمارد، مورد سنجش قرار دهد، توانائی ها و شایستگی های او را تایید و یا نفی نماید؟ کیست که باو چنین قدرت نا معین و نامحدود ی را اهدا کرده است؟ قدرت او قدرت خدایی ست. او ارجح بر هر قانونی ست چون او تبلور قانون الهی ست. نه هرگز مرتکب اشتباهی شده است و نه هر گز خطائی از او سر زده است. بهر جنایتی هم که دست زده است برای رضا و خشنودی الله مرتکب شده است. محارب با الله و مفسد فی الارض و آنکه به ولایت نه گوید را که نمیتوان زنده نگاه داشت. باید آنها را بدار مجازات آویخت- همچنانکه آویخته است. آنهم در ملا عام که ترس و وحشت آفریند. کسی که به یگانگی الله شک و تردید دارد نسبت به ولایت هم التزامی ندارد. مشرک است. زیستن بر او نیز حرام است.
ولایت تابع کسی نیست اما همگان، از زیر تا بالا، تابع او هستند. چون حکم او آخری و نهایی ست. همگان باید باو پاسخ دهند اما او هرگز پاسخ به کسی ندهد، اگر چنانچه سوالی مطرح شود. تنها او آزاد است. هرچه میخواهد میتواند بگوید، درست یا نا درست، جعلی یا تقلبی ویا دروغهای بسی بزرگ و باور نکردنی> مگر کسی میتواند آنچه او میگوید بزیر سوال برد؟ مهمترین و بزرگترین تصمیم ها را او اتخاذ میکند بر چه معیار و اساسی؟ فقط بر او ست که روشن است. مثلا در خطبه خوانی آغاز سال نو حضرت ولایت، به سختی میتوان بارقه ای از حقیقت مشاهده نمود. چنانکه گویی در سالی که گذشت چیزی جز نعمت و رحمت الهی بر این ملت وارد نشده است. هرگز ملت چنین شاداب و پر طراوت نبوده اند. در سال گذشته هر برنامه و یا هر تصمیمی که گرفته شده است همه با موفقیت و پیروزی روبرو گردیده است. چنین بنظر میرسد همچون الله، خداوند یکتا گوشهای ش سنگین است و ناله های برخاسته از درد و رنج و محنت و تنگدستی را هرگز نشنود.
حضرت ولایت گزارش گونه خاطر نشان ساخت که تمامی توطئه های قدرتهای جهانی برای دلسرد کردن مردم از نظام ولایت، نقش بر آب شده است. دشمنان در گسترش تحریمات اقتصادی شکست خورده اند و ما پیروز شده ایم. تحریمات اقتصادی - مثل جنگ هشت ساله که امام آنرا "تحفه " الهی خوانده بود- سبب گردیده است که به عقل و خرد و ابتکار خود تکیه کنیم و خودکفا شویم. قدرتهای استعماری میخواستند دست به غارت منابع ملی ما بزنند. از این روست که با حکومت اسلامی به دشمنی بر خاسته اند. آنها از ما "باج " میخواستند، ما خود داری کردیم. اما " جوانان پرافتخار ملت در سال 90، موفق به غنی سازی 20 درصدی شدند و دشمن را متحیر ساختند(نقل به مضمون).".
"رهبر انقلاب اسلامی" در ادامه یاد آوری نمود که ابعاد پیشرفت بسیار وسیع است، اما افسوس خورد که مردم از آنها اطلاعی ندارند. البته وعده داد که خود بیشتر در باره ابعاد آن پیشرفتها سخن گوید. وی بار دیگر تکرار کرد که آمریکا و اروپا بواسطه ی بحرانی مالی و اخلاقی بزودی از هم فرو می پاشند. جنبش بیداری اسلام، هم اکنون دیکتاتور های منطقه را یکی پس از دیگری سرنگون ساخته است. باین ترتیب هم به تحریمات اقتصادی بیشتر خوشامد گویی نمود و هم آمادگی خود را برای پاسخگویی به هر حمله ای را با حمله ی مقابل اعلام نمود. بر فراز منبر ولایت به آمریکا نیز پیام فرستاد که اگر خود را در جنگ افروزی های صهیونیسم کنار بکشد، از حمله ی نیروهای اسلام مصون خواهند بود(جهان نیوز، 1 فروردین 91) .
کیست که بتواند مویی از درز این سخنان رد نماید، سخنانی که از قدرت میخیزد. اما هنوز به درستی روشن نیست که چه کسی چنین قدرتی را در او نهاده است که سر نوشت یک ملت را در دست خود بگیرد و دایم برای بقای حکومت خود به طبل جنگ بکوبد. که این همان راهی ست که امام خمینی پیموده است. او نیز جنگ را می ستود و آنرا یک "تحفه الهی " میخواند و از بهره ای که از جنگ در تمام عرصه ها عاید ش شده بود پیوسته داد سخن میداد. اما همچنانکه از امامی که اندکی بعد ناچار بود با سر افکندگی جام زهر را بنوشد و از بر اندازی کفر و فتح قدس از راه کربلا، دست بکشد، نمیتوان انتظار داشت از جنایات و قتل های دسته جمعی که در زندانها و در مناطق کرد نشین مرتکب شده و یا از سرکوب خشونت بار گروه های مخالف، و یا تخریب و ویرانی و فقر و عقب ماندگی ای که جنگ هشت ساله ببار آورده است، سخنی بمیان آورد؛ بطور قطع از حضرت ولایت نیز نمیتوان انتظار داشت که تاثیر مخرب و ویران کننده ی تحریمات اقتصادی را انکار نکند. بحران ارز و فرو ریزی ارزش پول ملی و نیروی کار مردم، افزایش روزانه ی قیمت ها، بیکاری و فقر و محنت و عقب ماندگی، وضع بحرانی حقوق بشر، همه در دست ولایت حقایقی میشوند وارونه. سوال این است که از کدام منبع است که او چنین قدرتی را کسب کرده است که هرچه دوست دارد بگوید بدون اینکه پاسخگوی آنچه میگوید باشد؟یعنی که به شان الله، به شان خدای یکتا و یگانه رسیده رسیده باشد.
ولی فقیه و پیروان ش بر آنند که الله او را به "ولایت " برگزیده است. از آن منبع الهی ست که قدرت را کسب کرده است. درست همانگونه که الله، محمد را به پیامبری بر گزیده است. اما معضل آنجاست که ما میدانیم که محمد چگونه به پیامبری برگزیده شده است، در حالیکه گزینش آقای خامنه ای به ولایت همواره در پرده ی ابهام قرار دارد.
طبری تاریخ نگار شهیر، از ابوذر غفاری، یکی از یاران نزدیک به محمد، نقل میکند که از پیغمبر سوال کرده است که:
«اول بار چگونه یقین کردی که پیمبر شده ای؟»
گفت: «ای ابوذر، من به دره مکه بودم که دو فرشته سوی من آمدند یکی بر زمین بود و دیگری میان زمین و آسمان بود، و یکیشان به دیگری گفت: این همانست.»
دیگری گفت: « همانست.»
گفت: «او را با یکی وزن کن.» و مرا با یکی وزن کردند و بیشتر بودم.
پس از آن گفت: «او را با ده تن وزن کن.» و مرا با ده تن وزن کردند و بیشتر بودم.
آنگاه گفت: « او را با صد تن وزن کن.» و مرا با صد تن وزن کردند و بیشتر بودم.
آنگاه گفت : «ا و را با هزار تن وزن کن.» و مرا با هزار تن وزن کردند و بیشتر بودم.
یکیشان به دیگری گفت: « شکم او را بشکاف» و شکم مرا بشکافت.
آنگاه گفت : «دل او را برون آر.» یا گفت: « دل او را بشکاف.» و دل مرا بشکافت و قطرات خون از آن بر آورد و بیفکند.
آنگاه دیگری گفت: «شکم او را بشوی و قلبش را بشوی.» آنگاه آرامش را بخواست که گویی صورت گربه ای سپید بود و آنرا به دل من نهاد و گفت: شکم او را بدوز» و شکم مرا بدوختند و مهر نبوت میان دو شانه ام زدند و برفتند و گویی هنوز آنها را میبینم(طبری، جلد سوم، ص 853).»
حال مهر ولایت را کدام فرشته ی آسمانی میان دو شانه "رهبر معظم " زده است؟ آیا شکم و قلب او را نیز شست و شو داده اند و " آرامش " در آن نهاده اند؟ و گرنه چگونه میتواند شمشیر شریعت را بر گردن محارب ان و منافقان و مشرکان فرو آورد و بجنگ کفار رود؟
اما، گویا آقای خامنه ای ولایت را از امام خمینی که او نیز زمانی ولایت را بعهده داشت، هدیه گرفته است. آقای رفسنجانی شهادت داده اند که او با گوشهای خود شنیده است که امام خمینی برای جانشینی به آقای خامنه ای نظر داشته است. پس گویا، آن فرشته ی آسمانی امام خمینی بوده است که اطلاع داشته است که آقای خامنه ای نیز اهل آسمانها ست.
با این وجود،اگر د امروز این روایت عنوان شود که دو فرشته بر ولایت فرو آمده و درون او را از آلودگی ها رفته اند که با دلی پاک و وجدانی آسوده دگر اندیشان را در دوزخ خود به تنبیه و مجازات برساند ممکن است که آنرا کذبی بیش ندانند. اما بسیار محتمل است که در آینده به حقیقتی چون و چرا ناپذیر تبدیل شود.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
عرفان
درود بر اقای نجومی گرامی
اقای نجومی گرامی بنده هم همچون شما معتقدم حضرت خامنه ای هرگز از مواضع رادیکال و ایران براندازش کوتاه نخواهد امد هرچند جناح هایی در درون قدرت وجود دارد که حاضر به تعامل و سازش با غرب هستند اما با توجه به اینکه جناح حضرت دست بالا را دارد بنابراین شکی در این وجود ندارد که حضرت خامنه ای ایران را بسرعت بسمت پرتگاه تاریخی هدایت میکند.
March 29, 2012 03:25:07 PM
---------------------------
|