با افزایش فعالیتهای سیاسی آقای رضا پهلوی در جهت ایجاد فضایی برای مشارکت بیشتر مخالفین جمهوریاسلامی در روند مبارزه تا براندازی رژیم اسلامی حاکم بر ایران، همانقدر نیز بر میزان فعالیتهای موافقین حفظ نظام در راستای حمله به رضا پهلوی افزوده شده است.
البته چنین حملاتی کاملأ طبیعی است و نه تنها رضا پهلوی بلکه هر آنکس که از واژه سرنگونی استفاده میکند از چنین حملاتی بینصیب نمیماند.
روند حمله به آقای رضا پهلوی پس از شکایت ایشان از خامنهای به شکل جدی آغاز و با انتخاب ایشان به عنوان چهره سال در رادیو فردا و تداوم اقبال رسانهها به ایشان سیر صعودی به خود گرفت.
یک روز ارتباط کذایی ثابتی با وی مطرح میشود و روز دیگر نقل قولهایی از مسعودانصاری که زیر حمایت مستقیم جمهوریاسلامی کار میکند علیه ایشان در بعضی از رسانههای موافقان حفظ نظام تکرار میشود. البته پیشبینی میشود که در روزهای آینده بر میزان چنین هجمههای مستند به عوامل جمهوریاسلامی علیه ایشان افزوده شود.
آنها که با متهم شدن خامنهای به عنوان جنایتکار در نزد افکار عمومی و محاکم بینالمللی بر آشفتهاند، ناامید از یافتن دلیلی مستند و منطقی علیه رضا پهلوی بلافاصله به نقض حقوق بشر در رژیم سابق اشاره میکنند و سعی در ارتباط سببی و نسبی آقای رضا پهلوی به آن رژیم مینمایند ،تا بدین طریق از میزان تاثیرگذاری رضا پهلوی در جهت سرنگونی جمهوریاسلامی بکاهند.
اما آنها غافل از یک نکته اساسی هستند که افکار عمومی، محاکم جمهوریاسلامی نیست که در آن پسر بجای پدر و برادر بجای برادر محاکمه و محکوم شود .افکار عمومی بدون توجه به نسبتهای فامیلی افراد، به هر آنکس که انحلال جمهوریاسلامی را مد نظر داشته باشد، اقبال نشان میدهد مضاف بر اینکه آقای رضا پهلوی در زمان پدر فقیدشان نوجوانی بیش نبود و مصدر هیچ منصب و مقام و کاری نبوده است و اگر در زمان پدر فقید ایشان نقض حقوق بشری هم صورت گرفته باشد هیچ ارتباطی به شخص رضا پهلوی ندارد.
آنها که پسر را به جای پدر محاکمه میکنند آیا خدمات پدر را نیز به پای پسر مینویسند؟ اگر قرار است پسری مسئول کارهای پدرش باشد آیا نباید همه کارهای پدر به پای پسر نوشته شود؟ که در اینصورت چرا خیل خدمات محمد رضا شاه به ایران، به پای رضا پهلوی نوشته نمیشود و فقط معایب دوران حاکمیت پدر فقیدشان به وی نسبت داده میشود؟
اینجاست که باید گفت هانای شرم سرخیات پیدا نیست؟
با شناختی که در این مدت از آقای رضا پهلوی به دست آوردهام، حملات بدون منطق و دور از انصاف طرفداران حفظ نظام جمهوریاسلامی به رضا پهلوی نه تنها سبب تغییر در روش ایشان نخواهد شد بلکه بر میزان فعالیت و محبوبیت ایشان نیز خواهد افزود. در چنین شرایطی هست که آقای رضا پهلوی با تشخیص موقعیت خود در عرصه سیاسی کشور، بدون نگرانی از افزایش حملات به خود و با اعتماد به نفس بیشتر به شکل فعالتری در عرصه رسانهها حاضر و به همه سوالات پاسخ میدهند.
هدف از نگارش این مقاله هرگز اعلام نگرانی از حملات علیه آقای رضا پهلوی نیست بلکه بر عکس تاکید بر این نکته است که هر حمله بدون منطق و سند به آقای رضا پهلوی و خویشتنداری و شکیبایی تحسین برانگیز ایشان در قبال این حملات، موجب تقویت ایشان نزد افکار عمومی خواهد شد.
رضا پهلوی نه به عنوان "فقط شاهزاده" بلکه به عنوان چهره سیاسی برتر در موقعیت کنونی مطرح هستند و تضمین موفقیتهای ایشان نه در گرو تایید و تکذیب من و ماست بلکه در گرو عملکرد ایشان در آینده خواهد بود.
رضا پهلوی به عنوان یک ایرانی فعال در عرصه سیاسی، دارای گذشتهای کاملأ شفاف و بدون حتی یک نکته منفی در کارنامه خود چه در رژیم سابق و چه پس از آن هستند که همین امر، پشتوانه ایشان برای حضور در آینده سیاسی ایران میباشد و خواهد بود.
ایشان نه به پشتوانه لقب خویش و نه به پشتوانه تبلیغات، بلکه به پشتوانه ایرانی بودن خود و عملکرد و شفافیت دیدگاهشان در مورد آینده سیاسی ایران مورد توجه افکار عمومی و رسانهها قرار گرفتهاند لذا حتا اگر لقب ایشان و رسانهها را نیز از وی بگیرند، باز هم به عنوان "رضا پهلوی" در نزد افکار عمومی، محبوب و مورد اقبال و تاثیرگذارباقی خواهند ماند.
در قسمت «از دیگران» مقالات درج شده میتواند با نظرگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) همخوانی نداشته باشد. مقالات درج شده در این قسمت برای آگاهیرسانی و احترام به نظرگاههای دیگراندیشان میباشند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
amirhosein movahedi
به خاطر این مطلب اکانت من و مثبت دهندگان در بالاترین بسته شد
فکر کنم زمان آن فرا رسیده این سایت تکلیفشو با آزادی بیان معلوم کند
April 02, 2012 02:08:11 AM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان و سروران، کافه نادری های گرامی
این نوشتار، بسیار خلاصه، درست و به جا نوشته شده است، در همان روز اولی که آن ناسزانامه در سایت اسلامیست های دوران طلایی چاپ شد، دانستم، آنها نیز محبوبیت روزافزون شاهزاده ایران را درون مرزهای میهن، دریافته اند، جالب است، نمی دانم دوستان به خاطر دارند ۱۷ دیماه ۵۷ را یا نه، همین دوستانی که آنروز چپ های مذهبی بودند و امروز اصلاح طلبان دوران طلایی هستند، چه کردند برسر مقاله ای که سرتاپایش راست بود. گردش ایام و چرخ دوران چه بازی ها دارد، چگونه آدمی خود با دست خودش، خود را رسوای خاص و عام می کند، یادش نمی ماند آنها که سال های گذشته را به یاد دارند هنوز نمرده اند و واقعیات را برای نسل امروز نیز خواهند گفت. برای ما جای بسی خوشحالی است که بزرگانی همچون داریوش همایون و دیگرانی که آینده ایران را در نظام مشروطه با تکیه بر لیبرال دموکراسی و شخصیت شاهزاده رضاپهلوی جستجو می نمودند، به خطا نرفته اند و نه تنها را، که شاهراه همین است. آینده ایران، ایرانی که باید زنده و یکپارچه بماند که با کمک میهن پرستان خواهد ماند، در دستان آن کسانی است که خالی از داوری های بغض آلود و کینه توزانه، تنها به این ملک و ملت شریف می اندیشند و تنها سعادت و سربلندی این آب و خاک برایشان اهمیت دارد و نه منافع باندی و گروهی شان.
پاینده ایران
April 01, 2012 03:40:09 PM
---------------------------
|